گفتگو با هادي جانفدا، شاعر آييني كشور | شعر فاطمي زاييده انقلاب اسلامي است

گفتگو با هادی جانفدا، شاعر آیینی کشور | شعر فاطمی زاییده انقلاب اسلامی است

خانه / مطالب و رویدادها / مصاحبه و گفتگو / گفتگو با هادی جانفدا، شاعر آیینی کشور | شعر فاطمی زاییده انقلاب اسلامی است

شعر فاطمی از زیر مجموعه‌های شعر ولایی است که در هیأت‌های امروزی روزبه‌روز رشد می‌کند و دل‌های مستمعین بیشتری را با خود همراه می‌کند اما در عین حال به‌دلیل نوظهور و محل اختلاف بودن جایگاه حساسی است. بر همین مبنا با شاعر آیینی گرانقدر‌هادی جانفدا به گفت‌وگو نشسته‌ایم تا برایمان از ضعف‌ها و قوت‌های اشعار فاطمی بگوید.

 شعر فاطمی از زیر مجموعههای شعر ولایی است که در هیأتهای امروزی روزبهروز رشد میکند و دلهای مستمعین بیشتری را با خود همراه میکند اما در عین حال بهدلیل نوظهور و محل اختلاف بودن جایگاه حساسی است. بر همین مبنا با شاعر آیینی گرانقدرهادی جانفدا به گفتوگو نشستهایم تا برایمان از ضعفها و قوتهای اشعار فاطمی بگوید.

برایمان از سابقه شعر فاطمی که یکی از پدیدههای شعر ایینی است بگویید و اینکه از کجا و چگونه شروع شد؟

شعر فاطمی به این معنایی که امروز بین اهالی ادب و اهالی شعر مطرح است، شعر نوظهوری است، البته سنایی، ناصر خسرو و دقیقی طوسی از صدیقه کبری نام برده انداما نه به این مفهومی که امروز شعر فاطمی می‌دانیم. همچنین سنایی در قصیدهای به نام حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها اشاره می‌کند تا در آنجا تشیع خودش را ابراز کند و از اعتقاداتش بحق سخن می گوید که می‌فرماید:«مر مرا باری نکو ناید ز روی اعتقاد/ حق زهرا بردن و دین پیمبر داشتن/ آنکه او را بر سر حیدر همی خوانی امیر/ کافرم گر می‌تواند کفش قنبر داشتن» در این بیت از اعتقاداتش و از مذهبش به صراحت و شفافیت سخن می‌گوید درست است که این بیت، بیت فاطمی است اما هنوز شعر فاطمی اینجا متولد نشده است و بعد از آن هم ناصرخسرو بسیار به نام شریف خانم حضرت زهرا سلام‌الله علیها و مخصوصا غصب فدک و قضیه خلافت اشاره می‌کند.شاید این نخستین رگه‌های بیت‌های فاطمی است که در تاریخ وجود دارد.اما آن چیزی که مدنظر ماست موید بعد از انقلاب است، انقلاب اسلامی همانطور که بر خیلی از شئون زندگی مردم تأثیر گذاشت، در حوزه فرهنگی بر ادبیات تأثیر ویژه‌ای داشت، مضاف بر اینکه خود حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها شخصیتی است که در طول تاریخ قله وجودی ایشان، مه‌آلود و رازآلود بوده است و تقریباً نزدیک ۲۰سال است که در تقویم‌های رسمی کشور ما روز شهادت ایشان، از رحلت به شهادت تبدیل شده است. چرا که ما از نظر کلامی و از نظر روایی با برادران اهل تسنن بر سر شهادت حضرت زهرا اختلاف داریم.

 

پیش از این هم در بین شیعیان این اختلاف بود که شهادت ایشان را رحلت میدانستند درست است؟

بله این اختلاف در بین شیعیان هم بود. به همین خاطر است که شعر فاطمی موید ۱۵، ۲۰سال اخیر است و یک شعر نوپایی است. من خیلی اصرار دارم نو پابودن را بگویم چون نوپا بودن یک جریان در قضاوتش مؤثر است، شما هیچ‌وقت یک کودک را مانند یک مردم عاقل و کامل قضاوت نمی‌کنید چرا که نوظهور بودن در قضاوت‌ها مؤثر است.این مدل شعر فاطمی، شعر نوظهوری است و ما همه باید در قضاوت، بررسی، نقد شعر فاطمی این نوجوان بودن شعر را درنظر بگیریم و در ذهن داشته باشیم.

تأثیر هیأت بر ترویج شعر فاطمی چقدر است؟با توجه به اینکه ما قبل از انقلاب هم مجامع هیأتی داشتیم اما بروز شعر فاطمی بعد از انقلاب اتفاق میافتد.

قطعاً خیلی مؤثر است، شرایط قبل از انقلاب را نمی‌توانیم با شرایط بعد از انقلاب مقایسه کنیم، مخصوصاً با سال‌های اخیر، با به‌وجود آمدن رسانه‌های مختلف، رسانه‌های جمعی، سیر تحولات قاعدتاً سریع‌تر می‌شود، یک نفر شاید در زمانی که این امکانات و این رسانه‌ها نبود، یک شعری در مورد اهل‌بیت می‌گفت و شعر خوبی هم بود، شاید یک‌ماه طول می‌کشید، تا آن شعر به‌دست مردم بندرعباس برسد، امروز شاید این زمان به زیر ۱ساعت تقلیل پیدا کرده است، سرعت زیاد تحولات و سرعت زیاد اشاعه اطلاعات، روی خیلی چیزها اثر گذاشت، البته اثرش هم باید بررسی شود، یک جاهایی ضرر کردیم و یک جاهایی به نفع ما بوده است.

هیأت هم همینگونه است، هیأت مهم‌ترین رسانه شیعه است. معارف اهل‌بیت را شما باید یکی یکی به انسان‌ها انتقال بدهید. اما یک جلسه هیأت که برگزار می‌شود، ۲هزار نفر، ۱۰۰نفر، ۵۰نفر، بدون هیچ ممانعتی در هیأت جمع می‌شوند، حتی افکار عمومی اینها را تشویق هم می‌کند در نتیجه صددرصد به ترویج آنگونه از شعر هم کمک می‌کند، من به این اذعان می‌کنم که ممکن است ادبیات و ادبا از اشعار فاطمی که در هیأت خوانده می‌شود نصفش را هم قبول نداشته باشندو اینها را طبق موازین شعر و ادبیات ندانند، همچنین بر کیفیت فنی‌اش و به حرف‌هایی که گفته می‌شود، اما باید نوظهور بودن شعر فاطمی را اینجا هم لحاظ بکنیم و هیأت خاستگاه عرضه اینگونه شعرهاست. هیأت فضا و رسانه‌ای است که شاعر شعرش را آنجا عرضه می‌کندو فوق‌‌العاده مؤثر است این مؤثر بودن، همانطور که می‌تواند یک نقطه قوت برای ما باشد، می‌تواند یک نقطه ضعف هم باشد، چون اگر یک شعر ضعیفی یا یک حرفی که در ‌شأن اهل‌بیت نیست به آن سرعت منتشر شود سرعت تخریب بالاتر می‌رود.

پس بله هیأت هم در این فضا تأثیر داشته است ولی هنوز شعر فاطمی با آن چیزی که نقطه آمال و آرزوهای ماست خیلی فاصله دارد.

 

چرا اکثر اشعار فاطمی در حوزه مرثیه و محدوده شهادت حضرت زهرا است و باقی شئون زندگی ایشان را در برنمیگیرد؟

ادبیات زاییده غم است، شما از همه مردم سؤال کنید بگویید یک بیت شعر بخوانند، شعر غمناک می‌خوانند، حافظ هم نمی‌گوید بیا تا گل برافشانیم و می‌در ساغر اندازیم، می‌گوید من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب، اصلاً شیرینی ادبیات به غم است، همه جای دنیا اینگونه است. ادبیات بِشگن زدن نیست، انسانی که می‌رود دنبال ادبیات به جست‌وجوی گمشده‌هایش می‌رود، آدمی هم گمشده دارد که غمناک است، ذات ادبیات اینطور است. شاعر وجدان بیدار انسانیت است چون وجدانش بیدار است این بر مبنای فطرت سلیم است، شاعر گیرنده‌ها و سِنسورهای او حساستر است و به مطلبی که حساستر است بیشتر می‌پردازد.

عباس صفایی یک شعر دارد که من خیلی دوست دارم می‌گوید: «زمستان را بیشتر از هر فصل دیگری دوست دارم، چون تو در صف تئاتر هر چقدر هم لباس بیشتر پوشیده باشی، خودت را بیشتر به من می‌چسبانی» این یک عشق زمینی است، حالا فرض کنید شاعر محبوبش را از دست بدهد، آیا این غم همه خاطرات خوش را تحت‌تأثیر قرار نمی‌دهد؟ اینجا وجود حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها با احدی قابل قیاس نیست، این بانویی که از روز اول مونسش غم بوده، شیرین‌ترین لحظه برای مادر زمانی است که بچه‌دار می‌شود، این لذت را ما هیچ‌وقت متوجه نمی‌شویم، در آن لحظه گریه می‌کند، رسول‌الله می‌گوید دخترم برای چه گریه می‌کنی؟ می‌گوید کودک دارد با من سخن می‌گوید و سخنانش حزن‌آلود است، چطور می‌شود جز غم چیزی بگویید؟ یا اگر یک چیز دیگری هم میگ‌ویید باز یک غمی است که همه این شادی‌ها را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، مدتی نمی‌گذرد که رسول خدا از دنیا می‌رود، بالاخره یک حادثه‌ای است که کل عالم هستی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، چطور شعر را تحت‌تأثیر قرار ندهد؟! جلوتر غصب خلافت و آزارهایی که به خانم رسیده، بالاخره این اتفاقاتی است که تمام زندگی انسان‌ها را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد، شهادت صدیقه‌طاهره سلام‌الله‌علیها اتفاق عظیمی است که همه‌‌چیز را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. حضرت امیر علیه‌السلام می‌فرماید این مصیبتی است که هیچ جایگزینی ندارد و چیزی جای این مصیبت را پر نمی‌کند ولی این حرف هم در عین حال درست است که شهادت حضرت‌ زهرا سلام‌الله‌علیها یکی از ابعاد وجودی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها است، خانم ابعاد وجودی دیگری هم دارد، این هم درست است ولی ما نمی‌توانیم به یک شاعر بگوییم اینطور شعر بگو، مانند اینکه من به مولوی بگویم چرا تو از این تأثیر گرفته‌ای باید می‌آمدی از این تأثیر می‌گرفتی! شاعر خودش دریافت دارد و متاثر می‌شود و براساس تاثراتش شعر می‌گوید.

 

تا چه حددر حوزه مرثیه به آن لایههای مخفی شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها را طبق آن چیزهایی که در روایات بهدست ما رسیده است، پرداخته است ؟

ما در موضع حق‌طلبی و ظلم‌ستیزی صدیقه‌طاهره سلام‌الله‌علیها موفق بودیم، ما وقتی در مورد شعر صحبت می‌کنیم خواه‌ناخواه توقع هنرمندانه بودن داریم، با اینکه در بُعد مرثیه آثار هنرمندانه‌ای هم در این سال‌ها شکل گرفته است، ولی متأسفانه آنطوری که باید به هیأت‌ها راه پیدا نکرده است در مورد عموم صحبت می‌کنیم همیشه مستثنایی در قضیه وجود دارد، آن چیزی که در عموم محافل مذهبی خوانده شده است، به‌نظرم با آن مرثیه هنرمندانه فاصله دارد.

شعری از‌هادی جانفدا در
رثای حضرت زهرا سلام‌الله علیها

اگر بانو خودت هر بیت را گلچین نمیکردی

خلافت ننگ مطلق بود تو تمکین نمیکردی

و عصمت را فدای بیعتی ننگین نمیکردی

از آوار ستم شاید قد توحید خم میشد

اگر تو دستهایت را ستون دین نمیکردی

تو را بیاخم میبینیم٬ زخم مهربانیها

که از اندوه پر بودی ولی نفرین نمیکردی

سفر پایان سختیهاست این را خوب میفهمم

ولی‌ای کاش وقتش را خودت تعیین نمیکردی

یقینا باد عالم را به سمت نیستی میبرد

اگر تو با وجودت خاک را سنگین نمیکردی

و من از شعرهایم مصرعی جایی نمیخواندم

اگر بانو خودت هر بیت را گلچین نمیکردی

بهعنوان بحثی که فکر میکنم خیلی مهم باشد اینکه بالاخره ماجرای شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها یک ماجرایی است که پرداختن به آن خیلی حساس و خطرناک است و چه شاعر و چهکسی دیگر بایدخیلی نکات ریز را هم رعایت کندتا با توجه به جمله مقام معظم رهبری ایام فاطمیه محل اختلاف مسلمین نشود. باید چگونه بود که هم حق را بگوییم و هم از این طرف دچار افتادن در پرتگاه نشویم؟

خیلی این سؤال خوب است. درست است ماجرای شهادت صدیقه‌طاهره سلام‌الله‌علیها جای حساسی است و تقریبا ۱میلیارد نفر روی کره زمین هستند که قاتلین حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را مقدس و پیشوا می‌دانند و شما نمی‌توانید این موضوع را به آنها بقبولانید پس باید که حداقل اختلاف درست نکنیم، این اختلاف درست نکنیم به‌معنای نگفتن حق و حق‌طلبی نیست، هیچ‌کس به اندازه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و امام علی علیه‌السلام برای وحدت مسلمین زحمت نکشیده است، تاریخ این را شهادت می‌دهد، ۷۰بار رفت به خلیفه دوم کمک کرد ولی ما الگویمان حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها است که در عین حال که نگران وحدت مسلمین است و نمی‌خواهد تفرقه ایجاد شود، در عین حال حق‌طلبی را تعطیل نمی‌کند، روایت است از وجود مبارک ایشان که می‌فرماید برای زن هیچ‌چیز بهتر از این نیست که او نامحرمی را نبیند و نامحرمی او را نبیند، ببینید چقدر حق و حقیقت مهم که حضرت زهرا را از خانه خارج می‌کند و بر شتر می‌نشاند تا با حسنن برود در خانه‌ها را بزند بگوید به علی کمک کنید، این باید باشد، همین امروز هم ما باید بگوییم بیایید به علی کمک کنید، همین امروز هم ما باید بگوییم علی تنهاست، این حق‌طلبی است، همین امروز هم باید بگوییم حق با علی است، ولی این با ایجاد اختلاف و تفرقه متفاوت است واینجا هنر به کمک ما می‌آید، استعاره‌هایی که در شعر شاعران زیاد است مثلا شب، ظلمت. این کار هنر است که شما حرفی بزنید که اهلش متوجه شوند و در عین حال گزکی دست کسانی که می‌خواهند بهانه‌ای پیدا کنند و باعث اختلاف بین مسلمانان بشوند ندهید. اصلاً اینجا فرق شاعر با آدم عادی مشخص می‌شود. می‌گوید: «مردآفرین زنی که خلیلانه می‌شکست بتخانه خلاف خلافت ز شیونش/تا کعبه را ز چشم شرافت نیفکند از چشم روزگار معان است مدفنش»شعر آقای خسرو احتشامی؛ این زبان هنر است.

 

در این سالها شاعری برای اهلبیت و صدیقهطاهره سلاماللهعلیها نوشتید، طبعااز طرف اهلبیت باکراماتی مواجه شدهاید که یا واضح و آشکار یا در لفافه بوده است، اگر صلاح میدانید یکی را که قابل گفتن است برای ما بگویید.

شما وقتی با عشق حرکت می‌کنید لحظه لحظه آن واقعا خاطره است، واقعا همه لحظاتش شیرین است، همین که ما زنده هستیم و داریم نفس می‌کشیم در این شرایط مادی و اقتصادی و فرهنگی واقعاً کرامت اهل‌بیت است. کسی که ماهی یک میلیون تومان حقوق می‌گیرد و ماهی ۴میلیون تومان هزینه زندگی‌اش است و زندگی می‌کند این به جز کرامت چیست مثلا اهل‌بیت به ما کمک کردند و ما خانه داریم، من نه کاسبی بلد هستم و نه تجارت ولی خانه خریدم. خود شاعری یک نوع کرامت است همچنین بحث معنوی‌اش هم این است که همین که نام علی‌بن‌ابیطالب می‌آید دلمان می‌لرزد، چه معجزه‌ای بالاتر از این؟ حالا مردم دنبال چیزهای عجیب و غریب هستند مثلا انتظار دارند یک فوت بکنند، یک چیزی پول بشود، نه اینطور اعتقادم نیست.

پایگاه اطلاع رسانی هیأت رزمندگان اسلام

منبع:ماهنامه هیات رزمندگان اسلام

بازدیدها: 249

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *