شرح حدیث اخلاق | یکی از مؤثرترین علاج‌های قلبیِ انسان در وصیت پیامبر به امیرالمؤمنین(ع)

خانه / قرآن و عترت / شرح حدیث اخلاق | یکی از مؤثرترین علاج‌های قلبیِ انسان در وصیت پیامبر به امیرالمؤمنین(ع)

مشرق در ماه مبارک رمضان، روزانه، شرح یکی از احادیث اخلاقی مقام معظم رهبری که در ابتدای درس خارج معظم‌له مطرح می‌شود را برای مخاطبین منتشر می‌کند.

فی الکافی و التهذیب عن الصادق (ع) کان فی وصیه ­النبی (ص) لعلیّ (ع): و السادسه: الاخذ بسنتی فی صلاتی و صومی و صدقتی. أما الصلاه فالخمسون رکعه و أما الصیام فثلاثه ایام فی الشهر، اول و وسط و آخر. الخمیس فی اوله و الاربعاء فی وسطه و الخمیس فی آخره و أما الصدقه فجهدک حتی تقول قد أسرفت و لم‌تسرف.[1]

ترجمه:

در کتاب کافی و تهذیب از امام صادق (ع) نقل شده است که پیامبر در وصیت خود به امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «ششم، گرفتن طریقه من است در نماز و روزه و صدقه‏ ام: اما نماز پنجاه رکعت، اما روزه پس سه روز در ماه: پنجشنبه در اول، و چهارشنبه در وسط، و پنجشنبه در آخر آن، و اما صدقه به قدر طاقت خود تا آنکه گویى اسراف کردم و حال آنکه اسراف نکردی.»

شرح:

یکی از مؤثرترین علاج‌های قلبیِ انسان در وصیت پیامبر به امیرالمؤمنین(ع)ششمین وصیت از وصایای نبیّ مکرم (ص) به امیرالمؤمنین (ع) این است که: طبق سنت من در این سه چیز عمل کنید! احدی و خمسون، نمازهای نوافل و فرائض پنجاه و یک رکعت است در شبانه روز، به حضرت امیرالمؤمنین (ع) توصیه می‌کنند که حتما نوافل بخوانی! نوافل، حفاظ‌های فرائضند، آنچه برای انسان در فریضه لازم است که همان حضور قلب و توجه به خدای متعال و تقرّب الی الله است، اگر کمبودی در آنها پیدا شد، نوافل آنرا جبران می‌کنند. روزه هم در ماه سه روزِ پنجشنبه اول، پنجشنبه آخر و چهارشنبه وسط است.

صدقه را هم به هر اندازه می‌توانی، تا آنجایی که انسان به حسب میل و رغبتی که به اموال خود دارد، می‌گوید: زیادی دادم! در حالی که نه، زیادی نداده است. نمی‌فرماید: باید اسراف کنید! چون در صدقه، حتما زیاده‌روی، ممدوح و مطلوب نیست؛ «لا تجعل یدک مغلوله الی عنقک و لاتبسطها کل البسط.» اینطور نیست که انسان هر چه دارد، در راه خدا باید بدهد، خودش را، خانواده‌اش را، دچار احتیاج بکند. این، مراد نیست، بلکه مراد این است که بالاخره به قدر وُسِعت، به قدر جُهِدت صدقه را بده، هرچه می‌توانی! یکی از مؤثرترین علاج‌های شحّ قلبیِ انسان، دادنِ صدقه است. انسان به مال علاقه دارد، وقتی توانست بر این علاقه خود فائق بیاید، بخشی از این پول را در راه خدا بدهد، این مبارزۀ عملی است با این حالت شحّی که فرمود: «و من یوق شحّ نفسه فاولئک هم المفلحون.» ترکیبی از حالت حرص و بخل، شحّ است، همۀ ما کم و بیش ابتلا داریم! همینطور انسان دلش می‌خواهد بدست بیاورد، بدست بیاورد، بگیرد. این بیماری خطرناک را صدقه‌دادن، انفاق در راه خدا علاج می‌کند.

[1] – الشافی، ص 829.

بازدیدها: 82

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *