FATF یا چوب امنیت آمریکایی
جای قرار گرفتن حداکثری در ریل جهانی سازی آمریکایی و راه اندازی تعاملات شتاب زده بین المللی، به فکر تقویت ساختارهای اقتصادی و البته بنیان های فرهنگی خودمان باشیم و تفکر و ذایقه ملت را طوری تقویت کنیم و در راس نظام و دولتمردان بگونه ای تصمیم سازی و تصمیم گیری نماییم که عزت و حکمت و مصلحت ملی و اسلامی را فدای برخی توافقات دو سر باخت ننماییم. حداقل اینکه امنیت کشور در تمامی زمینه ها را به این توافقات گره نزنیم.
در سال 2009 برای اولین بار، نام ایران در کنار نام پاکستان، ازبکستان، ترکمنستان وارد لیست سیاه پیشنهادهای سرمایهگذاریFATF شد. در سالهای بعدی نیز گزارشها ادامه پیدا کرد و نام ایران در راس لیست سیاه به چشم میخورد، در حالی که FATF این حق را برای خودش محفوظ میدانست که در بررسیهای تازه نام بعضی کشورها را از لیست حذف و نام کشورهای دیگری را به آن اضافه کند، اما ایران در کنار کره شمالی، در جایگاهی حتی بدتر از «لیست سیاه» و در فهرست کشورهایی قرار میگرفت که توصیه میشد علیه آنها «اقدامات مقابلهای» انجام شود.
قبول یا رد معاهدات بین المللی فی نفسه بد نیست و بستگی به بررسی هزینه و فایده آن دارد. اساسا هر کشوری براساس منافع ملی سیاست گذاری می کند و تصمیم های کلان اتخاذ می نماید. منفعت جمهوری اسلامی ایران نیز براساس سه محور عزت و حکمت و مصلحت تعیین می گردد و محاسبه سود و ضرر نیز بر این اساس رقم خواهد خورد.
مساله اینجاست که بندهایی در این نوع قراردادها وجود دارد که در آینده برای دکترین نظامی ما و در حقیقت استقلال و امنیت ما مشکلساز خواهد شد، به طوریکه تعریف آنها از پولشویی و تروریسم با قوانین داخلی ما متفاوت است که همین امر باعث ایجاد مشکلاتی در آینده میشود.
طرفهای غربی از جمله آمریکا تلاش دارند با برجام و ارائه اسنادی به ایران در دوران پسا برجام، ایران را کنترل کنند، از این جهت است که در دوران پس از برجام اسنادی همچون 2030، الحاق به (افایتیاف) و کنوانسیون «پالرمو» را مطرح کردهاند.
اساسا منش استکبار جهانی، جهان خواری حداکثری است و در فرمت های مختلف سعی در پیشبرد اهداف امپریالیستی خود دارد و حدیقف و سقفی برای توقعات خود از دیگران قایل نیست. دال بر این قاعده، بهانه هایی است که هر روز بعد از پذیرش برجام، درخواست و الزامی جدید مثل منع حمایت از تروریسم منطقه ای و خلع سلاح موشک دوربرد و حقوق بشر و آزادی های سیاسی و… مطرح کردند و درنهایت دبه درآورده و به زیر میز زدند.اینکه با ماهیت امپریالیسم آشنا نیستیم و یا از آن غفلت می کنیم یا استراتژی ماشه را در موقعیت مقابله به مثل فراموش می کنیم،باعث میشود که در نظام باورهای کلان سیاسی مان،خوش بینانه نسبت به دشمن دیرینه،مذاکره را بر مقابله ترجیح دهیم.
پروژه جهانی سازی ابزارهای جهانی می طلبد و نهادهایی که بتوانند در سطح بین الملل نفوذ و اشراف سازمانی و اطلاعاتی داشته باشند و قوانینی را وضع نمایند که سایر ملت ها و دولت های دنیا، بدون جنگ و خونریزی و بطور خیلی نرم، الزامات بین المللی و به طعم آمریکایی را بپذیرند و گردن نهند. به زعم آمریکا و دول غربی، دنیا یک دهکده جهانی است ولی هنوز در برخی بخش ها نتوانسته اند آنطور که باید و شاید اشراف کامل داشته باشند و بهمین منظور، هرجایی که زورشان رسیده از بالا به پایین اصلاحات آمریکایی(شما بخوانید جنگ افروزی و لشگرکشی به سبک آمریکایی) راه انداخته اند و هرجا که مته شان گیر کرده دست به دامان ابزارهای سیاسی و نهادهای بین المللی شده اند تا با شمشیر تحریم های سیاسی و جنگ اقتصادی که صرفا بوی غربی و طعم آمریکایی دارند مقاصدشان را پیش ببرند.
در حقیقت همانطور که ذکر شد،چنین معاهداتی بیشتر جنبه امنیتی و اطلاعاتی دارند و به میل آمریکایی ها می چرخند و نشان به این نشان که تابحال نه آمریکا و نه هیچ کشور غربی ابرقدرت در این زمینه محکوم یا مورد بازجویی جدی قرار نگرته و تحت فشار نبوده است و حتی آنهایی هم به ظاهر محکوم شده اند، براحتی یا قوانین را دور زده اند یا محکومیت را وتو کرده اند. پس این ابزار سیاسی یک چوب امنیت آمریکایی است تا بتواند در بلند مدت، قدرت اعمال نفوذ به کشورهای تحت الزام این قوانین را داشته باشد.
اینکه در کنوانسیون های مالی و معاهدات ضدپولشویی قرار بگیریم و متعهد شویم مساله اصلی نیست. اینکهشکاف های اقتصادی و سیاسی مان را بلحاظ ساختاری تعمیر نماییم تا درصورت خیانت یا عدم تعهد طرف مقابل، راه بازگشت یا بهتر بگویم راه پیشرفت را گم نکنیم، مساله استراتژیک جهان امروز ماست تا در عرصه بین الملل بازیچه دست قوانین و معاهداتی نباشیم که طرف مذاکره با وقاحت تمام، هم خطوط قرمز رقیب را زیر پا له کند و هم اینکه با گستاخی تمام زیر میز زده و بدون هیچ ترسی و خجالتی، میز مذاکره را خالی و رها نماید.
بجای قرار گرفتن حداکثری در ریل جهانی سازی آمریکایی و راه اندازی تعاملات شتاب زده بین المللی، به فکر تقویت ساختارهای اقتصادی و البته بنیان های فرهنگی خودمان باشیم و تفکر و ذایقه ملت را طوری تقویت کنیم و در راس نظام و دولتمردان بگونه ای تصمیم سازی و تصمیم گیری نماییم که عزت و حکمت و مصلحت ملی و اسلامی را فدای برخی توافقات دو سر باخت ننماییم. حداقل اینکه امنیت کشور در تمامی زمینه ها را به این توافقات گره نزنیم.
به قلم : علیرضا محمد لو
پایگاه اطلاع رسانی هیت رزمندگان
بازدیدها: 104