اتمام حجت شهید همت با واحد اطلاعات عملیات

خانه / انقلاب و دفاع مقدس / اتمام حجت شهید همت با واحد اطلاعات عملیات

هر تیپی هم که عناصر واحد اطلاعات- عملیات آن ترسو، ضعیف و یا ناکارآمد بوده اند، آن تیپ در همان ابتدای شروع عملیات، زمین‌گیر شده است

شهید همت بعدازظهر شنبه دوم مرداد 1361 در سنگر موقت واحد اطلاعات – عملیات تیپ 27 در محور جنوبی پاسگاه زید جلسه ای مبنی بر اتمام حجت با کادرهای جدید اعزامی سپاه تهران، به واحد اطلاعات- عملیات تیپ 27 محمد رسول‌الله (ص) گذاشته و پیرامون چند موضوع از جمله: انتقاد از سستی اعضای تیم‌های شناسایی در اجرای اوامر فرماندهی تیپ، تأکید بر نفی راحت‌طلبی و سفارش به تحمل شده‌اید کار اطلاعاتی در شرایط بغرنج منطقه عملیاتی، توسط عناصر اطلاعات – عملیات و تأکید بر این نباید لحظه‌ای دشمن را به حال خودش باقی گذاشت، صحبت می‌کند.

جلسه اینگونه آغاز می‌شود:

همت: بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم … ببینم سعید؛ شما این جا کالک دارید؟

سعید قاسمی: بله حاجی …

(قاسمی کالک منطقه عملیاتی رمضان را آورده، آن را مقابل همت و عباس کریمی؛ مسئول واحد اطلاعات- عملیات تیپ 27،‌روی زمین می‌گشاید و می‌گوید:)

قاسمی: … بیایید حاج آقا؛ این هم کالک.

(همت پس از نیم نگاهی به کالک، خطاب به کادرهای اطلاعاتی حاضر در چادر واحد اطلاعات- عملیات تیپ 27 می‌گوید:)

همت: آها! ببینید؛ اصولا از روزی که این واحد اطلاعات- عملیات در جنگ به وجود آمد، تحول عمده‌ای را در سپاه و واحدهای عملیاتی آن، ایجاد کرد. خدا شاهد است هیچ عاملی به اندازه جوهره عناصر اطلاعات، عملیات، به عملیات ما کمک نکرده است. هر تیپی که یک واحد اطلاعات- عملیات خبره در اختیار داشته، به راحت‌ترین وجه ممکن، عملیات خودش را انجام داده، توانسته تا عمق بیست کیلومتری مواضع دشمن هم پیشروی کند و در آن جا با موفقیت، اهداف خودش را بگیرد. هر تیپی هم که عناصر واحد اطلاعات- عملیات آن ترسو، ضعیف و یا ناکارآمد بوده اند، آن تیپ در همان ابتدای شروع عملیات، زمین‌گیر شده است. نمونه این مدعا را، در دو یگان از واحدهای تابع قرارگاه عملیاتی فجر؛‌ طی مرحله اول همین عملیات رمضان، دیده‌ایم. این دو تیپ، در همان ابتدای حرکت خودشان زمین‌گیر شدند و جناح راست تیپ‌های 14 امام حسین (علیه السلام) و 8 نجف‌اشرف را خالی گذاشتند و تا صبح، نتوانستند از میدان مین دشمن در صحرای کوشک، عبور کنند. در سرتاسر این خط صد کیلومتری مرز، یعنی از کوشک تا خین، دشمن برای سد کردن راه نفوذ ما، در مقابل مواضع خودش کانال کنده و مین‌گذاری کرده بود. لازمه عبور موفق یگان‌های ما از این کانال‌ها و میادین مین، وجود انسان‌های پرجراتی بود، که بتوانند با شهامت، ضمن عبور از این موانع بازدارنده، دقیقا منطقه را شناسایی کنند و به تخریب‌چی بگویند که چگونه بایستی از این میادین، مین‌برداری و در آنجا، محور عبور را، پیدا کند.

