مصاحبه اختصاصی با حجت الاسلام عالی | ماهنامه هیات رزمندگان اسلام
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام حجت الاسلام مسعود عالی در مصاحبه با ماهنامه هیات ( رزمندگان اسلام ) گفت هیات ها باید کاتالیزور فرهنگی برای اربعین باشند. در ادامه مصاحبه اختصاصی با حجت الاسلام عالی را بهمراه میخوانیم.
از دیرباز هیات ها مذهبی جایگاهی بس عمیق و موثر در بطن زندگی مردم و شکلگیری حرکات و تغییرات فردی و اجتماعی داشته تا بدانجا که حتی باعث برچیدن طاغوت قدرتمند پهلوی و ایجاد انقلاب اسلامی شد. با توجه به پیشینه دیرینه هیات های مذهبی و پتانسیل سرشاری که در این مراکز تجمع کوچک و بزرگ وجود دارد بر آن شدیم تا با حجت الاسلام مسعود عالی، عضو هیات امنا و سرپرست موسسه جامع علوم اسلامی همکلام شویم تا از خاستگاه اربعین و نقش هیاتها در تقویت این شعیره مذهبی و پدیده اجتماعی برایمان سخن بگوید.
پیرامون موضوع اربعین و خاستگاه آن برایمان بگویید. چه رمز و رازی در عدد چهل هست و چرا اربعین فقط مختص به حضرت سیدالشهدا علیه السلام است؟
موضوع اربعین جنبه های مختلفی دارد. مثلا از بعد عرفانی اربعین یعنی رسیدن به یک سطحی از بلوغ که به این عدد چهل عرفا و اهل معرفت نظر دارند و چله گرفتن به عنوان یک مرحله تکاملی در روایات آمده است. در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آمده که: «من بلغ اربعین سنة و لم یتعص فقد عصی»[1] کسی که به سن چهل سالگی رسید عصا بگیرد، البته بعضی تعبیر میکنند که منظور «عصای احتیاط» است؛ چون سن چهل سالگی سن پیری نیست، بلکه سن بلوغ و رشد است، یعنی از آن به بعد دیگر خدا به راحتی نمی گذرد. در روایات داریم کسی که سنش از چهل سالگی گذشت دیگر خداوند به راحتی از او نمی گذرد این از بعد عرفانی است. اما باید از ابعاد دیگر هم ویژگی های چهل را در روایات پیگیری کرد تا به نکته سنجی هایی که اهل معرفت کرده اند دست یافت.
طبق روایت حضرت رسول (ص) که فرمود: «مَنْ اَخْلَصَ لِلّهِ اَرْبَعينَ صَباحا، جرت يَنابيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلى لِسانِهِ»[2] و یا تعابیر دیگری از این دست در لسان روایات ناظر بر این است که هر کس اربعینی را نگه دارد و یا مثلاً اگر کسی چهل حدیث را مکتوب کند چه دارد و چه دارد.
بحث دیگر جنبه تاریخی قضیه اربعین است که باید هم به طور عام به عزاداری سید الشهدا بپردازیم که البته این نکته قابل ذکر است که در طول تاریخ تشیع عزاداری عام برای اهل بیت نداشتیم و هرآنچه بوده برای سید الشهدا بوده است و خود ائمه هم با توصیه قولی و عملی برای امام حسینعلیه السلام مجلس میگرفتند. امام صادق علیه السلام در منزل خودشان برای امام حسین علیه السلام مجلس میگرفتند. امام رضا علیه السلام دعبل خزاعی را دعوت میکردند برای امام حسین علیه السلام میخواند و گریه میکردند. امام زمان(عج) در زیارت ناحیه مقدسه صبح و شب برای امام حسین علیه السلام گریه میکند.
پس همانطور که امام رضا علیه السلام به ریان بن شبیب فرمود: «ان کنت باکیا علی شیء فابک للحسین علیه السلام»؛ گریه بر امام حسین علیه السلام خصوصیت و موضوعیت خاص دارد، یعنی این گریه و عزاداری یک فرهنگ است و صرفاً این نیست که ما در سوگ یک کسی که از دست رفته و تمام شده بنشینیم و عزاداری کنیم، بلکه این تبدیل میشود به فرهنگی که عاطفه میجوشاند و فقط فرهنگ عقلی نیست و به صورت قلبی و عاطفی با عواطف انسانها ارتباط پیدا میکند. بحث عزا و گریه و اشک اوج قلیان عاطفه است. وقتی عاطفه قلیان پیدا کرد آنوقت عمیق، قلبی و درونی میشود. اینکه صرفا دورهم بنشینیم و کنفرانس بگیریم و بحث علمی مطرح کنیم، هیچگاه فداکاری و ایثار ایجاد نمی شود.
به نظر حضرتعالی به چنین بررسی های علمی پیرامون مقوله اربعین مانند این گفتگو چقدر نیاز داریم؟
اینکه ما بنشینیم و از فلسفه قیام امام حسین علیه السلام و عزاداری بگوییم عقل را رشد و ورز میدهد اما موقع فداکاری انسان را پای کار نمی برد. آنچه انسان را پای کار میبرد همین سینه زنی و شور و اشک و همین جریانات مرسوم در هیاتها است. این یکی از ا بعاد عزاداری و کارکردهای آن بخصوص اربعین است.
ما هیچ سفارشی در مورد عزاداری برای هیچ معصومی نداریم تا چه رسد به غیر معصوم! اصلاً سوم و هفتم نداریم تا چه برسد به اربعین! البته نمیگویم این مراسمات سوم و هفتم که مرسوم است بدعت است، چون شما هر روز برای میت بزرگداشت داشته باشید، قرآن بخوانید و سخنرانی و توسل کنید خوب است، ولی نداریم که بخصوص وارد شده باشد و فقط به عنوان سنت داریم که تا سه روز عزاداری بشود و به منزل شخص صاحب عزا غذا برده شود. پس اربعین فقط برای امام حسینعلیه السلام وارد شده است. از امام عسگری(ه) هم روایت داریم: «علائم المومن خمس… زیاره الاربعین»[3] و کلا روایات متعددی که غیر از اینکه در کل سال زیارت هست ولی یک روز خاص را به عنوان زیارت تعیین کرده اند و گویا یک زیرساختی و مقدمه ای توسط ائمه معصومینعلیه السلام بعنوان تجمع در اربعین صورت گرفته است.
علاوه بر ابعاد عرفانی و تاریخی اربعین یک بعد آن هم بعد اجتماعی است که الان به عنوان یک پدیده ای که در این هزار و چهارصد سال تاریخ تشیع سابقه نداشته، ظهور و بروز کرده است.
با توجه به اینکه تحصیلات و مطالعات تخصصی حضرتعالی در زمینه مهدویت و جامعه شناسی بوده است بفرمایید آیا میتوان پدیده اربعین را از منظر تحلیل اجتماعی یک نشانه برای مهدویت و ظهور دانست؟
به نظر من این اتفاق در موضوع زمینه سازی ظهور قابل بحث است. علیرغم اینکه راهپیمایی نجف تا کربلا در طول تاریخ در بین مردم و حتی بین علما در ایام زیارتی مرسوم بوده است، اما اینکه در سالهای اخیر رفته رفته دارد به یک حرکت عظیم جهانی و تجمعی تبدیل میشود که نه تنها در اسلام و تشیع سابقه نداشته است، بلکه چنین تجمع و راهپیمایی در طول تاریخ بشر نبوده است، این نیاز به یک تحلیل جامعه شناختی دارد، چرا که اربعین یک اتفاق عظیم و حرکتی فراتر از مسائل مذهب و دین است.
ما با توجه به منابع خودمان این پدیده را به عنوان یکی از زمینه سازی های ظهور میدانیم چون در روایات داریم که وقتی امام زمان(عج) میآیند خودشان را بوسیله امام حسینعلیه السلام معرفی میکنند، اینگونه که من آن کسی هستم که جدم حسین را «قتلوه عطشانا، طرحوه عریانا…».[4] معنیش این است که قبل از آمدن امام زمانعلیه السلام همه اهل عالم باید امام حسینعلیه السلام را بشناسند. علاوه بر این روایت در در کتاب عقد الدرر روایات دیگری داریم که میفرماید: امام حسین علیه السلام قبل از آمدن امام زمان (عج) اشراب در قلوب میشود.
یعنی بر اساس فرمایش شما ابتدا مردم تشنه امام حسینعلیه السلام میشوند سپس امام زمان(عج) میآید؟
بله! خصوصیاتی که امام حسینعلیه السلام دارد مناسب است برای پرورش یاران حماسی و ظلم ستیز. البته همه ائمه اینچنین بودند لکن دستگاه امام حسینعلیه السلام با توجه به تاثیر تاریخی که بر قلبها و عاطفهها گذاشته است زمینه و ظرفیت بیشتری دارد که فراتر از تشیع دارد کم کم موجش همه عالم را میگیرد. همچنان که امروز شاهدیم در کشورهای غیر اسلامی و اروپایی هم روز عاشورا و تاسوعا دسته های عزاداری به راه میافتد و یا در جایی مثل هند که همه هندو هستند روز عاشورا سه روز تعطیل عمومی اعلام میشود. همه اینها بدان معناست که دنیا دارد با نهضت امام حسینعلیه السلام آشنا میشود و با هر راهپیمایی که انجام میشود این معرفی بیشتر و بهتر اتفاق میافتد و نتیجه اش این میشود که در راهپیمایی روز اربعین همه ملیتها و اقوام و مذاهب و رنگها و نژادها دور یکدیگر جمع میشوند.
با این حساب جریان اربعین دارای سیر صعودی است یا ممکن است با گذشت زمان از یک مقطعی دوباره به عقب برگردد؟
ظهور امام زمان(عج) طبیعتاً نیاز به ابزاری دارد و یکی از مهمترین ابزار تاریخی آن، دستگاه امام حسینعلیه السلام است. اربعین نیز بلوغی از عاشوراست که خود از ابزار زمینه ساز ظهور میباشد. زمینه سازی ظهور یعنی زمینه سازی حکومت خدا روی زمین که این وظیفه هر مومنی است و بالاترین مومن خود امام است، بنابراین خودش انجام میدهد و ما خیال میکنیم که ما انجام میدهیم. علی القاعده چیزی که با این عظمت در حال اتفاق افتادن است تعطیل بردار نیست و با توجه به آن دستی که در طول تاریخ این ابزار را استفاده کرده و آن را تقویت کرده است پس نباید ضعیف شود. چنانکه سال به سال شاهد گسترش اربعین هستیم و این چیزیست که خبرگزاریها هرچقدر هم بخواهند در جهان سکوت خبری کنند باز نمی توانند آن را کتمان کنند.
نمونه هایی نیز برای کارکردهای اجتماعی اربعین مثال بزنید
این همه همدلیها و نزدیک شدن اقوام به یکدیگر از کارکردهای اجتماعی اربعین به حساب میآید. همه ایثارهایی که در این چند روز تجلی مییابد موجب میشود که شخص از خودیت و فردیت خود بیرون میآید و میپیوندد به دریایی از جمعیت عزادار و میکوشد تا خدمت کند.
آیا میتوان گفت که این کارکردها قابلیت سبک سازی و فرهنگ سازی دارد؟
بله احسنت اینها کارکردهایی است که یک جامعه شناس وقتی با اینها برخورد میکند قابل تحلیل و قابل پیگیری است که از جهت اخلاقی و رشد تربیتی چه اتفاقی میافتد و چه تاثیری دارد. حالا اگر این کارکردها را ببریم داخل هیات حتماً اتفاقات ارزشمندی رقم خواهد خورد. در نتیجه یکی از کارهایی که هیات میتواند داشته باشد این است که کاتالیزور باشد و این کارکردها را تسریع ببخشد. چه در بعد معرفتی چه جنبه اجتماعی و سیاسی میتواند موج را گسترش دهد و معرفی کند تا هم کمیت بیشتر شود و هم کیفیت.
چون حوزه کار هیات بر اساس تجمعات مومنین است و هیات باید تلاش میکرد که چنین جمعیتی را جمع کند. حال که امام حسینعلیه السلام و اهل بیتعلیه السلام این جمع را خودشان درست کرده اند و بسترش در هیات آماده است، خب ما بدون تنش و دغدغه بیاییم و از این فرصت و زمینه استفاده کنیم. زمینه ای که چه بسا ممکن است شخصی فقط چندین جلسه در هیات آمده باشد ولی همان یک جلسه بهره خودش را ببرد.
هیاتها به نوبه خود چه کاری میتوانند برای اربعین انجام دهند؟
متولیان و ارکان هیات مانند مداح و سخنران باید هرکدام یک بسته خاص اربعین در هیات خود طراحی و تهیه کنند. چون فرض این است که در آنجا چند شب محدود هستند و زائران افرادی نیستند که هر هفته در طول سال در جلسات هیات شرکت کنند و چه بسا فردی فقط یک جلسه میآید ولی همان یک جلسه با استفاده از آن بسته کمکی و محتوایی استفاده فوق العاده ارزشمندی بنماید. چون در هیات و به ویژه در بستر اربعین آمادگی مخاطب زیاد است و چه بسا شخصی که یک سال هیات رفته است آمادگی یک نفری که تنها یک روز در اربعین بوده است را ندارد. بستر آنجا طوری است که قلب آماده است لذا باید نهایت استفاده از این جلسات هیات در اربعین بشود و هیات بنشیند روی آن کار کند.
همچنان که ما توقع داریم دولت زیرساخت های فیزیکی اربعین مانند حمل و نقل، رفت و آمد و سهولت کار موکبها را تمهید کند؛ موکبها هم که دولتی نیستند مسئول تسهیلات معنوی خود و مخاطبین خود هستند. چراکه این موقعیت استثنایی از یک جهت حتی نسبت به عاشورا هم که هرکسی در شهر خودش است تفاوت دارد، یعنی یک موقعیت خاص بین المللی است. از طرفی زمان کم است یعنی در آنجا باید خیلی کوتاهتر از 10 شب عاشورا زمان را مدیریت و برنامه ریزی کرد.
می خواهم بگویم در این رشدی که اربعین دارد پیدا میکند هیاتها باید از نظر کمی و کیفی نقش کاتالیزور را ایفا کنند.
آیا اینکه هر هیاتی به طور صنفی یک بسته محتوایی برای اربعین خودش آماده کند با این حرکت عظیم واحد منافات ندارد؟
عیبی ندارد چون از جهتی یک رقابت و از مصادیق مسابقه در خیرات و به تعبیر قرآن: «فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَات» است. همانطور که موکبها به تناسب ذائقهها هرکدام غذاهایشان مختلف است، لزومی ندارد که حتما یک محصول را ارائه بدهند. بنابراین ضرورتی ندارد که الزاما هیاتها از حتما قبل باهم هماهنگ کرده باشند. از جهت دیگر باید هر هیاتی به آسیب شناسی برنامه های خود در اربعین بپردازد مثلاً دنبال چشم و هم چشمی و رقابت های دنیایی نباشیم و یا ممکن است بدلیل غرق شدن در ظواهر و پذیرایی ها، آسیبی مانند غفلت و حواس پرتی از اصل موقعیت اربعین بوجود آید و خدای ناکرده برخی به طمع استفاده از فضای مهیای سورچرانی در اربعین شرکت کنند که میتوانیم با برنامه ریزی و آسیب شناسی از اینگونه غفلت های فردی پیشگیری کنیم.
چه آسیب های دیگری در اربعین وجود دارد؟
در این میان انواع و اقسام آسیب های موکبها و آسیب های افراد هست. مثلاً ممکن است یک موکبی که از حامی مالی ثروتمندی مثل فلان کارخانه دار یا سازمان و اداره برخوردار است به نحوی ریخت و پاش و جذب مشتری کند که فلان موکبی که با اخلاص آمده و از پذیرایی خیلی ساده ای برخوردار است دیگر به چشم نیاید و حتی ممکن است مورد استهزاء واقع شود. در حالی که خیلیها از همین سادگیها بهرهها برده اند. شخصی تعریف میکرد در موکبی دیدم یک پیرزن غذاهایی که ته بشقابها مانده بود میبرد پشت موکب تخلیه میکرد؛ کنجکاو شدم که بپرسم چرا این همه غذا را دور میریزد و اسراف میکند. وقتی رفتم پشت موکب با تعجب دیدم برنجها را روی پارچه تمیزی پهن میکند. پرسیدم: «مادر برای چه اینها را جمع میکنی؟» پیرزن گفت: «من ته مانده های زائران امام حسینعلیه السلام را به عنوان تبرکی جمع آوری و خشک میکنم تا در طول سال در خانه ام ذره ذره به غذای روزانه مان اضافه کنیم و بخوریم». الله اکبر! چطور میشود اینها را آدم نادیده بگیرد؟
یا مثلا گاهی ایرانی عربی کردن موکبها بد است صاحب خانه شدن بد است یعنی انگار ما صاحب خانه ایم مثلا امرو نهی کردن به کسانی که با تواضع خودشان را برای خدمت وقف کرده اند. آنها بنا ندارند به عنوان صاحبخانه برخورد کنند خودشان را خدمتگذار میدانند آنگاه ما یک جوری به صورت صاحبخانه و امر و نهی کن برخورد کنیم که او را از خدمتگزار بودنش پشیمان کنیم. گاهی ممکن است هیات های عزاداری با سبک های من درآوردی عده ای را به دور خود جمع کنند که اصلاً حالت خوشایندی ندارد.
بنابراین در یک جمله عرض کنم که هیات باید برای اربعین هم از جهت آسیب شناسی هم از نظر آداب استفاده از آن مدت کوتاه برنامه داشته باشد. به هرحال همه اینها میتواند به یک کاتالیزور و تسریع بخش تبدیل شود برای رسیدن به آن هدف کلانی که اربعین دارد که با عنوان زمینه ساز ظهور و نماد اقتدار شیعه است. هرچه نماد اربعین سالمتر و پاکتر ارائه شود میتواند دیگران را هم حتی فراتر از یک مذهب به خود جذب کند.
لطفاً در مورد دهه های عزاداری و نقش منبری، مداح و شاعر در زمینه سازی برای رسیدن به اربعین توضیح بفرمایید؟
حقیقتا اربعین تداوم و اوج چهل روز عزاداری از اول محرم است که افراد در متن عزاداری بوده اند و با یک نگاه عرفانی به قضیه، حالا پس از یک چله در اربعین به یک بلوغی رسیده اند. و اگر این پروسه چهل روزه خوب شکل نگیرد این نتیجه گیری در اربعین حاصل نمی شود و این شکلگیری به دست مادحین، شعرا و وعاظ در طول محرم و صفر رقم میخورد.
متاسفانه در برخی از شهرها از شب اول محرم شروع نمی کنند مثلاً از پنجم یا ششم در اوج شروع میکنند و یا مثلاً دهه دوم را خیلی پررنگ میکنند و میگویند «خب عزای هر کسی معمولا بعد از شهادتش شروع میشود» این دور بودن از فرهنگ اهل بیتعلیه السلام است، چون این یک ترحیم معمولی نیست که بگوییم متوفا وقتی از دنیا برود تازه بعد از او باید ختم بگیرند. خود اهل بیتعلیه السلام هم از همان اول محرم شروع میکردند و این چهل هم از روز اول محاسبه و شروع میشود که آن روز اربعین شکل میگیرد. امام رضا در روایت معروف به ریان بن شبیب فرمودند: «وقتی که محرم میرسید دیگر کسی پدرم موسی بن جعفر علیه السلام را خندان نمی دید. هرروز غمش افزوده میشد تا روز عاشورا که مصیبت عظما بود».
البته اگر کسی بخواهد دهه دوم یا دهه های بعدی هم مجلس عزاداری داشته باشد حرفی نیست ولی دهه اول استثنا است که باید جایگاه آن حفظ شود و هیچ جایگزینی ندارد و اگر کسی از آنجا شروع کرد آنوقت میتواند در اربعین نتیجه کامل را هم از جهت فردی و هم از جهات اجتماعی بگیرد.
در مورد تصمیمات منحصر به فردی که برخی از هیاتها در زمینه عزاداری یا اربعین میگیرند چه نظری دارید؟
هیاتها باید حواسشان باشد که گاهی دچار یک تفسیر به رایها و سلیقه های عوامانه نشوند و جای ایام عزاداری و دههها را با هم معاوضه نکنند. درست مثل شهادت که مزد مجاهدانه زیستن است، استفاده از اربعین هم منوط به چهل روز زمینه سازی است. حتی عزاداری های پس از اربعین در مناسبت شهادت رسول اکرم(ص) و امام رضاعلیه السلام در پایان ماه صفر هم در تداوم آن چهل روز عزاداری حضرت سیدالشهدا است و نمی تواند جای آن چهل روز عزاداری مختص به اباعبدالله الحسینعلیه السلام را بگیرد.
ادامه این گفتگو را در شماره های آتی نشریه هیات خواهید خواند…
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
پی نوشت:
[1] سفینه البحار، جلد 1، صفحه 629
[2] بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، دار احیاء التراث العربی، الطبعة ، بیروت، 1403هـ ق، ج67، ص242، ح10.
[3] إقبال الأعمال، ج 3، ص 100.
[4] یزدى حایرى، على، إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب (عج)، محقق، مصحح، عاشور، على، ج 2، ص 233، بیروت، مؤسسة الأعلمى، چاپ اول، 1422ق.
بازدیدها: 985