تا ساحل آرامش – استاد عباسی ولدی – قسمت 2 – خانوادۀ خوب، فرزند صالح
خانوادۀ خوب، فرزند صالح
برای این که با اهمّیت یادگیری قواعد زندگی مشترک، بیشتر آشنا شویم، از زاویهای دیگر، این مسئله را بررسی میکنیم.
حتماً شما هم قبول دارید اصلیترین ثمرۀ زندگی مشترک، فرزند است؛ ثمرهای که میتواند انسان را به سعادت برساند و زندگی را برای او تبدیل به بهشت کند . از آن سو، فرزند بد، زندگی را برای انسان، به جهنّم تبدیل کرده، لکّۀ ننگی برای پدر و مادر خویش میشود .
بسیاری از ما در دنیای امروز به دنبال پیدا کردن راهی هستیم که بتوانیم به بهترین و راحتترین شیوه، فرزندان سالم و صالحی را تربیت کنیم.
باید پذیرفت تربیت موفّق فرزند و فرزند موفّق، در گرو ایجاد فضایی صمیمی و جذّاب در خانواده است. پدر و مادری که نتوانند محیطی را در خانه ایجاد کنند که فرزندانشان در آن، احساس آرامش و خوشبختی کنند، زمینۀ گرایش فرزند به محیط خارج از خانه را فراهم کردهاند؛ فرزندی که از محیط خانواده، فراری است و به محیط بیرون، علاقۀ بیشتری پیدا میکند؛ فرزندی که رابطۀ صمیمی را به جای این که با پدر و مادر تجربه کند، با دوست خود برقرار میکند، فرزندی که درد دلها و مشکلات خود را در محیط رفاقت، مطرح مینماید و از باز کردن سفرۀ دل خویش در نزد پدر و مادر، پرهیز میکند، تربیت او هم به عهدۀ محیط خارج از خانه خواهد بود و پدر و مادر در این میانه، کمترین نقش را ایفا خواهند کرد. این، یک زنگ خطر است. فضای بیرون از خانه، محیط امنی نیست. در وضعیت کنونی، محیط خارج از خانواده، پُر از عواملی است که میتواند فرزند ما را از هستی ساقط کند. اگر کسی چشم بینایی برای دیدن عوامل ضدّ تربیتی در جامعه و گوش شنوایی برای شنیدن زنگ خطر داشته باشد، معنای تربیت شدن فرزند در محیط خارج از خانه را میفهمد. وقتی هم این زنگ خطر را شنید، تمام همّتش را به کار میبندد که محیط خانه را محیطی سرشار از صمیمیّت و محبّت کند.
اوّلین و مهمترین عامل برای جذّاب شدن محیط خانه، وجود ارتباطی صمیمی و محبّتآمیز میان پدر و مادر است. رابطههای تنشآلود و خشن میان پدر و مادر، بیش از فقر و تنگناهای اقتصادی، بر روح فرزند، اثر منفی میگذارد. فرزند در سنینی که نمیتواند مفهوم بسیاری از سختیها، مثل فقر را بفهمد، به راحتی فرق بین رابطۀ خوب و رابطۀ بد میان پدر و مادر را متوجّه میشود. دعوای پدر و مادر، حتّی در سنین پایین هم بر روح و ذهن کودک، اثر منفی میگذارد. فرزندانی که در خانوادههای فقیر، امّا صمیمی زندگی میکنند، نسبت به فرزندانی که در خانوادههای خشک و غیرصمیمی، امّا با توان اقتصادی بالا زندگی میکنند، از مصونیت بیشتری در برابر ناهنجاریهای اجتماعی برخوردار هستند. اتّفاقاً پول، در خانوادههای پُرتنش، عاملی در جهت لغزشهای راحتتر و بیشتر برای فرزند است.
پدرم! مادرم! این طور نگاهم نکنید. میدانم سر تا پایم مایۀ آزار شماست. سرِ افراشتۀ شما در میان مردم، با کارهای من، رو به زمین فرود آمده. این نقش شرمی که روی صورت شماست، از خجالت، آبم کرده. باشد، همۀ تقصیرها گردن من؛ امّا یک بار هم که شده، از بالا به زندگیمان نگاه کنید و به این پرسشها جواب دهید:
پدر! چرا وقتی به خانه میآمدی، ابروانت در هم بود و سلام خشکت، بیش از آن که بخواهد روحی در کالبد خستۀ خانۀ ما بدمد، بوی مرگ را به خانه میآورد؟
مادر! چرا وقتی پدر به خانه میآمد، آهنگ جواب سلامت، خبر از آتشی در زیر خاکستر میداد، به قدری که زمین خانه را داغ میکرد؟
داغی زمین، تاب آوردن در خانه را برایم دشوار میکرد. وقتی بهانهای برای بالا بردن صدایتان پیدا میشد، زمینِ داغِ زیر پایم میلرزید. میشود بگویید چند روز از هفته، نه، چند روز از ماه را، اصلاً بگویید تا به حال چند روز، به جای این زلزلهها در خانهمان هلهلۀ شادی بوده؟ هلهله هم پیشکش، خانهمان چند روز آرام بوده و تَهْرنگ شادی روی رُخش نشسته؟ من از این خانه، بیرون که میزدم، از داغی زمینِ خانه و زلزلههای پی در پی، خبری نبود. دست نوازشی که دوستنماها بر سرم میکشیدند، آرامشی به من میداد که در خانه به دنبالش بودم. باقی قصّه، گفتن ندارد. باشد، همۀ تقصیرها گردن من؛ امّا از من که گذشت، به فکر خواهرم باشید.
این نکته، قابل انکار نیست که هر چه میان پدر و مادر، تنش بیشتری باشد، احتمال ناخلف شدن فرزند هم بیشتر است؛ امّا چه کنیم که محیط خانه، از خطرِ خشکی و آفت بگو مگوهای بیاندازه، مصون باشد؟ شما با رعایت نکتههایی که در این نوشتار آمده، میتوانید بر صمیمیّت رابطۀ خود با همسرتان بیفزایید تا زمینۀ جذّابیت محیط خانواده را هر چه بیشتر فراهم کنید.
(تا ساحل آرامش ج 1 ص 8؛ استاد محسن عباسی ولدی)
بازدیدها: 113