اختصاصی هیات | مشخصه‌های عزّت‌بخش در حماسه حسینی

خانه / مطالب و رویدادها / یادداشت و گفتگو / اختصاصی هیات | مشخصه‌های عزّت‌بخش در حماسه حسینی

مطالعه وضعیت جوامع بشری و تحلیل رخدادهای تاریخی و فراز و فرود تمدنهای بزرگ نشان می‌دهد که در کنار فرصت‌ها و مقوم‌هایی که برای رشد و تعالی این جوامع در دوره‌های مختلف فراهم شده است، آفت‌ها، آسیب‌ها و تهدیداتی بروز کرده‌اند که سبب کندی حرکت رشد و تعالی جامعه شدند و یا زمینه ناکامی و انحطاط آنها فراهم کردند.

احمد امامی

مطالعه وضعیت جوامع بشری و تحلیل رخدادهای تاریخی و فراز و فرود تمدنهای بزرگ نشان می‌دهد که در کنار فرصت‌ها و مقوم‌هایی که برای رشد و تعالی این جوامع در دوره‌های مختلف فراهم شده است، آفت‌ها، آسیب‌ها و تهدیداتی بروز کرده‌اند که سبب کندی حرکت رشد و تعالی جامعه شدند و یا زمینه ناکامی و انحطاط آنها فراهم کردند. جامعه اسلامی و حكومتی که توسط خاتم پیامبران الهی حضرت محمد(ص)، برای سعادت بشر پایه گذاری شد، نیز از این آسیب‌ها و آفت‌ها در امان نبود. پس از رحلت آن حضرت، افراد و جریان‌هایی همواره تلاش کردند تا زمینه‌های اختلال و انحراف را در آن بوجود بیاورند و یا آن را به انحطاط بکشانند. در طول 1400 سال گذشته، قیام‌ها و نهضت‌هایی در مقیاس‌های بزرگ و کوچک از نظر؛ میزان فراگیری، وسعت جغرافیایی و دامنه تاثیرگذاری، به وقوع پیوسته است تا جامعه اسلامی را از انحراف و انحطاط مصون نگه دارد و شرایط لازم را برای احیای اسلام و رشد شتابزای جامعه اسلامی بر پایه حاکمیت اسلام ناب فراهم کند. در این میان، قیام عاشورا نقطه عطفی در تاریخ اسلام به حساب می‌آید و حماسه‌ای که امام حسین(ع) و یارانش در سال شصت هجری خلق کردند، مختصات و مشخصه‌هایی متفاوت و متمایز با هر قیامی در جهان اسلام دارد. عاشورا؛ نه تنها بازدارنده مسلمانان و جوامع اسلامی از انحراف و انحطاط بود و توانست اسلام ناب و ماندگاری آن را بیمه کند، بلکه گفتمان و فرهنگی را پی‌ریزی کرد که در سایه حرکت بر مدار این گفتمان، «عزّت مسلمانان و جوامع اسلامی» تأمین و الگوی رفتاری برای بشریت عدالت‌خواه و سعادت‌جو فراهم شود. با واکاوای ممیزه‌های قیام عاشورا می‌توان به درک حقیقت «عزت حسینی» و راز ماندگاری و پویایی این حماسه نزدیک شد و اینکه؛ چگونه پس از گذشت نزدیک به 1400 سال، به رغم همه تلاش‌های صورت گرفته برای تحریف این واقعه و کم رنگ کردن پیام‌های نجات‌بخش آن، از طراوت این حماسه و اثربخشی آن کاسته نمی‌شود و آموزه‌ها وعبرت‌های عاشورا همچنان نقش بی‌بدیل و فراینده‌ای در عمق‌بخشی به  اسلام ناب و گسترش دامنه آن در میان جوامع مختلف ایفا کرده و  الهام‌بخش مصلحان جهان است. در دهه‌های پایانی قرن بیستم میلادی، در حالی که جوامع اسلامی از ضعف‌ها، آسیب‌های درونی و همچنین تهدیدات بیرونی ناشی از هجمه مکاتب مادی و سیاست‌های استکباری رنج می‌بردند، انقلاب اسلامی ایران مهمترین پدیده و شگفت‌انگیزترین رخدادی بود که به وقوع پیوست و با الهام از آموزه‌های اسلام ناب و سیره نبوی، مکتب علوی و فرهنگ عاشورایی، «جمهوری اسلامی ایران» را به عنوان یک حکومت مردم‌سالار دینی و «راه سوم» در مقابل مکاتب و رژیم‌های سیاسی موجود جهان عرضه کرد. این انقلاب و نظام سیاسی مبتنی بر آن که از جهت مبانی نظری، ماهیت وجودی، مختصات روشی و کارکردی، متفاوت و متمایز با مکاتب و رژیم‌های موجود جهان بود، هم آنها را به چالش کشید و به معارضه طلبید و هم توانست فرصت جدیدی را برای احیای اسلام ناب و «عزّت‌یابی مسلمانان و جوامع اسلامی» فراهم کند. امروز جمهوری اسلامی ایران به عنوان «ام القرای» جهان اسلام و مستضعفانِ تشنه عدالت در جهان شناخته می‌شود.

اکنون سئوال این است که مؤلفه‌های تکوین فلسفه عاشورا و مصادیق عزّت در حماسه حسینی چیست؟ در نظام جمهوری اسلامی ایران که ملهم از انقلاب عاشورا است، این مؤلفه‌ها و مصادیق چگونه قابل جستجو و استناد است؟ بعبارت دیگر وجوه مشترک بین قیام عاشورا با انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران چیست؟

مؤلفه‌های و مصادیق عزّت در حماسه حسینی

همانطور که اشاره شد، پدیده انقلاب اسلامی ملهم از سیره نبوی و علوی و فرهنگ عاشورایی است. براین اساس، وجود پیوندی عمیق بین انقلاب اسلامی و شاکله و اصول نظام جمهوری اسلامی ایران با قیام عاشورا و پیام‌های تمدن‌ساز آن غیرقابل انکار است. در یک مطالعه تطبیقی می‌توان وجوه بسیاری از مشخصه‌های جوهری و عزّت‌آفرین حماسه عاشورا را در پدیده مبارک انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار داد که در این نوشتار به برخی از آنها اشاره می‌شود.

  • قیام لله

اسلام دین جامعی است و بدیهی است که پیاده سازی اصول و ارزشهای اسلامی و اجرای قواعد و قوانین اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى آن در بستر حکومت و سازوکارهای آن میسر است. بر همین اساس، «تشکیل حکومت»، در سیره نبوی و مکتب علوی، یکی از الزامات حاکمیت دین در جامعه بود، اما هیچ‌گاه هدف اصلی تلقی نشد. از واکاوی سخنان امام حسین(ع) در مدینه، وصیت آن حضرت به محمدبن حنفيه هنگام حركت از مدينه به سمت کوفه و سخنانی که در روز عاشورا در برابر صف دشمن ایراد فرمودند، انگیزه تشکیل حکومت فهمیده نمی‌شود. علاوه بر این، در حالی که سپاه دشمن برای حمله نهایی روز عاشورا خود را آماد می‌کرد، امام(ع) به یاران خود می‌فرماید؛ «اگر فكر می‏كنيد كه مسئله‏ بيعت برای شما تعهد و اجبار به وجود آورده است، من بيعت خودم را از شما برداشتم، اگر از تاريكی شب‏ استفاده كنيد و برويد، دشمن مزاحمتان نمی‏شود و دوست هم شما را مجبور نمی‏كند.»[1] در بیان امام فقط کسانی که در نهايت آگاهی، آزادی و اختیار برای نثار جانشان آماده بودند، باید بمانند. چنین راهبرد و رفتاری نشان می‌دهد که انگیزه اصلی و فلسفه نهضت بزرگ عاشورا، قیام برای خدا بود و اصولاً حرکت امام حسین به سمت کوفه، اتمام حجت[2] و پاسخ به مطالبه مردم این شهر برای دعوت به حق و حاکم کردن دین خدا در جامعه و احیای سنت نبوی و سیره علوی[3] و مقابله با جریانی بود که برای رجعت به جاهلیت و بازگرداندن ارزش‌های دوران بت‌پرستی به تلاش می‌کرد.

 انگیزه اصلی انقلاب اسلامی نیز «قیام لله» بود. اولین بیانیه سیاسی معمار بزرگ انقلاب اسلامی که در سال 1323 منتشر شد و تاريخى ترين سند مبارزاتى امام خمينى محسوب می شود، انتشار پیامی بود که به “قیام لله” مشهور است.[4] در این پیام حضرت امام به تبیین مفهوم «قیام لله» و برخی مشخصه‌های آن پرداخت و با اشاره به مشکلات و مصیبت‌هایی که ملت ایران و شیعیان و مسلمانان جهان با آن مواجهه‌اند، علما و ملت ایران را به «قيام براى خدا» دعوت کردند. این انگیزه در طول دوران مبارزه تا پیروزی انقلاب در سال 57، جوهره اصلی انقلاب اسلامی بود و قواعد و ساختارهای نظام جمهوری اسلامی بر پایه همین انگیزه تکوین یافت و اهداف و سیاست‌های نظام در ابعاد داخلی و خارجی نیز همواره بر این اساس تثبیت و تعقیب شده است.

  • حفظ اسلام و ارزشهای مترقی آن و احیای شریعت

تبدیل امامت و خلافت به سلطنت و موروثی کردن آن، از جمله راهبردهای اسلام‌ستیزانه معاویه بود. وی با شیوه‌ ریاکارانه سیاست‌های ضد دینی خود را به اجرا می‌گذاشت و در نهایت نیز فرزندش را به عنوان جانشین بر مردم تحمیل کرد. یزید و دستگاه حاکمه وی از علنی کردن دشمنی خود با اسلام و ارزش‌های آن و همچنین مخالفت با خاندان رسول گرامی اسلام ابایی نداشت و با اجرای سیاست‌های ضد دینی و رواج بدعتها، به صورت عملی و علنی برای ایجاد انحراف در اسلام ناب و تغییر در سیره نبوی و مکتب علوی تلاش کرد و در پی احیاء سنت‌های جاهلی بود. یزید و اقدامات وی نه تنها آسیب، بلکه آفتی بود که اسلام و کیان آن را تهدید می‌کرد. حرکت عاشورا در واقع برای دفع و رفع چنین آسیب‌ها و آفت‌هایی بود.

امام حسين(ع) در وصيت‌نامه خود به هنگام حركت از مدينه به محمدبن حنفيه مي‌فرمايد: «و اني لَم أَخرُج أَشِراً وَ لابَطراً وَ لامُفسِداً وَ لاظالِماً و اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الإصلاحِ فِي امّة جدّي أُرِيدُ أَن آمُر بِالمَعرُوفِ وَ أَنهي عَنِ المُنكَرِ وَ أَسيرَ بِسيرَةِ جَدّي وَ أبي علي بن ابي‏طالب». «من نه از روي خودخواهي و يا براي خوشگذراني و نه براي فساد و ستمگري از شهر خود بيرون آمدم، بلكه هدف من از اين سفر، امر به معروف و نهي از منكر و خواسته‏ام از اين حركت، اصلاح مفاسد امت و احياي سنت و قانون جدم، رسول خدا(ص) و راه و رسم پدرم، علي بن ابي طالب عليه السلام است.»[5] امر به معروف و نهی از منكر -که امام(ع) در این وصیت به آن اشاره کرده است- اصل عزّت‌آفرین در فرهنگ شیعه است و مرز نمی‏شناسد.[6] هيچ چيزی، هيچ امر محترمی نمی‏تواند با امر به معروف و نهی از منكر برابری كند، نمی‏تواند جلويش را بگيرد. حسين بن علی ارزش امر به معروف و نهی از منكر را بالا برد. همانطور كه اصل امر به معروف و نهی از منكر، ارزش نهضت حسينی را بالا برد، نهضت حسينی نيز ارزش امر به معروف و نهی از منكر را بالا برد. چون حسين بن علی فهماند كه انسان در راه امر به معروف و نهی از منكر به جايی می‏رسد كه مال و آبروی خودش را بايد فدا كند، ملامت‏ مردم را بايد متوجه خودش كند.[7]

هدف اصلی انقلاب اسلامی و اصول و سیاست‌های حاکم بر جمهوری اسلامی ایران نیز احیای اسلام و ارزش‌های مترقی آن بوده است. از نگاه معمار بزرگ انقلاب اسلامی؛ «تمام مقصد ما مکتب ماست»[8] و «نهضت و انقلاب برای پیاده کردن احکام اسلام» و زنده نگه داشتن «شعائر اسلام»  بوده است. «ما مقصد دیگری غیر از این نداشتیم.»[9] بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بر این باور بود که این نظام برای پیاده سازی احکام مترقی و نورانی اسلام ناب محمدی(ص) و مبتنی بر پیروی از «رویه پیامبر اکر(ص) و امام علی(ع)» و «زنده نگه داشتن عاشورا» تشکیل شده است و در واقع «جمهوری، فرم و شکل حکومت را تشکیل می‌دهد و اسلامی یعنی محتوای آن فرم که قوانین الهی است.»[10] را بیان می کند. میثاق ملی مردم ایران و مشی مسئولان کشور نیز بر این استوار شده است که«جمهور اسلامي‏، نظامي‏ است‏ که كليه‏ قوانين‏ و مقررات‏ مدني‏، جزايي‏، مالي‏، اقتصادي‏، اداري‏، فرهنگي‏، نظامي‏، سياسي‏ و غير اينها بايد بر اساس‏ موازين‏ اسلامي‏ باشد.»[11] پس از گذشت سه دهه از استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، مراحلی از فرآیند تکاملی انقلاب اسلامی طی شده است، اگر چه به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در مرحله سوم و تشکیل دولت سلامی قرار داریم و هنوز تا مرحله پنجم[12] و گام نهایی فاصله داریم، اما تلاش‌های زیادی در حوزه‌های سیاسی-امنیتی، اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی و… در ابعاد داخلی و خارجی برای «حفظ اسلام و احیای شریعت» برداشته شده است و از آفت‌ها، فتنه‌ها، انحرافات و تهدیداتی که در مسیر «اسلامی شدن» وجود داشته، با هوشمندی، بصیرت و تدبیر عبور شده است.

  • ظلم ستیزی و ذلت ناپذیری

امام حسین(علیه‌السلام) در روز عاشورا خطاب به لشکریان کوفه  فرمودند: «أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَنی بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَ الذِّلَّه؛ وَ هَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه. يَأْبَي‌ اللَهُ ذَلِكَ لَنَا وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ.»[13] «آگاه باشید که پسر مرجانه، مرا ميان يكی از دو كار مخير کرده است؛ جنگ [کشته شدن] و ذلّت [بیعت با یزید]. در حالیکه ذلت از ساحت ما بسیار دور است. خدای من، پیامبرش و مؤمنین نمی‏پسندند که ما تن به ذلت بدهيم.»

این یکی از تعالیم قرآنی است که دشمن تا زمانیکه او را راضی نکنید و به خواسته‌های او تن ندهید، راضی نخواهد شد و از شما دست بر نمی دارد.[14]در کربلا نیز دشمن، امام(ع) را به انتخاب یکی از این دو امر مخیر کرد؛ کشته شدن و یا پذیرش ذلّت تسلیم و بیعت کردن با ظالم و تأیید و همراهی با جریان باطل. امام حسين(ع) محور جبهه حق و پاسدار حریم اسلام و ارزش‌های آن است. امام با منطق امر به معروف و نهی از منكر، به حكومت فاسد وقت هجوم برد و برای مقابله با فساد و ظلم قیام کرد. در منطق انقلابی امام و فرهنگ عاشورا، اگر انجام این فریضه و احقاق حق جز با ریختن خون و اسارت خاندان بدست نمی‌آید، تا پای شهادت و اسارت باید ایستاد. بر همین اساس، «تطمیع، تهدید و تحریم»؛ نه در خود آن حضرت و نه در اصحابش که از نگاه خود حضرت «بهترین» و «فاضل‌ترین»[15] یاران در تاریخ بشریت بودند، کمترین تأثیری نداشت. حماسه‌ای که با راهبرد «هَيْهَاتَ مِنَّا‌الذِّلَّه» خلق شد اسلام ناب را حفظ کرد، آن را جهانی و ابدی نمود. «ظلم ستیزی و ذلت ناپذیری» و ایستادگی در برای زیاده‌خواهی‌های هر جریان باطل و ظالمی را نه تنها برای مسلمانان بلکه برای بشریت مدل سازی کرد و به یک فرهنگ فراگیر برای همه نسل‌های بشر تبدیل کرد. «مهاتما گاندى» رهبر فقید هند با الهام از فرهنگ عاشورا و راهبرد «هَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه» مى‌گويد: من زندگى امام حسين(ع) آن شهيد بزرگ اسلام را به دقت خوانده‏ام و توجه كافى به صفحات كربلا نموده‏ام و بر من روشن شده است كه اگر هندوستان بخواهد يك كشور پيروز گردد، بايستى ازامام حسين(ع) پيروى كرده و سرمشق بگيرد.[16]

واکاوی تاریخ سیاسی ایران پس از ورود اسلام به این کشور از وقوع جنبش‌های مردمی و قیام‌های متعددی حکایت می‌کند که در دورهای مختلف و با اهداف و هویت دینی و برای مواجهه با ظلم و مبارزه با بی‌عدالتی شکل گرفتند و در مواردی نیز به توفیقاتی دست یافتند.[17] مطالعه موردی پدیده انقلاب اسلامی که از بیانیه سیاسی حضرت امام(ره) در 15 اردیبهشت 1323 آغاز شد، در سال‌های 1341 و 1342 به یک نهضت بزرگ تبدیل گردید، در 1356 اوج گرفت و در بهمن 1357 به پیروزی رسید، نیز نشان می‌دهد که ظلم ستیزی و ذلت ناپذیری از مشخصه‌های بارز ملت مسلمان، مبارز و انقلابی ایران بوده است.

جمهوری اسلامی ایران در طول بیش از سه دهه گذشته محور جبهه حق در رویارویی با جبهه باطل و پرچمدار مبارزه با استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا، صهیونیسم و تمامی مظاهر نظام سطله جهانی بوده است. البته در طول این سال‌ها با افت و خیزهایی روبرو شد و در کنار موجی از فشارهای سیاسی، تحریم‌های اقتصادی و تهدیدات و هجمه‌های نظامی خارجی، با نغمه‌های سازشکارانه عافیت‌طلبان، تحریکات انحرافی فرصت‌طلبان و اقدامات براندازانه معاندان داخلی نیز روبرو شد، اما درس‌آموخته مکتب علوی و فرهنگ عاشورایی نشان داد که اهل سازش و تعامل با مستکبران و ظالمان نیست. ملت ایران در ستیز با ظلم و بی‌عدالتی به «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»[18] باور دارد، «دست‌های چدنی» را در داخل «دستکش‌های مخملی» می‌بیند، واقعیت «چماق و هویج» را در یک کشمکش طولانی با دشمن درک کرده است، فریب «لبخند ریاکارانه» را نخورده است، با یک تجربه گرانسنگ از خوی استکباری دشمنان و عناد ذاتی معاندان اسلام، انقلاب و نظام، باور دارد که «نمی‌توان خوش‌بین بود.» شعار «مرگ بر آمریکا و مرگ بر صهیونیسم» که در طول جریان انقلاب اسلامی از شعارهای اصلی بود و پس از انقلاب دوم یا همان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در 13 آبان 58 برای همیشه بعنوان فرهنگ ملی ایرانیان تثبیت شد، در واقع ترجمه «هیهات من الذلّه» است. وقتی این اصل را که «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» است، پذیرفتیم، راهبرد «هیهات من الذلّه» همیشگی و به روز خواهد بود و هر تلاشی برای کم‌رنگ کردن آن، فراهم کننده شرایط و زمینه های ذلّت خودی و توفّق دشمن است. «هیهات من الذلّه» و ایستادگی عالمانه، عاشقانه و شجاعانه، شاخصی برای «عزّت» و تن ندادن به ذلت و خواری است. ملت ایران با تنظیم رفتار خود در مقابل زیاده‌خواهی‌های استکبار و ایادی آن بر پایه همین شاخصه عزّت‌بخش تاکنون توانست دشواری‌های تحریم و تهدید را بر «مذاکره و تعامل» ترجیح دهد. این ملت با الهام از فرهنگ عاشورا آموخته است که «پذیرش شروط و خواسته‌های» مستکبران و ظالمانی که ذره‌ّای تغییر در ماهیت وجودی آنها مشاهده نمی‌شود، به منزله «پذیرش ذلت» است و «مذاکره و تعامل» با آنها جایی در منطق جمهوری اسلامی نمی‌تواند داشته باشد.

  • ولایتمداری، ایثار و شهادت طلبی

عاشورا نمایش صحنه باشکوهی از اوج ولایتمداری، ایثار و شهادت‌طلبی است که در تاریخ بشریت سابقه‌ای ندارد. این مصادیق عزّت حسینی با آن خصوصیات منحصر به فردش فقط یکبار و در صحرای کربلا تجلی پیدا کرد و هیچ‌گاه تکرار نخواهد شد. در تاریخ بشر و خصوصاً در چند سده اخیر، جنگ‌ها و جنایت‌های بزرگی رخ داد، انسان‌های بسیاری در هر یک از این جنگ‌ها قتل‌عام شدند، زنان و مردان و حتی بچه‌های شیرخوار به طرز فجیعی کشته شدند، قیام‌هایی نیز برای مبارزه با ظالمان و ستمگران شکل گرفت و شجاعت‌ها و ایثارگری‌هایی از سوی مبارزان آزادیخواه به نمایش در آمد، اما هیچ‌کدام هویت عاشورایی و تأثیرگذاری آن را پیدا نکردند و مثل حماسه عاشورا پاس داشته نمی‌شود. دلیل اصلی آن است که هیچ کدام از آنها عناصر جوهری قیام عاشورا و مشخصه‌های اعتقادی و رفتاری امام حسین(ع) و اصحاب و همراهانش را ندارند که ولایتمداری، ایثارگری و شهادت‌طلبی از جمله آن است.

این مصادیق تجلّیاتی در جمهوری اسلامی ایران پیدا کرد که به ماهیت و هویت سه عنصر اصلی انقلاب و نظام یعنی «ایدئولوژی، رهبری و مردم» و پیوند ناکسستنی بین آنها و ارتباط معنادار هر یک از آنها با اسلام و معارف عاشورا مربوط می‌شود. در واقع، شک نباید کرد که عشق به ولایت در ملت ایران و ایثار و شهادت‌طلبی آنها در صحنه‌های مختلف دفاع از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران و دستاوردهای آن نشأت گرفته از فرهنگ عاشورا است. ملت ایران با همان مشخصه ولایتمداری، امام خود را در پیروزی انقلاب اسلامی همراهی کردند، به فرمان امامشان، تنها در سال اول پس از پیروزی، پنج بار وفادارانه و هوشمندانه پای صندوق‌های رأی حاضر شدند و «جمهوری اسلامی» را به عنوان نوع حکومت انتخاب کردند و قانون اساسی و ساختارهای نظام را در یک فرآیند دمکراتیک تثبیت کردند. با فرمان امام و هشت سال مقاومت، فداکاری، ایثار و شهادت‌طلبی، حماسه‌ای ماندگار را آفریدند و  تحت رهبری امام بر یک دهه توطئه‌ها و تهدیدات داخلی و خارجی فائق آمدند. همین عناصر و آموخته‌های عاشورایی بود که تحت زعامت حکیم فرزانه انقلاب و دلدادگی به معظم‌له «عمیق‌ترین فتنه» سال‌های پس از پیروزی انقلاب را در سال 1388خنثی کردند و فتنه‌گران را در هر دو سطح داخلی و خارجی به زانو درآورده و مأیوس کردند.

  • فراگیری فرهنگ عاشورا و صدور انقلاب

عاشورا فقط صحنه مواجهه با حاکم ظالمی به نام یزید و عده‌ای که آگاهانه و یا از روی جهل، در سپاه او و در مقابل امام و یارانش صف‌آرایی کردند، نبود. عاشورا صف‌آرایی دو جریان فکری بود. جریانی که کمر به نابودی اسلام ناب بسته بود و در پی حاکم کردن مجدد خرافه پرستی‌های دوران جاهلیت بود و جریانی که با تمسک به سیره نبوی و مشی علوی، یک فرهنگ ایستادگی و متدولوژی مبارزه را پایه‌گذاری کرد و به مسلمانان و آزادیخواهان حق‌جو و عدالت‌طلب در هر عصری آموخت که راه رستگاری کدام است و مبانی و شیوه رویارویی با هر جریان باطلی چیست و چگونه باید در برابر ستمگران و جریان‌هایی که قصد براندازی حکومت حق را دارند، ایستاد.

انقلاب اسلامی نیز همین نگاه جهان شمولی را در آرمان‌ها و شعارهای خود دنبال کرد. نگاه معمار کبیر انقلاب اسلامی فراتر از مرزهای ایران بود و گستره جغرافیایی آن که حتی به کشورهای اسلامی محدود نمی‌شد. امام بر این باور بود که؛ «ما باید در صدور انقلابمان به جهان کوشش کنیم و تفکر اینکه ما انقلابمان را صادر نمی‌کنیم کنار بگذاریم، …اگر ما در محیطی در بسته بمانیم قطعاً با شکست مواجه خواهیم شد.»[19] «ما به تمام جهان تجربه‌هايمان را صادر مي‌كنيم و نتيجه مبارزه و دفاع با ستمگران را بدون كوچك‌ترين چشمداشتي، به مبارزان راه حق انتقال مي‌دهيم»[20] و «تمام آزادي‌خواهان بايد با روشن‌بيني و روشنگري راه سيلي زدن بر گونه ابرقدرت‌ها و قدرت‌ها، خصوصاً آمريكا را بر مردم سيلي خورده كشورهاي مظلوم اسلامي و جهان سوم ترسيم كنند.»[21] «با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور انقلاب راستین و بیان احکام محمدی(ص) است، به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه می‌دهیم.»[22] سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی ایران نیز با الهام از همین آموزه‌ها و آرمان‌ها تنظیم شد و در اصول مختلف آن بر «تعهد برادرانه‏ نسبت‏ به‏ همه‏ مسلمانان‏ و حمايت‏ بي‏ دريغ از مستضعفان‏ جهان»، «دفاع‏ از حقوق‏ همه‏ مسلمانان»‏ و «حمايت از مبارزه‏ حق‏‌طلبانه‏ مستضعفين‏ در برابر مستكبرين‏ در هر نقطه‏ از جهان‏» بر اساس‏ معيارهاي‏ اسلام[23] مورد تأکید قرار گرفت. جمهوری اسلامی ایران در طول بیش از سه دهه نشان داد که سیاست صدور انقلاب را از آسیا تا حیات خلوت استکبار جهانی(آمریکا)، دنبال کرده است. بیداری اسلامی در منطقه و قدرت‌نمایی جنبش‌های اسلامی همچون حزب‌الله لبنان و گروه‌های جهادی فلسطینی که پیش‌بینی‌ها و معادلات نظام سلطه و صهیونیست‌ها را بر هم زدند، نمونه‌ای از سیاست صدور انقلاب اسلامی است.

[1] – حماسه حسينی، جلد دوم، استاد شهيد مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، چاپ پانزدهم: اسفند 1371، ص 264.

[2] – امام حسين از اول حركتش معلوم بود كه مردم كوفه را آماده نمی‏بيند، مردم سست عنصر و مرعوب شده‏ای می‏داند. اما اينجا مسئله، مسئله دعوت است، يك‏ وظيفه جديد است، مسلمان‌ها حدود هجده هزار نامه با حدود صد هزار امضاء داده‏اند. اينجا اتمام حجت است. امام حسين بايد به دعوت آنها پاسخ‏ مثبت بدهد و به كمك آنها بشتابد. (حماسه حسينی، جلد دوم، استاد شهيد مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، چاپ پانزدهم: اسفند 1371، ص 270.

[3] – «هدف من از اين سفر اصلاح مفاسد امت و احياي سنت و قانون جدم، رسول خدا(ص) و راه و رسم پدرم، علي بن ابي طالب عليه السلام است.» (وصيت نامه امام(ع) به محمدبن حنفيه هنگام حركت از مدينه به سمت کوفه)

[4] – صحيفه امام، جلد 1، ص 21، دعوت به قيام براى خدا (تاريخى ترين سند مبارزاتى امام خمينى)

[5] – (مقتل خوارزمي، ج 1، ص 188، به نقل از: حماسه حسينی، جلد دوم، استاد شهيد مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، چاپ پانزدهم: اسفند 1371، ص 41.

[6] – امر به‏ معروف‏ و نهي‏ از منكر جایگاهی خاص در نظام جمهوری اسلامی ایران دارد و به عنوان وظيفه‏‏ همگاني‏ و متقابل‏ مردم‏ نسبت‏ به‏ يكديگر، دولت‏ نسبت‏ به‏ مردم‏ و مردم‏ نسبت‏ به‏ دولت معرفی و مورد تأکید قرار گرفته است. ‏اصل هشتم قانون اساسی به این اصل اختصاص دارد.

[7] – حماسه حسينی، جلد دوم، استاد شهيد مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، چاپ پانزدهم: اسفند 1371، ص 130.

[8] – صحیفه نور جلد 12 صفحه 275

[9] – صحیفه نور جلد16 صفحه26 (14/11/1360).

[10] – صحیفه نور جلد4 صفحه157 (18/10/1357)

[11] اصل چهارم قانون اساسی ج.ا.ا.

[12] – امام خامنه‌ای در بیاناتی در تاریخ‌های 12/9/1379، 21/9/80، 6/8/1383، 28/5/1384 و 8/6/1384، «انقلاب اسلامی، استقرار نظام اسلامي، تشکيل دولت اسلامي، تشکيل کشور اسلامي  وجهانی شدن اسلام» را به عنوان پنج مرحله از «فرآیند تکاملی انقلاب اسلامی»  بر شمردند و مشخصه‌های هر مرحله و چگونگی رسیدن به گام نهایی را تبیین فرمودند.

[13] – حماسه حسينی، جلد دوم، استاد شهيد مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، چاپ پانزدهم: اسفند 1371، ص 281.

[14] – وَلَن تَرْضَى عَنكَ الْيَهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم (سوره بقره، آیه 120).

[15] – امام (ع) در سخنان خود در شب عاشورا فرمودند: «من اصحابی از اصحاب خودم بهتر و اهل بيتی از اهل بيت خودم فاضل‌تر سراغ ندارم.» (حماسه حسينی، جلد دوم، استاد شهيد مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، چاپ پانزدهم: اسفند 1371، ص 263).

[16] – رک: «درسى كه حسين(ع) به انسانها آموخت» شهيد هاشمى نژاد، شرکت به‌نشر، چاپ چهارم: 1388، ص 447.

[17] – قیام حسن بن زید در طبرستان در سال 250 هجری علیه محمدبن اوس بلخی از کارگزاران خلیفه عباسی که به دولت انقلابی علوی در طبرستان و دیلم منجر شد و دامنه آن به خراسان، همدان و ری کشیده شد، قیام علی بن بابویه ملقب به عمادالدوله که بر علیه حکام سامانی بود و در ری، اصفهان و شیراز دامنه یافت و براساس اعتقاد به حقانیت و عدالت اهل بیت، شالوده یک دولت مردمی را در شیراز بنا نهاد. نهضت سربداران که با قیام عالمی پرهیزکار بنام شیخ خلیفه در سال 737 در باشتین آغاز شد و پس از کشته شدن وی توسط شاگردش شیخ حسن جوری ادامه یافت و حکومت سربداران با فتح نیشابور و جام تا هرات گسترش یافت. قیام سادات مرعشی در مازندران به رهبری سید قوام الدین حسینی مرعشی معروف به میر بزرگ که با تکیه بر جنبه‌های انقلابی مکتب اهل بیت در سال 760 ابتدا در آمل شروع شد و سراسر مازندران تا قزوین را فراگرفت. قیامی که به رهبری فرزندان شیخ صفی‌الدین اردبیلی و با همراهی نیروهای نظامی قزلباش علیه عثمان‌ها و اروپای مهاجم صورت گرفت و منجر به تشکیل دولت صفویه در برابر امپراتوری عثمانی گردید، قیام‌هایی که در دوره قاجاریه و پهلوی رخ داد و جنبش تنباکو و نهضت مشروطیت در سال 1285، قیام نهضت سردار جنگل در گیلان به رهبری میرزا کوچک خان،  قیام شیخ محمد خیابانی در تبریز در سال 1298، قیام تنگستانی‌ها و نهضت ملی شدن صنعت نفت از جمله این قیام‌ها بودند.

[18] – «دستور عمل امام حسین سلام‌الله علیه، دستور است برای همه: (کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا ) دستور است به اینکه هر روز و در هر جا باید همان نهضت را ادامه بدهید، همان برنامه را. امام حسین با عده کم همه چیزش را فدای اسلام کرد، مقابل یک امپراطوری بزرگ ایستاد و (نه) گفت. هر روز باید در هر جا این (نه) محفوظ بماند.» (صحیفه نور جلد10 صفحه31 (30/7/1358).

[19] – صحیفه نور جلد12 صفحه19 (1/1/1359).

[20] -( صحيفه امام ج 20 ص118).

[21] -( صحيفه امام ج 20 ص118).

[22] -(صحیفه نور جلد20 صفحه 132 (6/5/1366).

[23] – اصول 3، 152و 154 قانون اساسی ج.ا.ا.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *