به نقل از خبرگزاری شبستان؛ امام زمان علیه السلام به فرمایش قرآن، ماء معین و آب گوارای زمان تشنگی و عطش است و نتیجه انس با ربیع الانام و ماء معین، موجب سیراب شدن و جاری شدن آب حیات در وجود انسان و سرزندگی به انسان می شود و ما را تبدیل به عامل زنده شدن دیگران قرار می دهد. اجازه بدهید که در پایان این رخداد را هم بگویم باشد که قلب های ما به واسطه شنیدن این رخداد نرم و بهاری شود: علی بن مهرزیار ۲۰سفر پیاده به حج رفت تا وجود نازنبن ربیع الانام، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را زیارت کند. بالاخره رسید خدمت حضرت.حضرت مهدی به ایشان فرمودند چرا دیر آمدی. صبح و شام دایما منتظر آمدن تو بودیم. علی بن مهرزیار گفت کسی نبود تا مرا بیاورد . حضرت مهدی، ربیع الانام و بهار انسانها فرمودند اینگونه نیست که می گویی. این که نمی توانید ما را درک کنید علتش این است که یک: مال فراوان جمع می کنید. دو: به ضعفای خود رحم نمی کنید و سه: با ارحام خود قطع رابطه می کنید.“
در بخش های پیشین گفتگو از وجود مبارک رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و فاطمه زهرا سلام اله علیها به عنوان بهارآفرین های قلب انسان یاد کردید و این که اگر کسی به دنبال بهار قلب خود می گردد می تواند به این بهارآفرین ها پناه ببرد. دیدگاه تان بر این بود که وقتی انسان با خدای متعال و رسول الله و صدیقه طاهره و امام زمان علیه السلام و قرآن همنشین شد و انس و قرب پیدا کرد دل انسان بهاری و اشک از دیدگانش جاری می شود. همانگونه که در فصل بهار باران می بارد، از وجود انسان مهربانی که بهاری شده هم اشک جاری می گردد. آیا در این باره بهارآفرین های دیگری هم داریم؟
این بهارآفرین ها از هم جدا نیستند. انس با قرآن که کتاب خداست می تواند زمینه شکوفایی درونی انسان را فراهم کند. در روایات داریم که زمانی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: ان هذا القرآن حبل الله المتین. این قرآن ریسمان محکم الهی است. با قرآن است که اقامه عدل می شود و اگر فضای جامعه ما قرآنی شود و آن درون مایه آیات قرآنی در دانشگاه های ما، در حوزه ما، در فضای کسب و کار ما جریان پیدا کند آن زمینه های تحول که ما به دنبال آن هستیم روی خواهد داد. بهار یعنی چه؟ یعنی رسیدن به تعادل و چه زمان یک جامعه به تعادل می رسد وقتی که در آن اقامه عدل شود و هر کسی و رخدادی در جای خود قرار بگیرد . ما داریم که قرآن ربیع القلوب و ینابیع العلم است، یعنی قرآن چشمه های دانش و بهار قلب هاست. قرآن دل ها را بهاری می کند. مگر جز این است که قرآن، انسان را به ساده زیستی و بی تکلف بودن و قناعت و مهر و عاطفه دعوت می کند؟ مگر جز این است که قرآن، انسان را به انفاق دعوت می کند؟ انسان می خواهد قلب خود را بهاری کند؟ آیا راه دیگری جز انفاق وجود دارد؟ راه دیگری جز شاد کردن دیگران وجود دارد؟ آیا کسی به واقع می تواند بهاری شود بدون آن که انفاق کند؟
همان معنای آیه: لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون؟
بله قرآن به ما می گوید که شما هرگز نمی توانید به آن تعادل بهاری در قلب های خود برسید به آن نیکی برسید مگر این که از آنچه دوست دارید بگذرید و انفاق کنید. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به ما می فرماید که شما صله رحم کنید و به خانه اقوام و نیازمندان سر بزنید تا آن غنی مطلق، خدای متعال هم به خانه دل شما سری بزند. مگر شما دنبال بهار در دل های خود نمی گردید؟ آیا جز این است که بهارآفرین، خدای غنی و متعال است و اگر خداوند متعال بهارآفرین است مسلما کلام او نیز این خاصیت را دارد و این که به ما توصیه شده که با قرآن انس بگیریم و کلام الله را تلاوت کنیم بر این اساس است.
ما در آیات انتهایی سوره مبارکه نمل می خوانیم: إِنَّما أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هذِهِ الْبَلْدَهِ الَّذِی حَرَّمَها وَ لَهُ کُلُّ شَیْءٍ وَ أُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ. بسیار جالب و شگفت است و عجیب است که ما از کنار این آیات و حرف مهم و عجیبی که در آن ها وجود دارد به سادگی رد می شویم. می گوید من مامورم به عبادت و بندگی خدا که سراسر نشاط و سرور است. در واقع می فرماید ماحصل خداپرستی و عبادت خدا این است که شادی برای انسان به وجود می آید و زندگی خدایی پر از شادی است. خود خداوند سراسر شادی است و جالب است که قرآن از زبان پیامبر می فرماید: أُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ. می فرماید من مامورم که تسلیم اوامر الهی باشم چون تسلیم شدن به اوامر الهی باعث می شود که انسان به حقوق دیگران احترام بگذارد. پس پیامبر در این آیه می فرماید که من وظیفه مهمی که دارم این است که تسلیم در برابر پروردگار باشم یعنی تا تسلیم نشوی نمی توانی به آن حقیقت بهار در وجودت برسی و در ادامه می فرماید: وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِینَ. بعد از عبودیت و تسلیم در برابر پروردگار من وظیفه دیگری هم دارم که آن تلاوت قرآن است یعنی راه خدایی شدن و انسان شدن و مهربان شدن و بهاری شدن در این است که انسان تسلیم پروردگار باشد و در نهایت به انس و تلاوت قرآن برسد.
نکته دیگر برای بهاری شدن دل ها همنشینی و یاد و توجه به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. ما در زیارت نامه هایی که برای حضرت حجت می خوانیم از ایشان به نام “ربیع الانام” یاد می کینم و می گوییم السلام علی ربیع الانام / سلام بر بهار انسان ها . این تعبیر عجیب و زیبا درباره امام زمان است که مظهر بهار انسانیت است و در ادامه همین سلام از امام زمان به عنوان “نظره الایام” یاد می شود و خطاب به حضرت می گوییم سلام بر سبزی روزگار. ما خطاب به امام زمان علیه السلام می گوییم تویی که باعث سرسبزی روزگار و زمان هستی، تویی که بهار انسانیت هستی و با آمدن تو بهار و سرسبزی به قلب آدمیان می رسد. ما در قرآن می خوانیم که: اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا / بدانید که خداوند است که زمین را بعد از مرگ آن زنده می کند. امام باقر علیه السلام در تفسیر این آیه فرمودند: مراد از زنده شدن زمبن، ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که با آمدن خود دل اهل زمین را که از ایمان به کفر و از نور به تاریکی گراییده زنده می کند و به نور خدا و معارف قرآن آشنا می سازد.
امام زمان علیه السلام به فرمایش قرآن، ماء معین و آب گوارای زمان تشنگی و عطش است و نتیجه انس با ربیع الانام و ماء معین، موجب سیراب شدن و جاری شدن آب حیات در وجود انسان و سرزندگی به انسان می شود و ما را تبدیل به عامل زنده شدن دیگران قرار می دهد. اجازه بدهید که در پایان این رخداد را هم بگویم باشد که قلب های ما به واسطه شنیدن این رخداد نرم و بهاری شود: علی بن مهرزیار ۲۰سفر پیاده به حج رفت تا وجود نازنبن ربیع الانام، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را زیارت کند. بالاخره رسید خدمت حضرت. حضرت مهدی به ایشان فرمودند چرا دیر آمدی. صبح و شام دایما منتظر آمدن تو بودیم. علی بن مهرزیار گفت کسی نبود تا مرا بیاورد . حضرت مهدی، ربیع الانام و بهار انسانها فرمودند اینگونه نیست که می گویی. این که نمی توانید ما را درک کنید علتش این است که یک: مال فراوان جمع می کنید. دو: به ضعفای خود رحم نمی کنید و سه: با ارحام خود قطع رابطه می کنید. پس وجود ربیع و بهار انسانیت می فرماید راه بهاری شدن و رسیدن به بهار سه چیز است: اول: انفاق مال و کسب مال حلال- چون فراوانی مال با مال حلال خیلی نمیسازد – دوم: ترحم به فقرا و سوم: ارتباط با خویشان و رفع کدورتها و کنار گداشتن دعواها و کدورتها که در این شب های عید خیلی به درد جامعه ما می خورد.
بازدیدها: 223