جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي از سوي برخي افراد مبارز قبل از انقلاب اسلامي و فعال بهويژه در دوران 8 سال دفاع مقدس در تاريخ 20/1/1376 با عنوان جمعي از ايثارگران انقلاب اسلامي اعلام موجوديت كرد[1] و در تاريخ 5/5/1378 از وزارت كشور با عنوان جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي مجوز فعاليت دريافت كرد.[2]
اعضاي مؤسس جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامی عبارتند از:
حسين فدائي (دبيركل)، حجتالاسلام علياكبر ابوترابي، علي دارابي، مجتبي شاكري، داوود دانش جعفري، علي يوسفپور، عبدالحسين روحالاميني، احمدعلي مقيمي، هادي ايماني، اصغر صبوري (در سال 1383 با استعفاي صبوري، محمود احمدينژاد بهعنوان جايگزين به هيأت موسس درآمد).[3]
زمينههاي شكلگيري جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي
با پايان يافتن جنگ تحميلي و متعاقب آن، آغاز دوران بازسازي و سازندگي كشور، شرايط ويژهاي در كشور حاكم شده بود از يك سو فضاي سياسي كشور متأثر از دو جناح عمدهی سياسي موسوم به چپ و راست بود از سوي ديگر، جمع زيادي از نيروهاي انقلاب و جنگ حضور داشتند كه مايل به انجام كار تشكيلاتي و سياسي بودند، اما نميخواستند در دستهبندي رايج چپ و راست قرار گيرند. بهعلاوه ظرفيت بسته و محدود تشكلهاي سياسي دو جناح كه فاقد انعطاف و پذيرش ايدهها و ديدگاههاي نو بودند، خود مانع بزرگي براي توسعهی سياسي در شرايط آن روز كشور بود. آنان بنا به ضرورت و تشخيص ابتدا در سالهاي 1371- 1370 به فعاليت فرهنگي و پس از سال 1374 به فعاليت سياسي روي آوردند.[4]
موسسان اين حزب سياسي از همان ابتدا چند اصل را بهعنوان مزيت نسبي تشكل سياسي خود قرار دادند. اول آنكه با حفظ احترام به ساير تشكلهاي سياسي همواره استقلال خود را حفظ و در انتخابات با ساير تشكلهاي سياس ائتلاف نكرده و به صورت مستقل ليست انتخاباتي ارائه دهند. دوم، تلاش براي ايجاد همگرايي و وفاق ميان تشكلهاي سياسي در درون نظام فارغ از گرايش مصطلح چپ و راست كه فضاي دههی 60 و 70 كشور را بهشدت تحت تأثير خود قرار داده بود. سوم، گفتمانسازي، نظريهپردازي و ارائهی تحليلهاي نو و بديع كه كمتر سابقه داشت.[5]
مرامنامه ی جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي
- اعتقاد و التزام عملي به ولايت فقيه و تلاش براي تحكيم حكومت ديني.
- اعتقاد و پايبندي به نظام جمهوري اسلامي و تلاش براي ثبات و تحقق اهداف آن.
- التزام عملي به قانون اساسي و حاكميت قانون.
- اعتقاد به حاكم بودن ارزشهاي اسلامي بر روابط اجتماعي در جامعهی اسلامي و تلاش براي تحقق آن.
- اعتقاد به اسلامي و مردمي بودن حكومت و تلاش براي نهادينه كردن مشاركت مردم.
- اعتقاد و وفاداري به آرمانها، انديشهها و آراي حضرت امام خميني.
- اعتقاد به ضرورت وحدت و همدلي تشكلها و جناحهاي سياسي.
- تلاش در جهت مبارزه بر عليه استكبار، نژادپرستي و صهيونيسم.
- تأكيد بر حفظ و اجراي اصول سياست خارجي بر اساس اصول، عزت، حكمت، مصلحت و تأمين منافع ملي.
- تلاش در جهت توسعه و ترويج اخوت و برادري در ميان نيروهاي انقلاب و اشاعهی فرهنگ ايثار و جانبازي در راه خدا و امر به معروف و نهي از منكر.
- اعتقاد به آباداني، استقلال و امنيت كشور و تلاش براي تحقق آنها.
- اعتقاد به آزادي و كرامت انساني و حفظ حرمت و حيثيت افراد.
- اعتقاد به عدالت اسلامي و تلاش در جهت تحقق آن بهعنوان اساس پايدار نظام اسلامي و نفي هرگونه تبعيض.
- اعتقاد به ارجحيت محرومين و مستضعفين بر كاخنشينان و تلاش براي بالا بردن رفاه نسبي مردم و از بين بردن فقر.
- حمايت از مستضعفين جهان و نهضت آزاديبخش.
- اعتقاد به تزكيهی نفس، خودسازي و خودباوري و رشد معرفت ديني بر اساس تعاليم اسلامي.
- تلاش در جهت حفظ منزلت حوزه و دانشگاه.[6]
اهداف
- تلاش در جهت استقرار و گسترش دين اسلام.
- تلاش در جهت استقرار يك جامعهی نمونهی اسلامي در پرتو انديشههاي حضرت امام خميني و مقام معظم رهبري.
- تلاش در جهت پاسداري از آرمانها و دستاوردهاي انقلاب اسلامي.
- تلاش در جهت احياء توسعه و استقرار تمدن بزرگ اسلامي.
- فراهم ساختن مركزي براي جذب، سازماندهي و آموزش نيروهاي جوان براي پاسداري از ارزشها و آرمانهاي انقلاب اسلامي.
- تلاش در جهت توسعهی فرهنگ امر به معروف و نهي از منكر و بسط نظارت بر فعاليت مسئولان دولتي.[7]
عملكرد و فعاليتهاي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامی
اين جمعيت قبل از اعلام موجوديت بهطور غير رسمي در انتخابات پنجمين دورهی مجلس شوراي اسلامي[8] با نام جمعي از ايثارگران انقلاب اسلامي آغاز به كار كرده بود از اين جمعيت در دورهی پنجم مجلس شوراي اسلامي آقايان علياكبر ابوترابي و داود دانشجعفري حضور داشتند.[9]
اين جمعيت بعد از اعلام موجوديت، در راستاي اهداف خود توانست جمع زيادي از نيروهاي سياسي در سراسر كشور را شناسايي و براي كادرسازي جذب كند. همزمان ايجاد دفاتر در سراسر كشور و آموزش نيروها در داخل تشكيلات مورد توجه قرار گرفت.[10]
در انتخابات دورهی ششم مجلس شوراي اسلامي[11] نيز اين گروه با شعار، امنيت، عدالت، رونق اقتصادي و با تهيهی ليستي كه بيشتر از نيروهاي متمايل به جناح راست تشكيل ميشد اقدام به شركت در رقابتهاي انتخاباتي نمود.[12] در انتخابات سال 1376 در جريان هفتمين دورهی انتخابات رياستجمهوري[13] به حمايت از كانديداتوري علياكبر ناطق نوري پرداخت.[14]
نقطهی اوج نقشآفريني جمعیت ايثارگران در عرصهی سياسي را بايد در رخدادهاي پس از 18 تير 1378 (حادثهی كوي دانشگاه)[15]مرتبط دانست. در اين ايام احزاب و تشكلهاي سياسي بهشدت نسبت به هم بدبين و واگرايي بهصورت بيسابقهاي افزايش يافته بود. سران 4 تشكل سياسي تأثيرگذار و مهم در جريان اصولگرا، 1- جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي، 2- جمعيت موتلفهی اسلامي، 3- جامعهی اسلامي مهندسين، و 4- انجمن اسلامي پزشكان، در ملاقاتي با رهبري به واكاوي و چارهجويي براي بيرون رفت از چالشهاي بهوجود آمده برآمدند كه بخش عمدهی اهتمام بايسته براي نظريهپردازي، تشكيل جلسات براي همگرايي بيشتر در ميان احزاب و تشكلهاي سياسي براي پاسداشت ارزشها را بايد مرهون تلاش چمعیت ايثارگران دانست كه تا حدود زيادي توانست با تلطيف فضاي سياسي كشور، همگرايي بيشتر جريانهاي سياسي و از همه مهمتر، افزايش همگرايي در ميان جريان اصولگرا موفق باشد.[16]
جمعیت ايثارگران توانست در اولين دورهی خانهی احزاب، قائممقام و دبير كميتهی سياسي خود را در شوراي مركزي داشته باشد.[17]
جمعيت ايثارگران در انتخابات رياستجمهوري دورهی هشتم (سال 1380) از علي شمخاني و احمد توكلي در برابر خاتمي حمايت كرد. در نهمين دورهی انتخابات رياستجمهوري (سال 1384)[18] از محمدباقر قاليباف (در مرحلهی اول) و محمود احمدينژاد (مرحلهی دوم) حمايت كرد و در انتخابات دورهی دهم رياست جمهوري (سال 1388) از محمود احمدينژاد حمایت نمود. اين تشكل سياسي در انتخاباتهاي مختلف شوراي اسلامي شهر و روستا، مجلس شوراي اسلامي و خبرگان رهبري، نقش محوري در ارائهی فهرست انتخاباتي و ساماندهي انتخاباتي اصولگرايان داشته است.[19] اين جمعيت هنوز نشريهی خاص عمومي نداشته،[20] ولي بولتن خبري حزب از ابتداي تأسيس تاكنون بهطور منظم و بهصورت ماهانه منتشر و مشتركان فراواني در ميان نخبگان و مسئولان كشور دارد.[21] از طرفي در تمام مسائل مختلف سياسي روز اين جمعيت مستقلا اقدام به انتشار بيانيه مينمايد كه اكثرا جامع و منعكسكنندهی ديدگاههاي اين جمعيت ميباشد.[22] سایتwww.isargran.org پایگاه اطلاعرسانی جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامی میباشد که نظرات، دیدگاهها، و مواضع خود را در آن منعکس میکند.
گرايش، مواضع و ديدگاههاي سياسي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامی
از لحاظ ديدگاههاي سياسي، اين جمعيت را ميتوان در رديف گروهاي سنتگرا و ارزشگرا و معتقد به پاسداري از اصول اساسي انقلاب قرار دارد. با توجه به موضعگيريهاي اين جمعيت در مسائل گوناگون و ديدگاههاي اعضاي فعال شوراي مركزي آن ميتوان به اين جمعبندي رسيد كه اين گروه در عين حال كه همواره مستقلا اعلام مواضع نموده و خود را مستقل از جناحهاي موجود ميداند و داراي نقطه نظرات متفاوتي نسبت به جناح راست است، اما نسبتا متمايل به جناح راست سنتي (ارزشگرا)[23] بوده و در بسياري از موارد با نيروهاي ائتلاف به اصطلاح راست سنتي همفكري دارد، اما چنانكه از برخي مواضع مستقل اين جمعيت برميآيد اين گروه داراي مواضع متعادلتر و شفافتري نسبت به ديگر گروههاي راست سنتي ميباشد.[24]
ديدگاهها و مواضع سياسي اين جمعيت بهطور خلاصه عبارتند از:
- دين در ذات خود مبلغ آزادي است آزادي كه هم حدود خدا را حرمت مينهد و هم حقوق انسان را پاس ميدارد.
- مردم و رهبري رمز پيروزي و تداوم انقلاب بوده و هستند. مردمسالاري منبعث از معرفت ديني و ولايت فقيه استوارترين محور وحدت ملي است.
- مناسبات اجتماعي بايد بر محور حفظ حدود الهي و كرامت انساني شكل گيرد.
- حاكميت قانون از موثرترين راهكارهاي دستيابي به عدالت اجتماعي است.
- حفظ استقلال كشور و نفي هرگونه وابستگي، تنشزدايي و تنظيم روابط خارجي در گرو سه اصل عزت، حكمت و مصلحت است.
- حمايت از نهادهاي قانوني و قواي سهگانه.
- تلاش براي وفاق و همدلي نيروهاي انقلاب.
- ادارهی كشور نيازمند مديران كارآزموده، توانمند، شجاع و دينباور است.
- گرايش برخي از مسئولان به اشرافيگري باعث جدايي آنان از مردم شده و اعتماد عمومي را سلب ميكند.
- توسعهی ايدهآليسم اسلامي، نظام پاسخگويی، شور و شعور است و هيچ پرسشي نبايد بدون پاسخ بماند.
- امنيت اجتماعي و فردي نشانگر اقتدار نظام اسلامي بوده و منشأ آرامش جامعه تلقي ميگردد.
- انقلاب در دههی دوم حيات خود نيازمند اصلاحاتي در سيستم اجرائي، قانونگذاري و قضايي است.[25]
ديدگاهها و مواضع اقتصادي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامی
نكتهی اصلي كه براي تحول دروني اقتصاد كشور نياز است اين است كه مقولهی سرمايهگذاري توليد و صادرات در كشور فعال و راهاندازي شود.[26] بهعنوان يك نقطه نظر ميتوان هدف را دستيابي به اقتصادي پويا قرار داد، افتصادي كه نيروي محركه آن درونزا باشد و بر اساس انگيزههاي رايج اقتصادي كار كند. اقتصاد ايران براي تحقق اين هدف، زمينهها و پتانسيلهاي لازم را دارد. ما بايد به نهادهاي واسطه بين دولت و مردم اهميت زيادي بدهيم و اجازه ندهيم اختاپوس دولت، آنها را نابود كند.[27]
براي خروج از ركود اقتصادي بايد فعاليتهاي اقتصادي تشديد شود به عبارت ديگر مردم سرمايه و امكانات خودشان را كه قابل توجه است در طرحهاي اقتصادي به كارگيرند و نه اينكه در طرحهاي دلالي و سفتهبازي و كارهاي غير مولد اقتصادي مشغول شوند. آمار نشان ميدهد كه مشكل بيكاري ناشي از كاهش سرمايهگذاري است تا اين پديده حل نشود نميتوان با بيكاري مبارزه كرد. اگر دولت توان كافي سرمايهگذاري داشت گرچه اقتصاد دولتي سيطره پيدا ميكرد، ميتوانست مشكل بيكاري را حل كند ولي وقتي منابع دولتي كفايت نميكند بايد مردم به صحنه بيايند.[28]
در آستانهی انتخابات ششمين دورهی مجلس، جمعيت ايثارگران اهداف خود را چنين بيان ميكند:
- بيتوجهي به معظلات اقتصادي و گسترش شكاف طبقاتي در جامعه، باعث نگراني همهی دلسوزان است.
- مهار تورم و پيشگيري از بحران فزايندهی بيكاري و افزايش توليد و تشويق صاحبان سرمايه براي سازندگي و آباداني كشور بايد در دستور كار دولت و مجلس ششم باشد.[29]
ديدگاهها و مواضع فرهنگي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامی
با نگاهي به تحريكات برخي از مطبوعات ميبينيم حركات هماهنگي براي سنجش ميزان حساسيت مردم و يا كاهش غيرت ديني جامعه به چشم ميخورد.[30] متأسفانه در جامعهاي زندگي ميكنيم و مسئولاني داريم كه اين اهانت آشكار و مسلم و سخيف مطبوعات به مقدسات را در حد بد سليقگي، مسألهاي كوچك و در حد تخلف يك فرد ناآگاه ميدانند، اما واقعيت حكايت از تحركي يا جرياني دارد كه به سادگي نميتوان از آن عبور كرد.
در آستانهی انتخابات مجلس ششم اين جمعيت ديدگاههاي فرهنگي خود را چنين بيان ميكند:
- آزادي مطبوعات دستاورد انقلاب مردم در بهمن 57 به رهبري امام خميني است و رسالت مطبوعات در پرسشگري و آگاهيبخشي و اميدآفريني متبلور است.
- جوانان سرمايههاي امروز كشور و مديران و اميدهاي فردا هستند. بايد فارغ از شعارهاي سطحي، آنان را باور كرد و با انتقال مسئوليتهاي كشور به جوانان، بالندگي انقلاب را تضمين كرد.[31]
[1] . مظفري، آيت؛ جريانشناسي سياس ايران معاصر، قم، زمزم هدايت، 1387، چاپ سوم، ص 140.
[2] . دارابي، علي؛ سياستمداران اهل فيضيه، بررسي و نقد پيشينه و عملكرد جامعهی روحانيت مبارز، تهران، سياست، 1379، چاپ اول، ص 298.
[3] . دارابي، علي؛ جريانشناسي سياسي در ايران، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشهی اسلامي، 1388، چاپ چهارم، صص 236- 235.
[4] . شادلو، عباس؛ اطلاعاتي دربارهی احزاب و جناحهاي سياسي ايران امروز، تهران، گستره، 1379، ص 313 و نیز هفتهینامه يا لثاراتالحسين، بهمن 1378.
[5] . دارابي، علي؛ پيشين، ص 236.
[6] . شادلو، عباس؛ پيشين، صص 311- 309.
[7] . دارابي، علي؛ پيشين، ص 237 و نیز شادلو، عباس؛ پيشين، ص 311.
[8] . رك. فوزي، سيديحيي؛ تحولات سياسي اجتماعي ايران بعد از انقلاب اسلامي در ايران، تهران، موسسهی چاپ و نشر عروج، 1384، چاپ اول، جلد دوم، صص 254- 249 و نیز شادلو، عباس؛ تكثرگرايي در جريان اسلامي، تهران، وزراء، 1386، چاپ اول، ص 305.
[9] . شادلو، عباس؛ اطلاعاتي دربارهی احزاب و جناحهاي سياسي ايران امروز، پيشين، ص 313.
[10] . دارابي، علي؛ پيشين، ص 237.
[11] . رك. فوزي، سيديحيي؛ پيشين، صص 331- 324 و نیز شادلو، عباس؛ تكثرگرايي در جريان اسلامي، پيشين، ص 552.
[12] . شادلو، عباس؛ اطلاعاتي دربارهی احزاب و جناحهاي سياسي ايران امروز، پيشين، ص 313.
[13] . رك. فوزي، سيديحيي؛ پيشين، صص 324- 321 ، و نیز شادلو، عباس؛ تكثرگرايي در جريان اسلامي، پيشين، ص 384 ، و نیز محمدپور، علي؛ و جليل نژاد ممقاني، كريم؛ دوم خرداد حماسهی بيادماندني فرايند انتخابات دورهی هفتم رياست جمهوري از نگاه مطبوعات، تهران، رسانش، 1387ف چاپ اول.
[14] . دارابي، علي؛ پيشين، ص 239.
[15] . رك. زكريايي، محمدعلي؛ كوي دانشگاه به روايت رسانهها، تهران، كوير، 1378، چاپ اول و نیز مجتمع فرهنگي شهيد آيتالله بهشتي، حادثه كوي دانشگاه تهران، تهران، دفاع، 1381، چاپ اول.
[16] . دارابي، علي؛ پيشين، ص 239.
[17] . دارابي، علي؛ انتخابات هشتم، تحليلي بر هشتمين دورهی انتخابات رياست جمهوري، تهران، سياست، 1381، چاپ اول، صص 78- 77.
[18] . رك. باستاني، ربابه؛ سوم تير واكنشها به نهمين دورهی انتخابات رياست جمهوري، تهران، اساتيد قلم تهران، 1384، چاپ اول.
[19] . دارابي، علي؛ جريانشناسي سياس در ايران، پيشين، ص 340.
[20] . شادلو، عباس؛ پيشين، ص 314.
[21] . دارابي، علي؛ پيشين، ص 238.
[22] . شادلو، عباس؛ پيشين، ص 315.
[23] . رك. ظريفينيا، حميدرضا؛ كالبدشكافي احزاب و جناحهاي سياسي ايران، تهران، آزادي انديشه، 1378، چاپ اول، صص 101- 83.
[24] . مظفري، آيت؛ پيشين، ص 141 و نیز شادلو، عباس؛ پيشين، صص 315- 314.
[25] . شادلو، عباس؛ پيشين، صص 323- 322 و نیز روزنامهی انتخاب 26/11/78.
[26] . روزنامهی رسالت، داود دانشجعفری، 6/2/79.
[27] . شادلو، عباس؛ پيشين، ص 327.
[28] . همان، ص 328.
[29] . روزنامهی انتخاب، 26/11/78.
[30] . هفتهنامهی شما، حسین فدائی، 5/7/78.
[31] . شادلو، عباس؛ پيشين، ص 329 و نیز روزنامهی انتخاب، 26/1/78.
بازدیدها: 3