ما دیدیم همین جاده‌ای که از وسط میادین مین دشمن می‌ گذرد، توسط نیروهای اطلاعات- عملیات تیپ 25 کربلا، تیپ 14 امام حسین (علیه السلام) و تیپ 8 نجف اشرف شناسایی شد و آنها توانستند در شب عملیات، به راحتی نیروهای خودشان را از این جا عبور بدهند. از کجا؟!،‌ از جاده‌ای که در اختیار خود عراقی‌ها بود. خیلی دقت می‌خواهد که بروند و منطقه را بگردند و در سیاهی شب، یک چنین جاده‌ای را که مال دشمن است، پیدا کنند. آنها شبانه، زیر رگبار دشمن، رفتند و این جاده را پیدا کردند. البته بر اثر تیراندازی دشمن، عناصر اطلاعات- عملیات این سه تیپ، حدود دو یا سه نفر شهید هم آنجا دادند. نظیر همین جاده، در قسمت سمت راست قرارگاه فجر هم وجود داشت، ولی عناصر شناسایی قرارگاه فجر نتوانستند آن را پیدا کنند و به همین دلیل، در شب عملیات، اینجا در ابتدای مسیرشان، زمین‌گیر شدند و پشت میادین مین‌ گیر کردند و تا صبح هم نتوانستند از آنجا عبور کنند و نتیجه، آن شد که در مرحله اول عملیات دیدیم.

به همین دلیل تاکید می‌کنم؛‌ برای حفظ حیثیت جمهوری اسلامی و بنا بر فرامین حضرت امام، ما حق نداریم سستی به خرج بدهیم. اگر ما ذره‌ای از خودمان سستی نشان بدهیم،‌این در حکم ضربه ایست بر ولایت امر، و کفران نعمت تلقی می‌شود. ذره‌ای سهل‌انگاری از جانب ما، در حکم خیانت به امام و انقلاب اسلامی است و باعث می‌شود تا تن به ذلت بدهیم و تا ابد نتوانیم سرمان را بلند کنیم!

وقتی حضرت امام می‌فرماید: «من سیلی به گوش صدام می‌زنم»، فکر می‌کنید این سیلی را امام به توسط چه کسانی به صدام می‌زند؟! یا زمانی که امام می‌فرمود: «من توی دهان این دولت می‌زنم»، ایشان توسط چه کسی این کار را انجام داد؟! توسط آدم‌هایی مثل ما؛ یعنی اگر تک تک شما، دست و بازوی امام نشوید، امام که به تنهایی، کاری از دستش ساخته نیست. زمان حضرت علی (علیه السلام) هم همینطور بود، زمان پیامبر (ص) هم همینطور بود حالا در جریان مرحله اخیر این عملیات که تیپ ما هم در آن شرکت کرد، من نواقص و معایبی در کار واحد اطلاعات- عملیات تیپ خودمان دیدم که چند مورد از آنها را به شما تذکر می‌دهم. انشالله اگر فرصت مناسبی فراهم شد، می‌نشینم و در مورد کل این نواقص با برادرها صحبت می کنیم. دیروز (جمعه یکم مرداد 1361) من با مسئولین واحدهای تدارکات، مخابرات، پرسنلی و بهداری نشستم و یک جلسه مفصلی با آنها داشتم. در آن جلسه، معایب و محاسن عملیات و عملکرد هر یک از آن واحدها را با حوصله بررسی کردیم. دو، سه ساعت وقت گذاشتیم برای آن جلسه. منتها الان چون چنین وقتی را در اختیار نداریم، من مجبورم اجمالا بگویم که بچه‌ها! از قرارگاه فتح به ما ابلاغ شده ظرف بیست و چهار ساعت آتی، باید خودمان را برای عملیات آماده کنیم. به همین دلیل، پیش از سرکشی به هر واحدی، من ابتدا باید از واحد اطلاعات- عملیات تیپ خودمان سوال کنم که آیا اینها می‌توانند تا بیست و چهار ساعت دیگر، منطقه را شناسایی کنند یا خیر؟!

برای تحقق این مطلب، اگر ما دست به دست هم ندهیم و اگر اوامری را که به ما ابلاغ می‌شوند. مو به مو اجرا نشود،‌ نتایج بسیار سویی عایدمان می‌شود. چگونه؟! یک؛ سیستم مسئولیت و مسئولیت‌پذیری لوث می‌شود. دو؛ خیانتی است که ما مستقیما در حق اسلام و مسلمین روا داشته‌آیم. یعنی ضربه خوردن به انقلاب. نه به خود ما؛ خود ما اصلا مطرح نیستیم. اگر تکه تکه هم شدیم؛ به درک که شدیم! حفظ انقلاب مطرح  است. حالا من برای شما مثالی می‌زنم؛ اعلام می‌شود که امروز، تمام پرسنل واحد اطلاعات- عملیات باید در خط حضور داشته باشند. بعد می‌بینی فقط یک تیم شناسایی در منطقه می‌ماند! این تیم هم، جوری در منطقه می‌ماند که دیدیم! ساعت ده دیشب که از قرارگاه مرکزی کربلا به ما دستور می‌دهند تا تیم ما به شناسایی برود، ما هم این دستور را به واحد اطلاعات – عملیات ابلاغ می‌کنیم، منتها تا نفرات این تیم حرکت کنند و به این جا برسند، می‌بینی یک ساعت طول کشیده! یک ساعت طول می‌کشد تا سه نفر بیایند و به شناسایی بروند.

اگر به این شکل عمل کنیم، نه تنها خدا ما را نمی‌بخشد، بلکه باید منتظر عذاب الهی و حضور در محکمه الهی، برای جواب‌گویی به خدا هم باشیم. اگر واحد اطلاعات- عملیات مرتکب کوچک‌ترین سهل‌انگاری بشود؛ این سهل‌انگاری منجر به دادن صدها نفر زخمی و شهید و تلفات بی‌جهت خواهد شد. پس سهل‌انگاری، برابر با خیانت‌ است. در حالی که اگر هدف‌های تعیین شده توسط عناصر اطلاعات- عملیات به خوبی شناسایی بشوند، دیگر چنین تلفاتی داده نخواهند شد. الان در کار شناسایی، اصل قضیه، همین است. محوری که خوب شناسایی شده باشد، نیرو با کمترین تلفات از آنجا عبور می‌کند، در حالی که از محوری که خوب شناسایی نشده، نیروی تک‌ور با بیشترین تلفات هم قادر به عبور از آن نیست. حالا جواب این تلفات بی‌جهت را چه کسی باید بدهد؟!

الان، محور عملیات از این منطقه برداشته شده؛ یعنی فعلا دیگر در منطقه جنوب پاسگاه زید که قبلا در آن عمل می‌کردیم، وارد عمل نخواهیم شد. مطابق دستوری که از طرف لشکر فتح و قرارگاه مرکزی کربلا به ما صادر شده، نباید بگذاریم الان دشمن در این محور جدید، اقدام به مین‌گذاری کند. هر شب باید تعدادی آر.پی.جی‌زن با کمک واحد اطلاعات- عملیات، وارد این منطقه بشوند، به پشت سر مواضع دشمن رخنه کنند و توی سر اینها بکوبند و بعد در همان تاریکی شبانه، برگردند و بیایند سر جای اول خودشان مستقر بشوند. عمق منطقه هم هفتصد متر است و کسی هم در اینجا، گم نمی‌شود! مسیر، کوتاه و مشخص است، دیگر اینجا که کسی گم نمی‌شود. الان، حد عملیاتی را به این جا منتقل کرده‌اند که روی نقشه می‌بینید.

نمی‌دانم آیا تا به حال به پاسگاه زید رفته‌اید که آنجا را مشاهده کنید یا نه؟! از پاسگاه زید تا این منطقه که دشمن در آن آب انداخته و دچار آب گرفتگی شده است، می‌شود هشت هزار و چهارصد متر. از این هشت هزار و چهارصد متر، دو هزار و صد متر آن، برای عملیات به تیپ 25 کربلا واگذار شده بود، دو هزار و صد متر بعدی را به تیپ 27 محمد رسول‌الله (ص) واگذار کرده بودند که در آن عمل می‌کرد، دو هزار و صد متر بعدی به تیپ 14 امام حسین (علیه السلام) و آخرین قسمت دو هزار و صدمتری هم به تیپ 8 نجف‌اشرف سپرده شده بود. حالا که منطقه عملیاتی تغییر پیدا کرده، این دفعه از پاسگاه زید به طرف سمت راست آن عمل خواهیم کرد. طول منطقه جدید، ده کیلومتر و عرض آن هم حدود ده کیلومتر است که تقریبا منطقه به شکل یک مربع فرضی است که یک ضلع آن، در سمت غرب را، این سه دژ مثلثی دشمن تشکیل می‌دهند. دقت می‌کنید؟! در این منطقه الان یک خاکریز زده‌اند که پشت آن، نیروهای تیپ 17 علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) و تیپ 8 نجف‌اشرف مستقر هستند. شناسایی منطقه، امروز باید سریعا شروع بشود. حتی تمام پرسنل واحد اطلاعات- عملیات تیپ باید در آن شرکت کنند؛ یعنی تا امشب، تمام بچه‌های اطلاعات- عملیات ما باید بروند به طرف پاسگاه زید و بپیچند به سمت این خاکریز منحنی شکل، که از این جا زده‌ایم و آن را به طرف مرز، جلو برده‌ایم.

این خاکریز به شکل منحنی است. می‌بینید؟! پشت این خاکریز، الان نیروهای دو تیپ نجف اشرف و 17 قم مستقر هستند. از آنجا که این خاکریز، منحنی شکل است، آن را می‌توان تا چهار کیلومتر دیگر هم، جلو برد. از همین حالا شما باید بروید در اینجا برای واحد اطلاعات- عملیات یک سنگر بزنید. اگر شد، می‌رویم و پانصد متر از این خاکریز را تحویل می‌گیریم تا بتوانیم مقداری نیرو در اینجا مستقر کنیم و بدین ترتیب، جاپایی برای شناسایی خودمان در آنجا باز کنیم. خیلی خوب است!

تیپ 8 نجف اشرف چون قبلا از پاسگاه زید رفته و روی این دژ مثلثی اول عراق عمل کرده، الان آشنایی خوبی با این منطقه دارد. حالا ما و نجف را کنار هم گذاشته‌اند در سمت چپ محور عملیاتی جدید؛ یعنی در قسمت جنوب. تیپ 14 امام حسین (علیه السلام) و تیپ 25 کربلا را هم گذاشته‌اند در قسمت راست، یعنی شمال، تا در جریان مرحله بعدی عملیات، بیایند و منطقه را پاکسازی کنند. نکته مهمی را می گویم که از الان، توی ذهن‌تان باشد و آن را فراموش نکنید؛ دشمن در جلوی این دژهای مثلثی خودش، یک کانال آب احداث کرده. روی نقشه دقت کنید! در این جا! عرض کانال؛ بین دو تا دو و نیم متر و عمق آن هم دو متر است. این کانال را در مراحل قبلی عملیات بچه ها دیده‌اند. داخل آن هم آب  است. شب  عملیات، اگر نیرو داخل این کانال بیفتد، نمی‌تواند دستش را به جایی بند کند و از کانال خودش را بیرون بکشد. تا لب کانال، مملو از آب است و دشمن خاک‌هایی را که در جریان حفر کانال، در طرفین آن ریخته بود، با استفاده از لودر و کمپرسی از منطقه خارج کرده. با این حال، در سه قسمت از این کانال، سه دهانه پل احداث کرده تا در حین درگیری ما با آنها، بتواند نیروهای خودش را از روی پل‌ها عبور بدهد. از الان این مطلب توی دهن‌تان باشد؛ اگر آن را یادداشت هم کنید، بد نیست.

شکل این دژهای مثلثی هم خیلی جالب است. خاکریزهای آن، بلندتر از سطح زمین صاف منطقه است. هر ضلع آ، دو متر از سطح زمین ارتفاع دارند. راس هر یک از این مثلث‌ها، رو به سمت ما قرار دارند که بلندتر از

shahid hemat 01

سایر قسمت‌های دیواره‌های این دژها هستند. درست شبیه خاکریزهای مخصوص دیده‌بانی عراق هستند که در عملیات الی‌بیت‌المقدس، آنها را درغرب کارون احداث کرده بود. یادتان هست؟

حضار: بله … به خاطر داریم.

همت: راست این مثلث‌ها، به همان شکل است. نیروهایی که در مرحله اول عملیات رمضان در این منطقه وارد عمل شدند و جلو رفتند، می‌گفتند تمام دژهای مثلثی؛ هم شکل و همسان ساخته شده‌اند. جلوی این دژهای مثلثی، کانالی قرار گرفته که عرض آن دو متر و عمق آن هم دو متر است و هیچ خاکریزی هم در حاشیه این کانال آب وجود ندارد. طوری که شب، نفری که جلو می‌رود، قادر به تشخیص وجود کانال نباشد و برود صاف توی آن بیفتد!. این کانالی را که ما الان در خط از کنار آن عبور می‌کنیم و پیش بچه‌های گردان‌ها می‌رویم دیده‌اید؟! آن عقب یک کانال خشکی هست ها! یادتان آمد؟ درست مشابه این کانال را، عراق آمده و جلوی آن دژهای مثلثی احداث کرده است. همان کانال متروکه‌ای را می‌گویم که کنار تابلوهای موقعیت تیپ 27 محمد رسول‌ الله (ص) و تیپ 14 امام حسین (علیه السلام) قرار دارد. یادتان آمد؟! عین همان کانال را، عراق جلوی دژها زده. همانطور که گفتم؛ روی عرض این کانال آب، سه الی چهار نقطه برای عبور نفرات و تانک‌های دشمن در نظر گرفته شده است. خب، این جا را ببینید! الان اولویت اول شما باید شناسایی میادین مینی باشد که دشمن در این منطقه دارد. این میادین مین، باید توسط اطلاعات- عملیات ما شناسایی بشوند.

الان در اینجا استعداد دشمن به اندازه حدود یک تیپ نیرو است. یک گردان در این نقطه داشت که شبی که ماشین‌الات مهندسی ایران آمدند اینجا کار کنند، همین گردان عراقی، لودرها و بلدوزرها را تهدید می‌کرد. در نتیجه، لودرها و بلدوزرها آن شب نتوانستند در آنجا کار کنند. از طرف دیگر، تیپ 17 قم هم نتوانست این قسمت را پاکسازی کند و همین مسئله باعث شد لودرها و بلدوزرها، آن شب نتوانند به طرف جلو حرکت کنند و در نتیجه، عملیات ما در مرحله سوم رمضان، منجر به صدور فرمان عقب‌نشینی شد.

پس می‌بینید که ضعف یک تیپ، باعث می‌شود تا کار دو، سه لشکر چه بشود؟ خراب بشود. لذا، برای این که مجددا در عملیات چنین بلایی سرمان نیاید، از طرف فرماندهان قرارگاه مرکزی کربلا تصمیم گرفته شد تا تیپ‌های عملیاتی توانمند را در یک لشکر جمع کنند. به این ترتیب، الان لشکر فتح، تشکیل شده است: از تیپ 14 امام حسین (علیه السلام)، تیپ 8 نجف اشرف، تیپ 25 کربلا، تیپ 27 محمد رسول‌الله (ص) و یکی از تیپ 17 علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) یا 31 عاشورا.

پنج تیپ گرد آمده در لشکر فتح، الان در واقع به اسم تیپ‌های ضربت لشکر فتح شناخته می‌شوند. توجه کردید؟ به دستور قرارگاه مرکزی کربلا، لشکر 92 زرهی ارتش هم، مسئولیت تامین نفربر و تانک این لشکر ضربت را به عهده گرفته است. بقیه لشکرها، کارشان این است که وظیفه پدافندی را در عملیات به عهده بگیرند. یعنی ابتدا لشکر فتح وارد عمل می‌شود و بعد از انهدام دشمن و پاکسازی منطقه، خط را به مدت بیست و چهار تا چهل و هشت ساعت حفظ می‌کند. بعد آن را به یکی از لشکرها تحویل می‌دهد و خودش سریع به عقب می‌آید تا پس از بازسازی و تامین و تدارک نفرات و تجهیزات مورد نیازش، منتظر دریافت دستور برای عمل در مرحله بعدی عملیات باشد. الان این تدبیر، به نفع تیپ ما هم تمام شده است. آدم وقتی ببیند تیپ‌های جان‌دار و پرزوری در دو طرف او جلو می‌آیند، با قوت قلب بیشتری وارد عملیات می‌شود. البته پیروزی و شکست به دست ما نیست. هر نتیجه‌ای که بگیریم، قطعا یک حکمت الهی داشته. چه این که ما دیشب هم یک تک کوچکی انجام دادیم و بچه‌های گردان‌های انصارالرسول (ص)، حمزه و میثم وارد عمل شدند، ولی ناچار شدند به عقب برگردند. با این حال، نیروهای قرارگاه نصر، عملیاتی که در آن طرف خیّن داشتند، حرکت جالبی بود.

ادامه دارد…

*پاسداشت سی و سومین سالگرد «عملیات رمضان»

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *