حضرت علی(علیه السلام)، ضمن چند روایت گونه های متعددی از فتنه های آخرالزمانی را بیان نموده اند و همانطور که خواهیم دید، چهارمین یا پنجمین آنان را بدترین آنها خواندهاند:
چهار فتنه رخ خواهد داد؛ در اولی خونریزی مباح میشود؛ در دومی خونریزی و غارت اموال؛ در سومی خونریزی، غارت اموال و تجاوز به نوامیس؛ چهارمی که حتی اگر در سوراخ روباه پنهان شده باشی دچار آن فتنه خواهی شد.
حضرت علی(علیه السلام) از آغازین ایام حیات، در محضر رسول خدا((صلی الله علیه وآله وسلم)) بود و از دریای علم ایشان خوشه برمیچید. به تصریح آن امام همام، نبی خاتم((صلی الله علیه وآله وسلم)در لحظات آخرین زندگی پرخیر خویش، هزار دروازه علم را برای ایشان گشودند که از هریک از آنها هزار در دیگر گشوده شد.۱ بنابر شرایطی که حضرت علی علیهم السلام در آن میزیستند بیش از دیگر اهل بیت علیهم السلام به تصویر و ترسیم آینده، گاه نزدیک و گاه دور پرداختند. از مشهورترین پیشگوییهای ایشان که به سرعت، راستی آن بر مخاطبان عیان شد، ماجرای جنگ نهروان با خوارج بود که فرمودند: «از شما کمتر از ده تن کشته خواهد شد و از ایشان کمتر از ده تن زنده خواهند ماند».۲ این عبارت پیش از آغاز نبرد بیان شد و اندکی پس از خاتمه نبرد، شمارش شهدای سپاه و فراریان خوارج، حاضران را متحیر نمود. گاه نیز در روایات علوی صحبت از آینده نه چندان دور است؛ برای نمونه از این دست میتوان به پیشگویی امیرمؤمنان علیهم السلام درباره حمله مغول به سرزمینهای اسلامی یاد کرد۳ که با استناد به همین روایت و با درایت و حزم خواجه نصیرالدین طوسی، جامعه شیعیان کمترین آسیب را در این فتنه متحمل شد.
یکی از پیشگوییهایی که در لابه لای بیانات امیرمؤمنان، امام علی علیهم السلام مطالب ارزنده و قابل توجهی درباره آن میتوان یافت، مسئله فتنه های آخرالزمانی است. درباره موضوع فتنه های آخرالزمان، روایات متعددی از معصومان علیهم السلام نقل شده که در اینجا تنها به مرور روایات علوی اکتفا میکنیم و انشاءالله در فرصتی دیگر، باید به تفصیل درباره آن سخن گفته شود.
معنای فتنه
فتنه را در لغت، به امتحان و آزمودن معنا کرده اند۵٫ این واژه معمولاً درباره آن دسته از امتحاناتی به کار برده میشود که با تلخی و سختی همراه است۶٫
در قرآن کریم، این واژه علاوه بر این معنا،۷ برای بستن راه و بازگرداندن از مسیر حق،۸ شرک و کفر،۹ افتادن در معاصی و نفاق،۱۰ اشتباه گرفتن و تشخیص ندادن حق از باطل،۱۱ گمراهی،۱۲ کشتار و اسارت،۱۳ تفرقه و اختلاف میان مردم۱۴ و… به کار رفته است.
گونهشناسی فتنه های آخرالزمان
حضرت علی علیهم السلام، ضمن چند روایت گونه های متعددی از فتنه های آخرالزمانی را بیان نموده اند و همانطور که خواهیم دید، چهارمین یا پنجمین آنان را بدترین آنها خواندهاند:
ـ چهار فتنه رخ خواهد داد؛ در اولی خونریزی مباح میشود؛ در دومی خونریزی و غارت اموال؛ در سومی خونریزی، غارت اموال و تجاوز به نوامیس؛ چهارمی که حتی اگر در سوراخ روباه پنهان شده باشی دچار آن فتنه خواهی شد.۱۵
ـ خداوند در این امت، پنج فتنه قرار داده است: ابتدا فتنه عمومی، سپس فتنه خواص، پس از آن فتنه سیاه تاریک که مردم در آن بسان چارپایان میشوند، سپس هدنه(صلح میان مسلمانان و کفار در پی جنگ و کشتار) و درنهایت دعوت کنندگان ضلالت و گمراهی میآیند. در آن روز اگر برای خداوند جانشینی ماند درخدمتش باش.۱۶ و در جایی دیگر حضرتش حیوانسانی مردم را ناشی از فتنه کور، پیچیده و گنگ پنجم خواندهاند.۱۷
ـ همانا از دو خصلت بر شما هراسانم؛ پیروی از هوای نفس و آرزوی طولانی. اما پیروی از هوای نفس، از حق باز میدارد و آرزوی دراز، آخرت را در طاق نسیان مینهد. همانا دنیا، پشتکنان میرود و آخرت، کوچ کرده و به سوی ما میآید، و هر کدام را فرزندانی است. پس شما از فرزندان آخرت باشید و از فرزندان دنیا نباشید؛ چه، امروز کار هست و محاسبه نیست و فردا محاسبه هست و کار نیست. همانا فتنه ها و آشوبها از هواپرستی آغاز میشود. در آنها، [به وسیله] فرمانهای خود پرداخته با خدا مخالفت میشود و مردانی در عهدهدار شدن آنها، به جای مردانی دیگر مینشینند.
اگر حقّ خالص در میان بود، اختلاف به چشم نمیخورد، و اگر باطل محض در میان بود، بر هیچ خردمندی پوشیده نمیماند، لیکن مشتی از حق و مشتی از باطل گرفته شده و با هم آمیخته گردیده است. اینجاست که شیطان بر دوستداران خود چیره میگردد، و کسانی رهایی مییابند که از طرف خداوند عاقبت نیکی برای آنها رقم خورده باشد.
همانا من از رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که میفرمود: چگونه خواهید بود زمانی که فتنه ای شما را در برگیرد که در آن کودکان بیش از آن به نظر رسند که هستند [سن و سالشان بیشتر به نظر میرسد]، و جوانان به پیری رسند. مردم به کژراهه میروند و آن (انحراف) را مانند سنّت خویش میگزینند و هرگاه بخشی از آن به روش درست تبدیل گردد، گفته میشود سنّت دگرگون شده است. این در نظر مردم کاری زشت آید و در پی آن، بلایا شدّت یابند و نسل به اسارت برده شود. سپس فتنه و آشوب آنان را بکوبد، چنانکه آتش، هیزم را میکوبد و آسیاب طعمه خود را. آنها دین میآموزند اما نه برای خدا، و دانش میجویند امّا نه برای عمل؛ و به وسیله کار آخرت، دنیا را میطلبند.۱۸
مصادیق فتنه ها
تعداد و گونه های فتنه های آخرالزمان آن چنان زیاد است که به طور عادی اولین تصوری که برای هر شنونده ای از شنیدن این واژه به وجود میآید، همین موضوع است. همانطور که دیدیم در میان این سیل فتنه ها چهار یا پنج مورد بیش از دیگر موارد، انسانها را مبتلا میسازد. در بعضی از روایات علوی علیهم السلام میتوان مصادیق و تسهیل کنندههایی را برای وقوع در فتنه یافت:
حضرت امیر علیهم السلام از رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده که فرمودند:
برای امتم بیش از هر چیز از گمراهی پس از معرفت، فتنه های گمراه کننده و شهوت، شکم و فرج بیمناکم.۱۹
از همه مهمتر اینکه فتنه فراگیری در میان تمام مسلمانان رخ میدهد که تا زمان ظهور ادامه مییابد:
از پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که فرمود: جبرئیل به نزدم آمد و گفت: یا محمد، به زودی در امّتت فتنه بهپا خواهد شد. پرسیدم: چگونه از آن میتوان خارج شد؟ گفت: در کتاب خدا، خبر پیشینیان و آنها که پس از شما میآیند و حکم (آنچه) مابین شما (رخ میدهد) آمده است. [آن] فاصل میان حق و باطل است و هزل نیست. هر ستمکاری که بدان عمل نکند خداوند او را درهم میشکند و هر کس جز در آن به دنبال هدایت باشد خداوند گمراهش خواهد ساخت. ریسمان محکم الهی، ذکر حکیم و صراط مستقیم است.۲۰
قسم به آنکه جان علی در دست اوست این امت به هفتادوسه فرقه تقسیم میشوند که همه آنها در آتشند به جز این فرقه: «و ممّن خلقنا أمّهٌ یهدون بالحقّ و به یعدلون؛ و از میان کسانی که آفریدهایم، گروهی هستند کعبه حقّ هدایت میکنند و به حق داوری مینمایند».۲۱ اینهایند که نجات مییابند.۲۲
در دیگر روایات، حضرت امیر علیهم السلام، دسته نجاتیابنده را خود، شیعیانشان۲۳ و تمام پیروانشان۲۴ معرفی نمودهاند:
رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم به من فرمود: «شبی که مرا به آسمانها بردند، قصرهایی دیدم که از یاقوت سرخ، زبرجد سبز، درّ و مرجان و طلای خالص بود، کاهگل آنها از مشک خوشبو، خاکش از زعفران، و دارای میوه، نخل خرما و انار، حوریه، زنهای زیبا و نهرهای شیر و عسل که بر روی درّ و جواهر میگذشت ـ در کنار آن دو نهر، خیمهها و غرفههایی بنا شده، بودند و در آنها خدمتکارها و پسرانی بودند، و فرشهایش از استبرق، سندس و حریر بود و طنابهایی در آنها بود. گفتم: ای حبیب من جبرئیل، این قصرها از آن کیست، و قصه آنها چیست؟ جبرئیل گفت: این قصرها و آنچه در آن است و چندین برابر آن مخصوص شیعیان برادرت و جانشین تو پس از تو بر امّت، علی است. ایشان را در آخر الزمان به نامی که دیگران را آزار دهد، بخوانند. آنها را رافضه (واگذارندگان) خوانند، در صورتی که این نام برای آنان زینت است، زیرا ایشان باطل را واگذارده و به حق چنگ زدهاند، و سواد اعظم اینانند. اینها مخصوص شیعیان فرزندت حسن، پس از او، برای شیعیان برادرش حسین، پس از او، برای شیعیان فرزندش علی بن الحسین، بعد از او، برای شیعیان فرزندش محمد بن علی، پس از او، مخصوص شیعیان فرزندش جعفر بن محمد، پس از او، برای شیعیان فرزندش موسی بن جعفر، پس از او برای شیعیان فرزندش علی بن موسی، بعد از او، برای شیعیان فرزندش محمد بن علی بعد از او؛ و برای شیعیان فرزندش علی بن محمد، پس از او برای شیعیانش فرزندش حسن بن علی پس از او، و برای شیعیان فرزندش محمدِ مهدی پس از اوست. ایمحمد اینان امامان پس از تو، نشانههای هدایت و چراغهای روشن در تاریکیها هستند. شیعیانشان ـ تمامی ـ فرزندان تو هستند، و دوستداران آنها پیروان حق و دوستان خدا و رسولند، که باطل را واگذارده و از آن دوری کردهاند، و آهنگ حق نموده و از آن پیروی کردهاند، آنها را در زمان زندگیشان دوست داشته و پس از مرگشان زیارت کنند. در صدد یاری آنهایند و به دوستی آنها اعتماد کنند. رحمت خدا بر ایشان باد زیرا او آمرزنده و مهربان است».۲۵
در برخی روایات دیگر از ایشان آمده که دوازده یا سیزده فرقه از فرق اسلامی به ایشان محبت میورزند و ولایتشان را قبول دارند.۲۶
شدت این فتنه را از آنجا میتوان دریافت که ایشان میفرمایند:
اگر کسی را با ده طناب در جبهه حق بسته باشند، باز او را به باطل میکشانند و به عکس.۲۷
سختی این فتنه ها برای مؤمنان نیز از این روایت قابل درک است که ایشان از رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم نقل نمودند که فرمود:
زمانی بر مردم میآید که دل مؤمن در نهادش آب میشود، همانطور که سُرب در آتش آب میشود، و سبب آن نیست مگر اینکه فتنه ها و بدعتهایی را که در دین آنها ظاهر گشته مشاهده میکنند و توانایی تغییر و بر طرف ساختن آنها را ندارند.۲۸
در جای دیگر از حضرتش نقل شده که مؤمنان آخرالزمان از کنیزان پست تر شمرده خواهند شد.۲۹
برکات بروز فتنه ها در جامعه
هرچند فتنه ها، سختیها و تلخیهای خاصّ خود را به دنبال می آورد لیکن شیرینیهایی در پی آن نصیب مؤمن میشود که شاید از هیچ راه دیگری تحصیل آنها برای مؤمن ممکن نباشد. در روایات رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم و امامان اطهار علیهم السلام میخوانیم:
«از فتنه های آخرالزمان کراهت نداشته باشید که منافقان را نابود میکند».۳۰
در ضمن وصایای رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم به امیرمؤمنان علیهم السلام آمده است:
ای علی، شگفتآورترین مردم از نظر ایمان و بزرگترین آنان از نظر یقین مردمانی هستند که در آخرالزمان پیامبری ندیدند و امام هم از نظرشان پنهان شده، پس به همان سیاهی و سفیدی کتاب ایمان آوردهاند.۳۱
امام صادق علیهم السلام فرمود: «پس از آنکه عثمان کشته و با امیر المؤمنین علیهم السلام بیعت شد، آن حضرت بر فراز منبر تشریف برد، خطبهای خواند و در آن فرمود: «هان که گرفتاری شما به گرفتاری همان روز که خداوند پیغمبرش را برانگیخت بازگشت نموده است. سوگند به آنکه او را به حق برانگیخت، حتماً باید گرفتار وسوسه شوید و غربال گردید تا آنکه زیرورو شوید و بالا و پایین گردید. حتماً باید افرادی که کوتاه آمدهاند پیشی گیرند و آنانی که پیشی گرفتهاند کوتاه بیایند. به خدا قسم هیچ نشانهای را پنهان نکردهام و هیچ دروغی نگفتهام و مرا از این مقام و چنین روز آگاهی بود».۳۲
یکی از برکات صبر در آخرالزمان این است که مؤمن را در ثواب تمام نیکیهای پیشینیانش شریک میسازد:
وقتی در جنگ نهروان امیر المؤمنین علیهم السلام خوارج را به قتل رسانید، مردی به خدمت حضرت رسید. حضرت به او فرمود: «قسم به خداوندی که دانه را شکافت و آدمی را آفرید، مردمی در اینجا با ما آمده اند که هنوز خداوند پدران و نیاکان آنها را خلق نکرده است!»
آن مرد عرض کرد: مردمی که هنوز خلق نشدهاند چگونه میتوانند با ما آمده باشند؟!
فرمود: «آری، آنها مردمی هستند که در آخرالزمان میآیند و در این هدف که ما داریم آنها نیز شریکند و تسلیم ما، پس آنها در آن راه که ما گام برمیداریم شرکای حقیقی و واقعی ما هستند».۳۳
مسلماً هر آزمونی که سخت تر باشد در عین آنکه بسیاری نمیتوانند در آن قبول شوند آن عده ای که توفیق و پیروزی مییابند تعدادی اندک و جایگاهی رفیع خواهند داشت.
راه رهایی از فتنه های آخرالزمان
تمسک به قرآن و اهل بیت علیهم السلام
راه رهایی از این فتنه های آخرالزمانی در بیانات امیرمؤمنان علیهم السلام در دو قالب عمومی و فردی قابل دسته بندی است. راه عمومی همان تمسک به قرآن و اهلبیت علیهم السلام است. راه فردی که به برخی از صحابه توصیه میشده ـ الزاماً شامل همگان نبوده ـ سکوت، قعود و… است.
روایت مربوط به تمسک به قرآن را پیش از این مرور کردیم.۳۴ درباره تمسک به اهل بیت علیهم السلام، روایات متعددی از امیرمؤمنان علیهم السلام نقل شده که با توجه به جامعیت روایت ذیل و دربرداشتن راه تحقق آن، از بیان دیگر موارد خودداری و به نقل همین مورد اکتفا میکنیم.۳۵
امیر مؤمنان علیهم السلام در ضمن خطبهای بلند راههایی را برای رهایی از فتنه ها و مصون ماندن از عذاب الهی که فرجام فرو افتادگان در آنهاست فراروی مؤمنان نهادند. در اینجا به مناسبت، به فرازهایی از این سخن گرانسنگ توجه میکنیم:
من و رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم بر لب حوض هستیم و خاندان ما با ما هستند پس هر کس ما را بخواهد باید گفتار ما را بگیرد و به کردار ما عمل کند زیرا ما خاندانی هستیم که شفاعت از آن ماست. برای دیدار ما در کنار حوض با هم رقابت کنید، چون ما دشمنان را از آن دور و دوستانمان را از آن سیراب میسازیم. هر کس از آن آب نوشد هرگز تشنه نشود، و حوض ما پر است و از دو آبریز بهشتی در او ریخته میشود؛ یکی «تسنیم» و دیگری «معین». در دو طرف این حوض، زعفران است. کسی را بر ما نمیگزیدند ولی اوست که از بندگانش هر که را بخواهد ویژه رحمتش کند، پس خدا را ستایش میکنم بدین نعمتها که مخصوص شما قرار داده و بر حلالزادگی شما، چون یاد ما خانواده، شفای هر درد، بیماری و وسوسه شکآور است، و البته دوستی ما خشنودی خداست، و هر کسی که راه ما را گیرد، فردا در «حظیر\ القدس» و «فردوس برین» با ماست، و منتظر امر ما همچون کسی است که در راه خدا به خونش غلتد، و هر که فریاد ما را بشنود ولی ما را یاری نکند خدا به رو بر سر دو سوراخ بینی او را در دوزخ سرنگون سازد.
۱٫ استقامت و تقیّه در برابر دشمنان: ما درِ گشایش، چون مبعوث شوند و همه راهها بر مردم بسته شود، ماییم «باب حطّه» که در اسلام است هر کس در او آید نجات یابد و هر که از آن دور شود فرو افتد. خدا به ما آغاز کرد و به ما پایان داد و آنچه را بخواهد به ما میزداید و به ما پایدار سازد و به ما باران فرود آید، مبادا فریبنده شما را از خدا فریب دهد، اگر بدانید درماندن شما میان دشمنانتان و تحمّل اذیتها چه اجری دارید چشم شما روشن شود، و اگر مرا نیابید چیزهایی بینید که آرزوی مرگ کنید از ستم و دشمنی و خودبینی و سبکشمردن حق خدا و ترس، چون چنین شود همه به رشته خدا بچسبید و از هم جدا نشوید، و بر شما باد به صبر و نماز و تقیّه.
۲٫ ثبات و دوری از رنگ به رنگ شدن: و بدانید که خداوند دشمن میدارد بندگان متلوّن و همه رنگ خود را، پس از حق و ولایت اهل حق دور نشوید چون هر کس دیگری را جای ما برگزیند نابود است و هر که پیرو آثار ما شود به ما پیوندد، و هر که از غیر راه ما رود غرق شود همانا برای دوستان ما فوجهایی از رحمت خداست و برای دشمنان ما فوجهایی از عذاب خدا، راه ما میانه است، و رشد و صلاح در برنامه ماست، بهشتیان به خانههای شیعیان ما چنان نگاه میکنند که ستاره درخشان را در آسمان میبینند.
۳٫ پرهیز از دنیاگرایی: هر کس از ما پیروی کند گمراه نشود، و هر که منکر ما شود هدایت نگردد، و نجات نیابد آنکه بر زبان ما کمک دهد دشمن ما را و یاری نشود آنکه ما را وابگذارد. پس به طمعِ دنیای پوچ و بیارزشی که سرانجام از شما دور شود و شما نیز از آن زوال یابید از ما روی نگردانید، زیرا هر کس دنیا را بر ما ترجیح دهد افسوس فراوان دارد. خداوند متعال [از زبان این فرد] میفرماید: «ای وای بر من که جانب امر خدا را فرو گذاشتم و در حقّ خود ظلم و تفریط کردم».۳۶
۴٫ شناخت حقّ امامان معصوم علیهم السلام: چراغ راه مؤمن شناخت حق ماست، و بدترین کوری نابینایی فضیلت ماست که با ما بی جهت و بدون گناه به دشمنی برخاسته فقط به جرم اینکه ما او را به سوی حق و دوستی خواندیم و دیگران او را به سوی فتنه دعوت کردند، آنها را بر ما ترجیح داد. ما را پرچمی است که هر که در سایه آن درآید، او را جا دهد و هر که بسوی او پیش تازد پیروز است و هر که از آن واماند نابود، و هر که بدان چنگ زند نجات یابد، شمایید آبادگران زمین که (خداوند) شما را در آن جای داد تا ببیند چه میکنید، پس مراقب خدا باشید در آنچه از شما دیده میشود، بر شما باد به راه روشن بزرگتر، در آن بروید که دیگری جای شما را نگیرد. سپس حضرت این آیه قرآن را تلاوت فرمود: «به سوی آمرزش پروردگارتان بشتابید و به راه بهشتی که عرضش به قدر پهنای آسمان و زمین است و آن برای اهل ایمان به خدا و پیامبرانش مهیا گردیده».۳۷
۵٫ پیشه کردن تقوی: پس بدانید شما به بهشت نمیرسید مگر به تقوی، و هر که رها سازد پیروی از آنکه خدا فرمان اطاعت او را داده، برانگیخته شود برای او شیطانی که قرین و مونس او گردد.
۶٫ عدم سازش با ستمکاران: شما را چه باشد که به دنیا تکیه کردید، و به ستم خشنودید، و فرو گذاشتید آنچه را که عزت و سعادت شما و نیروی علیه ستمگران در آنست، نه از خدایتان شرم دارید، و نه به حال خود فکر میکنید. شما در هر روز ظلم میشوید ولی از خواب بیدار نمیگردید، و سستی شما پایان نپذیرد، آیا نمی بینید دین شما کهنه می شود و شما سرگرم دنیایید، خدای بزرگ میفرماید: «و شما مؤمنان هرگز نباید با ظالمان همدست و دوست باشید و گر نه آتش کیفر آنان در شما هم خواهد گرفت و در آن حال جز خدا هیچ دوستی نخواهید یافت و هرگز کسی، یاریشما نخواهد کرد».۳۸و۳۹
روایاتی که مخاطبش افراد متوسطی است که در فتنه ها احتمال لغزششان بیش از نجات به نظر میآید از این قرارند:
۷٫ ذکر و یادآوری همیشگی: دانشمند آنکس است که ارزش خویش را بشناسد، در نادانی مرد همین بس که قدر خود را نشناسد و دشمنترین بندگان نزد خدا همانا بندهای است که خدا او را به خودش واگذارد، سرگردان و حیران از راه راست باشد و هدفش را نداند چیست و بدون راهنما راه را بپیماید. اگر به سوی کسب مال دنیا دعوت شود اجابت میکند اگر به سوی آخرت دعوت شود کاهلی میکند گویا عملی را که برای دنیا انجام میدهد بر او واجب است و آنچه برای آخرت انجام میدهد از او ساقط. اینها در زمانی است که در آن زمان کسی سالم نمیماند جز مؤمنی که دائم الذکر است و کم اذیت، که اگر حاضر باشد کسی او را نشناسد و اگر غایب باشد جستجویش نکنند.
۸٫ عدم اشاعه گناه: اینان چراغهای هدایت و مشعلهای فروزان برای شبروان هستند و برای سخن چینی و فساد در گردش نیستند، نادان و سفیه نباشند که گناهان را انتشار دهند و اشاعه فاحشه کنند. خداوند درهای رحمتش را بروی اینان میگشاید و از ایشان عذاب سختش را برطرف میکند. ای مردم همانا روزگاری میآید که مردم فقط به اسم اسلام بینیاز باشند و از اسلام خبری نباشد آن چنان که ظرف تنها به آنچه که در آن ریخته میشود بینیاز باشد.۴۰
پی نوشت :
۱٫ شیخ مفید، الإرشاد، ج، ص۳۵٫
۲٫ نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبه ۵۹٫
۳٫ علامه حلی، الفین، ترجمه وجدانی، ص ۹۵۳٫
۴٫ علامه حلی، کشف الیقین فی فضائل أمیر المؤمنین علیهم السلام، ص ۸۴٫
۵٫ تهذیب اللغه، ج ۱۴، ص ۲۹۶؛ مقاییس اللغه، ج ۴، ص ۴۷۲٫
۶٫ النهایه، ج۳، ص۴۱۰٫
۷٫ سوره عنکبوت (۲۹)، آیه ۲٫
۸٫ سوره مائده (۵)، آیه ۴۹٫
۹٫ سوره بقره(۲)، آیه ۱۹۳٫
۱۰٫ سوره حدید (۵۷)، آیه ۱۴٫
۱۱٫ سوره انفال (۸)، آیه ۷۳٫
۱۲٫ سوره مائده (۵)، آیه ۴۱٫
۱۳٫ سوره نسا (۴)، آیه ۱۰۱٫
۱۴٫ سوره توبه (۹)، آیه ۴۷٫
۱۵٫ السنن الوارده، ص۳۵٫
۱۶٫ فتن ابن حماد، ص۲۸٫
۱۷٫ همان، ص۳۹٫
۱۸٫ روضه کافی، ص۵۸٫
۱۹٫ السنن الوارده، ص۳۷٫
۲۰٫ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۳٫
۲۱٫ سوره اعراف (۷)، آیه ۱۸۱٫
۲۲٫ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۴۳٫
۲۳٫ بحارالانوار، ج۲۴، ص۱۴۶٫
۲۴٫ الامالی، ص۲۱۲٫
۲۵٫ الصراط المستقیم، ج۲، ص۱۵۳٫
۲۶٫ نهج السعاده، ج۳، ص۴۲۷ و ص۴۳۰٫
۲۷٫ فتن ابن حماد، ص۳۴٫
۲۸٫ امالی طوسی، ج۲، ص۱۳۲؛ وسائل الشیعه.
۲۹٫ فتن ابن حماد، ص۱۲۳٫
۳۰٫ کنزالعمال، ج۱۱، ص۱۸۹٫
۳۱٫ کمال الدین، ص۲۸۸٫
۳۲٫ الکافی، ج۱، ص۳۹۶٫
۳۳٫ المحاسن، ص۲۶۲؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۳۱٫
۳۴٫ ر. ک: الدرالمنثور، ج۲، ص۲۲۷٫
۳۵٫ ر. ک: کمال الدین، ج۲، ص۶۵۴٫
۳۶٫ سوره زمر (۳۹)، آیه ۵۶٫
۳۷٫ سوره حدید (۵۷)، آیه ۲۱٫
۳۸٫ سوره هود (۱۱)، آیه ۱۱۳٫
۳۹٫ نهج السعاده، ج۳، ص۴۲۱٫
۴۰٫ إرشاد القلوب إلی الصواب، ج، ص ۳۵٫
منبع: ماهنامه موعود شماره ۹۰
بازدیدها: 351