عاشورا با حضور فعال کاروان اسرا بود که باقی ماند و شناخته شد و رنگ گرفت. عاشورا بدون خطابههای زینبی، بدون بلاغت فاطمی، بدون ایستادگی سجادی، بدون صبر ربابی و… چگونه میتوانست در دل مردم خفته آن روزگار رسوخ کرده و آنان را بیدار کند؟ زینب سلاماللهعلیها پیامآور حماسه بود و این پیام را به حماسیترین شکل ممکن ارائه داد. این بانوی بزرگ اسلام در خطبههای خود در جهت روشنگری قیام اباعبداللهالحسین علیهالسلام به برخی آیات قرآن نیز به صورت صریح و ضمنی استناد کردند که نشان از تسلط و فهم عمیق ایشان از قرآن کریم دارد. در این مسیر، گفتوگویی انجام شد با فاطمه برقرار، طلبه سطح سه رشته تفسیر حوزه علمیه الزهراء سلام الله علیها که پژوهشی درخصوص خطابه حضرت زینب سلاماللهعلیها و آیات مورد استفاده در این خطابه داشته است.
فاطمه برقرار ، با اشاره به اینکه در قیام عاشورا سنگینترین و مهمترین وظیفه برعهده بزرگ بانوی اسلام، حضرت زینب کبری سلاماللهعلیها بود گفت: ایشان پروریده بیت فصاحت و بلاغت و تربیتیافته بیان و خطبههای شور انگیز است؛ ایشان از کودکی ناظر خطبههای حماسی و احتجاجی حضرت زهرا سلاماللهعلیها و امام علی علیهالسلام بودند و با هوش و استعدادی که خدا به ایشان لطف کرد، آن خطبهها را حفظ و به دیگران منتقل کردند. در این شرایط، طبیعی است که در مجلس یزید، اینگونه سخن گویند و یزید را مفتضح کنند. چنانکه بعد از پایان خطبه، یزید سر خود را پایین انداخته بود و همه کسانی که با او بودند سر را پایین انداخته بودند؛ کان علی رووسهم الطیر،گویا پرندهای بر سر آنان نشسته بود.
این پژوهشگر به صحنهها و مناظری در مجلس یزید که شدیدترین اهانت و توهین به مقدسات مسلمانان را داشت اشاره کرد و گفت: یزید سر مقدس امام حسین علیهالسلام را در مقابل خود گذاشت و درحالیکه شراب میخورد با عصایی شروع به ضربه زدن به لبها و دندانهای آن حضرت کرد. در چنین شرایطی آیا برای حضرت زینب سلاماللهعلیها صحیح و جایز بود که سکوت کند؟ چگونه سکوت کند درحالیکه او میداند که میتواند آن ادعاهای موهوم را باطل کند؟
برقرار استناد حضرت زینب سلاماللهعلیها به آیات قرآن را در دو نوع مستقیم و غیرمستقیم دستهبندی کرد و توضیح داد: بسیاری از روایات تفسیری معصومین علیهمالسلام در پی تفسیر آیات قران نیست، بلکه در پی تطبیق آن بر برخی از مصادیق آیه است. با بررسی این مصادیق میتوان به الگوی کاملتری از روش فهم قرآن دست یافت. به دلیل همین رویکرد خاص معصومین علیهمالسلام، بسیاری از روایات گردآمده در تفاسیر روایی، در پی تفسیر آیه نیست؛ بلکه در پی تطبیق آن بر برخی از مصادیق و در موارد فراوانی، تطبیق بر بارزترین مصداق آن است.
او با اشاره به اینکه قرآن محل وحدت و اتفاق مسلمانان بود و یاران یزید نیز به آن اعتقاد داشتند، گفت: معاویه با اعتفاد مردم به قرآن توانست یک عده مردم سادهلوح را مقابل امام علی علیهالسلام قرار دهد و از آنجایی که یزید، امام حسین و اهل بیت ایشان علیهمالسلام را خارجشده از دین معرفی کرده بود، بزرگ بانوی کربلا با استفاده از آیات قرآن به همه فهماندند کسی که از دین خارج شده، یزید و یارانش هستند نه ذریه پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم.
برقرار در ادامه تشریح کرد: در این خطبه زینب کبری سلاماللهعلیها در چهار مورد با استناد به آیات، به جای رازگشایی از مفاهیم عام آیات، از مصادیق خارجی سخن به میان آورده و یزید را مصداق بارز این آیات معرفی کرده است.
این پژوهشگر دینی درخصوص مورد اول گفت: نمونه اول “فعلت فعلتک التی فعلت؛ ای یزید! بجا آوردی آن کارهای زشت و قبیحی که انجام دادی؟” است. این سخن حضرت سلاماللهعلیها اشاره به عظمت گناه یزید و جرایمی است که مرتکب شده است. چراکه این جمله را در مواردی به کار میبرند که بخواهند عظمت و سنگینی کار و اقدام شنیع کسی را بازگو کنند؛ چنانکه فرعون در برابر موسی همین جمله را به کار برد و گفت: “أَلَمْ نُرَبِّکَ فِینَا وَلِیدًا وَلَبِثْتَ فِینَا مِنْ عُمُرِکَ سِنِینَ. وَفَعَلْتَ فَعْلَتَکَ الَّتِی فَعَلْتَ وَأَنتَ مِنَ الْکَافِرِینَ” آیا ما تو را در کودکی در میان خود پرورش ندادیم؟ و سالهایی از زندگیت را در میان ما نبودی؟ و سرانجام کار خودت را کردی و عملی که نباید انجام بدهی انجام دادی و تو از ناسپاسانی (سوره شعرا، آیه۱۹).
او افزود: حضرت زینب کبری سلاماللهعلیها در ادامه خطبه خود میفرمایند: “بئس للظلمین بدلا” که این سخن به آیه ۵۰ سوره کهف اشاره میکند؛ آنجا که خداوند میفرماید: “وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَهِ … بئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا”؛ زمانی که به ملائکه گفت…چه جایگزین بدی است برای ظالمین، انتخاب اطاعت شیطان به جای اطاعت خداوند. حضرت با این جملات، خواستند به همه بفهمانند که معاویه در نصب یزید به خلافت، از شیطان اطاعت کرده بود و در حقیقت نه تنها یزید را مورد سرزنش قرار دادند بلکه یادی از اعمال شنیع پدرش معاویه هم کرده و میفرمایند پدر تو هم مانند تو از شیطان اطاعت کرد و تو را به ناحق بر کرسی خلافت نشاند.
برقرار مورد سوم را آیه “و من هو شر مکانا و أضعف جندا؛ چه کسی جایش بدتر و لشکر و سپاهش ناتوانتر است” دانست و خاطرنشان کرد: منظور حضرت زینب سلاماللهعلیها از این جمله آن است که بگویند خداوند متعال با مهلتی که به شما ظالمان میدهد، به زودی خواهید فهمید که موضع و جایگاه شما بدتر از همه و لشکر شما از همه لشکرها ناتوانتر است و در روز قیامت هم دچار عذاب الهی و عقوبت عظیم خواهید شد و برای ابد مورد خشم و نفرین خداوند قرار خواهید گرفت. این کلام به آیه ۷۵ سوره مریم اشاره دارد که خداوند میفرماید: “قُلْ مَن کَانَ فِی الضَّلَالَهِ فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمنُ مَدًّا… مَنْ هُوَ شَرٌّ مَکَانًا وَأَضْعَفُ جُندًا” بگو کسی که در گمراهی است… چه کسی جایش بدتر و لشکر و سپاهش ناتوانتر است.
این پژوهشگر ادامه داد: شاهد مثال دیگر در این قسمت میتواند این کلام حضرت باشد که فرمودند: “حین لا تجد الا ما قدمت یداک و ما الله بظلام للعبید؛ هنگامی که نمییابی مگر همان را که در دست تو از پیش فرستاده و خداوند به بندگانش ظلم نمیکند”. این کلام به آیه ۱۰ سوره حج اشاره دارد. زینب کبری سلاماللهعلیها با این اشاره به قرآن، میخواهند به یزید بفهمانند که با این کاری که با اهلبیت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و محبین اهلبیت علیهمالسلام انجام دادی، با دستان خود عذاب جهنم را برای خودت و یارانت مهیا کردهای.
توجه به سنت جاریه جری و تطبیق در آیات قرآن
برقرار در پایان با اشاره به اینکه زینب کبری سلاماللهعلیها در ایراد خطبه شریف در مجلس یزید، طبق سنت جاریه جری و تطبیق در آیات قرآن، آیاتی از کلام خدا را بر یزید و یارانش تطبیق دادند، توضیح داد: جری در لغت به معنای روان شدن و جریان داشتن است و تعبیری است که خود ائمه علیهمالسلام برای استمرار پیام قرآن در همه زمانها به کار بردهاند و مراد از آن، انطباق الفاظ و آیات قرآن است بر مصادیقی غیر از آنچه درباره آنها نازل شده است؛ بهگونهای که از مخاطبان اولیه خود گذر کرده و بر افرادی که در قرنهای بعد میآیند، منطبق میشوند.
او افزود: چراکه قرآن مجید کتابی است همگانی و همیشگی، در غایب مانند حاضر جاری است و به آینده و گذشته مانند حال منطبق میشود. مثلاً آیاتی که در شرایط خاصی برای مؤمنین زمان نزول، تکالیفی بار میکند، برای مؤمنینی که پس از عصر نزول دارای همان شرایطاند نیز بیکم و کاست، همان تکالیف را بار خواهد کرد و آیاتی که صاحبان صفاتی را ستایش یا سرزنش میکند یا مژده میدهد یا میترساند، همه کسانی را که به آن صفات متصفاند در هر زمان و در هر مکان که باشند، شامل میشود.
این پژوهشگر دینی در پایان خاطرنشان کرد: بنابراین هرگز مورد نزول آیهای، مخصص آن آیه نخواهد بود، یعنی آیهای که درباره شخصی یا اشخاصی معین نازل شده، در مورد نزول خود منجمد نشده؛ به هر موردی که در صفات و خصوصیات، با مورد نزول آیه شریک است، سرایت خواهد کرد و این خاصه، همان است که درعرف روایات به نام “جری” نامیده میشود. جری و تطبیق، روش اهل بیت علیهمالسلام است. آنان، آیاتی از قران را که قابل انطباق با مواردی غیر از موارد نزول بود، تطبیق میکردند. روایات جری، که در صدد تطبیق آیات قرآن بر اهل بیت علیهمالسلام یا بر دشمنان ایشان است، در بخشهای گوناگون، بسیار و بلکه افزون بر صدها روایات است. بیتردید، الغای خصوصیت از تعابیر و مفاد آیات و تطبیق بر مصداق برتر یا مصادیق متعدد، نوعی تعمیم و توسعه معنایی الفاظ قرآنی را نشان داده و در دست یافتن به مفهوم درست آنها کمک میکند.
منبع: مهـر
بازدیدها: 64