گفتگو با محمد رسولی شاعر و نوحه سرای آیینی؛شعری گل می کند که نظرکرده باشد
* آقای رسولی! قبل از هرچیز برایمان بگویید که از چه زمانی و چگونه به شعر و شاعری علاقه مند شدید و در این وادی قدم گذاشتید؟
از دوران کودکی به شعر علاقه داشتم و فراوان کتاب شعر می خواندم، یکی از مهمترین عوامل ایجاد این علاقه مندی نیز وجود خواهر بزرگترم بود. ما در خانه خود، یک کتاب حافظ قدیمی داشتیم که خواهرم آن کتاب را بسیار می خواند و من هم بواسطه ایشان، اشعار زیادی خصوصا غزل های حافظ را حفظ می کردم و از ایشان مشاوره می گرفتم، به طوری که حفظیات امروزم را مدیون همان دوران کودکی و نوجوانی هستم. البته در اوایل دوران دبیرستان نیز خواندن شعر شعرای معاصر مانند مرحوم سیدحسن حسینی و به ویژه مرحوم قیصر امین پور که از سادگی و لطافت خاصی برخوردار بود، بیش از پیش منجر به علاقه مندیم شد. مثنوی نی نامه قیصر را حفظ کردم که تاثیر بسیاری روی من داشت، مدتی بعد بالاخره نوشتن را شروع کردم.
* یک شاعر برای شروع به نوشتن، نیاز به اتفاق یا جرقه خاصی دارد؟
اگر طبع شعر و شاعری وجود داشته باشد و روزگارت با شعر بگذرد، این اتفاق خود به خود می افتد که برای من هم همین طور بود و از آنجایی که احساس می کردم طبعش را دارم و تا حدی با قواعد شعر آشنا بودم، نوشتن را شروع کردم و در اولین شعر خود، غزلی برای حضرت زینب سلام الله علیها نوشتم. بعد از آن هم وقتی دیدم می توانم بنویسم و همچنین مورد تشویق دوستان و بزرگترها واساتید قرار گرفته ام، ذوق و شوق بیشتری برای ادامه پیدا کردم.
*چرا برای ایشان؟ این به سبب تاثیرپذیری از فضای مثنوی نی نامه بود یا دلیل دیگری داشت؟
مثنوی نی نامه بی تاثیر نبود اما بیشتر به سبب فضایی بود که در آن قرار داشتیم. زمانی که این غزل را نوشتم، در ایام ماه صفر بودیم و من هم با اراداتی خاص به حضرت زینب سلام الله علیها ، آن غزل را نوشتم.
* بعد از آن هم به خدمت شعر آیینی و همچنین نوحه سرایی درآمدید؛ چطور این اتفاق افتاد؟
در دوران نوجوانی و اوایل جوانی کتاب های زیادی می خریدم و می خواندم که بیشتر آن ها شعرهای قدما و همچنین شعرای معاصر و جوان بود. گرچه شعر آیینی سهم کمتری در میان کتاب هایم داشت اما با این حال از همان اوایل ورودم به فضای شعر، علاقه خاصی به این وادی و همچنین نوحه سرایی داشتم و سرانجام نیز در این فضا قدم گذاشتم. البته باید بگویم که این علاقه و ورود به فضای نوحه سرایی به سبب آشنایی دیرینه با آقای مهدی زنگنه بود. کسی که در حوزه نوحه سرایی و تصنیف های مذهبی، شناخته شده است و حق استادی گردن بنده دارد. نوحه هایی که می ساختم برای ایشان می خواندم تا ایرادهایش را بگیرد و رفته رفته بصورت جدی در این حوزه فعالیت کردم و ساخته هایم را در اختیار مداحان قرار دادم. الان نیز تمام تلاشم بر این است تا در هر دو حوزه شعر و نوحه سرایی عرض ارادات کنم.
*به نظر می رسد که یک نوحه سرا به لحاظ ارتباط مستقیم اشعارش با حال و هوای مردم و تاثیرگذاری بیشتر اشعار، کار سخت تری برعهده دارد، نظرتان در این باره چیست؟
باتوجه به اینکه نوحه دارای دو وجه است و هم بحث شعر و هم موسیقی را در خود نهفته دارد، قاعدتا کار کمی سخت تر می شود. از طرف دیگر، باتوجه به اینکه نوحه بیشتر به گوش عموم می رسد و مردم راحت تر با آن ارتباط برقرار می کنند، حساسیت کار برای شاعر بیشتر می شود و باید به گونه ای عمل کند تا هم شأن اهل بیت حفظ شود و هم جذابیت های هنری برای مخاطب به وجود بیاید. ضمنا نوحه می تواند به مرور به اسناد تاریخی تبدیل شود که همه این موارد در کنار هم، حساسیت نوحه سرایی را بیشتر می کند.
* آقای رسولی! باتوجه به تخصصی که در زمینه نوحه سرایی دارید، آیا با مداح خاصی هم به طور ویژه همکاری می کنید؟
محدودیتی برای این ارتباط نیست و اکثر دوستانی که در این حوزه فعال هستند با بیشتر مداحان اهل بیت علیهم السلام چه سرشناس و چه ناشناس در ارتباطند. گرچه آن ابتدا بیشتر با مداحان هیات محل و مسجد همکاری داشتم که البته هنوز هم این ارتباط باقی است. به طورکلی مداح معروف و غیر معروف نباید برای یک شاعر فرقی داشته باشد و بنده نیز همکاری با همه آن ها را وظیفه نوکری خود می دانم.
* معمولا هرساله در آستانه محرم، نوحه سرایان روزهای پرکاری را پشت سرمی گذارند و برخی از نوحه هایشان نیز در آن سال حسابی گل می کند؛ آیا این اتفاق قابل پیش بینی است و می توان گفت که مثلا محمد رسولی در محرم امسال، کار شاخصی ارائه خواهد کرد؟
قاعدتا من هم مشغول کار برای محرم هستم اما اینکه آیا شعری از شعرهایم گل می کند یا نه، اصلا قابل پیش بینی نیست. به واقع، شعرا وقتی شعر یا نوحه ای می نویسند، به این فکر نمی کنند که کارشان غافلگیرکننده باشد؛ اتفاقا قالب کارهایی که با چنین نیتی ساخته می شوند، در میان مردم گل نمی کنند، زیرا این اتفاق فقط زمانی برای یک شعر یا نوحه می افتد و مورداستقبال مردم قرار می گیرد که خود اهل بیت علیهم السلام نظر کنند و لطف سیدالشهدا علیهم السلام شامل حال آن شعر شود. البته که شعرا همواره حداکثر تلاش خود را به کار می گیرند تا شعر و نوحه ای هنرمندانه و باکیفیت ارائه دهند. همین که در یک نوحه، سادگی، مضمون پردازی، زیبایی های زبانی و محتوایی و … رعایت شود، یعنی شاعر کارش را خوب انجام داده و بقیه چیزها وابسته به نظر خود اهل بیت است.
* موضوعی که بعضا به عنوان معیار یک شعر و شاعر خوب موردتوجه قرار می گیرد، بحث جوششی یا کوششی بودن آن است. نظر شما در این باره چیست؟
شعر تلفیقی از هنر و فن است که هنرش از جوشش می آید و فنش از کوشش، بنابراین این دو مکمل یکدیگرند و اگر یکی از آن ها نباشند اصلا شعری شکل نمی گیرد. شاید کسی از طبع و استعداد لازم برخوردار باشد و یا برعکس آن، کسی بتواند کلام را به نظم دربیاورد اما هیچ یک از این ها شاعر واقعی نیستند. به واقع، جوشش به عنوان جرقه سرایش به شمار می رود و درپی آن حتما باید برای سرودن بیت بیت یک شعر، کوشش باشد تا شعری خوب سروده شود. اگر یک شاعر در کنار جوشش اولیه، دقت و وسواس لازم در انتخاب واژه ها، فصاحت، بلاغت و استواری زبان به خرج ندهد و زندگیش را به شعر نگذرانده باشد، توانایی لازم برای سرودن یک شعر خوب را ندارد.
*گرچه امروزه در حوزه شعر مذهبی، شعرای توانمند زیادی مشغول به فعالیت هستند اما با این حال می بینیم که برخی از مداحان در انتخاب شعر دقت و وسواس زیادی به خرج نمی دهند و از شعرهای دم دستی و بدون مضمون استفاده می کنند. به نظرتان چرا شاهد چنین معضلی هستیم؟
قطعا بزرگترهای این حوزه باید درخصوص این مسائل نظر داده و آن را حل کنند و من کوچک تر از اظهار نظر در این موارد هستم. اما خود من معتقدم که خواندن شعرهای دم دستی از عدم شناخت امام به وجود می آید و ریشه در مباحث معرفتی دارد. بنده ادعای معرفت نسبت به امام معصوم ندارم اما اینقدر می دانم هرچقدر که معرفت یک شاعر یا مداح به خاندان اهل بیت علیهم السلام کمتر باشد، دربیان آنچه باید بگوید، ناموفق تر است، زیرا واقعیت امام معصوم که در روایات و منابع مختلف آمده را نمی بیند و شأن این بزرگواران را پایین می آورد. مثلا امام حسین علیهم السلام را طوری برای مستمع توصیف می کند که اصلا در شأن ایشان نیست؛ چه بسا که اگر معرفت درست شود، خیلی از اتفاقات درست خواهد شد. البته با تمام این مسائل، خود من معتقدم که تعداد کارهای ضعیف خیلی کمتر از کارهای قوی است اما چون در کارهای ضعیف هنجارشکنی صورت می گیرد، خیلی بیشتر به چشم می آید و همه فکر می کنند که تعدادشان زیاد است، درحالی که اینطور نیست.
*البته خیلی از این افراد با اینکه می دانند راهشان را اشتباه می روند، تلاشی برای اصلاح خود نمی کنند و مضامین و آهنگ های سطحی را به معرفت و هر اصل دیگری ترجیح می دهند.
این موضوع واقعا جای نگرانی دارد اما مطمئن باشید آن دسته از افرادی که با این شیوه پیش می روند، در آینده به مشکلاتی در مسائل اعتقادی برمی خورند، زیرا شعر باید محمل اعتقاد و رابطه با امام باشد که اگر این اتفاق نیفتد و هیجانات زودگذر جای معرفت را بگیرد، آن فرد پیامدهایش را می بیند. مثلا آن جایی که نیاز به هدایت امام و اهل بیت دارد، دیگر آن هیجانات به کارش نمی آید و دستش بسته می ماند. البته این را ذکر کنم منظور از این هیجانات، آن دسته ای است که بر پایه همین سبک های ضعیف ایجاد شده وگرنه هیجان و شوری که در یک رابطه عاطفی و احساسی مبتنی بر معرفت با امام حسین علیهم السلام شکل می گیرد بسیار مقدس است.
*جدا از مسائل فنی شعر و نوحه، یک شاعر آیینی به عنوان خادمی در دستگاه امام حسین علیهم السلام چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟
اینکه خداوند به یک شاعر عنایت کرده و طبع شعری به او داده اصلا دلیلی برآن نیست که حتما او فردی عالی و بدور از هرگونه خطا و اشتباهی است؛ بنابراین ممکن است ما نیز ضعف های اخلاقی زیادی داشته باشیم اما باید برای خوب بودن تلاش بیشتری کنیم. یک شاعر هم مثل همه شیعیان دیگر باید از فضایل برخوردار بوده و از رذایل دور باشد، به خصوص وقتی که اهل بیت به کسی همچون یک شاعر، مداح، تصویرگر و یا حتی یک چای ریز هیات عنایت می کنند، مسئولیت برای فرد سنگین تر می شود زیرا مردم او را به عنوانی منسوب به اهل بیت علیهم السلام می شناسند و توقع های خاصی از او دارند. مثلا خود من با همه آلودگی ها و روسیاهی ها باید کاری کنم تا نشان و بویی از تقوا و فضایل اخلاقی که مربوط به اهل بیت علیهم السلام است را در خودم به وجود آورم چراکه اگر این اتفاق بیفتد، می توانم ضمن شاعر بودن، امامم را یاری کنم و در جذب و هدایت مردم به سمت معشوق در حد وسعم تاثیرگذار باشم. رسیدن به تقوا و فضایل اخلاقی در شاعر، قطعا به شکل خاصی می تواند اخلاص در شعر را نیز بیشتر، قلم را تاثیرگذارتر، سوز و گداز را ماندگارتر و نفس را موثرتر کند.
* آقای رسولی! سال های زیادی است در دستگاه اهل بیت علیهم السلام خدمت می کنید، می خواهیم بدانیم نسبت به کدام معصوم، ارادت بیشتری دارید و به ایشان توسل می کنید؟
در جایگاهی نیستیم که بخواهیم این بزرگواران را درجه بندی کنیم اما اگر بخواهیم از جایگاه توسل به این موضوع نگاه کنیم، باید بگویم که ارادت خاصی به حضرت زهرا سلام الله علیها و امام حسن علیهم السلام دارم و بیشتر به این دو بزرگوار و همچنین حضرت زینب سلام الله علیها و حضرت ام البنین سلام الله علیها توسل می کنم، زیرا این دو خانم واقعا گره گشا هستند. البته این را هم باید بگویم که هرچه دارم از امام رضا علیهم السلام است و رزق ما از در خانه ایشان است. الحمدالله زیارت ایشان زیاد نصیبمان می شود و رابطه قلبی محکمی با آقایمان داریم. بطور کلی، شعرا به شکل خاصی دخیل در خانه امام رضا علیهم السلام هستند، زیرا همانطور که در تاریخ هم آمده، ایشان علاقه خاصی به شعر داشته و ارتباط ایشان با شعرا طور دیگری بوده است که فکر می کنم همین موضوع نیز منجر به چنین ارتباطی میان شعرا با امام رضا علیهم السلام شده است.
*شما از آن دسته شاعرانی هستید که هم بطور مستقیم در محضر رهبری شعرخوانی کرده اید و هم اینکه شعرهایتان از زبان مداحان زیادی در حضور ایشان خوانده شده است، چه حسی نسبت به این موضوع دارید؟
به طبع این موضوع را توفیق و افتخاری ارزشمند برای خود می دانم. دوسال پیش که نزد ایشان رفته بودیم، غزلی در فضای مدافعان حرم برایشان خواندم که مثل دیگر شعرا مورد تفقد ایشان قرار گرفتم. به برخی مداحان بزرگواری هم که در بیت رهبری خوانده اند نیز شعر یا سبک داده ام که آن هم مورد توجه ایشان واقع شده است. قاعدتا این تاثیرگذاری حس خوبی به آدم می دهد و بسیار ارزشمند است.
*باتوجه به سرودن اولین شعرتان در وصف حضرت زینب سلام الله علیها و حسی خاص نسبت به فضای مدافعان حرم، به نظر می رسد که ارادت خاصی به این بانو داشته باشید.
همین طور است. گرچه بنده توفیق و ظرفیت هم قدم شدن با شهدای مدافع حرم را نداشتم اما می خواستم با هنر اندک خود، ادای دین کوچکی نسبت به این شهدا و حضرت زینب سلام الله علیها کرده باشم. وقتی می بینم بچه هایی از نسل بعد از من، رفتند و شهید شدند اما ما فقط در ادعا ماندیم و نتوانستیم راه آن ها را برویم، حس جا ماندن و نگاه حسرت آمیز به این مردان بزرگ دارم و امیدوارم که اگر در کار ما اخلاصی وجود دارد، نظر خود شهدا به ما هم بیفتد و از ما دستگیری کنند.
*باتوجه به سرودن اولین شعرتان در وصف حضرت زینب سلام الله علیها و حسی خاص نسبت به فضای مدافعان حرم، به نظر می رسد که ارادت خاصی به این بانو داشته باشید.
همین طور است. گرچه بنده توفیق و ظرفیت هم قدم شدن با شهدای مدافع حرم را نداشتم اما می خواستم با هنر اندک خود، ادای دین کوچکی نسبت به این شهدا و حضرت زینب سلام الله علیها کرده باشم. وقتی می بینم بچه هایی از نسل بعد از من، رفتند و شهید شدند اما ما فقط در ادعا ماندیم و نتوانستیم راه آن ها را برویم، حس جا ماندن و نگاه حسرت آمیز به این مردان بزرگ دارم و امیدوارم که اگر در کار ما اخلاصی وجود دارد، نظر خود شهدا به ما هم بیفتد و از ما دستگیری کنند.
منبع:عقیق
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 1680