«تقریب» را در کوچه پس کوچه های سنندج و بغداد دنبال کنیم یا کنفرانس های رسمی؟

خانه / مطالب و رویدادها / «تقریب» را در کوچه پس کوچه های سنندج و بغداد دنبال کنیم یا کنفرانس های رسمی؟

بسیاری از ما پیروان مذاهب اسلامی هیچ شناختی از هم نداریم و یا اینکه آگاهی های مان بسیار محدود و آمیخته به داده های نادرست است؛ این فقر، یعنی «فقر شناخت از یکدیگر»، می تواند منجر به پیش داوری های غلط و گاه خطرناک شود و در امر «تقریب» میان امت گره بیندازد

«وحدت» به خصوص هنگامی که به واژه «اسلامی» اضافه می شود، عبارت غریبه ای برای ما نیست؛ گاهی هر روز این عبارت به گوشمان می خورد و در بعضی روزهای سال مانند «هفته وحدت» بیش از همه با آن مواجه می شویم.

بعضی از ضرورتش می گویند و برخی آشکارا به مخالفت بر می خیزند. و هستند افرادی که در این میانه مانده اند که بالاخره «وحدت» در میان امت اسلامی خوب است یا نه؟!

نگارنده حداقل یک دهه از عمر رسانه ای اش را در این مقولات سپری کرده و در بسیاری از جاها که سخن از «وحدت اسلامی» و «کنفرانس وحدت» بوده، حاضر شده و تعداد اخبار و مصاحبه هایی که در این زمینه تهیه و منتشر کرده، اعداد 4 رقمی را نشان می دهد اما معتقد است که ضمن تقدیر از کوششهای صورت گرفته، هنوز نیازمند گامهای جدی تر و کشف راه های جدیدتر در این عرصه هستیم تا اولا بسیاری از نزاعها به گفتگوی علمی تبدیل شده و ثانیا این عرصه مهم و راهبردی را که ریشه در آیات و سیره اهل بیت علیهم السلام دارد به میدان «عمل» بکشانیم.

* پیش فرض های نادرست

چه آنکه بسیاری از نزاع های مزبور، ناشی از وجود پیش فرض های نادرست است که باید فکری اساسی برای آن نمود.

گاهی برخی افراد و حتی شخصیت های سرشناس آنچنان با حرارت و گاه با غیظ، مقوله وحدت را در هم می کوبند که خودِ قائلان وحدت به آن هیچ اعتقادی ندارند و می بینیم که هر کدام از طرفین، دو مفهوم کاملا متفاوت از هم را دفاع یا رد می کنند که البته به نظر می رسد بخشی از نزاع به انتخاب واژه «وحدت» بر می گردد و  شاید بهره مندی از واژه هایی چون«تقریب»، «همدلی» و «اخوت» بار معنایی بهتری را منتقل کند زیرا برخی ممکن است تصور کنند «وحدت» به معنای دست برداشتن از عقاید خود و یا معتقد شدن به عقایدِ طرف دیگر است.

بعد از شفاف سازی در خصوص مفاهیم  و مصطلحات این عرصه، موضوع «شناخت» از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ بدون تعارف باید بگوییم که بسیاری از ما پیروان مذاهب اسلامی هیچ شناختی از هم نداریم و یا شناخت ما بسیار محدود و آمیخته به داده های نادرست است؛ هیچگاه یادم نمی رود که سال 87 هنگامی که از محل برگزاری کنفرانس وحدت در تهران به محل اقامت باز می گشتیم، یکی از همراهان که از روزنامه نگاران اهل سنت استان فارس بود می گفت که در دوران دانشجویی، هم اتاقی اش که شیعه بوده گمان می کرده که اهل سنت از نظر خلقت با بقیه فرق دارند و آنها در بدن خود، برخی اعضای اضافه تری نسبت به دیگران دارند! نگارنده نیز گاه در سفرهای بین المللی با سوال مخاطبان درباره «قرآنِ شیعیان» و سوالات عجیب و غریب که هیچکس از شیعیان هیچ اعتقادی به آن ندارد مواجه می شود.

این فقر، یعنی «فقر شناخت از یکدیگر» به خصوص آنجایی که مربوط به ساحت های فکری و عقیدتی و یا سلوک اجتماعی باشد، می تواند منجر به پیش داوری های غلط و گاه خطرناک شود و در امر «تقریب» میان امت گره بیندازد. از همین رو هر اقدامی که به «شناخت» بهتر در میان گروه های مختلف امت اسلامی کمک کند می تواند پروژه «تقریب» را یاری نماید.

* کاروان سرزمین برادری، گامی مهم برای «شناخت»

اخیرا به همت اتحادیه بین المللی امت واحده، کاروان #سرزمین_برادری راهی  مناطق سنی نشین در استانهای گلستان، کردستان و خراسان شد و از نزدیک با طیفهای مختلف اهل سنت دیدار و گفت و گو داشت.

در این کاروان، فعالان دانشگاهی، چهره های حوزوی، اهالی رسانه، شعرا و نویسندگان و جمع دیگری از فعالان فرهنگی حضور داشتند و دیدارهای غیررسمی و بی پیرایه را رقم زدند.

مهمترین ویژگی این کاروان این بود که خارج از پروتکل های رسمی و تشریفاتی، به دلِ ماجرا رفت و مخاطب نیز از ظرفیت این کاروان برای شنیدن حرفهای صریح مطلع می شد و طرفین به دور از ژست های محافظه کارانه با یکدیگر گفت و گو می کردند. حضور در مناطق محروم و گفتگوی چهره به چهره با مردم، نشست با معلمان و دانشگاهیان، دیدار با برخی هنرمندان، گعده با ماموستاها و شرکت در نمازجمعه از برنامه هایی بود که اعضای کاروان #سرزمین_برادری تجربه کردند اما هیچکدام از این دیدارها، جنبه رسمی و تشریفاتی نداشت.

بسیاری از اوقات، دیدارهای مختلفی با هدف وحدت اسلامی برگزار می شود و عکاسان حرفه ای با جدیدترین لنزهای خود از لبخند میان دو شخصیت شیعه و سنی عکس می گیرند و در سطح رسانه ها نیز منعکس می شود، اما این بار جنس دیدارها، به گونه دیگری بود و همین بود که در پایان سفر، همه همراهان معتقد بودند تجربه جدیدی را در این عرصه اندوختند و حرفهایی را شنیدند که معمولا در دیدارهای رسمی شنیده نمی شود و با واقعیتهایی مواجه شدند که شاید هیچگاه مواجه نمی شدند.

البته این نوشتار به هیچ وجه در مقام نفی مناسبات رسمی برای دنبال کردنِ «تقریب» در «امت اسلامی» نیست و حتی نگارنده به طور جدی از آن دفاع می کند و از نزدیک شاهد تاثیرگذاری کنفرانس ها و برنامه های رسمی در این عرصه بوده است اما به نظر می رسد که جا دارد مقداری مناسبات غیر رسمی و کوشش های مردمی برای «تقریب» نیز پررنگ تر شود.

یعنی علاوه بر برگزاری کنفرانس های بین المللی و تلاشهای کلان علمی که همه اش موثر بوده است، «تقریب» را در کوچه پس کوچه های سنندج و زاهدان و ترکمن صحرا نیز جستجو کنیم و همین مدل، یعنی نشست برخاست های خودمانی، بی پیرایه و غیر رسمی را به کوچه پس کوچه های بیروت و قاهره و بغداد نیز بکشانیم.

بی تردید این نشست برخاست ها در «فقرزدایی معرفتی» از یکدیگر و بالابردن «شناخت» به عنوان پایه ای اساسی در مقوله «تقریب» نقشی اساسی ایفا خواهد نمود زیرا خود به خود بسیاری از باورهای مشترک را پدیدار می کند و سطح وسیعی از بدبینی های قبلی را می زداید و زمینه را برای همدلی، هم افزایی و حتی کلید زدنِ طرح های مشترک فراهم می آورد. ان شاء الله.

منبع:حوزه

بازدیدها: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *