کلمه و مفهوم ادب فوقالعاده مفهوم پراهمیتی است. مربّی به کسی میگویند که تربیت میکند. کلمه تربیت، عربی است امّا در متون دینی ما از کلمه تربیت تقریباً استفاده نشده است.
بررسی معنای لغوی واژه «ادب»
طبیعتاً مجلسی که به مناسبت ابوالفضلالعباس علیه السلام یا مادر گرامیشان برگزار شود، «ادب» مناسبترین موضوعی است که میتوان به آن پرداخت. کلمه و مفهوم ادب، فوقالعاده مفهوم پراهمیتی است. مربی به کسی میگویند که تربیت میکند و کلمه تربیت، کلمه عربی است امّا در متون دینی ما از کلمه تربیت تقریباً استفاده نمیشود. میتوانستند بگویند پیامبران آمدند تا مردم را تربیت کنند امّا نگفتهاند؛ چراکه کلمه «تربیت» بسیار سطحی است و برای گل و گیاه، مرغ و … استفاده میکنند و معمولاً برای انسان آگاه و ذیشعور استفاده نمیکنند، «روح» را ادب میکنند و کلمه «ادب» کلمهای برجسته است امّا در زمان حاضر، رایج شده که کلمه ادب را به جای تربیتکردن استفاده میکنند. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم میفرماید: «من ادب شده دست خدا و علیبن ابیطالب علیه السلام ادب شده دست من است».
محبت و ادب چه تفاوتهایی بایکدیگر دارند؟
فرق مودّت با محبّت این است که محبت نوسان دارد امّا مودت نوسان ندارد. محبت مثل روح میماند و ادب مثل جسم.کسانی که فقط بر اساس محبت رفتار کنند گاهی مجبور به بیادبی میشوند. کسی که بیادبی کند محبتش کم می شود. محبت بیادب کم می شود امّا ادب بدون محبت هم باشد باز محبتش قابل افزایش است؛ پس ادب مهمتر است، کاربردیتر و قابل کنترل است، دوامش بیشتر است، سازندهتر است. کسانی هستند که اهل محبت و نماز نبودند و اهل عرق خوردن و … هم بودند و فقط ادب نجاتشان داده است؛ داستان رسول ترک را حتماً خواندهاید. از ایشان پرسیدند: چه شد که دست تو را گرفتند؟ میگفت: من هیچی ندارم امّا همیشه سعی میکردم ادب را نسبت به سیدالشهدا علیه السلام رعایت کنم وقتی می خواستم به مجلس ایشان بروم، دهانم را آب میکشیدم و میگفتم با دهان نجس نباید بگویم یا حسین!
راهکاری برای تحول زندگی
حُر، عاشق امام حسین علیه السلام نبود امّا در مقابل ایشان و حضرت زهرا سلام الله علیها ادب کرد و نجات یافت. ادب کارایی دارد، بعضیها امام حسین علیه السلام را دوست داشتند اما یک بیادبی باعث میشود اسمشان را پاک کنند. مثلاً شما میخواهید زندگیتان را متحوّل کنید، به امام حسین علیه السلام بگویید: «من هفتهای یک بار زیارت عاشورا میخوانم»؛ این میشود ادب و بگویید من با حال، کاری ندارم و میخواهم مودبانه رفتار کنم؛ یکی از شرایط ادب، تداوم است یا مثلاً بگویید هر روز سه بار میگویم «صلی الله علیک یا اباعبدالله»، بعد از یک مدتی میبینید چقدر لطیف شدهاید.
تربیت ولایی حضرت امالبنین سلام الله علیها
ادب حضرت امالبنین سلام الله علیها چگونه بوده که حضرت ابوالفضل را با تمام فضائلش تربیت کرده است؟ ادبی بوده که یقیناً در وجود مادر محمدحنفیه نبوده. محمد حنفیه میگفت: چرا مرا این قدر به جنگ و میدان خطر میفرستی؟ امّا حسنین را نمیفرستادی؟ امیرالمومنین علیه السلام میفرمود: تو پسر من هستی امّا حسنین پسران فاطمه سلام الله علیها دختر پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم هستند؛ خود حضرت ادب را رعایت میکرد امّا محمدحنفیه این را نمیفهمید. حتماً امالبنین سلام الله علیها این منطق را فهمیده بود که به فرزندانش میگفته: درست است بچههای علی علیه السلام هستید امّا شما کجا؛ حسنین کجا! آنها بچههای فاطمه سلام الله علیها هستند و شما بچههای من هستید و من هم کنیز فاطمه سلام الله علیها هستم. مقام حضرت امالبنین سلام الله علیها خیلی بالاست؛ او در ولایتمداری کاری کرد که فرزندش شایسته این شد که در لحظات آخر، طبق نقلهایی که هست، حضرت فاطمه سلام الله علیها فرمود: آفرین پسرم.
منبع : تسنیم
بازدیدها: 0