داستانهای امام صادق علیه السلام: هدایت افراد و کمک محرمانه

خانه / قرآن و عترت / عترت / ستارگان هدایت / حضرت محمد (صلی الله علیه واله) / داستانهای امام صادق علیه السلام: هدایت افراد و کمک محرمانه

مسعده بن زیاد – که یکى از اصحاب امام صادق علیه السلام و راویان حدیث است – حکایت کند:

مسعده بن زیاد – که یکى از اصحاب امام صادق علیه السلام و راویان حدیث است – حکایت کند:
روزى از روزها در محضر مبارک امام جعفر صادق علیه السلام نشسته بودم، که شخصى بر آن حضرت وارد شد و عرضه داشت:
یاابن رسول اللّه! پدر و مادرم فدایت باد، من همسایه اى دارم که صداى موسیقى و رقص و ساز و آواز از منزلشان بلند است.
و من هرگاه براى قضاى حاجت به مستراح مى روم، صداى آن ها را که مى شنوم، نشستن خود را براى شنیدن آن، طولانى مى کنم؛ آیا این امر اشکال دارد؟
حضرت در پاسخ فرمود: این کار را نکن.
آن مرد گفت: به خدا سوگند، من نزد آن ها نمى روم و فقط صداى آن ها را مى شنوم؟
حضرت فرمود: خدا تو را خیر دهد، مگر کلام خداوند متعال را نشنیده اى که مى فرماید:

وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولًا
یعنى ؛ همانا گوش و چشم و قلب – شما انسان ها – مورد سؤ ال قرار خواهند گرفت.
مرد اظهار داشت: بلى، سوگند به خدا، این آیه شریفه را از هیچکس ‍نشنیده ام؛ و ان شاءاللّه از این به بعد دیگر چنین کار خلافى را مرتکب نمى شوم و تکرار نخواهم کرد، و از خداوند متعال براى کار خلاف خود طلب مغفرت و آمرزش مى نمایم .
امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: تو چه کار زشتى انجام داده اى؛ و روزگار بدى داشته اى، و آیا اگر به همین وضع از دنیا مى رفتى چه مى کردى؟!
و سپس حضرت افزود: باید از گناه خویش جدّا توبه و استغفار نمائى تا خداوند متعال تو را ببخشد و بیامرزد.
روزى عُبّاد بصرى – در حالى که لباس شهرت بر تن پوشیده بود – به محضر مبارک ابو عبداللّه امام صادق علیه السلام وارد شد.
امام علیه السلام او را مخاطب قرار داد و فرمود: اى عُبّاد! این چه لباسى است، که پوشیده اى؟
عُبّاد در جواب حضرت گفت: آیا این را هم بر من عیب مى گیرى؟
حضرت فرمود: بلى، چون رسول اللّه صلى الله علیه و آله فرموده است: کسى که لباس شهرت بر تن نماید و بپوشد، خداوند روز قیامت بر او لباس ذلّت و خوارى مى پوشاند.
عُبّاد گفت: چه کسى این حدیث را به شما گفته است؟!
امام علیه السلام فرمود: آیا مى خواهى مرا متّهم سازى؟
و آن گاه افزود: این حدیث را پدرانم از رسول خدا صلوات اللّه علیهم برایم بازگو کرده اند.
همچنین آورده اند:
وقتى تاریکى شب همه جا را فرا مى گرفت، امام جعفر صادق علیه السلام کیسه اى را برمى داشت و در آن نان و گوشت مى ریخت و بر دوش مبارک خود حمل مى نمود؛ و نیز با مقدارى پول بر مى داشت و به سوى محلّ سکونت نیازمندان و بى نوایان اهالى مدینه مى برد؛ و آن ها را در بین آن ها تقسیم مى کرد، بدون آن که آنان امام علیه السلام را بشناسند.
و هنگامى که آن حضرت به شهادت رسید و به لقاء اللّه پیوست، فقراء دیدند آن شخص گمنام دیگر نمى آید، پس از مدّتى فهمیدند که او امام جعفر صادق علیه السلام بوده است.

منبع: سوره إ سراء: آیه ۳۶٫ / جامع أ حادیث الشّیعه : ج ۱۷، ص ۲۰۶، ح ۶٫ / رجال کشّى : ج ۲، ص ۶۹۰، ح ۷۳۷٫ / اعیان الشّیعه ، ج ۱، ص ۶۶۶٫

بازدیدها: 98

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *