مدیریت آیت الله خامنه ای "فوق متعارف" است

مدیریت آیت الله خامنه ای ”فوق متعارف” است

خانه / با ولایت / امام خامنه ای / از نگاه بزرگان دین امام خامنه ای / مدیریت آیت الله خامنه ای ”فوق متعارف” است

آیت‌الله مرتضی تهرانی اظهار داشت: آن‌هایی که از شرایط موجود کشور انتقاد می‌کنند از نظر بنده نمی‌توانند وضعیت کنونی کشور چه از نظر خارجی و چه از نظر داخلی را به درستی تحلیل کنند. بنده این موضوع را در مصاحبه قبلی که در این باره داشته عنوان کرده‌ام که مدیریت مقام رهبری در شرایط کنونی فوق متعارف است و به خوبی توانستند کشور را اداره کنند.

امام راحل تمام وجودش در اختیار خدا بود/ مدیریت آیت‌الله خامنه‌ای  “فوق متعارف” است

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، روز 31 اردیبهشت‌ماه تعدادی از مدیران و خبرنگاران خبرگزاری تسنیم و باشگاه خبرنگاران پویا در ادامه سلسله‌جلسات اخلاقی خود، به محضر آیت‌الله مرتضی تهرانی از اساتید اخلاق و شاگرد برجسته امام راحل(ره) و اخوی مرحوم آیت الله مجتبی تهرانی مشرف شدند و از بیانات ایشان کسب فیض کردند.

در ابتدای این دیدار خبرنگاران تسنیم گزارشی از فعالیت‌های خبرگزاری و همچنین مصاحبه‌ها و کارهای انجام‌شده پیرامون شخصیت امام راحل ارائه دادند که در ادامه، آیت‌الله تهرانی با اشاره به آشنایی خود با وجود مبارک امام خمینی اظهار داشت: من در سال 1370 قمری، چند سال پیش از رحلت آیت الله بروجردی به قم مشرف و در درس ایشان و امام خمینی حاضر شدم. این روند ادامه داشت تا اینکه آیت‌الله بروجردی به‌رحمت خدا رفتند.

ایشان در ادامه گفتند: زمانی که امام خمینی از ترکیه به عراق تشریف بردند بنده به محضر ایشان در عراق مشرف شده و تا یکی دو روز مانده به سفر ایشان به فرانسه کنار حضرت امام بودم.

این استاد اخلاق در ادامه درباره ارتباط آیت‌الله العظمی بروجردی با امام راحل فرمود: اوایل ورود آیت الله بروجردی از بروجرد به قم تا مدتی برای تجلیل از ایشان، امام و سایر علمای محترم قم از جمله آیت‌الله شیخ مرتضی حائری که از اساتید آیت‌الله خامنه‌ای است به محضر آیت‌الله بروجردی می‌رفتند. امام و ایشان اختلاف جوهری نداشتند، البته در مسائل جزئی اختلاف سلیقه داشتند. ایشان با مرحوم آیت‌الله حکیم نیز اختلاف سلیقه جزئی این‌چنینی داشتند. زمانی که بنده در نجف در محضر درس امام خمینی بودم ایشان به‌صراحت به بنده می‌فرمودند که تا زمانی که آیت‌الله بروجردی در قید حیات بودند، ایشان آیت‌الله بروجردی را به‌عنوان مجتهد عادل می‌دانستند.

خاطره‌ای از برخورد امام خمینی با یکی از ائمه جمعه به‌خاطر آیت‌الله خویی

آیت‌الله تهرانی همچنین در پاسخ به پرسشی درباره اختلاف نظر امام با مراجع نجف همچون آیات خویی و حکیم گفت: این افراد انسان‌های متقی عصر ما بودند و اختلافی نداشتند. یادم می‌آید پس از انقلاب، امام جمعه یکی از شهرستان‌های جنوب کشور از آیت‌الله خویی با لحن بدی یاد می‌کند، امام خمینی او را احضار می‌کنند و به او می‌گویند “شنیدم شما این‌گونه آیت‌الله خویی را خطاب کرده‌‌ای؟”، به‌محض اینکه آن شخص قصد آوردن استدلال برای اقدام خود داشت، امام به او فرمودند “از اتاق برو بیرون!”.

مدیریت رهبر معظم انقلاب فوق متعارف است

این شاگرد برجسته امام راحل با ابراز اینکه حوزه علمیه قم به‌نسبت قبل از انقلاب شاهد پیشرفتی صدبرابری است، اظهار داشت: حوزه علمیه نجف نیز به‌دلیل اقدامات حزب بعث دچار ازهم‌گسیختگی شد و تا آنجایی که بنده اطلاع دارم آیت الله سیستانی حدود 18 سال است که به حرم امام علی علیه السلام مشرف نشده است. آنهایی که از شرایط موجود کشور انتقاد می‌کنند از نظر بنده نمی‌توانند وضعیت کنونی کشور چه از نظر خارجی و چه از نظر داخلی را به‌درستی تحلیل کنند. بنده این موضوع را در مصاحبه قبلی که در این باره داشته عنوان کرده‌ام که مدیریت مقام رهبری در شرایط کنونی فوق متعارف است و به‌خوبی توانستند کشور را اداره کنند.

آیت‌الله تهرانی در ادامه به بیانات اخلاقی در دیدار خبرنگاران تسنیم پرداختند و فرمودند: حدیثی از امیرالمؤمنین به ذهنم رسید که به تشریح این حدیث می‌پردازم. این حدیث از نظر مفهوم و محتوا جنبه ریشه‌ای در مسائل اخلاقی دارد. امام علی علیه السلام در این حدیث فرموده‌اند که وضع ساختمانی انسان به‌این‌گونه است که دو بعد دارد “بعد عقلانی و بعد نفسانی و حیوانی”. هر انسان عاقلی باید به این نکته توجه داشته باشد که باید با حیوانات تفاوت داشته باشد. همان‌طور که می‌دانید حیوانات در سیر زندگی خودشان هدفگیری ندارند ولی انسانها باید در زندگی دارای هدفگیری باشند. اگر یک انسان در جوانی تصمیم بگیرد که راه پول درآوردن را پیش بگیرد، با یک هدف‌گیری و حرکت در مسیر آن، به هدف مورد نظر نائل می‌آید.

راه تقویت بعد الهی و معنوی برقرارکردن ارتباط با حق تعالی است

ایشان افزودند: نوع انتخاب هدف نیز باید برای یک انسان مورد اهمیت باشد. انسان نباید انسانیت خود را فراموش کند و مانند حیوانی مثل مورچه که در تابستان تمام هم و غم خود را معطوف به ذخیره مواد غذایی برای فصل سرما می‌کند، برای اهداف صرفاً مادی زندگی کند. انسان دو بعد دارد و همه بزرگان و علما و دانشمندان علوم عقلی آنها را مورد تصدیق قرار داده‌اند. یک انسان وقتی از مادر متولد می‌شود، چیزی به‌اسم بعد الهی ندارد و یک حیوان بالقوه است که بعد الهی او باید به‌تدریج و با اقداماتی که خود او انجام می‌دهد به فعلیت برسد. این انسان باید از جوانی متوجه شود که این دو بعد را دارد و این دو محور در وجود انسان فعال است منتها بعد حیوانی به‌گونه‌ای است که هرچه قوای جسمانی او بیشتر باشد،‌ قوای حیوانی طبیعی و غریزی در او قوی‌تر است. بعد الهی و معنوی که همان بعد عقلی و روحانی است باید توسط خود انسان تقویت شود. راه تقویت این بعد نیز ارتباط برقرار کردن با حق تعالی است.

این استاد اخلاق با بیان اینکه اگر انسان عقل خود را تقویت نکند و غرایز او به‌شکل طبیعی رشد خود را انجام دهد، قطعاً نظرات او از عقلانیت بیرون می‌آید و مادی، حیوانی و نفسانی می‌شود، خاطرنشان کرد: اگر از دو انسان یک سؤال مشترک را بپرسیم این دو براساس نسبت برتری قوای عقلی و جسمی به ما پاسخ می‌دهند. آن فردی که جواب انسانی و الهی می‌دهد، طبیعتاً قوای عاقله خود را رشد داده است ولی آن فردی که پاسخی حیوانی و مادی به سؤال می‌دهد مشخص است که به‌روی قوای عقلی خود کار نکرده است. همین طور که جسم انسان از مواد غذایی تغذیه می‌کند روح انسان نیز نیاز به تغذیه کردن دارد. اگر جوانان از این نکته اساسی غفلت کنند و تا زمانی که جوانی آنها بر پا است به‌دنبال غرایز حیوانی و امیال دنیایی بروند، پس از 40 سال خیلی بعید است که او انسانی شود که قوه عاقله او بر قوه حیوانی او تسلط پیدا کند چراکه بر حسب روایات انسان پرورش روح خود را تا 40سالگی انجام می‌دهد و پس از 40 سال بسیار دشوار است که بعد روحانی انسان دچار تغییرات اساسی شود، به‌طور مثال در این 40 سال اگر پول‌دوست و یا سیاست‌طلب بوده، برای او بسیار دشوار است که پس از 40سالگی در زندگی تغییر کند، همان‌طور که یک نهال نوپا را تا زمانی می‌توان جابه‌جا کرد که ریشه‌های آن تناور نشده باشد.

در بسیاری از جوامع انسان‌هایی در رأس هستند که جز پول و قدرت چیزی نمی‌فهمند

آیت‌الله تهرانی تأکید کرد: انسان باید بداند که غیر از غرایز طبیعی که در وجود او ملموس واقع شده، بعد دیگری نیز وجود دارد که موجب ارتقای روح می‌شود. متأسفانه امروز در بسیار از جوامع انسانی‌هایی در رأس هستند که جز پول و قدرت فیزیکی و حیوانی چیزی نمی‌فهمند و بعد عقلانی آنها رشد چندانی نکرده است. امروز از نظر فرهنگی کلیه جوامع غربی بعد الهی و نامرئی را که اصطلاحاً به آن متافیزیک گفته می‌شود قبول دارند و اگر توجهی به آن نمی‌شود به‌دلیل اینکه بعد حیوانی در این جوامع به‌شکل فزاینده‌ای رشد کرده است. بسیار لازم است که هرکس که زیرمجموعه او افراد جوان هستند به آنها بگوید که ماهیت آنها با دیگر موجودات زنده تفاوت دارد و به آنها گوشزد کند که بعد روحانی انسان تنها با پرورش قوه عقلی انسان محفوظ می‌ماند.

خداوند در جبهه‌ها نشان داد فداکاری یاران اباعبدالله افسانه نیست

وی تصریح کرد: هرجا جلوی ضرر گرفته شود، می‌توان امیدوار بود که گشایشی روی بدهد به همین خاطر است که بنده با این شرایط جسمی و سنی تمام سعی خود را می‌کنم که بتوانم جوانان را هرچه بیشتر به‌سمت توجه به مسائل معنوی سوق بدهم. اگر از این تذکرات استفاده کامل نشود و یا این تذکرات به قشر جوان داده نشود جامعه ما بسیار عقب می‌افتد. خداوند در قرآن کریم بین مسلمین و کفار فاصله قائل شده است، به‌طور مثال خدای متعال نیروی جسمی یک انسان مسلمان را بیست برابر نیروی یک کافر دانسته است، یعنی جسم از معنویت و ارتباط با عالم غیب نیروی فزاینده‌ای به‌دست ‌می‌آورد. از اصحاب امام حسین علیه السلام مطالبی مطرح می‌شود که ما خیال می‌کنیم افسانه است ولی خداوند متعال در جنگ تحمیلی و رشادت‌های این جنگ به ما نشان داد که فداکاری‌ یاران حضرت سیدالشهدا افسانه نبوده است.

این استاد دروس عالی حوزه یادآور شد: کسانی که روز نهم محرم اعلام عمر سعد را پذیرفتند، باور کردند که آنها لشکر حق تعالی هستند و اگر در جنگ با امام حسین علیه السلام

کشته شوند به بهشت می‌روند. اینان همان‌هایی بودند که در کوفه وقتی عبیدالله آنها را تهدید کرد که “اگر به جنگ سیدالشهدا نروید ما سرمایه‌های شما را می‌گیریم و زنان و بچه‌هایتان را به‌بردگی می‌گیریم”، برای حفظ مال و جان و خانواده‌شان، راضی به جنگیدن با پسر رسول خدا شدند. این در حالی است که تمامی ادعاهای عبیدالله دروغ بود چراکه بدون اراده و مشیت الهی هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.

حضرت امام تمام وجود خود را در اختیار رضای خدا قرار داد

آیت‌الله تهرانی گفت: مشیت خداوند متعال بر این بود که 40 سال پیش این انقلاب به پیروزی برسد و تحولات امروز به‌وجود بیاید و حضرت امام(ره) تمام وجود خود را در اختیار رضای خدا قرار دهد، مردم با کمک حق تعالی تا امروز که حدود 40 سال از انقلاب اسلامی می‌گذرد موفق بمانند و دشمن نتواند ایران را در هم بشکند. جوانانی که نماز می‌خوانند روزه می‌گیرند و اعمال صالح انجام می‌دهند باید این نکات را در نظر بگیرند که از زمان حضرت آدم(ع) تا امروز و تا آخر دنیا خدای متعال یک برنامه بیشتر نداشته و آن برنامه این است که افراد گوناگون با توانایی‌های گوناگون را خلق کرده و قدرت اختیار را به آنها بدهد و امکانات را برای هدایت و یا ضلالت در اختیار آنها قرار دهد تا انسان‌ها را مورد آزمایش و امتحان قرار دهد.

استاد برجسته اخلاق تهران با یادآوری اینکه “ما انسان‌ها باید به این نکته دقت داشته باشیم”، گفت: این‌طور نیست که ما هر حاجتی که داشته باشیم خداوند متعال مورد اجابت قرار دهد. شما فرض کنید دو نفر با یکدیگر درگیر شده‌اند و هریک از خداوند مرگ دیگری را طلب می‌کنند، آیا این درست است که خداوند درخواست هر دوی آنها را مورد اجابت قرار دهد؟ خداوند متعال حکیم است و دعوت و خواهش بندگان را اگر به‌صلاح آنها باشد مورد اجابت قرار می‌دهد. انسان نباید همیشه فرزندان خود را در مرحله پایینی از رشد عقلی قرار بدهد و باید بر اساس رشد جسمی آنها، با انسانیت و بعد معنوی انسان آشنا کند.

وی افزود: یکی از کارهایی که در این 40ساله پس از انقلاب در کشور ما تا حدودی صورت گرفته همین پرورش بعد انسانی افراد است که البته با مخالفت دشمنان و برخی‌ مخالفان در داخل مواجه شده است. خداوند متعال وعده موفقیت و پیروزی داده است و آنها که در این راه شهید شده‌اند خداوند متعال عمر آنها را تا همان زمان شهادتشان قرار داده است، منتها از آن جهت که در راه رضای خدا جان خود را داده‌اند، عمر خود را به‌بهترین کیفیت تمام کرده‌اند، بنابراین این‌طور نیست که جوانان عمر خود را کوتاه کرده باشند بلکه بهترین راه پایان دادن به عمر خود را انتخاب کرده‌‌اند.

در همین راستا اگر بخواهم مثالی برای شما بیاورم باید یک موضوعی را بازگو کنم؛ در سال 58 که جنگ تحمیلی آغاز شد، آقای لوله‌کشی هر از چند گاهی به خانه ما می‌آمد و لوله‌کشی خانه را ترمیم می‌کرد. یک روز علت فوت فرزندش را برای من تعریف کرد. او می‌گفت پسرش دوستی داشته است که در همان سالها در جبهه شهید شده است. دوست فرزند این بنده خدا بارها به او می‌گوید که “تو هم بیا برویم جبهه”، ولی پسر این آقا قبول نمی‌کرده ولی چون تقدیر این پسر مرگ در سنین جوانی نوشته شده بوده، مدتی پس از شهادت دوستش در یکی از جاده‌های اطراف تهران تصادف کرده و جان خودش را از دست می‌دهد. خداوند به‌وسیله صالحِ خودش این پسر را دعوت به بهترین مرگ یعنی شهادت کرد ولی او این دعوت را قبول نکرد و در یک تصادف از دنیا رفت.

 خداوند متعال پیامبر خاتم را در جایی مبعوث کرد که پست‌ترین مردم در بعد فرهنگی بودند

آیت‌الله تهرانی تصریح کرد: تمام انبیا آمده‌اند و با معجزات خودشان به‌اثبات رساندند که این واقعیت‌ها افسانه نیست. شما تصور می‌کنید اگر رسول خدا صلی الله علیه و آله در جایی به‌غیر از عربستان مبعوث می‌‌شدند اعراب تسلیم او می‌شدند. ابداً این‌طور نیست. خداوند متعال پیامبر خاتم خود را از جایی مبعوث کرده است که به‌گواه تاریخ از پست‌ترین مردمان در بعد فرهنگی بودند. شما می‌دانید که در هیچ آیینی دخترکشی مرسوم نبوده است، آن‌هم زنده به گور کردن نوزادان دختر ولی این موضوع در عربستان به‌وقوع می‌پیوندد، بنابراین خداوند متعال نبی خاتم را از این منطقه مبعوث می‌کند تا آنها او را از خودشان بدانند و عصبیت به‌خرج ندهند و وقتی که درک کردند که پیامبر اسلام راست می‌گوید به او ایمان بیاورند.

وی افزود: در ماجرای غدیرخم تمام حجاج آن سال از جمله کسانی که جلو بودند و یا عقب مانده بودند در جایی به‌نام غدیر خم کنار هم جمع شدند و آن اتفاقات تاریخی به‌وقوع پیوست. در این مراسم یکی از بزرگان مکه حضور پیدا نکرده بود. پس از اینکه حضرت به مدینه آمدند به ایشان عرض کرد که “شنیدم شما یک همچنین کاری کردی”. و ادامه داد که “آیا شما از طرف خودت این کار را کردی یا خدا به تو فرمان داد؟”. حضرت رسول به او می‌گوید “من از جانب خودم کاری انجام نمی‌دهم و هر اقدامی که می‌کنم به‌دستور خدای متعال است”. این مشرک که پیامبر را راستگو می‌دانست وقتی حضرت فرمود از طرف خدا بوده باور کرد، و پس از اینکه از پیش رسول خدا آمد رو به آسمان کرد و گفت “خدایا، من تحمل ندارم که تو علی را بر مردم مسلط کنی. از تو می‌خواهم سنگی از آسمان نازل کنی و مرا بکشی.”، که در همان لحظه سنگی از آسمان نازل می‌شود و او را می‌کشد. این داستانی که برای شما تعریف کردم متن آیات و شأن نزول آیات قرآن است.

ایشان با بیان اینکه تکبر یکی از مفاسد اخلاقی است که نفس به آن مبتلا می‌شود و اگر انسان در جوانی صفات نامرئی خود را بررسی نکند و آن صفات ضدارزش را ترک نکند پیر که شد دیگر نمی‌تواند این صفات را کنار بگذارد، فرمود: اینکه امیرالمؤمنین می‌فرمایند چه‌بسیار از عقلهایی که اسیر هوای نفس هستند معنای آن این است که من و شما که ادعا می‌کنیم از شیعیان امام علی علیه السلام هستیم باید به این فرمان ایشان توجه کنیم. اگر جوانان گفتند که “در پیری توبه می‌کنیم” قرآن فرموده است که این افراد در پیری هم توفیق توبه پیدا نمی‌کنند چراکه صفات رذیلت‌آور به‌قدری در وجود این افراد ریشه دوانده که امکان برگشت به مسیر حق برای آنها وجود ندارد.

 برخی رؤسای حکومت‌ها عاطفه انسانی را به‌خاطر حب جاه از دست داده‌اند

شاگرد برجسته امام خمینی با بیان اینکه امروز کسانی که در رأس برخی حکومت‌ها در دنیا هستند به‌قدری رذیلت‌های اخلاقی بر آن حاکم شده است که برای رسیدن به قدرت حاضرند برادر خود را نیز از بین ببرند، گفت: یعنی دیگر عاطفه انسانی را به‌خاطر حب جاه از دست داده‌اند. حب مقام به‌قدری در آنها ریشه دوانده که تنها خودشان را می‌بینند آن‌هم خودی را که باقی نمی‌ماند.

ایشان در پایان توصیه کردند: انس با قرآن و توجه به آیات قرآن باعث می‌شود که روح انسان به‌مرور زمان با مفاهیم قرآنی سنخیت پیدا کند. وقتی که با قرآن مأنوس شدیم دیگر آسان‌تر می‌توانیم نفس خودمان را اصلاح کنیم و خدای نکرده این‌طور نباشد که پیر شویم ولی مشکلات و رذیلت‌های اخلاقی در وجود ما باقی مانده باشد.

 

 

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

بازدیدها: 192

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *