همراه با امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در اربعین

همراه با امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در اربعین

خانه / ویژه نامه / ویژه نامه های مناسبتی / ویژه نامه اربعین / اشعار ویژه اربعین / همراه با امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در اربعین

هر نفس صد شعله دارم ، هیچ می دانی چرا
دیدم اینجا هر طرف من ارغوانی سوخته

من به چشم خویش دیدم در میان قتلگاه
در کنارت قلب طفل مهربانی سوخته

همراه با امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در اربعین

همراه با امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در اربعین
دارم از هجران یارم دیدگانی سوخته
وز فراق روی او اشک روانی سوخته

مثل شمعی در شبستان غم انگیز فراق
دارم از هجران او تاب و توانی سوخته

ای عزیز مهربان روزهای بی کسی
چشم بر راه توأم با نیمه جانی سوخته

نیستم لایق که دریابم نفس های تو را
دارم از عشقت فقط نام و نشانی سوخته

گرچه افتاده ز پا اما ز هجرت بی قرار
باز می نالد ز غم ، قامت کمانی سوخته

گریه کن مولا که از تیغ جفای اهل کین
لاله زاری شد خزان و بوستانی سوخته

گفت زینب اخترانم بر زمین افتاده اند
پیش روی خود ببینم کهکشانی سوخته

مانده در گلزار سرخ کربلایِ اشک و آه
ماه و خورشیدی خزان و اخترانی سوخته

دارم اینجا بعد پرپر گشتنِ خورشید و ماه
در زمین کربلا هم آسمانی سوخته

در غروب روز عاشورا تماشا کرده ام
میهمانی غرقِ خون و میهمانی سوخته

ای حسین از آتش داغ تو باشد شعله ور
در درونِ سینه ام آتش فشانی سوخته

هر نفس صد شعله دارم ، هیچ می دانی چرا
دیدم اینجا هر طرف من ارغوانی سوخته

من به چشم خویش دیدم در میان قتلگاه
در کنارت قلب طفل مهربانی سوخته

خیمه گاه اهل بیتت سوخت در آتش ، ببین
مانده در کرب و بلایت آشیانی سوخته

خواهرت زینب پس از یک اربعین اندوه و غم
آمده خونین جگر با کاروانی سوخته

بس که می ریزد شرر از شعر “یاسر” بی گمان
دارد از داغ جگر سوزت زبانی سوخته

شاعر:حاج محمود تاری

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *