بررسی شعار هَیْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ|بخش دوم
پایگاه اطلاع رسانی هیات: از جملاتی که طی خطبه های سیدالشهدا علیه السلام در کربلا نقل شده و از قدیم الایام نیز چه در اشعار عاشورایی و چه در هنرهای عاشورایی نظیر کتیبه ها و امثال آن بازنمود داشته عبارت شریف «هَیْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ» است. در این بخش به بررسی این شعار از زوایای مختلف پرداخته شده است.
نیاز به عزتمندی
یکی از نیازهای روحی انســان که گاهی از اوقات به آن بی اعتنایی می شــود و نیاز ضروری و اولیه تلقی نمی شــود نیاز به عزتمندی است. انســان نیازمند به این است که از اعتبار کافی اجتماعی برخوردار باشــد و نزد دیگران موجودی تحقیر شــده و تضعیف شــده نباشد. عزت یکی از نعمات ویژه پروردگار عالم اســت که خداوند متعال می فرماید عزت را در واقع خودم بــه بندگان خودم می دهم؛ عزت اختصاص دارد به من و اولیاء من و مؤمنین. [اشــاره به آیه شریفه: …وَلِلَّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنينَ…؛ و عزت از آن خدا و از آن پیامبر او و ازآن مومنان است… (سوره منافقون-آیه8)
عزت چیزی اســت که کافران و غیرمســلمانان هم دنبال آن هســتند؛ ولی بخشی از نعمات رفاه، آرامش و راحتی ًدنیایی اســت که اسلام هم دستور داده تو باید این را کسب کنی. مثلا هم جزو نعمات دنیاســت ولی زیاد به راحت طلبی توصیه نشــده است. البته انسان باید رفاه معقول خودش را فراهم بکند، منتهی راحت طلبی چیز بدی اســت. ولی شما در راه عزت اگر جان بدهید شــهید هستید. یکی از مواهب دنیاست که انسان را از بسیاری از خطرات مصون می دارد، بسیاری از مشکلات را برای فرد حل می کند. اگر کسی خوب تربیت شده باشد قیمت عزت را می داند، اما اگر کسی خوب تربیت نشده باشد به جای عزت به امور دیگری مثل لذت بها می دهد. چقدر فرق هســت بین این دو تا؟ حتی قدرت هم آبروی عزت را ندارد. بعضی ها دنبال قدرت هســتند و در راه بدست آوردن قدرت عزت خودشــان را زیرپا می گذارند. مثل پادشــاهانی که همه از آن ها نفرت داشتند ولی آن ها می گفتند مهم نیست. از نظر اجتماعی موجود ذلیل و بی اعتباری می شــدند. یا لذت طلبانی که در راه کســب لذت، عزت خودشان را از دســت می دهند، موجودی حقیری در نزد دیگران می شــوند. همــه می گویند چه آدم به آدمی که عزت ندارد می گوییم چقدر ً بی شخصیتی. به اصطلاحی که رایج است، ما معمولا بی شخصیت است این آدم.
عزت مال خودت نیست
در روایتی امام صادق علیه السلام می فرمایند: عزت تنها نعمتی اســت که بنده، حق استفاده از آن و حق خرج کردنش را ندارد، پول هرچه به تو دادند خودت تصمیم می گیری چگونه خرج کنی، نیروی بدنی خودت تصمیم می گیری، عزت ولی یک نعمت ویژه الهی است که خدا به شما حق نداده هرجوری دلتان می خواهد از آن استفاده کنید. باید کاملا زیر نظر پروردگار عالم باشد. اصلا مال شما نیست، امانت داده به شما. ببینیــد عزت چقــدر فرق می کند با دیگر نعمات دنیایی، خیلی چیز عجیبی اســت، با اینکه خودش هم یک نعمت دنیایی است، البته در آخرت هم ادامه دارد.
شعار عزت
اباعبدالله الحسین علیه السلام در بزرگ ترین حماســه تاریخ بشــری که اولیای خدا در طول تاریخ برقرار کرده اند شعار محوریشــان عزت بود. اصل قیام اباعبدالله الحسین علیه السلام به خاطر امربه معروف و نهی ازمنکــر بــود. بعد این قدر حضرت را محاصــره کردند که دیگر امــکان امربه معروف و نهی از منکر منتفی شد، گفتند: خب حالا تسلیم شو دیگر! فرمودند: حالا «هَیْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ»، من تن به ذلت نمی دهم. ببینید عزت چه ویژگی عجیبی است. آخرین مرحله ای که اباعبدالله الحسین علیه السلام ایستادگی کرد، پای مفهوم عزت ایستادگی کرد. البته اهداف کلان حرکت امام حسین علیه السلام معلوم است: احیاء اسلام، بقای دین، مخالفت با ظلم از اهداف اولیه بود، شهادت و لقاءالله یکی از نتایج فوق العاده بود؛ بله اینها مفاهیمی هستند که در کربلا مورد توجه و مورد عنایت هستند، اما آن مفهومی که امام حسین علیه السلام به آن مفهوم تکیه می کند و حماسه کربلا را بپا می کند مفهوم عزت است.
«هَیْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ» بقیه همه یا مقدمه هســتند یا مؤخره، یا نتیجه هســتند یا فایده؛ عزت چیزی است که آدم می تواند به خاطر آن جان بدهد، بی حرف. آن هم کسی در حد امام حسین علیه السلام خوب طبیعی است آدم های لذت طلب، قدرت طلب و راحت طلب با عزت کاری ندارند.
سفارش خاص امیرالمومنین علی علیه السلام به جوانان
امیرالمومنین علی علیه السلام صریحا_چون اکثر شما جوان هستید و در آغاز مسیر زندگیتان هستید بگذارید بگویم، خیلی جاها نمی شود اصلا این حرف ها را زد_ می فرمودند: اگر می توانی یک کاری بکنی که کارگر نباشی کارفرما باشی، کارمند نباشی، کسی باشی که تولید کننده ثروت هســتی؛ مســتقیم این کار را بکن. چرا باید نان خودت را از دست کس دیگری بگیری؟ این یکی از وجوه عزت اســت، یک کسی یک کارخانه ای را دارد اداره می کند این نیازی نیست به بالاســری جواب بدهد، این خودش زیردست دارد. امیرالمؤمنین فرمود سعی کنید اینجوری باشید. دیگران از کنار شما نان بخورند و تو از کنار دیگران نان نخوری. چه توصیه عالی ای می کند. در نامه سی ویکم نهج البلاغه که می دانید این نامه ارزش کلیدی دارد در تعلیم و تربیت اسلامی، اولین نوشته و مکتوب اخلاقی، معنوی و دستورالعمل زندگی و بندگی است که اولین شخص عالم اسلام بعد از پیامبر گرامی اسلام نوشته است.
نامه است، متن آموزشی اســت، به جوان ها هم خطاب کرده این نامه را. ما مشــکلمان کسانی هستند که دنبال عزت نیســتند دنبال لذت و راحت هستند. ما مشکلمان کسانی هستند -که از فضای زندگی شما جوانان یک مقدار دور هســت- دنبال عزت نیستند دنبال قدرت هستند. به هر قیمتی هست قدرت را به دست بیاورند. خیلی باید به عزت بها داد.
عزت فردی، عزت اجتماعی
حالا ما می خواهیم الان از عزت فردی شــروع کنیم به عزت جامعه برســیم. فرد اگر عزتمند باشــد منافع دنیایی اش ـ بســیار از آن ـ با عزت و اعتبار او تأمین می شــود. به قول معروف روی ســبیل او به او پول می دهند. می گوید آقا این ریش را من گرو می گذارم. می گویند آقا هیچ چی، آبروی شما برای ما معتبر است. مؤمن باید کار هایش را در دنیا با عزت، آبرو و اعتبار جلو ببرد. و الا باید صدتا کار اضافی بکند آخرش هم معلوم نیست چی از آن در می آید. وقتی انسان عزتمند شــد، نه تنها بسیاری از منافع دنیایی خودش را به سهولت بیشتری به دست می آورد، بســیاری از معاصی و رفتارهای زشت را انجام نمی دهد. چون آدم عزتمندی است و عزت و آبرو و حیثیتی دارد. خوب حالا دیگر نمی تواند هر کاری بکند، این خودش می شــود یک حصار، یک حجاب که او را حفظ می کند. بابای ما به ما خیلی اصرار می کرد می گفت شما باید لباس روحانی بپوشــی. به ســرعت هم باید بپوشی. می گفتیم بابا ما هنوز آماده نیستیم.
یک کســی یک مسأله ای ســؤال می کند، می فرمود که خوب بگو من بلد نیستم! قشنگ بگو من بلد نیستم. مردم می گویند چه طلبه خوبی وقتی بلد نیست الکی حرف نمی زند؛ می گوید من بلد نیســتم. گفتیم حالا ما نمی توانیم حرمت این لباس را حفظ کنیم گفت خوب حفظ کن! هرکاری نکن. بگذار این لباس تو را مقید بکند. بعد برای اینکه آبروی لباس و آبروی خودت را حفظ کنی مجبوری خیلی از مقیدات را رعایت بکنی. حالا آنهایی که طلبه هم نیستند همین طور. بالاخره هرکسی یک آبرو و عزتی دارد، بعضی ها خیلی رند هستند. از آن اول بی آبرو زندگی می کنند که بتوانند هر غلطی که دلشان می خواهد بکنند. می گوید بگذار ما حیثیت اجتماعی نداشته باشیم که هرکاری کردیم کسی به ما گیر ندهد.
دوری از عزت، هدف تهاجم بیگانه
البته می دانید این ها جزو تعلیمات و اهداف اولیه فرهنگی تهاجمات فرهنگی دشــمن است. صهیونیست ها به شدت مخالف عزتمند بودن انسان ها و جوامع بشری هستند. آن ها خودشان به ما می گویند: حیوانات دوپا. می گوید خدا برای ما دو جور حیوان آفریده اســت: حیوان دو پــا و حیوان چهارپا. حیــوان دو پا زبان ما را می فهمد، حیوان چهارپــا زبان ما را نمی فهمد. می گوییم حیوان دوپا چه کســانی هســتند؟ می گویند انسان ها غیر از بنی اسرائیل. در تلمود ببینید، آن ها ما را ذلیل خودشــان می بینند. هالیوود دســت آنهاست؛ فیلم های سینمایی و ســریال های آن ها همه ایــن کار را می کنند. تا می توانند برای قدرت های اســتکباری کلاس می گذارند؛ تا آن جایی که می توانند با گوشــه چشم و ابرو و اشــاره و انواع ایهام ها عزت غیر خودشــان را پایین می آورند. برای من دو ســه تا از این برنامه های شــبکه های غربی را آورده بودند. همین شبکه صدای آمریکا، یک مجری داشــت، چقدر متکبرانه و عزتمندانه برنامه اجرا می کرد.
می گفتم بابا هرکسی در جهان سوم که چه عرض کنم، در ایران چون برنامه اش به زبان فارسی بود، این را می بیند خود به خود از القای رفتار ایشان چه می گوید؟ می گوید ما نوکر ایشان هستیم، ایشان ارباب هستند. از قیافه اش اصلا اینجوری می بارد، متکبرانه و متفرعنانه. البته این دیگر عزت نیست، تکبر است. ولی چقدر خوب است ما عزتمان را مقابل آن ها حفظ کنیم و حواســمان باشد که ذلیل آن ها نشــویم ولی آن ها برای اینکه ما را ذلیل بکنند خیلی کار ها می کنند.
عزت، دور کننده از معصیت
گناه، عزت آدم را می برد، لذت طلبی عزت انســان را نابود می کند. کسی لذت و راحت برایش مهم باشــد دیگر نمی تواند عزت را حفظ کند. هم حجره ای حضرت امام کســی اســت به نام شــریعتمداری. یک عالم بزرگوار، غیر از آن آیت الله شــریعتمداری. ایشان هم آیت الله منتهی اهل ســاوه بودند. نوه ایشــان نقل می کرد: امام از همان اول صبــح ـ هرچه صبح زود ـ بلند تر که می دانید چیست؟ ِتر کرده، وضو گرفته و جوراب پوشیده است. گِ می شدیم می دیدیم گ ش پایین پاچة شلوار می اندازند که مرتب و یک شکل بشود. می گفت ِدر شلوار نظامی، یک ک امام اینجــوری زندگی می کرد. من هیچ وقت امام را بدون جــوراب ندیدم. خیلی به خودش ســخت می گرفت. این امام می شود بزرگ ترین پادشاه حقیقی اسلام. پادشاه نه به معنای بد، پادشاه به عنوان شــخصیت بزرگ که شایستگی سلطنت دارد، چون به خودش سخت گرفته اســت. حضرت امام خیلی به عزت تأکید داشت. حالا به این بحث می رسیم، کسی برود سراغ این چیزهایی که در فرهنگ غرب دارند ترویج می دهند دیگر نمی تواند عزت خودش را حفظ کند موجود ذلیلی می شــود. بعد من به شــما بگویم چه اتفاقی می افتــد؟ آدم های ذلیل دور همدیگر جمع می شــوند، به همدیگر می خندند و شاد هستند. ما ذلیل هستیم چیزی نیست، مگر نه؟ تــو بخند من هم بخندم؛ بالاخره راحتیم دیگر، مگر نه؟ خیلی خوشــحالیم، اشــکالی ندارد، می شــود جلســه دانس. خلاصه اش این اســت، که به هم روحیه می دهند. چقدر احســاس خوشبختی می کنیم! تو نکبت همه وجودت را گرفته اســت و به یک موجود حقیر تبدیل شــده ای. غربی ها تهاجم فرهنگــی می کنند عــزت را از آدم می گیرند. بعد آنهایی که ذلیل هســتند را پیش همدیگر می ایســتانند و می خندانند که مثلا به روی خودشــان نیاورند که چقدر ذلیل شده اند. غرض اینکه عزت یک فایده دیگر دارد انسان را از معصیت جدا می کند. آدم به خاطر عزت خودش نمی تواند هر کاری بکند. خب خوب است دیگر، یک عاملی راحت به دست آمده برای کنترل رفتار خودت.
رفتن به دنبال سرچشمه عزت
اگر کســی بیفتد دنبال پول، می خواهد پولش را بیشــتر کند. اگر در راحتی باشد، می خواهد راحتی اش را بیشتر کند. در وادی قدرت باشد می خواهد قدرتش را بیشتر کند. دربارة علم هم عزت می خواهد عزتش را زیاد تر کند. آن وقت اگر بخواهد ّ همین طور. اگر کسی بیفتد در خط عزتش را زیاد تر کند چه اتفاقی می افتد؟ می رود به منشــأ و سرچشمه عزت. عزت برای خدا و رســول و مؤمنین اســت. او می فهمد از کجا باید عزت را به دست بیاورد. یعنی عزت طلبی حقیقی انســان را می رساند به سرچشمه عزت که ذات لایزال الهی است. این ها فواید مختصر عزت برای یک فرد است.
جامعه عزتمند
همانطــور که یک فرد نیاز به عزت دارد، یک جامعه هــم نیاز به عزت دارد. ما در میان تمام جوامع بشــری باید عزتمند باشیم؛ هر کجای دنیا رفتیم و گفتیم ایرانی هستیم به ما احترام بگذارنــد. اتفاقی که اتفاقا افتاده است. از آن هایی که قبل از انقلاب خارج از کشــور ارتباط داشــتند الان هم ارتباط دارند بپرسید. نوع مردم جهان تا به آن ها می گویی ایرانی هستم به به خاطر انقلاب اســلامی و ایستادگی در ً شــما احترام می گذارند؛ حتی عوام آن ها. این دقیقا مقابل زورگویان عالم است.
شــهید چمران می گوید من درس می خوانم تا یک مسلمان از نظر علمی زیر دست یک کافر نباشــد. معلوم است او کسی می شود که امام فرمود مثل چمران بمیرید. چند بار امام اینجور کلمات را در مورد کســی استفاده کرده اســت؟ بعضی ها نه تنها دنبال عزت خودشان هستند دنبال عزت جامعه هم هستند. نه تنها آن را ضروری می دانند برایش فداکاری هم می کنند.
مرور دوست داشتنی ها
اصلا شما دوست داشــتنی های خودتان را یکبار همین الان مرور کنید. روی کاغذ بنویسید. فهرســت کن ببینم. به کدام هایشان می توانی افتخار کنی؟ در جهان، در تاریخ، کدام هایشان افتخار آفرین اســت؟ کدام هایش به تو عزت می دهنــد؟ حاضری برای عزت کدام یکی از این دوست داشــتنی های خودت جانت را بگذاری؟ آدم بعضی از دوست داشــتنی ها دارد که اصلا رویش نمی شــود آن ها را به کسی بگوید. آن ها عزت درونی انسان را از بین می برند. بعضی ها در عمق جانشان عزت ندارند. یکی از عمیق ترین کلماتی که بنده در طول این بیســت ســی ســال از رهبر معظم انقلاب شنیده ام. ـ ایشــان کلمات عمیق خیلی دارند ولی یکی از نوادر کلمات بسیار عمیق ایشان ـ کلمه ای بود که همین چندروز پیش فرمودند: کســی در درون خودش احســاس عزت نکند این سیاستمداران باید 10 ظاهری هم نمی تواند عزت خودش را حفظ بکند در مقابل دشــمن. در درون، انسان های عزتمندی باشند. جامعه اگر بخواهد عزتمند باشد یک جلوه اش این است که در جهان بتواند افتخار بکند. یک جلوه دیگرش این اســت که جامعه اگر عزتمند باشد با یک اشارة آن جامعه جوامع دیگر تحت تأثیر قرار می گیرند.
روی این آیه فکر کنید: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ يُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَلا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَاللهُ واسِعٌ عَلِيمٌ»؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، هرکس از شما از دین خود برگردد، به زودی خدا گروهی{دیگر} را می آوردکه آنان را دوست می دارد و آنان {نیز} او را دوست دارند. {اینان} با مومنان، فروتن، و بر کافران سرفرازند. در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمی ترسند. این فضل خداست. آن را به هرکه بخواهد می دهد و خدا گشایشگر داناست.(سوره مائده_آیه54)
آیه ای که طبق روایتی که علامه طباطبایی نقل کرده اند، ما هســتیم. ان شاءالله اینطور باشد. همه پرســیدند آن قوم چه کسانی هســتند؟ قوم ما هستند؟ رسول خدا فرمود: نه، هیچکدام از اقوام شــما نیستند، بعد دست زدند روی شانه سلمان فارسی فرمودند: آن قوم، قوم سلمان فارسی هستند. خب این عزت را از همان اول پیغمبر خدا خواسته به ما بدهد، ما چرا خودمان را از این عزت محروم کنیم؟ عزتی که ما الان در آستانه به دست آوردنش در عرصه بین الملل هستیم. پس عزت همانجور که برای فرد قابل تصور است برای جامعه هم قابل تصور است. جامعه هم اگر عزتمند باشــد از اعتبار و عزت خودش در جهان در میان جوامع دیگر چگونه اســتفاده خواهد کرد؟ مشکلات خودش را کم می کند، منافع خودش را زیاد خواهد کرد. اگر ً این جامعه از این عزتش نخواهد سودجویی کند بخواهد در جهت خدمت استفاده کند، طبیعتا خدمت به دیگران خواهد کرد. بعد دیگران از او تبعیت و پیروی می کنند.
الان مردم دنیا که از فرهنگ آمریکایی تبعیت می کنند بدبخت می شــوند. ولی از فرهنگ ما تبعیت کنند خوشــبخت می شوند. آن ها برای خودشان قیافه می گیرند! دوران عزتشان هم به سر آمده است؛ آن وقت ما برای خودمان قیافه نمی گیریم. (سخنرانی حجت الاسلام پناهیان_مسجد امام صادق_اعتکاف1392)
بازدیدها: 0