بسمه تعالی
مروری بر حوادث ۱۵ ساله مشروطیت
«… شما تاریخ انقلاب مشروطه را بخوانید و ببینید در انقلاب مشروطه چه بساطی بوده است… با اینکه انقلاب، تغییر رژیم سلطنتی نبود، فقط این بود که سلطنت استبدادی یک قدری محدود بشود و روی قوانین مشروطه باشد، شما توجه کنید که چه جنایاتی واقع شد و چقدر کشتار از مردم صالح و از مردم دیگر واقع شد…»
از بیانات امام خمینی، صحیفه امام ج ۱۵، ص ۹۲
ریشههای نهضت مشروطه
جنبش مشروطیت بدون شک از رویدادهای مهم و تأثیرگذار در تاریخ تحولات سیاسی ایران محسوب میشود. اثرات این رویداد در زندگی فرهنگی و سیاسی مردم، از سایر حوادثی که تا آن تاریخ در کشورمان پدید آمده بود، عمیقتر بوده است.
شکی نیست که نارضایتی عمیق جامعه ایران در سالهای حکومت قاجار، ریشه اصلی اعتراضات مردمی علیه دولت و زمینهساز شکلگیری نهضت مشروطیت بود. به عبارت دیگر هرج و مرج و فساد در دستگاه اداری، تهی شدن خزانه مملکت بر اثر اسراف و ولخرجیهای شاهان و درباریان، انجام مسافرتهای مکرر وغیر ضروری مظفرالدینشاه به «فرنگ»۱ از طریق دریافت وام با شرایط سنگین از دولتهای بیگانه و تحمیل مالیاتهای کمرشکن بر مردم، قحطی فزاینده در تهران و شهرستانها، تسلط روز افزون بیگانگان بر کشور، افزایش بهای ارزاق عمومی، ظلم و تعدی مأموران قاجاری نسبت به مردم، بی حرمتی به مراجع تقلید و زیر پا نهادن احکام اسلامی، بحران مالی و سقوط اقتصادی کشور و اعطای امتیازات گوناگون به قدرتهای استعماری، ریشههای انقلاب مشروطیت بودند.
در این میان عواملی نیز بودند که سبب تسریع روند انقلاب شدند و در مسیر نهضت به منزله عامل محرک ایفای نقش کردند. این عوامل که در پیشبرد اهداف جنبش مشروطه سهم بسزایی داشتند عبارت بودند از: افزایش ارتباط مردم ایران با کشورهای خارج، به ویژه با ممالکی که حکومتهای آنها ناشی از آراء مردم بوده و براساس قانون اداره میشدند، تأسیس دارالفنون و توسعه مدارس جدید، ایجاد پست و تلگراف در کشور بعنوان راهی برای انتقال افکار جدید در میان مردم، انتشار روزنامههای دولتی وغیر دولتی و نشر اخبار ایران وجهان در میان مردم، گسترش اطلاعات مردم درباره انقلابهای فرانسه و آمریکا و دیگر کشورهای جهان، توسعه صنعت چاپ و انتشار آثار بعضی نویسندگان آزادیخواه، بیدار شدن اذهان مردم نسبت به اعمال ناشایست دولت به وسیله وعاظ و علمای مذهبی و …
آن ریشههای بنیادین و این عوامل محرک سبب شکلگیری هستهها و انجمنهای ضد حکومتی در کشور و سرآغاز نهضت مشروطه گردید. در این میان انقلاب ۱۹۰۵ روسیه۲ که همزمان با شکلگیری نهضت مشروطه بوقوع پیوست و به تأسیس مجلس «دوما»۳ منجر شد و ورود انقلابیون منطقه قفقاز به ایران، در اشاعه تفکر انقلابی در کشور بینقش نبود و برای مردم ایران که به تازگی جنبش غرور آفرین تحریم تنباکو۴ را تحت رهبری روحانیت پشت سر نهاده بودند، انگیزه ایجاد کرد.
مرحله جدی و تعیین کننده نارضائیهای مردمی در ایران در دوران صدارت شاهزاده عبدالمجید میرزا عینالدوله و در ماههای میانی ۱۲۸۴ آغاز شد. تشدید بحران اقتصادی کشور همراه با بیحرمتی عینالدوله به بازاریان، بازرگانان و علمای روحانی سبب تشکیل اجتماعات مردم در مساجد و حرم حضرت عبدالعظیم و درخواست آنان مبنی بر کناره گیری عینالدوله شد. مظفرالدین شاه بیآنکه عینالدوله را عزل کند، تأسیس «عدالتخانه» را به مردم وعده داد. بیماری شاه و بداندیشی اطرافیان وی، اجرای وعده شاه را نه تنها متوقف ساخت بلکه خشونت و تعدی عینالدوله را نسبت به مردم بیش از پیش ساخت. اعتراض مردم افزایش یافت و موجب شد عده زیادی از علما و روحانیون از جمله آیتالله سید عبدالله بهبهانی و آیتالله سید محمد طباطبایی به قم مهاجرت کنند. گروه زیادی از کسبه و بازرگانان تهران نیز در تیر ۱۲۸۵ در سفارت انگلیس متحصن شده۵، عزل عینالدوله و بازگشت علما به تهران و بالاخره تأسیس عدالتخانه و قصاص قاتلان مردم و رفع موانع بازگشت تبعیدشدگان را خواستار شدند. شاه عین الدوله را برکنار کرد و فرمان تأسیس عدالتخانه و چندی بعد دستور شکلگیری مجلس شورای ملی را امضا نمود.
آنچه که در تاریخ، مبنای شکلگیری «مشروطه» شناخته شده، صدور فرمان تأسیس مجلس در مرداد ۱۲۸۵ هجری شمسی است. از این تاریخ تا حادثه کودتای رضاخان که به منزله مرگ مشروطیت بود طی یک دوره ۱۵ ساله، ایران شاهد حوادث فراوانی بود. مجلس اول مشروطه ۲ سال پس از شروع در ۱۲۸۷ توسط نظامیان روس و به یاری حکومت وقت که مشروطیت را تهدیدی علیه پایههای قدرت خود میدانست به توپ بسته شد. سپس در فضای اختناق ایجاد شده بسیاری از رجال آزادیخواه و روحانیون دلسوز و معتمدین جامعه از جمله روزنامهنگاران به دار آویخته شدند. در مرحله بعد از یکسو تهران به تصرف مشروطهخواهان درآمد و از سوی دیگر وقوع جنگ اول جهانی سبب گسترش مداخلات قوای بیگانه در شمال و جنوب و غرب ایران شد. قراردادهای سری ۱۹۰۷ و ۱۹۱۵ نیز ایران را به مناطق تحت نفوذ آنها تبدیل کرد.
نهضت مشروطیت شاهد ظهور و سقوط سه دوره مجلس، سه پادشاه قاجار و حدود ۳۰ دولت بود. این نهضت گرچه به سلسله یکصدو پنجاه ساله قاجار خاتمه بخشید ولی کودتای رضاخان نیز تیر خلاصی بر پیکره نیمهجان آن در سال پایانی قرن دوازدهم هجری شمسی محسوب میشد.
بدین ترتیب نهضتی که اوائل سال ۱۲۸۵ با تحصن و اعتراض و فریاد مشروطهطلبان و آزادیخواهان اوج گرفت، در اواخر سال ۱۲۹۹ با کودتای رضاخان میرپنج سوادکوهی به خاموشی گرائید. مقاله حاضر اشارهای گذرا به حوادث این ۱۵ سال دارد.
حوادث سال ۱۲۸۵
تحصن مشروطهخواهان در تیرماه این سال ابعاد گستردهای یافت. مظفرالدین شاه قاجار در ۱۴ مرداد، فرمان برقراری حکومت مشروطه را صادر کرد.
در این فرمان که خطاب به مشیرالدوله صداعظم صادر شد، آمده است
«… در این موقع که رأی همایون ملوکانه ما بدان تعلق گرفت که برای رفاهیت و آسودگی قاطبه اهالی ایران و تشیید و تأیید مبانی دولت، اصلاحات مقتضیه به مرور در دوایر دولتی و مملکتی به موقع اجرا گذارده شود، چنان مصمم شدیم که مجلسی از منتخبین شاهزادگان و علما و اعیان و اشراف و ملاکین و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود… و در کمال امنیت و اطمینان عقاید خودشان را در خیر دولت و ملت و مصالح عامه و احتیاجات مهمه قاطبه اهالی مملکت به توسط شخص اول دولت به عرض برسانند که به صحه مبارکه موشح و به موقع اجرا گذارده شود…
دو روز پس از این فرمان، مظفرالدین شاه، دستور تشکیل اولین مجلس شورای ملی را صادر کرد. در این دستور که مکمل فرمان مشروطیت بود آمده است
جناب اشرف صدر اعظم، در تکمیل دستخط سابق خودمان مورخه ۱۴ جمادیالثانی ۱۳۲۴ که صریحاً امر در تأسیس مجلس منتخبین ملت نموده بودیم، مجدداً برای آنکه عموم مردم از توجهات ما واقف باشند مقرر میداریم که مجلس مزبور را صریحاً دائر نموده و بعد از انتخاب اجزای مجلس، فصول و شرایط نظام مجلس شورای ملی را براساس امضای منتخبین به طوری که شایسته مملکت باشد مرتب نمایند که به شرف عرض و با امضای همایون این مقصود مقدس صورت پذیرد. »
کار تدوین نظامنامه انتخابات نیز توسط مجلسی مرکب از نمایندگان شاهزادگان، علمای قاجاریه، اعیان و اشراف، مالکین، تجار و اصناف آغاز شد. این مجلس هفتهای دو بار در دارالخلافه ـ میدان ۱۵ خرداد فعلی ـ تشکیل جلسه میداد و پس از ۳۳ روز موفق شد نظامنامه انتخابات راآماده کند و آن را به امضای شاه برساند. به موجب این نظامنامه که با ۵۱ اصل در ۱۷ شهریور ۱۲۸۵تدوین و به تأیید شاه رسید، تعداد ۱۵۶ نماینده انتخاب شدند که ۶۰ نفر از آنان نمایندگان تهران بودند. اولین جلسه مجلس شورای ملی بدین ترتیب در ۱۷ مهر این سال تشکیل شد
در هشتم دی ۱۲۸۵، اولین قانون اساسی ایران با عنوان «نظامنامه سیاسی» مشتمل بر ۵۱ اصل تدوین شد و به امضای شاه رسید. این قانون در حقیقت گزیدهای از قوانین اساسی کشورهای بلژیک، فرانسه و بلغارستان بود و تهیهکنندگان آن کاملاً تحت تأثیر اوضاع سیاسی و گرایشهای غربگرایانه حاکمان زمان خود قرار داشتند. قانون اساسی مشروطه که حتی متأثر از اراده لژهای فراماسونری بود، معجونی از قوانین غربی با احکام اسلامی به شمار میرفت. این قانون با امضای شاه، صورت قانونی یافت. ده روز پس از این رویداد مظفرالدین شاه در ۱۸ دی ۱۲۸۵، در سن ۵۴ سالگی درگذشت و پسرش محمدعلی میرزا ـ محمد علی شاه قاجار ـ به قدرت رسید. محمد علی شاه یکی از وابستگان به روسیه تزاری و از مخالفین سرسخت نهضت مشروطه بود. او مخالف تدوین قانون اساسی و مخالف تشکیل مجلس شورا بود و به سلطنت مطلقه اعتقاد داشت. به همین دلیل نیز در مراسم تاجگذاری خود که در روز ۲۸ دی ۱۲۸۵ برگزار شد، هیچ یک از نمایندگان مجلس شورای ملی را دعوت نکرد
چند روز بعد در اول بهمن، میرزا نصرالله خان مشیرالدوله اولین صدر اعظم مشروطه نخستین کابینه خود را تشکیل داد. در ۱۴ بهمن هیأتی از جانب مجلس برای تدوین متمم قانون اساسی تعیین شد ودر اسفند ماه، میرزا علی اصغر خان اتابک، صدراعظم دوران ناصرالدینشاه از اروپا به تهران دعوت شد تادولت مشروطه را بر عهده گیرد و آن را مطابق میل شاه اداره کند.
