همه آنچه درباره خانه خدا بايد بدانيم

خانه / مطالب و رویدادها / همه آنچه درباره خانه خدا بايد بدانيم

حجرالاسود يا سنگ سياه، از اجزاي بسيار مقدس مسجدالحرام است و در ركن اسود كعبه در بلندي يك متر و نيمي قرار دارد. اين سنگ مقدس، پيش از اسلام و پس از آن همواره مورد توجه بوده‌است و در شمار عناصر اصلي كعبه است.

در قرآن در مورد كعبه گفته شده است: «اِنَ أَوَل بَيتٍ وُضِعَ لِلنَاسِ لَلَذي بِبَكَّةَ مُبَارَكاً وَهُداً لٍلعَالَمَينَ» (آل عمران). براساس برخي روايتها، ساختمان كعبه ۱۰ بار بنيان شده است. به اين ترتيب: بنيان الملائكه، بنيان آدم، بنيان شيث، بنيان ابراهيم وپسرش اسماعيل، بنيان العمالقه، بنيان جرهم، بنيان مضر، بنيان قريش، بنيان عبدالله ابن زبير و بنيان حجاج ابن يوسف الثقفي.
ساختمان كنوني كعبه از زمان حجاج بن يوسف ثقفي و بازسازي همان ساختمان در دوران خلافت سلطان مراد چهارم از پادشاهان عثماني است كه در سال ۱۰۴۰ (قمري) در اثر سيل در مسجد الحرام و تخريب آن، از نو بازسازي شد. اين ساختمان استحكام كامل دارد، به طوري كه تاكنون به‌همين شكل پابرجا و استوار مانده است.

* اركان كعبه: به هريك از چهار گوشه كعبه، ركن گويند و كعبه بر چهار ركن حجرالاسود، عراقي، شامي و يماني بنا شده است.

حجرالاسود

* ركن حجر الاسود: سنگ سياه آسماني است. هنگام بناي كعبه توسط آدم، اين سنگ را فرشتگان از بهشت آوردند و آدم آن را در گوشه‌اي از خانه نصب كرد. پس از بازسازي كعبه توسط قريش، اين سنگ به دست محمد قبل از درب كعبه در ركن حجر اسود نصب شد و محل شروع طواف حجاج است.

* ركن يماني: قبل از ركن حجر اسود قرار دارد. در اعتقاد مسلمانان (به ويژه شيعيان) محلي است كه به اذن خدا شكافته شد تا فاطمه از آن داخل كعبه شود و علي داخل كعبه متولد شود.
هرگاه واژه ركن بدون پسوند به كار رود، مقصود از آن ركني است كه حجرالاسود در آن است. مسير طواف، از ركن حجرالاسود آغاز شده، سپس به ركن عراقي مي‌رسد و پس از آن به ركن شامي و سپس به ركن يماني و آنگاه باز به ركن حجرالاسود مي‌رسد و همين جا يك شوط پايان مي‌يابد. براي مطاف حدي وجود ندارد و تا هر جاي مسجد الحرام كه طواف در آن طواف كعبه صدق كند، طواف مجزي است، ولي مستحب است كه اگر اضطرار و ازدحام نباشد در ميان كعبه و مقام ابراهيم انجام شود.

* سنگ بناي كعبه: ديوار كعبه بناي كعبه از سنگ‌هاي سياه و سختي ساخته شده كه با كنار زدن پرده از روي آن، آشكار است. اين سنگ‌ها كه از زمان بناي كعبه از سال ۱۰۴۰ (قمري) تاكنون بر جاي مانده، از كوه‌هاي مكه به ويژه جبل الكعبه (در محله شُبَيكه مكه)، و جبل مزدلفه گرفته شده است. سنگ‌ها اندازه‌هاي گوناگون دارند، به گونه‌اي كه بزرگ‌ترين آنان با طول و عرض و بلندي ۱۹۰، ۵۰ و ۲۸ سانتي‌متر و كوچك‌ترين آنان با طول و عرض ۵۰ و ۴۰ سانتي‌متر است. پايه‌هاي آن از سرب مذاب ساخته شده و بدين ترتيب بنايي نسبتاً استوار است. وروي ديوار آن آثار شكافته‌شدن ديوار كه بنا به اعتقاد شيعيان هنگام وارد شدن فاطمه بنت اسد مادر امام علي (ع) به كعبه به وجود آمده است كه بارها با سرب پركرده‌اند ولي سرب‌هاباز شدند.

در کعبه

* درب كعبه: دروازه كعبه در دوران ابراهيم دو درگاه بدون در هم‌سطح زمين براي كعبه گشوده شد. در دوران جواني محمد، قريش در هنگام بازسازي كعبه براي نخستين بار از درب چوبي در محل فعلي كه بالاتر از زمين قرار دارد استفاده كردند.
آخرين در كعبه كه از چوب ساج و نقره خالص است و با طلا و جواهرات مزين شده، در ساليان گذشته تعويض شده است.

* حجرالاسود يا سنگ سياه، از اجزاي بسيار مقدس مسجد الحرام است و در ركن اسود كعبه در بلندي يك متر و نيم قرار دارد. اين سنگ مقدس، پيش از اسلام و پس از آن همواره مورد توجه بوده‌است و در شمار عناصر اصلي كعبه است.

* قسمتي از ديوار و پايين ديوار كعبه را كه در يك سوي آن حجرالاسود و در سوي ديگرش درب كعبه قرار دارد، «ملتزم» مي‌نامند. اين محل را از آن روي ملتزم مي‌نامند كه مردم در آن قسمت مي‌ايستند و به ديوار ملتزم شده، مي‌چسبند و دعا مي‌خوانند. در روايتي آمده‌است كه محمدصورت و دست‌هاي خود را روي اين قسمت از ديوار قرار مي‌داد. همچنين، از محمد نقل شده‌است كه گفت: «ملتزم، محلي است كه دعا در آن‌جا پذيرفته مي‌شود.»

* مستجار: محلي در پشت درب كعبه، كمي مانده به ركن يماني، مقابل ملتزم و در سوي ديگر كعبه، ديوار كنار ركن يماني را «مستجار» مي‌نامند. «جار» به معناي همسايه و «مستجار» به معناي پناه‌بردن به همجوار و به صورت كلي‌تر «پناه بردن» است. اين مكان نيز از مكان‌هاي پذيرفته‌شدن دعا است. زماني كه خانه كعبه دو در داشت، در ديگر آن در كنار مستجار بود كه بسته شد.

* شاذروان همان برآمدگي‌هايي است كه در اطراف كعبه قرار دارد و آن بخشي از كعبه است كه توسط قريش از ساختمان كعبه كاسته شد و اكنون همانند پوششي اطراف خانه را در برگرفته‌است. شاذروانِ كنوني از ساخته‌هاي سلطان مراد چهارم در هنگام ساختمان كعبه در سال ۱۰۴۰ (قمري) است. زماني كه در بازسازي‌هاي كعبه، ابعاد خانه قدري كوچك‌تر از بناي ابراهيمي آن شد، براي حفظ ابعاد اصلي، فضاي عقب‌نشيني‌شده را با ساخت سكويي كم‌ارتفاع علامت‌گذاري كردند كه «شاذَروان» ناميده شد و چون ملاك در طواف، حدّ اصلي كعبه است، فقها براي حصول شرط خروج طواف‌گزار از كعبه، طواف بر روي شاذروان را صحيح نمي‌دانند.
بنابراين، شاذروان همان سنگ مايلي است كه بخش پاييني ديوار كعبه را تا روي زمين پوشانيده است، و همين طور بخشي كه در مقابل حجر اسماعيل به صورت پلّهي ساخته شده كه بلندي آن از سطح زمين ۲۰ سانتي‌متر و عرض آن ۴۰ سانتي‌متر است.
اين پله جايگاه مردمي است كه براي نيايش و تضرع به درگاه الهي بر روي آن مي‌ايستند و سينه و شكم خود را بر كعبه قرار مي‌دهند و دستان را بر بالاي سر خود و بر ديوار كعبه مي‌گذارند. علت آن‌كه در اين قسمت شاذروان قرار داده نشده اين است كه در بناي ابراهيم، حجر اسماعيل جزو خانه كعبه بوده‌است كه در ساختمان قريش به علّت كمبود مال حلال از خانه كاستند و بر حجر افزودند.
همچنين در پايين درِ كعبه، شاذروان قرار داده نشده و به صورت پله‌اي صاف به طول ۳۴۵ سانتي‌متر ساخته شده است كه مردم در ملتزم بر آن مي‌ايستند و دعا و نيايش مي‌كنند. در بالاي شاذروان حلقه‌هاي از مس قرار دارد كه در هنگام پايين آوردن جامه كعبه (كسوة الكعبه) لب جامه به اين حلقه‌ها مي‌بندند تا جامه استوار باشد.

* حطيم: مساحت ميان حجرالاسود و زمزم و مقام ابراهيم و قسمتي از حجر اسماعيل را «حطيم» مي‌گويند. از مكان‌هاي محترم در مسجدالحرام است و مردم در اين قسمت براي دعا جمع مي‌شوند و به يكديگر فشار مي‌آورند. اين كه آيا حطيم تنها همان محدوده كنار حجرالاسود و باب كعبه را شامل مي‌شود يا وسعت بيشتري دارد، اختلاف است. در روايتي از امام صادق (ع)، تنها همين موضع را حطيم مي‌نامند. چنان كه شيخ صدوق نيز آورده‌است كه حطيم فاصله ميان در كعبه و حجرالاسود را گويند، جايي كه خداوند توبه آدم را پذيرفت.

* حجر اسماعيل فضايي است ميان كعبه و ديواري نيم‌دايره به عرض حدود ۱۰ متر كه از ركن عراقي تا ركن شامي را شامل مي‌شود. ديواري است با بلندي ۳۰/۱ متر كه قوسي‌شكل است. حجر اسماعيل يادگار زمان ابراهيم و اسماعيل و مدت زماني پس از بناي كعبه است و قدمت و پيشينه آن به زمان بناي كعبه به دست ابراهيم مي‌رسد.
نقل‌هاي تاريخي تاريخ‌نگاران حكايت از آن دارد كه اسماعيل و مادرش هاجر در همين بخش زندگي مي‌كردند. از امام صادق نقل شده‌است: «الحِجرُ بَيتُ إِسمَاعِيلَ وَ فِيهِ قَبرُ هَاجَرَ وَ قَبرُ إِسمَاعِيلَ» ؛ «حجر، خانه اسماعيل و محل دفن هاجر و اسماعيل است.»
از آنجا كه حجر اسماعيل داخل در مطاف است، مي‌تواند نشانه‌اي بر بزرگي آن باشد. در اصل، حجراسماعيل جزئي از كعبه است. هرگاه باران بر بام كعبه ببارد، از ناودان رحمت در اين فضا مي‌ريزد.
گويا براي نخستين بار، منصور عباسي، حجراسماعيل را با سنگ‌هاي سفيد پوشانيد. پس از آن در دوره مهدي و نيز هارون الرشيد عباسي اين سنگ‌ها تعويض و نو شد.

ناودان طلا کعبه
* ناودان رحمت (به عربي: ميزاب الرحمة) يا «ناودان طلا»، ناوداني از طلاست كه بر بام كعبه نصب شده و به سمت حجر اسماعيل است. هرگاه باران بر بام كعبه ببارد، آب از ناودان در اين فضاي حجر اسماعيل مي‌ريزد. به اعتقاد مسلمانان، اينجا مدفن اسماعيل و مادرش هاجر و بسياري از پيامبران است. گويند آن را نخست حجاج بن يوسف ثقفي نهاد تا آب باران بر بام خانه جمع نشود. در روايت آمده‌است كه دعا در زير ناودان كعبه پذيرفته است.

مقام ابراهیم در مکه
* مقام ابراهيم: به محل ايستادن ابراهيم مي‌گويند و سنگي است به طول و عرض ۴۰ سانتي‌متر و بلندي تقريبي ۵۰ سانتي‌متر كه جاي پاي ابراهيم روي آن است و مقابل درب كعبه قرار دارد. رنگ آن ميان زرد و قرمز متمايل به سفيد است. طبق اعتقادات مسلمانان اين مكان مربوط به زماني است كه ابراهيم ديوارهاي كعبه را بالا مي‌برد؛ آنگاه كه ديوار بالا رفت، به اندازه‌اي كه دست بدان نمي‌رسيد، سنگي آوردند و ابراهيم بر روي آن ايستاد و سنگ‌ها را از دست اسماعيل گرفت و ديوار كعبه را بالا برد.
بر روي اين سنگ، اثر پاي ابراهيم مشخص است اما اثري از انگشتان او نيست. از زمان مهدي عباسي بدين سو، اين سنگ با طلا پوشانده شد و در محفظه‌اي قرار گرفت تا آسيب نبيند. حج‌گزاران پس از طواف واجب، بايد در پشت مقام ابراهيم، ۲ ركعت نماز طواف به جاي آورند. نماز طواف نساء نيز پشت مقام ابراهيم خوانده مي‌شود.
طبق آيات قرآن اين مقام يكي از شعائر الهي است: «وَ اتَّخِذُوا مِن مَقامِ إِبراهِيمَ مُصَلَّي» (بقره/۱۲۵)

پرده کعبه

* پرده كعبه بر روي كعبه پوششي سياه رنگ وجود دارد كه به آن «پرده كعبه» يا «جامه كعبه» (به عربي: كسوة الكعبه) گويند. نخستين كسي كه خانه كعبه را پرده پوشانيد تُبع حميري پادشاه يمن بود. علي نيز همه ساله از عراق براي كعبه پرده‌اي مي‌فرستاد. چون مهدي عباسي به خلافت رسيد خادمان كعبه از انبوهي پرده‌ها بر روي كعبه شكايت كردند و گفتند بيم آن مي‌رود كه خانه صدمه ببيند. مهدي عباسي خليفه مسلمين دستور داد پرده‌ها را بردارند و تنها يك پرده بر آن بگذارند و سالي يك بار آن را عوض كنند اين سنت تا به امروز ادامه دارد. و بر آن آيه‌هايي از قرآن قلاب دوزي شده است.

منبع : حج

بازدیدها: 192

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *