شعر فاطمی از جایگاه بلندی در شعر آیینی برخوردار است و قدمت 11 سدهای دارد. ما از اواخر سده سوم به این طرف آثاری داریم که یا به صراحت یا به کنایه از حضرت زهرا سلام الله علیها به عنوان نماد مظلومیت، دفاع از ولایت، نماد پاکی و عصمت یاد کردهاند.» این اشارات یکی از شعرای پیشکسوت شعر آیینی درباره «شعر فاطمی» است. محمدعلی مجاهدی در گفتاری که پیشتر از او منتشر شده است، معتقد است بعد از انقلاب به دلیل رویکردی که بر توجه به ابعاد ناگفته و ناشنیده فرهنگ فاطمی تأکید داشته است، بسیاری از شعرای متعهد ما سعی کردند قرائت حماسی و ارزشی از فرهنگ فاطمی داشته باشند، در نتیجه آثاری در پیشینه تاریخی شعر فاطمی آفریده شده است که اگر نگوییم بیسابقه اما کمسابقه است». به مناسبت ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها با 2 شاعر شعر آیینی که سرودههای قابل توجهی در حوزه شعر فاطمی دارند، گفتوگو کردهایم.
***
عشق پشت در یک خانه به خاک افتاده
خانم صاحبی از شاعران جوان شعر آیینی چند سالی است با هدف ترویج شعر فاطمی حلقههای شعری را تحت همین عنوان در حوزه علمیه خواهران برگزار میکند و فعالیتهای ویژهای در حوزه شعر آیینی دارد. از ایشان درباره مولفهها و ویژگیهای این حوزه شعری سوال کردهایم. متن گفتوگو را در زیر میخوانید.
خانم صاحبی درباره حلقه شعر که چند سالی است در حوزه علمیه خواهران برگزار میشود، صحبت میکنید؟
4 سال است برای طلاب اهل قلم خواهر کنگره شعر فاطمی برگزار میکنیم. ابتدا هدف فقط خود کنگره بود اما بعد با آشنایی بیشتر با سطح استعداد طلاب اهل قلم و با توجه به اینکه این بزرگواران با یک منبع عظیمی از معارف اسلامی مواجه هستند، به منابع اسلامی دسترسی دارند و میتوانند هدف اهلبیت علیه السلام را به زبان ادبیات انتقال دهند، تصمیم گرفته شد کانونهای ادبی را هم در کنار این کنگرهها برقرار کنیم. نظر ما این بود که در این کانونها با حضور اساتید مجرب، آموزشهای اساسی ادبیات فارسی ارائه شود و بتوان خروجی مناسبی از این طلاب اهل قلم درباره ادبیات فارسی و ادبیات آیینی داشت. در کنار آن نوع برگزاری کنگره به این صورت است که ما هر سال یک کتاب معرفی میکنیم. یعنی صرف اینکه فقط اشعار را از شاعران دریافت کنیم، نیست. کتاب معرفی میکنیم و شاعر با توجه به مفاهیمی که مطالعه کرده میتواند شعر بگوید و به کنگره ارسال کند. امسال هم کتاب «فاطمه سلام الله علیها از نگاه علی علیه السلام» اثر جناب آقای «محمد محمدیان» را معرفی کرده بودیم و عنوان هم همین «فاطمه از نگاه علی علیه السلام» بود.
به نظر شما چه مولفههایی وجود دارد که شعر آیینی را از بقیه اشعار جدا میکند؟
به نظر من شعر به طور مطلق آیینه زندگی شاعر است و من قائل به این تقسیمبندی انواع مختلف شعر نیستم. شاعر با توجه به ابعاد شخصیتی که در حوزه شعر دارد شعرش رنگ و بو و جهت پیدا میکند. به طور مثال وقتی ناراحت است شعرش غمگین و وقتی شاد باشد شعرش شاد میشود. به همین دلیل معتقدم تمام اشعار ما باید موضع داشته باشند. مثلا حتی وقتی شعر عاشقانه هم میگویم باید موضع داشته باشد. یعنی با موضوع عاشقانه هم باید موضع آیینی مشخص باشد چون به عنوان یک شاعر شیعه اهلبیتی کار ارائه میدهم بنابراین قائل به این نیستم که صرفا شعر اهلبیت شعر آیینی حساب میشود. همانطور که حضرت آقا در همین دیدار اخیر که خدمتشان بودیم فرمودند: ما تمام اشعارمان باید آیینی باشد، این طور نیست که فقط مثلا مختص شعر اهلبیت باشد. امام خامنه ای روی شعرهای سبک زندگی خیلی تاکید داشتند. من فکر میکنم خلأ بزرگ جامعه ما همین است که شاعرها بین شعر عاشقانه و شعر آیینی فاصله قائل شدهاند و شعرهای عاشقانه در یک فضای دور از فضای فرهنگی و ایرانی ما شکل میگیرد و شعرهای آیینی مجزا میشود، در حالی که من معتقدم شعر عاشقانه ما هم باید جهت و موضع آیینی خودش را حفظ کند و رنگ و بوی افکار و عقاید ما را داشته باشد.
در حیطه شعر فاطمی به نظر شما مضمون قالب در این اشعار چه باید باشد؟ بعضیها به ماجرای شهادت حضرت سلام الله علیها اشاره میکنند، بعضیها به بعد از آن و بعضی هم به شخصیت حضرت زهرا و سبک زندگیشان. به نظر شما مضمون قالب که نیاز است به آن پرداخته شود، کدام یک از اینهاست؟
احساس میکنم با توجه به اینکه شعر عنصری مهم در رابطه با انتقال مفاهیمی که باید در جامعه منتشر شود، است و با توجه به این مهم که جامعه امروز ما دچار بیالگویی شده؛ یعنی جوانهای ما الگو و اسوه مناسب برای زندگی ندارند و من در برخی مواقع به آنها حق میدهم چون گاهی با نمونه متحجری از اسلام که از سوی خشکه مقدسها معرفی شده مواجه بودند و از طرف دیگر سبک زندگی غربی روی آنها تاثیر داشته که رنگ و لعاب دارند و بسار جذب میکنند و این به طور مشخص تقصیر ما مذهبیهاست که نتوانستیم اسلام و ارزشهای اسلام و شخصیتهای برجسته اسلام را که الگوی حقیقی بشریت هستند معرفی کنیم، بنابراین من فکر میکنم قطعا سبک زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها خیلی جذاب است. من فکر میکنم بیشتر باید جنبههای شخصیتی ایشان را معرفی کنیم و بتوانیم شخصیت والای ایشان را به جامعه عرضه کنیم.
به نظر شما کدام یک از ابعاد شخصیتی حضرت زهرا سلام الله علیها بیشتر باید معرفی شود؟
به نظر من شخصیت حضرت زهرا سلام الله علیها خیلی ابعاد گستردهای دارد و من در حدی نیستم که بتوانم درباره ابعاد شخصیتی حضرت زهرا سلام الله علیها صحبت کنم، چون واقعا ما هیچ درکی از مقام ایشان نداریم. همه ابعاد شخصیتی حضرت زهرا سلام الله علیها خیلی جای کار دارد و جدای از من شاعر که باید تلاش کنم و شعر با رویکرد جدید و محتوای مناسب ارائه کنم به نظرم جایگاه تحقیق و پژوهش هم درباره مقام حضرت زهرا مهم است. البته ما در کنگره خودمان یک کانون پژوهشی هم داریم. تعدادی از دوستان اهل پژوهش روی این مباحث ابعاد مختلف شخصیتی حضرت زهرا کار میکنند که بتوانند مطالب و مستندات بیشتری را جمعآوری کنند و نتیجه بهتری بگیرند تا بتوانیم برای سالهای آینده خودمان تولید محتوا داشته باشیم، چرا که در این عرصه خلأ زیادی حس میشود.
موضوع وحدت که هر سال و همیشه بحثش هست و امام خامنه ای روی آن تاکید دارند. به نظر شما چه ظرافتهایی باید رعایت شود که شعر یا اثری خلق شود که در عین حال وحدت را هم دچار خدشه نکند؟
ببینید وحدت امر مهمی است و امام خامنه ای هم روی این قضیه تاکید داشتند و اولین کسی که به دنبال حفظ وحدت بین مسلمین بوده خود امیرالمومنین علیه السلام بودند و قطعا امیرالمومنین خیلی بهتر از هر کسی صلاح امت را میدانستند که 25 سال اینها را با خاری در چشم و استخوانی در گلو تحمل کردهاند. به نظر من رویکرد درست این است که ما به جای اینکه بدی دشمنان را بگوییم خوبی پیشوایانمان رو مطرح کنیم و ایشان را درست معرفی کنیم و الگوها و امامان معصوم خودمان را برجسته کنیم. به شخصه توهین و جسارت را در شعر نمیپسندم و به نظرم رویکرد شاعرانهای نیست. چون من شاعر باید در لفافه و بدون اینکه جسارتی به کسی کنم حرفم را بزنم. اینطور با مذاهب مختلف اسلام هم راحتتر میتوان ارتباط برقرار کرد و موجب آگاهی آنان در حوزه تاریخ و اعتقادات اسلامی شد. فکر میکنم رویکرد صحیح این باشد؛ چه در مداحیهایمان و روضههایی که میخوانیم و چه در اشعار. به نظرم برگزار کردن مناسکی که موجب اختلاف میشود، صحیح نیست و ضررش بیش از منفعتش هست. هرچند گفته شده که لعن دشمنان اهلبیت کمتر از صلوات نیست اما در صورت خدشهدار کردن وحدت درست به نظر نمیرسد.
عشق پشت در یک خانه به خاک افتاده
اشک شمع و پرپروانه به خاک افتاده
آیه محکم تطهیر به خون غلتیده…
نفس المرأه ریحانه به خاک افتاده…
موپریشانیِ زینب بخدا عمدی نیست
گیره و آینه و شانه به خاک افتاده
بند تسبیح خدا پاره شده یا این که…
اشک یک دختر دردانه به خاک افتاده…
دست خیبر شکن ساقی کوثر بسته ست
که چنین، کوثر و پیمانه به خاک افتاده
ریشه در حادثه کوچه و مادر دارد
ماجرای سر و دستان به خاک افتاده…
بشری صاحبی
***
شعری که برای اهلبیت است باید در صدر باشد
حسن بیاتانی، شاعر شعرهای آیینی است که در دیدار اخیر امام خامنه ای با شاعران مذهبی حضور داشته و شعری با مضمون فاطمیه و حضرت زهرا سلام الله علیها نیز خوانده است. با او درباره ویژگیهای شعر آیینی گفتوگو کردهایم.
به نظر شما شعر آیینی باید واجد چه مولفههایی باشد؟
شعر آینه درون شاعر است و باید از درون یک آیینگی نسبت به عقاید و آموزههای دینی و جهانبینی درونیشده، داشته باشد. در واقع نمیتواند صرفا براساس مطالعات باشد. خود شاعر باید با آن زندگی کرده باشد.
نظرتان درباره شعرهایی که در حوزه فاطمی سروده میشود، چیست؟ این اشعار باید چه مشخصههایی داشته باشد؟
اول اینکه شاعر در اثرش باید تصویر نزدیکی به شخصیت و مقام حضرت زهرا سلام الله علیها ارائه دهد. چه شخصیت ملکوتی ایشان و چه شخصیت اجتماعی و تاثیرگذاری ایشان و چه تمام ابعادی که وجود دارد. در قالبهای مختلف از مرثیه، متن، بیان فضائل مهم این است که شخصیتپردازی درست صورت گیرد. دوم اینکه از نظر شعری هم شاعرانگی و استواری در کار وجود داشته باشد، بعضیها نگویند چون شعر اهلبیتی و دینی هست اگر نکات فنی هم در آن رعایت نشده قابل چشمپوشی است، اینطور نیست. شعری که برای اهلبیت است باید در صدر باشد.
به نظر شما اشکال جدی که در این حوزه وارد است چیست؟
به نظرم، شخصیت پردازی درست انجام نمیشود. ما یا نگاه خیلی از نزیک داریم که فقط اجزا را میبینیم یا خیلی از دور است که اجزا مدنظر قرار نمیگیرد و به همه جوانب توجه نمیشود.
مسالهای که این سالها هم بسیار مطرح است و به رعایت برخی ظرافتها در شعر فاطمی اهمیت میدهد، موضوع وحدت است. نظر شما در این باره چیست؟
حرکت امیرالمومنین علیه السلام هم در راستای وحدت بوده، چه سکوت و چه قیامشان. به طبع حرکت حضرت زهرا سلام الله علیها هم همینطور بوده است. منافاتی هم نمیبینم میان شعر گفتن و بیان واقعیات و روشنگری کردن و رعایت اصل وحدت. امام خامنه ای فاطمیه را سالها اقامه عزا میکنند. در بیانات ایشان هم هست که غدیر میتواند منشا وحدت باشد، چون اختلاف از آنجا شروع شده. اگر درباره غدیر روشنگری کنیم اختلافات هم کمتر میشود و به وحدت کمک کردهایم. مشکل درباره این مسائل از جایی شروع میشود که ما دعوا را در خارج از محل خودش و در کوچه و خیابان مطرح میکنیم. اگر در جای خودش مطرح شود موجب تبیین و روشنگری میشود نه محل اختلاف. به نظرم فاطمیه فرصت خوبی برای روشنگری است. شیعه نباید خودش را سانسور کند، باید از رسانهای که دارد برای تبیین خودش استفاده کند و فاطمیه یکی از این رسانههاست.
درباره جلسه اخیر با امام خامنه ای صحبت میکنید؟
این دومین جلسهای بود که امام خامنه ای با شاعران آیینی داشتند. یکی در 13 رجب سال 90 بود و این جلسه در آستانه فاطمیه. اشعاری که در جلسه خوانده شد قطعات یک پازل بودند. تصورمان از یک شعر دینی بیشتر مدح و مرثیه است اما ما ژانرهای مختلف شعر دینی را داشتیم که یکدیگر را تکمیل میکردند. بحث دفاع حرم، دفاعمقدس، وحدت اسلامی، مناجات و نوحه که یکی از شاخههای مهم ادبیات انقلاب اسلامی است، اینها همدیگر را تکمیل میکردند. نکته دیگر اینکه در سال 90 مطالبات از شعر دینی مطرح بود اما امسال اگرچه مطالبات هم بود اما بحثها ناظر به شعرخوانیها بود، یعنی حول اتفاقات خوبی که در شعرها افتاده بود بحث میشد. در واقع اشعار پررنگتر شده بود.
امام خامنه ای درباره شعری که خواندید چه نظری داشتند؟
ایشان گفتند در شعر بنده حوادث صدر اسلام و حوادث ذیل اسلام در کنار هم مطرح شدند و با هم ارتباط پیدا کردند.
دیر آمدم…دیر آمدم… در داشت میسوخت
هیات، میان «وای مادر» داشت میسوخت
دیوار دم میداد؛ در بر سینه میزد
محراب مینالید؛منبر داشت میسوخت
جانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بود
جانکاهتر: آیات کوثر داشت میسوخت
آتش قیامت کرد؛ هیات کربلا شد
باغ خدا یک بار دیگر داشت میسوخت
یاد حسین افتادم آن شب آب میخواست
ناصر که آب آورد سنگر داشت میسوخت
آمد صدای سوووت؛ آب از دستش افتاد
عباس زخمی بود اصغر داشت میسوخت
سربند یازهرای محسن غرق خون بود
سجاد، از سجده که سر برداشت، میسوخت
باید به یاران شهیدم میرسیدم
خط زیر آتش بود، معبر داشت میسوخت
برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست
در عشق، سر تا پای اکبر داشت میسوخت
دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند
گودال، گل میداد و خنجر داشت میسوخت
شب بود و بعد از شام برگشتم به خانه
دیدم که بعد از قرنها در داشت میسوخت
ما عشق را پشت در این خانه دیدیم
زهرا در آتش بود؛ حیدر داشت میسوخت
منبع:روزنامه ی وطن امروز شماره ی 2113
بازدیدها: 0