احمد الحسن یمانی کیست و چه ادعایی دارد؟
مقدمه
یکی از جریان های انحرافی مربوط به مهدویت که در سال های اخیر در عراق شکل گرفته و طرف داران محدودی نیز پیدا کرده، جریان احمدالحسن است. این جریان با سوء استفاده از کم اطلاعی برخی جوانان و مردم از آموزه های تاریخی، دینی و حدیثی به ترویج خرافه های بی اساس خود پرداخته و متاسفانه هر ازگاهی عامل پدید آمدن برخی مشکلات امنیتی نیز گردیده است.
موسس ایـن جریان، شخصی به نام احمدبن اسماعیل از قبیله «صیامر» عراق است؛ وی سال ۱۹۷۳مـیلادی در مـنطقه ای به نام «هویر» از توابع شـهرستان زبـیر از اسـتان بصره متولد شـد و در سـال ۱۹۹۹ از دانشکده مهندسی نجف فـارغ التحصیل شـد و مدتی نیز در حوزه شهید سید محمدصدر دروس طلبگی خواند. وی مدعی است ابتدا در خواب و سپس در بـیداری بـا امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ملاقات کرده و آن حضرت او را مـامور بـه هدایت انـسانها کـرده اسـت. وی ادعاهای خود را از حدود سال ۱۳۸۰هـ ش آغاز کرد و همان طور که گفته شد توانست در کشور عراق، برخی از شیعیان ساده دل را بفریبد. اما پس از انجام اقدامات نـظامی کـه طرفدارانش در عراق انجام دادند و اقدام پلیس بغداد برای دستگیری اش از عراق گریخت و پس از آن تنها از طریق اینترنت با طرفدارانش در ارتباط است. طرفدارانش معتقدند او هم اکنون غایب شده است.(۱)
ادعاهای احمدالحسن
او ادعاهای متعددی دارد از جمله اینکه:
۱٫ خود را فرزند با واسطه امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) می داند و با این سلسله نسب خود را بـه آن حـضرت منتسب میکند: احمدبن اسماعیل بـن صـالح بـن حـسین بـن سلمانبن امـام مـهدی.
۲٫ خود را امام سیزدهم معرفی می کند.
۳٫ خود را مهدی و قائم می داند بدین بیان که معتقد است پس از امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) دوازده مهدی که هـمگی قـائم نـیز هستند از فرزندان آن حضرت به ترتیب جانشین او خـواهند شـد و او اول المـهدیین اسـت.
۴٫ خـود را وصـی و جانشین امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) می داند که به زودی و پس از حیات آن حضرت جانشین ایشان خواهد شد.
۵٫خود را یمانی می داند.
۶٫ خود را فرستاده امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) برای هدایت انسان ها می داند که همه باید بـه او ایمان آورند و همه باید از او تقلیدکنند.(۲)
اقدامات نظامی و ضد امنیتی فرقه احمدالحسن
پیش از بیان این اقدامات و تهدیدهای آنها شاید بد نباشد مقطعی از تاریخ معاصر عراق را با هم مرور کنیم. حزب بـعث عراق بعد از سرکوب قیام شیعیان علیه استبداد صدام در اوایل دهه نود میلادی، هنگامی که مشاهده کرد روح اسلامی در مردم مسلمان عراق نمرده و هنوز هم می تواند آنها را به انقلاب وا دارد، این بـار تـاکتیک خـود رادر مبارزه با اسلام عوض کرد و به جـای نـشان دادن چـهره خـشن، جنگ نـرمی را بر ضد اسلام و حوزه و مردم مظلوم شیعه عراق راه انداخت.
در واقع این کار همان استفاده ابزاری از مذهب بر ضد مذهب بود. صدام علاوه بر تظاهر به نمازو رفتن به زیـارت چند اقدام خطرناک دیگر را نیز انجام داد که یکی از آنها نفوذ دادن جوانان مستعد بعثی در حوزههای علمیه و با ظاهر طلاب علوم دینی برای ماموریت های ضددینی بود. نتیجه این نفوذها بعدها و در جریاناتی چون تحرکات مسلحانه و ضدامنیتی گروهک صرخی و… ظاهر شد.
درباره جریان احمدالحسن توجه به عضویت برادرش در حزب بعث عراق و ورودش به حوزه علمیه بعد از سرکوب قیام مردمی شیعه، می تواند سرنخ های بسیار مشخصی را در اختیار پژوهشگران و جریان شناسان این فرقه قرار دهد.(۳)
از آن گذشته این جریان، آموزش نظامی را برای اعضای خود لازم دانـسته عناصر خـود را دربـاغ های مناطق «العماره» و «الفاس» و «التیره» عراق با انواع سلاح ها آشنا می کرد. یکی از آموزش های آن ها آموزش سر بریدن افراد بوده است. اولین اقدام نـظامی آنها هماهنگ شدن با گروهک تروریستی «جند السماء» بـه رهـبری شخصی به نام «گـرعاوی» در تاسوعای سال ۱۴۲۸هـ ق در منطقه الزرگه کوفه بود. در آن عملیات حدود دویست نفر ازجماعت یمانی کشته شدند. آنان طی یک فعالیت نظامی بر ضد دولت شیعی عراق و حوزه های علمیه به صورت مشترک در یک عملیات وارد شـدند و سـرکوب گردیدند. این امر حاکی ازاین است که هر دو جریان از پشت پرده توسط رهبری واحدی اداره مـی شدند وادعاهای عقیدتی آنها غیر واقعی بوده اسـت.
با سرکوب شورش مسلحانه گـرعاوی در منطقه الزرگه نجف، یمانی تصمیم گرفت در عاشورای سال ۱۴۲۹هـ ق دست به شورش دیگری بزند. اما یک ماه پیش از وقـت مـقرّر با دستگیری چهل نفر از پیروانش در نـجف، توانایی اش کـاهش یافت و نـتوانست در نـجف و کـربلا در مراسم روز عاشورا اقدامی انجام دهـد. این گـروه تصمیم داشت روز تاسوعا قیام کند و زائران حرم امام حسین و حرم حضرت عـباس(عـلیهما السلام) را قتل عام کرده دو حرم مقدس را بـه اشغال درآورد. سپس با رهـبری میدانی شـخصی دارای سابقه بعثی به نام «سید حـسن الحـمامی» به سوی نجف حرکت کند و مراجع دینی را ترور نماید. سپس با شخصی به نام «ابن بـثینه» به عـنوان امام مهدی بیعت کنند و دامنه فـعالیت های شان را بـه سـوی بصره و ناصریه بکشانند. البته در آن زمان و طی حمله به مقر شرکت نفت جنوب عراق و حمله به مقر تیپ واکنش سریع منطقه بصره، توانستند چندین نفر بی گناه و نظامی از جمله فرمانده تیپ فوق الذکر و فرمانده اطلاعات آن را به قتل برسانند. اما نهایتا غائله آنها با ورود پلیس به منطقه و دستگیری و کشتن حدود ۶۰ تن از آنها سرکوب شد.
حسن الحمامی از رهبران میدانی عملیات آنها بعد از دستگیری اعتراف کرد که اعضای گروهش قصد داشتند در روز عاشورا مراجع دینی و هیات های حـسینی را مـورد هـدف قرار دهند. وی در اعترافاتش گفت که هزینه های فرقه شان ما از کشورهای خارجی بـه ویژه امارات عربی تامین می شود.
پس از این سرکوب، و از آن زمان تا کنون اعضای این فرقه و طرف داران شان فاز نظامی را کنار گذاشتند و با تاسیس سایت ها و شبکه های ماهواره ای و انتشار کتاب ها و مجله ها و نشریه های متعدد، اقدام به تبلیغ و عضوگیری کرده اند. البته خود احمدالحسن تحت تعقیب است و اطلاعاتی از مکان اختفایش در درست نیست. برخی خبرگزاری های ادعا کرده اند وی به کشور امارات عربی گریخته و در دبی اقامتی مخفی دارد.(۴)
پی نوشت:
(۱ ) . مقاله «نقد و بررسی آراء مدعیان مهدویت: با تکیه بر آراء احمد الحسن»، آیتی، نصرت الله، فصلنامه علمی پژوهشی مشرق موعود، بهار ۱۳۹۲هـ ش، شماره ۲۵، ص ۶ و ۷٫
(۲ ) . همان، ص ۷ و ۸٫
(۳ ) . مقاله «بررسی جریان جدید مدعی یمانی (احمد الحسن)»، همان، ص ۱۷۹ و ۱۸۰٫
(۴ ) . همان، ص ۱۹۳ و ۱۹۴٫
منبع:
تلخیص شده از :
https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=44&catid=27885&pageindex=0&mid=406800
پایگاه اطلاع رسانی هیأت رزمندگان اسلام
بازدیدها: 260