دردوران اقتدار میرزا علی اصغرخان اتابک فاصله میان مجلس و دولت به تدریج عمیق شد به طوری که همه روزه یک یا دو نماینده مجلس از رفتار و برخوردهای محمدعلی شاه و صدر اعظم او انتقاد میکردند. وزیران دولتی نیز کم کم از حضور در مجلس برای پاسخگویی به سؤالات مردم خودداری میکردند. رابطه میان قوه مجریه و قوه مقننه روز به روز تیرهتر شد. میرزا علی اصغر خان اتابک رئیسالوزاء مشروطه و صدر اعظم محمد علی شاه به هنگام تعیین وزیران خود تأکید کرد که آنان فقط در برابر دولت مسئول هستند. وی تنها ۸ وزیر با اختیارات بسیار گسترده در کابینه خود جای داده بود. هنگامی که نمایندگان مجلس درباره کم بودن تعداد وزیران و وسیع بودن حوزه اختیارات آنان از صدراعظم سؤال کردند، وی در پاسخ گفت: «در قانون اساسی در باب مسئولیت وزیران و تعداد آنها هیچ سخنی به میان نیامده،بنابراین اعتراض بیمورد است.»۸
انتصاب احمد میرزا پسر محمدعلیشاه به ولیعهدی ـ ۱۹ اسفند ـ و عزل ظلالسلطان برادر شاه و حاکم اصفهان ـ ۲۵ اسفند ـ که با پافشاری علما و مراجع و متعاقب تظاهرات اعتراض آمیز مردمی صورت گرفت، از دیگر رویدادهای سال ۱۲۸۵ بود
حوادث سال ۱۲۸۶
در اردیبهشت این سال کابینه میرزا علیاصغر خان اتابک با اکثریتی ضعیف از مجلس رأی اعتماد گرفت. در ماههای بهار ۱۲۸۶ اجتماعات مشروطهخواهان در نقاط مختلف کشور افزایش بیشتری یافت. طلاب و روحانیون در سوم تیر ماه این سال به رهبری شیخ فضلالله نوری در حرم حضرت عبدالعظیم متحصن شدند و مشروطه منهای مشروعه را خلاف اسلام دانستند. شیخ فضلالله نوری همراه با سید احمد طباطبایی در تلگرامهائی به علمای شهرهای ایران بر ضرورت رعایت موازین شرعی در قیام مشروطه تأکید کردند. این تأکیدات زمینهساز فاصله گرفتن تدریجی متدینین از سایر رهبران سیاسی جنبش مشروطه بود
در نهم شهریور ۱۲۸۶ روسیه و انگلستان قرارداد معروف ۱۹۰۷ را که ایران را به مناطق تحت نفوذ دو کشور تقسیم میکرد به امضا رساندند. طبق این توافق قسمت شمالی ایران شامل شهرهای پرجمعیت و مراکز عمده تجاری از خط فرضی بین قصر شیرین و اصفهان و یزد و خواف و مرز افغانستان، منطقه نفوذ روسیه شناخته شد و قسمت جنوبی که دارای ارزش سوقالجیشی برای دفاع از هند بود از خط فرضی بین بندر عباس، کرمان، بیرجند، زابل و مرز افغانستان منطقه نفوذ انگلستان و قسمت میانی هم منطقه بیطرف و متعلق به دولت ایران شناخته شد
گفته میشود دولت ایران پس از گذشت یک ماه از انعقاد این پیمان از طریق وزیر مختار آمریکا در جریان متن فارسی آن قرارگرفت. افشای این قرارداد در ایران موجب هیجان عمومی و اعتراضات شدیدی گردید و مجلس شورای ملی به اتفاق آراء آن را مردود و بیاعتبار شناخت. با این وجود، روسها و انگلیسیها عملاً این پیمان را به اجرا گذارده و پس از آغاز جنگ جهانی اول دخالتهای وسیعی در شهرهای ایران به عمل آوردند
ترور میرزاعلیاصغر خان اتابک رئیسالوزرا در مقابل مجلس که درست در روز انعقاد قرارداد ۱۹۰۷ صورت گرفت، از دیگر رویدادهای قابل تأمل شهریور۱۲۸۶ است. پس از این ترور، میرزااحمدخان مشیرالدوله رئیسالوزرا شد
در پانزدهم مهر این سال متمم قانون اساسی تحت نظارت علما در مجلس تصویب شد. متمم قانون اساسی مشتمل بر ۱۰۵ اصل با اعمال نفوذ روحانیت و جناح متعهد مجلس تنظیم شد و پس از نظارت شخصیتهایی چون آیتالله شیخ فضلالله نوری، آیتالله سید محمد طباطبایی، آیتالله سید عبدالله بهبهانی و … در ۱۵ مهر ۱۲۸۶ به امضای محمد علی شاه رسید
در این ماه دولت مشیرالسلطنه نیز به دلیل بیکفایتی با رأی نمایندگان مجلس سقوط کرد و ناصرالملک به حکم شاه به رئیسالوزرایی منصوب شد. در آبان این سال محمد علی شاه با حضور در مجلس و به شکل صوری سوگند وفاداری به مشروطه یاد کرد. در ماه آذر، بودجه دربار توسط نمایندگان مجلس تقلیل یافت و خشم شاه را که مخالف مجلس و مشروطه بود برانگیخت. در همین ماه طرفداران محمدعلی شاه به ساختمان مجلس حمله کردند که با مقاومت محافظان مجلس عدهای از طرفین کشته شدند.در میدان توپخانه نیز درگیری مشابهی میان حامیان طرفین بوقوع پیوست. رئیس مجلس دو نفر را به همراه ناصرالملک جهت گلایه از حوادث مذکور نزد شاه فرستاد ولی هر دو بازداشت شدند. بعداً ناصرالملک با وساطت سفارت انگلیس آزاد ولی به لندن تبعید شد. زد و خوردهای خونین میان طرفداران مشروطه و حامیان شاه نیز متوقف نشد و به سراسر کشور کشیده شد. در این بحبوحه، حسینقلیخان نظامالسلطنه مأمور تشکیل کابینه شد. درگیریها در دی ماه افزایش یافت و در تبریز از شدت بیشتری برخوردار شد. شاه روز ۲۳ دی برای فرونشاندن بحران جلسه «آشتی با مجلس» را در دربار تشکیل داد و بار دیگر نزد نمایندگان دعوت شده، وفاداری خود را به مشروطه اعلام کرد. در ماه بهمن اولین قانون مطبوعات ایران مشتمل بر ۵۳ ماده به تصویب نمایندگان مجلس رسید
در ماه اسفند انفجار یک بمب در مسیر حرکت محمدعلی شاه که عازم دوشانتپه بود، بار دیگر خشم وی را علیه مخالفان برانگیخت. این واقعه سبب احضار ظفرالسلطنه حاکم تهران و وزیر جنگ وقت به دربار شد. شاه آنان را چوب فراوان زد و سپس به زندان انداخت. در همین ماه قوامالملک شیرازی والی پیشین فارس نیز که به دلیل مخالفت با مشروطه عزل شده بود به قتل رسید و در مجلس ختم او فرزندش نیز ترور شد. اما شاه برادر خود ظلالسلطان را که توسط مردم خشمگین اصفهان خلع شده بود، فرماندار فارس کرد
حوادث سال ۱۲۸۷
در فروردین این سال محمدعلی شاه بار دیگر مورد سوء قصد قرار گرفت. او ستاد کار خود را به پادگان باغشاه انتقال داد و شهر تهران حالت جنگی به خود گرفت. در ماه خرداد ساختمان مجلس شورای ملی به محاصره مجاهدین مشروطهخواه درآمد و محمدعلی شاه نیز در همین ماه اداره این شهر را به نظامیان روس سپرد. بازار تهران نیز در اعتراض به اقدامات محمدعلی شاه تعطیل شد و به دستور شاه سلاح و مهمات فراوانی به باغشاه حمل گردید. در آخرین روز خرداد، شاه تمامی روزنامههای کشور را توقیف کرد. او برای فراهم ساختن زمینه نقشه خود علیه مجلس، ابتدا این مکان را تهدیدی علیه مشروطیت خواند و سپس یکی از درباریان معتمد خود به نام مشیرالسلطنه را به صدراعظمی برگزید، مقام وزارت جنگ را نیز به میرزا حسین پاشاخان امیربهادر سپرد و «لیاخوف» سردار روسی را نیز به فرمانداری نظامی تهران منصوب کرد. با این انتصاب در اولین روزهای تابستان ۱۲۸۷، نقاط حساس تهران به تصرف نظامیان قزاق تحت فرماندهی افسران روسی درآمد، اطراف میدان بهارستان و مدرسه سپهسالار محاصره شد و توپخانه و سواره نظام در مقابل مجلس مستقر شدند. تمام روزنامهها توقیف شدند و جنگ بین قوای قزاق و مشروطهخواهان آغاز شد. روز دوم تیر ۱۲۸۷ که ساختمان مجلس به توپ بسته شد، اوج جنگ بود. این جنگ که در ساعات ظهر فروکش کرد، ۳۰۰ کشته و ۵۰۰ ز خمی به جای گذاشت.۹ بسیاری از بازداشتشدگان در باغشاه تهران به دار آویخته شدند و تعدادی از وعاظ، روزنامهنگاران، نمایندگان مجلس، سیاسیون و روحانیون از جمله آیتالله سیدعبدالله بهبهانی و آیتالله سیدمحمد طباطبایی تبعید شدند. تعدادی نیز به سفارتخانههای خارجی پناهنده شدند. حادثه دوم تیر سبب انحلال مجلس اول و به هم ریختن اوضاع تهران شد.
به دنبال این حادثه که به کودتا شباهت داشت،محمد علی شاه در تهران حکومت نظامی اعلام کرد و به موازات آن قیام مسلحانه ستارخان و باقرخان علیه قوای دولتی در تبریز آغاز شد قیامی که به تدریج به نبردی خونین در سراسر شهر انجامید. این جنگ که تا مهر ماه ادامه یافت به شکست قطعی قوای دولتی انجامید.
در ماه آبان شیخ فضلالله نوری در اجتماع بزرگ روحانیون، رجال و بازرگانان تصریح کرد که «این مشروطه با شریعت اسلامی سازگار نیست» و شاه نیز با سوء استفاده از اظهارات شیخ که حمایت بسیاری از روحانیون را به همراه داشت اعلام کرد «چون بسیاری از علما با جنبش مشروطه مخالفند، من نیز مخالفت خود را با این جنبش اعلام میدارم». با این حال شیخ فضلالله که همواره مورد غضب شاه و روشنفکران لائیک بود، در نهم ماه دی مورد سوء قصد قرارگرفت. او هنگام بازگشت از یک میهمانی شبانه ترور شد اما جان سالم به در برد. در بازجوئی که از ضارب وی صورت گرفت، اسامی افرادی به میان آمد که با سفارت انگلستان ارتباط داشتند و سفارت، رسماً از دولت ایران خواست تا بدون حضور نماینده آن سفارت، متهمان محاکمه نشوند.۱۰
در ماههای زمستان ۱۲۸۷ جنگ میان مشروطهخواهان و قوای دولتی در شهرهای مختلف کشور از شدت بیشتری برخوردار شد. نجفقلی خان صمصامالسلطنه بختیاری از رهبران مشروطه در معیت سه هزار نیرو وارد اصفهان شد. مخالفان محمدعلی شاه در گیلان پیمان اتحاد بستند و آقابالاخان والی رشت را به قتل رساندند و جنگ میان قوای دولتی و مشروطهطلبان در کازرون، لار، میانه و میناب نیز گسترش یافت. در ۲۸ اسفند این سال میرزا علی آقا ثقۀالاسلام طی تلگرافی از شاه خواست برای متوقف شدن جنگ و خونریزی در کشور به مشروطیت تن دردهد.
حوادث سال ۱۲۸۸
ورود مشروطهخواهان به تبریز و اعدام فرمانده قشون این شهر از رویدادهای فروردین ماه سال ۱۲۸۸ بود. در ماه اردیبهشت نظامیان روس به بهانه تأمین مواد غذایی برای مردم محاصره شده تبریز وارد این شهر شدند. دولتهای کم دوام نیز یکی پس از دیگری ظهور و سقوط میکردند. مشیرالدوله جای خود را به کامران میرزا نایبالسلطنه و او نیز پس از چند روز جای خود را به سعدالدوله سپرد.
در ماه خرداد این سال علمای نجف در جبههای متشکل اقدامات محمد علی شاه در رویاروئی با اراده مردم را خلاف اسلام دانستند. در ماه تیر قوای مشروطهخواه به فرماندهی سردار اسعد بختیاری با شکست دادن قوای دولتی وارد تهران شدند، ساختمان مجلس و مسجد سپهسالار را به تصرف خود درآوردند و در بسیاری از نقاط شهر سنگربندی کردند. در نتیجه این تهاجم، محمدعلی شاه همراه با خانوادهاش به همراه ۵۰۰ قزاق به سفارت روسیه پناهنده شد و لیاخوف سردار روس نیز منفعلانه در مجلس حضور یافت و خواهان تأمین جانی شد. روز ۲۶ تیر شاه از سلطنت خلع شد و ولیعهد ۱۲ سالهاش احمدمیرزا جایگزین وی گردید.۱۱ با این حال بازداشت شیخفضلالله نوری و سپس به دار آویخته شدن وی که در مرداد ۱۲۸۸ به وقوع پیوست از تلخترین مقاطع حوادث مشروطه بود.
از دیگر رویدادهای سال ۱۲۸۸ خلع «وزیر اکرم» استاندار دولتی تهران توسط مشروطهطلبان خشمگین و جایگزین کردن میرزاشکرالله خان معتمدخاقان بود.
در ماه مهر این سال نیز محمدعلی شاه و همراهان بندر انزلی را به قصد اروپا ترک کردند. در همین ماه بود که روزنامه شرق به مدیریت سید ضیاءالدین طباطبایی انتشار یافت.۱۲
در ماه آبان دومین دوره مجلس شورای ملی آغاز به کار کرد. این مجلس به ستارخان و باقرخان لقب «سردار ملی» و «سالار ملی» اعطا کرد. این دو سردار آذربایجان در ماه اسفند تبریز را به قصد تهران ترک کردند.
حوادث سال ۱۲۸۹
در فروردین این سال ستارخان وباقرخان سرداران مشروطه وارد تهران شدند. دولت وقت که با توجه به صغر سن احمدشاه، توسط عضدالملک بزرگ ایل قاجار اداره میشد، ستارخان و نیروهایش را در پارک اتابک ـ محل فعلی سفارت روسیه ـ و باقرخان را همراه قوایش در عشرتآباد اسکان داد. در اواخر این ماه هیأت وزیران به طور دستهجمعی استعفا دادند ودر اوائل ماه اردیبهشت محمدولیخان تنکابنی موسوم به سپهدار اعظم کابینه جدید خود را تشکیل داد. در این ماه دولتهای روسیه و انگلستان دولت ایران را برای اجرای معاهده ۱۹۰۷ که کشور را به قلمرو نفوذ آنان تقسیم میکرد، تحت فشار قرار دادند. مجلس نیز همزمان قانون استخدام مورگان شوستر مستشار آمریکایی را به عنوان خزانهدار کل ایران به تصویب رساند.۱۳
ترور مشکوک آیتالله سید عبدالله بهبهانی نیز حادثه تلخ دیگری بود که در تیرماه ۱۲۸۹ به وقوع پیوست.
بهبهانی از رهبران برجسته مشروطیت شاگرد میرزای شیرازی و سید حسن کوهکمری بود. او پس از واقعه به توپ بستن مجلس، همراه با جمعی از مشروطهخواهان به پارک امینالدوله پناهنده شد و مورد ضرب و شتم قزاقها قرار گرفت. سپس به عتبات تبعید شد اما متعاقب سقوط محمدعلی شاه به تهران بازگشت . مرگ بهبهانی نیز از جمله قتلهای برنامهریزی شده دوران مشروطیت بود.
در پی این حادثه، مجلس و بازار تهران به عنوان اعتراض به این جنایت تعطیل شد و مردم خشمگین تظاهرات گستردهای علیه عاملین این حادثه براه انداختند و از جمله نفرت خود را نسبت به سیدحسن تقیزاده که بویژه علمای نجف نیز وی را به خاطر توطئهچینی برای قتل آیتالله بهبهانی متهم کرده بودند، ابراز داشتند.۱۴
حمله نیروهای دولتی به پارک اتابک برای خلع سلاح قوای ستارخان و همچنین باقرخان (که شبانه به وی پیوسته بود) از رویدادهای مرداد ۱۲۸۹ بود. در این حلمه ۷ نفر از قوای دولتی و ۱۸ نفر از مجاهدین کشته و ۴۰ نفر از جمله ستارخان مجروح شدند.
انتشار روزنامه برق به مدیریت سید ضیاءالدین طباطبایی که پس از لغو امتیاز روزنامه شرق صورت گرفت نیز از دیگر رویدادهای این سال بود که در ماه مهر به وقوع پیوست.
در ماه بهمن قرارداد استخدام مستشاران مالی امریکایی برای وزارت مالیه به تصویب مجلس رسید. در ماه اسفند شاهد سقوط کابینه ۷ ماهه مستوفیالممالک و به قدرت رسیدن سپهدار تنکابنی بودیم.
حوادث سال ۱۲۹۰
مهمترین رویداد فروردین این سال قیام مردم اصفهان در اعتراض به قحطی و کمبود نان و حمله خشمگینانه آنان به بلدیه و غارت اموال آن ساختمان بود. در این حادثه رئیس بلدیه نیز به دست مردم خشمگین به قتل رسید. در اردیبهشت این سال مورگان شوستر که برای سامان دادن به امور مالی کشور استخدام شده بود به اتفاق ۱۶ نفر همراه خود وارد تهران شد. او در ماه بعد برای تسهیل وصول مالیات اقدام به تشکیل یک نیروی نظامی با عنوان «ژاندارمری خزانه» نمود.
در تیرماه ۱۲۹۰ محمدعلی شاه به اتفاق برادرش ملکمنصور میرزا ـ شعاعالسلطنه ـ با مقادیر زیادی اسلحه و سپاه نظمیه برای تصرف تهران وارد منطقه گمش تپه ـ در نزدیکی استرآباد گرگان ـ شد. در پی این رویداد که به شکست قوای محمدعلی شاه انجامید روز هشتم مرداد مجلس شورای ملی برای قتل شاه و برادرش جایزه تعیین کرد. مورگان شوستر نیز اقدام به اجرای حکم توقیف اموال شعاعالسلطنه برادر شاه کرد. اما با مقاومت نظامیان روسیه روبرو شد. روسها سپس نیروهای تحت فرمان شوستر را به حمله علیه یک ژنرال روس متهم کردند و در پی چند رشته مشاجره با مسئولان دولت و مجلس، در هشتم آبان این سال یک ضربالاجل ۴۸ ساعته برای اخراج مورگان شوستر از ایران تعیین کردند. این تهدید ابتدا از سوی نمایندگان مجلس رد شد اما نظامیان روسیه در مرحله اول، از رشت و تبریز به سوی قزوین براه افتادند تا در مراحل بعد به تهران هجوم آورند.
مشکل اصلی روسها با مورگان شوستر یکی اختیار قوای ژاندارمری تحت فرمان وی برای ورود به همه جای ایران از جمله «منطقه نفوذ روسیه» در شمال ایران و دیگری انتصاب یک وابسته نظامی سفارت انگلستان در تهران به فرماندهی این قوا بود. روسها این انتصاب و اختیارات حاصل از آن را مخالف روح قرارداد ۱۹۰۷ روس و انگلیس میدانستند و با اشاره به واقعه پناه بردن مشروطهخواهان به سفارت انگلیس، انگلیسیها را به حمایت از ملیون ایران علیه روسیه متهم کرده بودند. در آن زمان دولت روسیه به موجب قراردادهای قرضه ۱۹۰۰ و ۱۹۰۲ درآمد گمرکات ایران به استثنای بنادر خلیج فارس را به وثیقه برداشته و به مستشاران بلژیکی دستور داده بود، قبلاً حقالسهم آن دولت را از عواید مزبور برداشت نموده و بقیه آن را به دولت ایران بپردازند. به موجب قانونی که شوستر وضع کرده بود، گمرکات باید به خزانه دولت ایران وارد و سپس حقالسهم دولتهای خارجی پرداخت گردد. این امر روسها را خشمگین کرد و شوستر بدون واهمه از خشم روسها به مدد قوای ژاندارمری که خود آن را ایجاد کرده بود، قصد اخذ مالیاتها را داشت. البته انگلیسیها هم کلیه گمرکات جنوب را در گرو قرضهای به مبلغ یک میلیون و ۲۵۰ هزار لیره که بانک شاهی در ۸ مه ۱۹۱۱ به دولت ایران داده بود در اختیار داشتند. ولی آنان به دلیل در اختیار داشتن فرماندهی ژاندارمری و نیاز شوستر به همکاری سفارت انگلستان چندان نگران رفتار شوستر نبودند.۱۵
در کشاکش مشاجره روسها با دولت و مجلسیان ایران از یکسو علمای حوزههای علمیه نجف و کربلا تهدیدات روسیه را محکوم کردند و از جانب دیگر صدها نفر از علما و روحانیون عراقی برای ابراز حمایت خود از مردم ایران در برابر تهدیدات روسیه، وارد کرمانشاه شدند. در این اثنا دولت روسیه بیاعتنا به ابعاد بحران موجود در ۲۴ آبان مجدداً تهدید کرد چنانچه ظرف ۶ روز مورگان شوستر از ایران اخراج نشود، ۴ هزار نظامی تازه نفس خود را به تهران اعزام خواهد کرد. در پاسخ به این تهدید صمصامالسلطنه رئیسالوزرا مایل به پذیرفتن درخواست روسها و ختم بحران بود اما با مقاومت مجلس روبرو شد. در مرحله بعد یپرم خان ارمنی رئیس نظمیه نمایندگان مجلس را برای پذیرش درخواست روسها و تسلیم شدن در برابر تهدیداتشان، تحت فشار قرار داد. در نتیجه مجلس متعاقب تهدید نظمیه تسلیم شد و مورگان شوستر در آخرین روز آبان از مقامش عزل گردید.
این رویداد دامنهدرگیریهای مردم علیه نظامیان روس را در شهرهای مختلف شدت بخشید. قزوین، رشت، تبریز، گیلان و مشهد صحنه شدیدترین این درگیریها بود. از سوی دیگر فشار یپرم خان به نمایندگان مجلس برای به تسلیم واداشتن آنان در برابر روسیه، سبب بحران شدیدی میان نظمیه و مجلس شد. نمایندگان به شکل توهینآمیزی توسط نظمیه اخراج و درهای ورودی مجلس توسط مأموران نظمیه قفل و مهرو موم شد و با این رویداد دیکتاتوری ناصرالملک نایبالسلطنه و صمصامالسلطنه بختیاری رئیسالوزرا تحت حمایت ارتش روسیه آغاز گردید. در مرحله بعد مشهد و تبریز به تصرف قزاقهای خشمگین روس درآمد و بازداشت و تبعید ناراضیان از جمله نمایندگان مجلس، روزنامهنگاران و رجال سیاسی کشور در سطح گستردهای آغاز گردید. روسها سپس در شهرهای اشغالی دست به جنایات فراوانی زده و از جمله میرزاعلی آقا ثقۀالاسلام مجتهد بزرگ تبریز را همراه با ۷ مبارز نامدار این شهر در دهم دی که مصادف با روز عاشورای ۱۳۲۹ ق بود، به دار آویختند.۱۶
گفته میشود که ثقۀالاسلام تبریزی روز تاسوعای حسینی پس از آنکه توسط روسها بازداشت شد به کنسولگری روسیه در تبریز برده شد. سپس کنسول از او خواست تا نامهای را امضا کند و گواهی دهد که نخست مجاهدان تبریز به روی ارتش روسیه آتش گشودند و جنگ را آغاز کردند و روسها برای حفظ اتباع خود، ناچار به جنگ و تصرف تبریز شدند. ثقۀالاسلام حاضر به دادن گواهی دروغ نگردید و چون از وی خواستند گواهی کند تا هنگامی که دولت ایران قادر به حفظ امنیت آذربایجان نیست،توقف ارتش تزاری در تبریز ضروری است، پاسخ داد که «شما آذربایجان را تخلیه کنید من قول میدهم که امنیت کامل در اینجا برقرار شود.»۱۷
حوادث سال ۱۲۹۱
نظامیان روس در ادامه جنایت خود روز ۱۰ فروردین این سال بارگاه امام هشتم (ع) را به توپ بستند. در پی این حادثه سردرها و گلدستههای حرم خراب شدند و خزانه حضرت نیز غارت گردید ودست کم ۲۰۰ نفر از زائران نیز به شهادت رسیدند.۱۸ کشته شدن یپرم خان رئیس نظمیه در جنگ با قوای سالارالدوله در حوالی کرمانشاه ـ ۲۶ خرداد ـ و نیز رحلت شیخ عبدالله مازندرانی مدرس حوزه علمیه نجف و از علمای عصر مشروطیت ـ ۲۲ آبان ـ از دیگر رویدادهای سال ۱۲۹۱ بود.
در ۱۱ بهمن این سال هیأت افسران سوئدی که پس از مرگ یپرمخان برای اداره امور نظمیه استخدام شده بودند، وارد تهران شدند و در ۱۴ بهمن امتیاز راهآهن جلفا به تبریز در غیاب مجلس به بانک استقراضی روسیه که شعبهای از وزارت مالیه آن کشور بود اعطا شد. سه روز بعد امتیاز راهآهن جلفا به تبریز نیز درغیاب مجلس به انگلستان واگذار شد.
در آخرین روزهای اسفند نظمیه تهران با سازماندهی جدید توسط کلنل «وستد» سوئدی تأسیس و آغاز به کار کرد. در این روز از سوی نامبرده دستور استخدام ۵۰۰ «آژان» برای تهران صادر شد.
حوادث سال ۱۲۹۲
در تیر ماه این سال نظمیه جدید ایران توسط مأموران سوئدی پایهریزی شده و در مرداد این سال به دنبال برکناری صمصامالسلطنه بختیاری از ریاست وزراء، ۱۹ درگیری سختی میان مأموران دولت با قوای بختیاری مستقر در تهران به وقوع پیوست. این درگیری که صد کشته از طرفین و مردم بر جای گذاشت، پس از آن به وقوع پیوست که بختیاریها درخواست دولت برای خلع سلاح را رد کردند. در ماه شهریور وزیر مختار انگلیس در تهران طی یادداشت شدیداللحنی به وزارت خارجه ایران از تعرض مداوم مردم به کاروانهای انگلیسی در جنوب ایران شکایت کرد.در ماه بهمن نظامیان روسیه درکشاکش جنگ اول جهانی با هدف رویارویی با نظامیان عثمانی که در شهرهای آذربایجان غربی مستقر بودند، وارد این مناطق شدند و آنها را مغلوب و تار و مار کردند. اما خود در آذربایجان باقی ماندند و این منطقه را در اشغال خود نگاه داشتند.
حوادث سال ۱۲۹۳
در ۳۰ تیر این سال مراسم جشن تاجگذاری احمدشاه قاجار که به سن قانونی رسیده بود از طریق استقراض از انگلستان برگزار شد. این مراسم یک سال پس از ازدواج احمد شاه و سه هفته پس از شروع جنگ اول جهانی برگزار گردید. ۱۰۰ روز پس از این مراسم دولت مستوفیالممالک بیطرفی ایران را در جنگ اعلام کرد. درخواستی که با بیاعتنائی دولتهای درگیر در جنگ مواجه شد. موضوع بیطرفی ایران در جنگ یکبار نیز در سیزدهم آذر این سال در اجلاس افتتاحیه مجلس سوم مورد تأکید احمد شاه قرار گرفت. این در حالی بود که در ماه دی نیروهای عثمانی از مرزهای غربی کشور وارد تبریز و ارومیه شدند. در پی این دخالت، روسیه و انگلستان پیمان موسوم به معاهده ۱۹۱۵ را به بهانه مقابله با عثمانیها و با هدف توسعه قلمرو نفوذ خود در ایران با یکدیگر به امضا رساندند. ۲۰ دولت مستوفیالممالک تحت تأثیر این حوادث و تبعات آن تاب مقاومت نیاورد و در اسفند این سال سقوط کرد.
در سالهای جنگ اول جهانی،ایران به عرصه تهاجم نظامی و سیاسی و تبلیغاتی روسیه و انگلیس و آلمان و عثمانی تبدیل شد. کنسولگریهای اروپا در شهرهای ایران به دژهای مسلح بیشتر شباهت داشتند تا اقامتگاههای نمایندگان سیاسی. از کنسولگری روس ۲۰۰ قزاق و ۵۰ سرباز پیاده، از کنسولگری انگلیس ۱۰۰ سرباز انگلیسی و ۵۰ سرباز هندی و از کنسولگری آلمان دهها نظامی آلمانی محافظت میکرند.۲۱
در سال ۱۲۹۳ ایران به آیندهای مبهم و نومیدانه به خاطر اشغال کشور توسط نیروهای بیگانه تن داده بود. انگلیسیها و روسها در این سال که سال آغازین جنگ اول جهانی بود، با رؤسای قبائل مراوده مستقیم داشتند بر راههای اصلی کشور نظارت میکردند و در شهرهای شمالی و جنوبی ایران سربازخانه داشتند.۲۲
مرگ ستارخان سردار مشروطیت از دیگر حوادث سال ۱۲۹۳ بود. جسد وی بنابر وصیتش در باغ طوطی حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد.
حوادث سال ۱۲۹۴
در خرداد این سال قوای روس از قزوین به سوی تهران به راه افتادند و در ماه مرداد قوای انگلیس بوشهر را به اشغال خود درآوردند. در ماه شهریور رئیس علی دلواری در جریان مقاومت دلیرانه تنگستانیها در برابر پیشروی نظامیان انگلیسی به شهادت رسید.۲۳
نظامیان روس از یکسو پس از اشغال شهر کرج به سمت تهران به راه افتادند و از سوی دیگر ستونهائی از آنها جداگانه از مرزهای شمالی کشور گذشته وارد شهر انزلی شدند، با نزدیک شدن قوای روس به تهران احمد شاه تصمیم گرفت پایتخت را به اصفهان انتقال دهد. مهاجرت عده زیادی از علما و نمایندگان مجلس به قم نیز که در اعتراض به مداخلات قوای بیگانه صورت گرفت، موجب شد مجلس از اکثریت بیفتد و تعطیل شود.
در ماه آذر نظامیان روسیه شهر ساوه و در ماه دی شهرهای قم و کاشان را به اشغال خود درآوردند. در همین ماه متعاقب اتحادی که میان کنسول آلمان با عشایر قشقایی و تنگستانی بوجود آمده و شیراز را از اشغال انگلیسیها خارج کرده بود، دولت انگلیس تصمیم گرفت نیروئی مشابه قزاقهای روس در جنوب ایران تحت نام «پلیس جنوب»۲۴ بوجود آورد. در آن زمان نیروی قشقائی به کمک ژاندارمری و حمایت سفارت آلمان به تدریج استان فارس را به تصرف خود درآورده بودند.
پلیس جنوب سرانجام در ماه اسفند با نام اختصاری «S.P.R» شکل گرفت.۲۵ همزمان با آن نظامیان روسیه تا اصفهان پیشروی کردند و این شهر را نیز به اشغال خود درآوردند.
از دیگر رویدادهای سال ۱۲۹۴، انتشار نشریه «کاوه» در برلین به مدیریت سیدحسن تقیزاده بود. اولین شماره این نشریه که لائیسم و روشنفکری در مشروطیت را تبلیغ میکرد،۲۶ در سوم بهمن ۱۲۹۴ منتشر شد اما از شهریور سال بعد به صورت روزنامه درآمد.
حوادث سال ۱۲۹۵
دولت سپهسالار اعظم در اوج درماندگی در برابر تهاجم قوای روس و انگلیس به شهرهای کشور در اردیبهشت این سال در ازاء دریافت ۲۰۰ هزار تومان در ماه از دولت انگلیس، موافقت کرد اداره امور مالی کشور و کنترل قشون ایران به آنها سپرده شود. دولت همچنین با درخواست مسکو و لندن برای تشکیل نیروی قزاق در شمال و پلیس جنوب موافقت کرد. در سایه این توافقها ژاندارمری منحل گردید و کلیه افسران سوئدی و ایرانی آن که به طرفداری از آلمان شهرت داشتند برکنار شدند و برای حفاظت راهها نیروئی مرکب از سه هزار نفر از بقایای ژاندارمها به نام «امنیه» تشکیل گردید. از این تاریخ اوضاع سیاسی ایران به نفع متفقین تغییر کرد.۲۷ این توافقها و تصمیمات در شرائطی صورت گرفت که نیروهای عثمانی در ماه مرداد، از مرزهای غربی وارد کشور شدند و ابتدا همدان و سپس قزوین را به تصرف خود درآوردند. در برابر این مشکلات، سپهسالار اعظم سقوط کرد و وثوقالدوله مأمور تشکیل کابینه شد.
از رویدادهای مهم سال ۱۲۹۵، تشکیل مجموعهای تروریستی در ایران به نام «کمیته مجازات» بود. این کمیته در دهم شهریور این سال و در بحبوحه جنگ اول جهانی توسط افرادی چون ابراهیم خان منشیزاده، اسدالله خان ابوالفتحزاده و محمدنظر خان مشکوۀالممالک و … که بعضاً جزو مشروطهخواهان بوده و عمدتاً از حمایت جناح افراطی فرقه دمکرات برخوردار بودند، تأسیس شد.
هدف اعلام نشده از تشکیل این کمیته، ایجاد بحران در کشور با هدف فراهم ساختن زمینه تأسیس یک حکومت مقتدر و برخوردار از حمایت بیگانه در کشور و ترور مخالفین این تفکر بود. فراماسونها نیز در پس این تفکر قرار داشتند. ۲۸
در آن زمان برای اکثر صاحبنظران روشن بود که انگلیسیها در پس هرج و مرجها و بحرانسازیهای داخل کشور قرار داشتند.
به واقع انگلیسیها نه در قید مشروطه ایران بودند و نه خود را مقید و مکلف به حمایت از این نظام سیاسی میدانستند. تنها چیزی که برای آنان اهمیت داشت، مهار روسیه و مات کردن آن در شطرنج سیاست ایران بود. با مشروطه این نیت عملی شد و انگلیس در دوره نخست مشروطه به منظور حفظ هندوستان، و در دوره دوم به منظور حفظ سیطره خود بر منابع نفتی ایران از بحرانسازی و هرج و مرج در کشور حمایت کرد. برای انگلیس وضعیت مطلوب در مورد ایران از دو حال خارج نبود: یا هرج و مرج و یا استقرار دولت دست نشانده. وقتی هم روسیه تزاری از بین رفت، دیگر نیازی به هرج و مرج نبود و باید دولتی وابسته، منافع امپراتوری را تضمین میکرد و این هم با استقرار سلطنت پهلوی به نتیجه رسید.۲۹
به هر حال کمیته مجازات در دوران وثوقالدوله سرکوب و اعضای آن به اعدام، زندان و یا تبعید محکوم شدند.۳۰ هر چند تفکر آنان تا زمان به ثمر رسیدن کودتای رضاخان باقی ماند.
از دیگر رویدادهای سال ۱۲۹۵ درگیری خونین نظامیان انگلیس با مدافعین شهر کازرون در دی ماه بود. در ماه اسفند نیز نظامیان روسیه شهر کرمانشاه و سپس همدان را به اشغال خود درآوردند. در هفدهم اسفند این سال شیخ محمدخیابانی حزب دمکرات آذربایجان را در تبریز بنیان نهاد.
حوادث سال ۱۲۹۶
در ابتدای این سال وثوقالدوله رئیسالوزرا با تشکیل یک سپاه ۱۱ هزار نفره مرکب از نظامیان انگلیسی و هندی در جنوب ایران تحت نام «سپاه جنوب» موافقت کرد. انگلیسیها این نیرو را در شرائطی تشکیل دادند که در روسیه به تازگی انقلاب بلشویکی به پیروزی رسیده و عده زیادی از نمایندگان مجلس و رجال دولتی و روزنامهنگاران این پیروزی را به دومای روسیه تبریک گفته بودند. در این سال ایران حکومت جدید روسیه را به رسمیت شناخت و لنین رهبر کمونیست این کشور اعلام کرد عهدنامههای سری تزارها که بر ایران تحمیل شده باطل است و قشون روس به زودی خاک ایران را ترک خواهد کرد.
همزمان با اعلام نظر لنین راجع به خروج قشون روس از ایران «لئون تروتسکی» کمیسر امور خارجه روسیه بلشویکی نیز طی یادداشتی که برای سفارت ایران در «سنپطرزبورگ» فرستاد، قراردادهای ۱۹۰۷ و ۱۹۱۵ منعقده میان روسیه و انگلستان را باطل خوانده و عزم کشورش برای خارج ساختن نیروهای نظامی روس از صفحات شمالی ایران را اعلام کرد. این تصمیم در اوج جنگ داخلی روسیه میان بلشویکها و مخالفین اتخاذ شد و هدف از آن تقویت جبهه جنگ علیه مخالفین بود. یک ماه پیش از این تروتسکی در آذر ۱۲۹۵ نیز طی نطقی خطاب به اجتماعی از کارگران روسیه، ابطال پیمانهای مذکور را اعلام و بر استقلال ایران تأکید کرده بود. با این حال تا پایان رسمی جنگ اول جهانی از خروج روسها از ایران خبری نبود حتی حملات نظامیان آنان در شهرهای ایران خاتمه نیافت و قصر شیرین، همدان، سنندج و بعضی شهرهای استان آذربایجان توسط قزاقهای روس مورد حمله و غارت قرار گرفت. این در حالی بود که «براوین» اولین فرستاده دولت بلشویکی در بهمن این سال وارد تهران شد تا تصمیم دولت متبوع خود دائر بر لغو قراردادهای ظالمانه میان تزارهای روس و دولتهای پیشین ایران را به اطلاع مقامات تهران برساند. ۳۱ در همین اثنا رضاخان به تدریج با حمایت و راهنمائی نظامیان روسی و انگلیسی فرماندهی قزاقهای داخل ایران را بر عهده گرفت. در شرائطی که مردم تهران در تظاهرات اسفند ماه خود در میدان توپخانه مداخلات انگلیس و روسیه در امور داخلی ایران را محکوم کردند تا پایان سال ۱۲۹۶ از خروج نظامیان روسی از کشور و یا انحلال پلیس جنوب که خواست مردم ایران بود، خبری نبود. حتی به وضوح مشخص بود که نظامیان انگلیسی با انتشار زمزمه خروج روسها از کشور، خود را برای تصرف نواحی شمالی ایران آماده میکردند. آنان در ماه اسفند شهر قزوین را به اشغال خود درآوردند و وزیر مختار آن کشور به رئیسالوزرا اطلاع داد دولت متبوع وی فعلاً تصمیمی برای انحلال پلیس جنوب ندارد و در صورت لزوم نیز، تنها به شرط ادغام نیروهای این سازمان در ارتش ایران حاضر به انحلال این تشکیلات خواهد بود.
از جمله مهمترین رویدادهای سال ۱۲۹۶ تأسیس «لژ بیداری ایرانیان» در ۱۹ ربیعالاول سال ۱۳۲۶ در تهران بود. این شبکه اولین شعبه رسمی ماسونی در ایران و مکمل تشکیلاتی بود که پیش از آن با نام «مجمع آدمیت» تحت نظر میرزا ملکم خان قاجار شکل گرفته و در سراسر کشور توسعه یافته بود. از آنجا که ملکم خود در دوران ناصرالدینشاه اولین شبکه فراماسونری ایران را به تقلید از «گرانداوریان» فرانسه و با نام «فراموشخانه» بوجود آورده بود، او را مؤثرترین عامل در ترویج شبکه فراماسونری در سالهای قبل و پس از مشروطیت میشمارند.
لژ بیداری ایرانیان با عضویت افرادی چون دبیرالملک شیرازی، محمدعلی ذکاءالملک فروغی، سیدحسن تقیزاده، سیدنصرالله تقوی، اردشیر جی و میرزا صادقخان امیری فراهانی (ادیبالممالک) شکل گرفت.۳۲
سال ۱۲۹۷
با اوجگیری درگیریهای نظامیان انگلیس با مردم در نواحی جنوبی کشور، در خرداد این سال روحانیون فارس، مردم را به قیام علیه قوای انگلیس دعوت کردند.
این دعوت متعاقب صدور فرمان جهاد علیه قوای انگلیس از سوی آیتالله سید عبدالحسین لاری از علما و مراجع برجسته عصر مشروطه صورت گرفت. او در این فتوا نیروهای انگلیسی را «کفار حربی» خواند و جهاد با آنان را واجب دانست و تأکید کرد که «هر که از جهاد روی برتابد مردود جامعه ایرانی است و زن در خانه بر او حرام خواهد شد و هرکس در این جنگ کشته شود شهید خواهد بود.۳۳
این فتوی سبب قیام صولتالدوله قشقائی و اتحاد وی با ناصر دیوان کازرونی و بسیج ۶ هزار مجاهد علیه انگلیس گردید. این اتحاد اگر چه در مراحل اول با پیروزی مجاهدین بر قوای انگلیسی در شهرهای جنوبی کشور همراه بود، ولی تلاش انگلستان برای ایجاد شکاف میان دو نیروی متحد از یکسو و در میان قشقائیها از جانب دیگر قوای آنان را تجزیه کرد و مانع از شکست انگلیسیها در جنوب شد.۳۴
انگلیسیها در خرداد ماه ۱۲۹۷نیروهای خود را به انزلی و رشت اعزام کردند و با تقویت تدریجی قوای خود،در ماه مرداد با قوای تحت فرمان میرزا کوچکخان جنگلی درگیر شدند و آنان را از رشت بیرون راندند. از دیگر رویدادهای این سال، محاکمه و مجازات اعضای کمیته مجازات بود. کمیتهای که در شهریور ۱۲۹۵ تشکیل شده بود. از جمله رویدادهای مهم این سال اعلام پایان رسمی جنگ اول جهانی توسط سفارتخانههای متفقین بود. در پی این اعلام دولت عثمانی به وثوقالدوله نخستوزیر اطلاع داد قشون کشورش را به طور کامل از ایران خارج کرده است. دولت انگلیس فرماندهی پلیس جنوب را به دولت ایران واگذار کرد و دولت جدید بلشویکی بخش عمده نظامیان روس را از ایران خارج کرد. تنها عده قلیلی از نظامیان روس که به نیروهای ضد انقلاب ـ روسهای سفیدـ معروف شده بودند، در ایران باقی ماندند.
حوادث سال ۱۲۹۸
در این سال از یکسو تیمور تاش حکمران گیلان شد و به جان نهضت جنگل افتاد و از جانب دیگر قزاقهای مسلح وارد گیلان شدند تا رشت را از وجود جنگلیها پاک سازند. در این سال صدمات شدیدی به نهضت میرزا کوچکخان جنگلی وارد آمد. امضای پیمان ۱۹۱۹ میان وثوقالدوله و «سرپرسی کاکس» وزیر مختار انگلستان و سپس ورود فرستادگان نظامی و مالی انگلیس برای اداره ارتش و امور مالی ایران از دیگر رویدادهای مهم سال ۱۲۹۸ بود.
این قرارداد در ۱۸ مرداد ۱۲۹۸ و در شرایطی که احمد شاه قاجار در آخرین ماههای حکومت خود فاقد هرگونه نفوذ سیاسی در کشور بود و سلسله قاجار در آستانه انقراض قرار داشت، با نخستوزیر وقت ایران ـ وثوقالدوله ـ به امضاء رسید. به موجب ایران قرارداد کلیه تشکیلات نظامی و مالی ایران تحت نظارت انگلیسیها قرار میگرفت و امتیاز راهآهن و راههای شوسه ایران نیز به آنها واگذار میشد. پس از امضای این قرارداد، بین وثوقالدوله و «سرپرسی کاکس» وزیرمختار انگلیس، که خبر آن محرمانه نگاه داشته شده بود، انگلیسیها منتظر تصویب قرارداد از طرف مجلس ایران نمانده و یک هیأت نظامی به ریاست ژنرال «دیکسون» و یک هیأت مالی به ریاست «آرمیتاژ اسمیت» برای تشکیل سازمان جدید ارتش ایران و اداره امور مالیه کشور به ایران فرستادند.
قرارداد ۱۹۱۹ که ایران را عملاً تحت الحمایه انگلستان قرار میداد با مخالفت شدید افکار عمومی مواجه شد و به تصویب مجلس نرسید. حتی احمد شاه قاجار نیز تحت تأثیر مخالفتهای گسترده مردم، حاضر نشد این قرارداد را تأیید کند. وثوقالدوله با فشار افکار عمومی در چهارم تیر ۱۲۹۹ استعفا داد و مشیرالدوله ـ جانشین وی ـ قرارداد را لغو و عذر مستشاران انگلیسی را خواست.
گفته میشود وقتی وثوقالدوله این قرارداد را به مجلس چهارم که به تازگی تشکیل شده بود برد، لنین رهبر انقلاب بلشویکی گفت: «انگلیس، ایران را اسیر کرد»۳۵ این پیمان که خشم آمریکا و روسیه را به همراه داشت اداره امور مالی و نظامی ایران را به طور کامل تحت فرمان مستشاران انگلیسی در میآورد. ۳۶ این اعلامیه با مخالفت گسترده رجال سیاسی، طیفی از نمایندگان متعهد مجلس از جمله مرحوم مدرس و مردم مواجه گردید. حتی «جامعه ملل» نیز حاضر نشد آن را به رسمیت بشناسد. ۳۷ در چنین شرایطی احمد شاه قاجار ایران را به قصد اروپا ترک گفت و در بیش از نیمی از سال در کشور حضور نداشت. در آخرین روز آذر این سال ایران به جامعه ملل پیوست.
حوادث سال ۱۲۹۹
سال ۱۲۹۹ پرحادثهترین سال در مقطع ۱۵ ساله مورد نظر محسوب میشود. در فروردین این سال قیام شیخ محمد خیابانی در تبریز آغاز و منجر به تصرف این شهر گردید. در ماه اردیبهشت شهر انزلی شاهد جنگهای خونین بلشویکها با روسهای سفید و حامیان انگلیسی آنها بود. در ماه خرداد میرزا کوچکخان جنگلی با اعلام جمهوری در رشت، این شهر را به تصرف خود درآورده و آن را پایگاه خود ساخت.
انگلیسیها از طریق وثوقالدوله خیلی سعی کردند تا قیام جنگل را با مذاکره و بدون خشونت حل و فصل کنند. اما این تلاشها سودی نبخشید.
در آخرین روز خرداد این سال حزب کمونیست ایران در بندر انزلی و بر روی عرشه یک کشتی روسی اعلام موجودیت کرد.۳۹ در ماه تیر از یکسو قیام اسلامی مرم عراق به رهبری آیتالله میرزای شیرازی به وقوع پیوست و از جانب دیگر شاهد سقوط کابینه وثوقالدوله و اخراج خانواده سلطنتی از تبریز توسط حامیان شیخ محمد خیابانی بود.در ماه مرداد جنگهای خونین میان قزاقها و انقلابیون جنگل درگیلان و مازندران به وقوع پیوست و در ماه شهریور شیخ محمد خیابانی توسط قزاقها به شهادت رسید.
شیخ محمدخیابانی از روحانیون برجسته تبریز و امام جماعت این شهر بود و مرگ وی را نیز باید در فهرست ترورهای هدفمند و برنامهریزی شدهای به حساب آورد که در سالهای میان جنبش مشروطیت تا کودتای رضاخان، از جانب دولتهای وابسته به بیگانه و یا عوامل آنها طراحی شده و یک یک چهرههای مؤمن و مؤثر درنهضت مردم را هدف قرار داده بود.
در ماه مهر با خروج نظامیان روسی از نواحی شمالی ایران ژنرال آیرونساید انگلیسی به سمت نواحی شمالی به حرکت درآمد و برای برکناری فرمانده روسی قزاقها دولت مشیرالدوله را تحت فشار قرار داد. این تهدید سبب استعفای مشیرالدوله در ماه آبان و به قدرت رسیدن دولت سپهدار رشتی و تسلیم این دولت در برابر فشار انگلیسیها و سپس اخراج استاروسلسکی فرمانده روسی قزاقها و بسیاری دیگر از صاحبمنصبان روسی از ایران شد.در همین ماه بود که آیرونساید در بازدید از اردوگاه قزاقها در قزوین، جسارت و توانائی رضاخان پهلوی را مورد تمجید قرار داد.۴۱ در ماه آذر دولت انگلیس در یادداشت شدید اللحنی به دولت ایران خواستار واگذاری مسئولیت فرماندهی قزاقها به افسران انگلیسی شد. در ماه دی شاهد مرگ آیتالله سید محمد طباطبایی از رهبران روحانی قیام مشروطه و همچنین استعفای سپهدار اعظم رشتی از مقام رئیسالوزرائی کشور بودیم. در پی این استعفا میرزا حسینخان مستوفیالممالک و سلطان عبدالمجید میرزا عینالدوله نیز دعوت احمدشاه قاجار برای تشکیل کابینه را به علت مشکلات سیاسی کشور رد کردند. در نتیجه در ماه بهمن سپهدار اعظم رشتی به درخواست عده زیادی از نمایندگان مجلس مجدداً به رئیسالوزرائی منصوب شد. در این ماه ژنرال آیرونساید انگلیسی حمایت خود را از قدرت گرفتن رضاخان در کشور اعلام کرد. این حمایت در اسفندماه سبب حرکت قوای قزاق از قزوین به سمت کرج و تهران و وقوع کودتای نظامی رضاخان شد. رضاخان با تصرف کلانتریها، وزارتخانهها و اماکن دولتی، دولت سپهدار اعظم را برانداخت و حکم رئیسالوزرائی سید ضیاءالدین طباطبایی مدیر روزنامه رعد را از احمد شاه قاجار گرفت. او با برقراری حکومت نظامی در سراسر کشور و براه انداختن موج بیسابقهای از بازداشتها و سرکوب مخالفین و در غیاب مجلس آخرین تیر را بر پیکر نیمهجان مشروطیتی که جز نامی از آن باقی نمانده بود، شلیک کرد. آغاز حکومت رضاخان مرگ قطعی مشروطیت بود.
مقاله را با رهنمودی از امام بزرگوارمان آغاز کردیم و با رهنمودی دیگر از آن امام عزیز به پایان میبریم:
«… همه دست در دست یکدیگر بدهندتا انقلاب محفوظ بماند و مثل زمان مشروطیت نشود که آنها که اهل کار بودند مأیوس بشوند و کنار بروند. در زمان مشروطیت همین کار را کردند و مستبدین آمدند و مشروطهخواه شدند و مشروطهخواهان را کنار زدند…»
احمد ساجدی
پانوشتها:
۱ـ اولین سفر مظفرالدین شاه به اروپا روز ۲۳ فروردین ۱۲۷۹ آغاز شد و ۷ ماه به طول انجامید. او در این سفر از روسیه، اتریش، سوئیس، آلمان، بلژیک، فرانسه و ترکیه دیدن کرد. دومین سفر او روز ۲۲ فروردین ۱۲۸۲ شروع شد و ۶ ماه به طول انجامید. در این سفر نیز وی از اتریش، آلمان، بلژیک، فرانسه، ایتالیا و انگلستان دیدار کرد. مسافرت سوم شاه به اروپا نیز ۱۶ خرداد ۱۲۸۴ آغاز شد و ۴ ماه به درازا کشید ـ سایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
۲ـ انقلاب ۱۹۰۵ توسط هزاران کارگر اعتصابی و متعاقب انتشار خبر شکست روسیه در جنگ علیه ژاپن به وقوع پیوست و نقطه اوج آن، قتل عام کارگران در ۲۲ ژانویه ۱۹۰۵ بود. این حادثه که در مقابل قصر تزار نیکلای دوم به وقوع پیوست در تاریخ روسیه به عنوان «یکشنبه خونین» نامگذاری شده است. کشتار مذکور زمینه یک انقلاب را در سراسر روسیه به وجود آورد که ثمره آن تن دادن تزار به تشکیل مجلس نمایندگان موسوم به «دوما» بود.
۳ـ دوما عنوان مجلسی است که تزار نیکلای دوم در ۱۹ اوت ۱۹۰۵ در یک عقبنشینی در برابر انقلاب مردم روسیه، فرمان تأسیس آن را صادر کرد. دوما اولین پارلمان منتخب مردم روسیه بود که پس از ۴ قرن سلطه مطلق تزارها بر این کشور تأسیس میشد. جلسات دوما عملاً از ۱۹۰۶ شروع شد و تا ۱۹۱۷ که سلطه تزارها بر روسیه ادامه داشت، علیرغم افت و خیزهای فراوان ادامه داشت.
۴ـ جنبش تحریم تنباکو،قیام روحانیت به رهبری میرزای شیرازی علیه واگذاری انحصار کشت، جمع آوری، بستهبندی، قیمتگذاری، عرضه و فروش تنباکو به یک کمپانی انگلیسی بود. این قیام در ۱۲۷۰ شمسی و در دوران ناصرالدینشاه قاجار به وقوع پیوست. نهضت مشروطه ۱۴ سال پس از شکلگیری قیام تحریم تنباکو آغاز شد.
۵ـ در آن زمان حکومت انگلستان همزمان با تضعیف دولت روسیه تزاری تلاش داشت تا با نفوذ در دل نهضت مشروطه،خود را تکیهگاه مردم نشان دهد. هدف نهائی انگلیسیها کنترل نهضت و هدایت آن به سمت مقاصد دربار لندن بود. سردنیس رایت سفیر سابق انگلیس در ایران در خاطرات خود در موارد متعددی به برنامهریزی دولت متبوع خود برای تبدیل کردن سفارتخانه و کنسولگریهای کشورش در ایران به «مأمن» و «پناهگاه» مشروطهخواهان اشاره کرده است. کتاب «ایرانیان در میان انگلیسیها» ـ دنیس رایت ـ ترجمه کریم امامی ـ انتشارات نشر نو ـ ۱۳۶۵ ـ صص ۳۸۴ ـ ۳۷۲٫
۶ـ تاریخ جدید سیاسی؛ انتشارات هفته، محمود مهرداد، ص ۲۵۵٫
۷ـ روزنامه جمهوری اسلامی؛ ۸/۱/۱۳۶۳٫
۸ـ روزنامه جمهوری اسلامی؛ همان.
۹ـ سایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
۱۰ ـ علمای مجاهد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، محمد حسن رجبی، ص ۵۳۰٫
۱۱ـ پس از پناهنده شدن محمدعلی شاه به باغ سفارت روسیه در زرگنده، فاتحان تهران در میدان بهارستان مبادرت به تشکیل شورائی کردند. این شورا محمدعلی شاه را از سلطنت خلع و فرزند ۱۲ سالهاش احمدمیرزا را به سلطنت برگزید. یک شورای ۲۲ نفره نیز تا رسیدن احمد شاه قاجار به سن قانونی، ریاست دولت را بر عهده گرفت. روسها نیز متعاقباً محمد علی شاه را در هفتم مهر ۱۲۸۸ از ایران خارج ساختند و وی را از طریق بندر اُدسا به روسیه انتقال دادند. او سپس از آنجا رهسپار اروپا گردید. طبق توافق، قرار شد دولت ایران سالانه یکصد هزار تومان به محمدعلی شاه و خانوادهاش پرداخت کند و در عوض او هم املاکش را به دولت واگذار نماید و جواهرات سلطنتی را پس دهد.
۱۲ـ اولین شماره روزنامه شرق به مدیریت سید ضیاءالدین طباطبائی در هفتم مهر ۱۲۸۸ اندکی پس از فتح تهران منتشر شد. این روزنامه در ۴ صفحه و به دو زبان فرانسه و فارسی و با همکاری چهرههائی مانند علیاکبر داور و دکتر حسین کهال انتشار یافت. این روزنامه پس از نشر ۶۴ شماره آن به دلیل توهین به مجلس توقیف شد. هزینه «شرق» توسط زرتشتیان و ارامنه تأمین میشد. ـ شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، باقر عاقلی، ج ۲، ص ۹۶۱٫
۱۳ـ مورگان شوستر (۱۹۶۰ ـ ۱۸۷۷ م) حقوقدان امریکایی پیشتر دراداره گمرکات فیلیپین خدمت کرده و بعداً عضو عالی هیأت عالی حکومت امریکا در فیلیپین شده بود. او مدتی نیز سرپرستی اداره گمرکات کوبا را بر عهده داشت. شوستر زمانی که مأمورخدمت در ایران شد، به شغل وکالت مشغول بود. او و هیأت همراه در زمان حیات مجلس دوم مشروطه توسط بعضی از دولتمردان، ظاهراً برای ساماندهی اموراداری و اصلاح اوضاع مالی ایران وارد کشور شدند. اما حضور روسیه و انگلستان در ایران مانع از آن شد که این اقتصاددان امریکایی بتواند اهداف و طرحهای خود را در سیستم اداری و مالی کشور به اجرا درآورد. به همین دلیل مدت زمان مأموریت وی و هیأت همراه در داخل کشور بیش از ۸ ماه دوام نیافت و وی متعاقب اولتیماتوم روسیه، ناچار شد به اتفاق همراهانش، ایران را ترک کند.
۱۴ـ پس از ترور مرحوم بهبهانی، آخوند ملامحمد کاظم خراسانی از علمای نجف به اتفاق آیتالله عبدالله مازندرانی حکم تکفیر تقیزاده را صادر کردند ـ زندگی و زمانه سیدحسن تقیزاده، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، سید علی علوی، صص ۱۸۱ ـ ۱۷۹٫
۱۵ـ تاریخ روابط خارجی ایران از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ جهانی، انتشارات امیرکبیر، عبدالرضا هوشنگ مهدوی، ص ۳۴۰٫
۱۶ـ ثقۀالاسلام حاج میرزا علی تبریز از علمای پرنفوذ آذربایجان بود. او از مشروطهطلبان و آزادیخواهان بود. علاوه بر این نویسندهای توانا بود و در نظم و نثر فارسی مهارت بسزائی داشت. از جمله تألیفات او «مرآۀ الکتب» در معرفی مصنفات شیعه است. ـ فرهنگ معین،جلد ۵، اعلام، ص ۴۱۳٫
۱۷ـ علمای مجاهد،انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، محمد حسن رجبی، ص ۱۵۳٫
۱۸ـ ژنرال «سرپرسی سایکس» انگلیسی که در آن تاریخ با درجه سرهنگی، سرکنسول انگلیس در مشهد بود، در کتاب خود تحت عنوان «تاریخ ایران» مینویسد: «خسارات و زیانهای وارده بر اثر بمباران کاملاً آشکار بود. خزانه حضرتی که دارای نفایس و هدایای گرانبهای سلاطین و امرا و دیگر زائرین بود به بانک روس انتقال داده شد. سپس متولی حرم را با تهدید به مرگ احضار کردند تا سندی را امضا کند که تمام خزانه را تحویل گرفته است…» ـ تاریخ ایران، سرپرسی سایکس،انتشارات دنیای کتاب، ص ۶۰۳٫
۱۹ـ صمصامالسلطنه بختیاری در مرداد ۱۲۹۰ به قدرت رسید و در آذر ۱۲۹۱ تحت فشار افکار عمومی از مقام رئیس الوزرائی استعفا کرد. در این مدت وی از تسلیم مجلس در برابر اولتیماتوم روسها و سپس تعطیل شدن آن حمایت کرد، در برابر حوادثی چون به دار کشیدن مجتهد بزرگ تبریز، حاج میرزا علی ثقۀالاسلام و یا به توپ بستن حرم حضرت ثامنالائمه توسط نظامیان روس سکوت نمود، به کمک ناصرالملک نایبالسلطنه، اقدام به تبعید گسترده ناراضیان از جمله روزنامهنگاران و حتی نمایندگان عضو حزب دمکرات در مجلس کرد و از قوای مسلح بختیاری به عنوان ابزاری برای پیشبرد اراده خود در کشور استفاده کرد. عملکرد او خشم بسیاری از محافل سیاسی و اجتماعی و روحانی کشور را برانگیخته بود.
۲۰ـ پیمان ۱۹۱۵ قراردادی میان انگلستان و روسیه بود که به ظاهر برای مقابله با نیروهای عثمانی و جلوگیری از ورود آنان به منطقه قفقاز منعقد شد این پیمان در دومین سال جنگ اول جهانی به امضا رسید و متعاقب آن نظامیان روسیه برای مبارزه با نیروهای عثمانی به سوی تبریز حرکت درآمدند. در آن زمان عثمانیها از مرزهای غربی وارد ایران شده شهرهای تبریز و ارومیه را تحت اشغال خود داشتند و برای تهاجم به منطقه قفقاز و جنگ با روسها آماده میشدند. روسها پس از ورود به آذربایجان، ابتدا شهر تبریز و سپس ارومیه را از عثمانیها پس گرفتند و تا حدود دریاچه وان در ترکیه پیشروی کردند. آنان تا زمان وقوع انقلاب بلشویکی در ایران باقی ماندند.
۲۱ـ پژوهشی در تاریخ دیپلماسی ایران (قبل از هخامنشیان تا پایان قاجاریه، نشرمیترا، محمدعلی مهمید، ص ۳۱۴٫
۲۲ـ ایران بین دو انقلاب، از مشروطه تا انقلاب اسلامی، یرواند آبراهامیان، چاپ سوم، ص ۹۹
۲۳ـ رئیسعلی دلواری در ۱۲۶۰ ش. در روستای «دلوار» متولد شد. دوران کودکی را در زادگاهش و با فراگرفتن فنون رزمی، اسبسواری، تیراندازی و آموختن قرآن و ادبیات فارسی سپری و در تیراندازی مهارت خاصی کسب کرد. با آغاز انقلاب مشروطیت رئیسعلی در حالی که بیش از ۲۵ سال نداشت، از جمله پیشگامان مشروطه در جنوب ایران بود. به همین دلیل در دوران دیکتاتوری محمد علی شاه قاجار علیه حکومت وی در جنوب دست به اسلحه برد و در ۱۲۸۸ش . توانست به کمک تفنگچیهای خود، بوشهر را از سلطه عمال محمدعلی شاه آزاد سازد. با تصرف گمرک بوشهر که در اجاره انگلیسیها بود، نیروهای این کشور به دخالت نظامی در منطقه پرداختند و جنگ وگریزی آغاز شد که تا سالهای جنگ اول جهانی ادامه یافت. در کشاکش جنگ، با وقوع انقلاب بلشویکی و خروج نظامیان روسی از ایران، انگلیسیها تعرضات خود را به سمت شمال گسترش دادند. در همین حال تنگستانیها نیز به حملات خود علیه انگلیسیها شدت بخشیدند. در یکی از شبیخونها ـ ۲۱ تیر ۱۲۹۴ ـ دو ژنرال بلندپایه انگلیسی همراه با دهها سرباز انگلیسی و هندی جان خود را از دست دادند. با وقوع این حادثه نیروهای انگلیسی در ۱۷ مرداد ۱۲۹۴ شبانه بوشهر را اشغال کردند و در ۲۲ همین ماه به روستای «دلوار» مرکز تنگستان ساحلی یورش بردند. آنان در این حمله با مقاومت زیادی روبرو نشدند، زیرا روستا خالی از سکنه شده بود. انگلیسیها نیز به ویران ساختن خانههای مردم و قطع نخلها پرداختند. تنگستانیها پس از این رویداد، غالباً روزها آرامش خود را حفظ میکردند و شبها به نیروهای انگلیسی شبیخون میزدند و با هر شبیخون تلفات انسانی به این نیروها وارد میکردند. در جریان یکی از این حملات رئیسعلی دلواری در ۱۲ شهریور ۱۲۹۴ از پشت سر هدف گلوله یکی از همراهان خائنش قرار گرفت و به شهادت رسید. اما نهضتی که او در جنوب ایران به راه انداخت تا سالها مایه وحشت انگلیسیها بود.
۲۴ـ در تابستان ۱۹۱۶ نمایندگان دولتهای انگلستان و روسیه توافق کردند که نیروهای خود را در شمال و جنوب ایران تقویت کنند. خطر آلمانیها یا ترکهای عثمانی و همچنین بازگرداندن امنیت به جنوب ایران، بهانه هائی بود که در لندن برای توجیه تقویت نظامی انگلستان در جنوب ایران ذکر میشد. قرار بر این شد که روسها نیروی قزاق را تا ۱۱ هزار نفر در شمال کشور افزایش دهند و انگلیسیها نیز یک سازمان نظامی به نام «پلیس جنوب» تحت فرماندهی انگلیسی و با مشارکت نظامیان انگلیسی، هندی و ایرانی در جنوب کشور تشکیل دهند. ژنرال «سایکس» انگلیسی مأمور تشکیل «پلیس جنوب» شد. سایکس که به زبان فارسی تسلط کامل داشت، در ۱۸۹۴ کنسولگری انگلستان را در کرمان و در ۱۸۹۸ کنسولگری انگلیسی را در سیستان تأسیس کرده بود. او از ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۳ سرکنسول انگلیس در خراسان بود ودر ۱۹۱۵ همین سمت را در ترکستان چین عهدهدار شد. بدین ترتیب سایکس به مدت ۱۸ سال در ایران حضور فعال سیاسی و اجتماعی و نظامی داشته است. در ۲۷ بهمن ۱۲۹۴ ژنرال سایکس با هدف تأسیس پلیس جنوب وارد بندر عباس شد و در ۲۶ اسفند همان سال سازمان پلیسی مزبور را تشکیل داد.
۲۵ – South Parsian Riflers J S.P.R
۲۶ـ بیشترین توجه نشریه «کاوه» معطوف اصلاحات غیر مذهبی بود. به نوشته یکی از سرمقالههای معمول این نشریه «تنها راه برای اینکه ایران،ظلمت قرون وسطی را پشت سرگذارده، پیروی از تجربه غرب در جدائیدین از سیاست و ترویج شناخت عقلانی در آموزش عمومی بود» ـ ایران بین دو انقلاب؛ از مشروطه تا انقلاب اسلامی، نشر مرکز، یراوند آبراهامیان، ص ۱۰۱٫
۲۷ـ تاریخ روابط خارجی ایران از ابتدای دوره صفویه تا پایان جنگ دوم جهانی، انتشارات امیرکبیر، عبدالرضا هوشنگ مهدوی، ص ۳۴۸٫
۲۸ـبحران مشروطیت، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، دکتر حسین آبادیان، ص ۴۰۳ و ۴۰۴٫
۲۹ـ فصلنامه مطالعات تاریخی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ج ۱۰، ص ۱۳٫
۳۰ـ فرهنگ ناموران معاصر، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، ج ۲، ص ۷۹٫
۳۱ـ قبل از انقلاب روسیه دولت ایران مجموعاً ۳۲ موافقتنامه در مورد واگذاری امتیازات گوناگون به کشورهای بیگانه امضا کرده بود که از آن میان ۱۲ امتیاز سهم روسیه تزاری، ۱۴ امتیاز سهم انگلستان و ۶ امتیاز متعلق به دولت آلمان بود ـ تاریخ روابط خارجی ایران از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ دوم جهانی، انتشارات امیرکبیر، عبدالرضا هوشنگ مهدوی، ص ۳۷۲٫
۳۲ـ اسناد فراماسونری در ایران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ج اول، ص ۳۳٫
۳۳ـ علمای مجاهد، محمدحسن رجبی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۴۲۰٫
۳۴ـ علمای مجاهد، همان.
۳۵ـ پژوهشی در تاریخ دیپلماسی (قبل از هخامنشیان تا پایان قاجاریه)، محمد علی مهمید، انتشارات میترا، ص ۳۲۲٫
۳۶ـ «سرکلارمونت» مؤلف انگلیسی کتاب «جنگ جهانی در ایران» در بیان شرائطی که پیمان ۱۹۱۹ در آن به امضا رسید مینویسد: «دولت ناتوان انگلیس گرای شاه قاجار فقط در پایتخت ایران حکومت میکرد. بنابراین انگلستان فرمانروای بلامنازع ایران بود.» ـ پژوهشی در تاریخ دیپلماسی ایران، همان، ص ۳۲۱٫
۳۷ـ تاریخ مفصل ایران از صدر اسلام تا انقراض قاجاریه، انتشارات خیام، عباس اقبال آشتیانی، ص ۸۶۴٫
۳۸ـ میرزا کوچکخان جنگلی در ۱۴ آذر ۱۳۰۰ در جریان حمله قزاقهای تحت فرمان رضاخان به جنگلهای شمال کشور جان خود را از دست داد.
۳۹ـ حزب کمونیست ایران همان حزب عدالت گیلان بود که یک ماه قبل از آن همزمان با ورود نیروهای ارتش سرخ به شهر رشت و بندر انزلی شکل گرفت سپس در جریان کنگره خود در خرداد ۱۲۹۹ نام خود را به حزب کمونیست ایران تغییر داد.
۴۰ـ مهمترین فراز زندگی شیخ محمدخیابانی، مخالفت سرسختانه او با قرارداد استعماری ۱۹۱۹ که میان دولت وثوقالدوله و انگلستان منعقد گشت، میباشد او در مخالفت با این قرارداد و ظلم و جور حکومت استبدادی وقت، در فروردین ۱۲۹۹ دست به قیام زد و در مدت کوتاهی تمام ادارات و مراکز دولتی تبریز را به تصرف خود درآورد. وی با گسترش دادن این قیام به دیگر شهرهای آذربایجان این خطه را از چنگ دولت سرسپرده وثوقالدوله خارج ساخت. در کشاکش قیام شیخمحمد خیابانی دولت وثوقالدوله سقوط کرد و مشیرالدوله روی کارآمد. وی مخبرالسلطنه حاکم تبریز را مأمور سرکوب خونین قیام شیخمحمدخیابانی کرد. مخبرالسلطنه پس از چند روز مذاکره سرانجام عملیات نظامی بزرگی را علیه نیروهای وفادار به شیخ آغاز کرد. در جریان این نبرد، نیروهای مزبور به شدیدترین وجهی سرکوب شدند و شیخ محمد خیابانی در روز ۲۱ شهریور ۱۲۹۹ به شهادت رسید.
۴۱ـ آیرونساید در ۱۱ آبان ۱۲۹۹ به اردوگاه قزاقها رفت و درباره رضاخان چنین نوشت: «رضاخان بدون شک از بهترین افسران است و کلنل اسمایت توصیه میکند که او عملاً رئیس قزاقها باشد.» ـ فرهنگ جدید سیاسی، محمود مهرداد، انتشارات هفته،ص ۲۵۹٫
۴۲ـ صحیفه امام خمینی،ج ۱۱، ص ۱۹۵٫
بازدیدها: 13737