إرشاد القلوب: حکایت شده است که نوجوانى که هنوز به سنّ بلوغ نرسیده بود، به پیامبر صلى اللّه علیه و آله سلام کرد و از خوشحالىِ دیدن ایشان، چهره اش گشاده گشت و لبخند زد. پیامبر صلى اللّه علیه و آله به او فرمود:” اى جوان! مرا دوست دارى؟”.
گفت: اى پیامبر خدا! به خدا سوگند، آرى! فرمود:” همچون چشمانت؟”.
گفت: بیشتر.
فرمود:” همچون پدرت؟”.
گفت: بیشتر.
فرمود:” همچون مادرت؟”.
گفت: بیشتر.
فرمود:” همچون خودت؟”.
گفت: اى پیامبر خدا! به خدا سوگند، بیشتر.
فرمود:” همچون پروردگارت؟”.
گفت: خدا را، خدا را، خدا را، اى پیامبر خدا! که این مقام، نه براى توست و نه دیگرى. در حقیقت، تو را براى دوستىِ خدا، دوست مى دارم.
در این هنگام، پیامبر صلى اللّه علیه و آله به همراهان خود روى کرد و فرمود:
” این گونه باشید. خدا را به سبب احسان و نیکى اش به شما، دوست بدارید و مرا براى دوستى خدا، دوست بدارید”.
منبع: حکمت نامه پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله و سلم،محمدى رى شهرى و همکاران، دارالحدیث، قم: ۱۳۸۶، صص ۳۱۹-۳۲۰٫
بازدیدها: 130