گوشه ای از معجزات رسول خدا صلی الله علیه و آله

خانه / قرآن و عترت / عترت / ستارگان هدایت / حضرت محمد (صلی الله علیه واله) / گوشه ای از معجزات رسول خدا صلی الله علیه و آله

در جنگ خندق، مشرکین، مدینه را محاصره کردند. در مدینه، آذوقه کمیاب شد. و مردم دچار گرسنگى شدند. حضرت پارچه‏اى را گسترد و یک مشت خرما در آن ریخت و دعا کرد. بعد به یک نفر دستور داد که مردم را براى غذا فراخواند. اهل مدینه جمع شدند و از آن خرما خوردند و سیر شدند. همان طور خرما از اطراف پارچه مى‏ریخت

اخبار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از سپاه موته‏

  •  پیامبر اکرم- صلّى اللَّه علیه و آله- سپاهى را به فرماندهى زید بن حارثه به موته فرستاد. روزى فرمود: «زید بن حارثه شهید شد. و جعفر پرچم را برداشت».بعد فرمود: «جعفر نیز شهید شد».ساعتى توقف کرد بعد فرمود: «پرچم را عبد اللَّه بن رواحه برداشت». و مکث پیامبر به خاطر این بود که عبد اللَّه در گرفتن پرچم مثل جعفر سرعت به خرج نداد.بعد فرمود: «عبد اللَّه نیز شهید شد». سپس پیامبر به خانه جعفر رفت. بعدها خبر رسید که در همان روز و همان گونه که پیامبر فرموده بود، شهید شده ‏اند «۱».

 شقى ‏ترین مردم‏

  • در یکى از جنگها، پیامبر اکرم- صلّى اللَّه علیه و آله- على- علیه السّلام- را روى خاک خوابیده دید و فرمود: اى ابو تراب! تو را خبر دهم از شقى‏ترین مردم؛ یکى پى‏کننده شتر صالح و دیگرى کسى است که به اینجا ضربه مى‏زند- دستش را بر سر على- علیه السّلام- گذاشت- و خون تا اینجا مى‏آید- به محاسن على- علیه السّلام- اشاره کرد- «۲».

خبر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از ناکثین، قاسطین و مارقین‏

  •  پیامبر اکرم- صلّى اللَّه علیه و آله- به على- علیه السّلام- فرمود: بعد از من با ناکثین، قاسطین و مارقین جنگ خواهى کرد «۳».

جارى ساختن آب و برکت غذا

  •  در جنگ خندق، مشرکین، مدینه را محاصره کردند. در مدینه، آذوقه کمیاب شد. و مردم دچار گرسنگى شدند. حضرت پارچه‏اى را گسترد و یک مشت خرما در آن ریخت و دعا کرد. بعد به یک نفر دستور داد که مردم را براى غذا فراخواند. اهل مدینه جمع شدند و از آن خرما خوردند و سیر شدند. همان طور خرما از اطراف پارچه مى‏ریخت «۴».
  •  هنگامى که در حدیبیه، مشرکین جلو پیامبر را گرفتند و مانع ورود حضرت به مکّه شدند، مردم از کمبود آب شکایت کردند. حضرت یک سطل آب خواست. بعد در آن وضو گرفت و مضمضه کرد و در سطل ریخت و از ترکش خود تیرى درآورد و دستور داد آب را در چاه ریختند و تیر را به چاه پرتاب کرد. در این موقع آب فوران کرد و به لبه چاه رسید و مردم از آن برداشتند و مصرف نمودند. در این هنگام اوس بن خولى به عبد اللَّه بن ابى سلول گفت: آیا وقتش نرسیده که چشمهایت را باز کنى و ببینى «۵».
  •  مسلمانان در حدیبیه بیشتر از ده روز ماندند. و ره توشه آنها تمام شد. دچار گرسنگى گردیدند. از این جهت به پیامبر شکایت کردند. رسول خدا- صلّى اللَّه علیه و آله- سفره‏اى را پهن کرد و فرمود: «اگر از غذا چیزى مانده بیاورید». همه را جمع کردند، یک مشت خرما شد. حضرت برخاست و دعا کرد تا خدا به آن برکت دهد. بعد از آن، دستور داد تمام ظروف خود را آوردند و پر کردند تا اینکه چیزى خالى نماند «۶».
  • در جنگ تبوک مسلمانان به بى‏آبى مبتلا شدند، و نزدیک بود که مردم و چارپایانشان تلف شوند. پیامبر اکرم- صلّى اللَّه علیه و آله- در آب کمى که مانده بود، دعا کرد و داخل مشک ریخت و انگشتان را در آن گذاشت. در این هنگام آب از زیر انگشتان آن حضرت جوشید تا تمام سى هزار لشکر، بعلاوه چهارپایان آشامیدند و سیراب شدند «۷».

تسبیح سنگریزه‏

  • پیامبر اکرم- صلّى اللَّه علیه و آله- سنگ ریزه‏هایى را بر کف دستش گذاشت و همه گفتند: سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله الّا اللَّه و اللَّه اکبر «۸».

خبر شهادت عمّار

  • رسول خدا- صلّى اللَّه علیه و آله- به عمّار فرمود: «تو را گروه ستمکارى خواهند کشت و آخرین غذاى تو شیرى است آمیخته با آب».در جنگ صفین شیرى آوردند، عمّار خورد و به میدان رفت و شهید شد «۹».

(۱)  سیره ابن هشام: ۳/ ۳۲۲٫

(۲) بحار: ۱۸/ ۱۱۹، حدیث ۳۳٫

(۳) بحار: ۱۸/ ۱۱۹٫

(۴) بحار: ۲۰/ ۲۴۷، حدیث ۱۶٫

(۵) بحار: ۲۰/ ۳۵۷، حدیث ۶٫

(۶) بحار: ۲۰/ ۳۵۷، حدیث ۷٫

( ۷) بحار: ۲۱/ ۲۳۲، حدیث ۷٫

(۸) بحار: ۱۷/ ۳۷۹، حدیث ۴۸٫

(۹) بحار: ۱۸/ ۱۱۹٫

بازدیدها: 108

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *