اسراف و تبذیر در قرآن و روایت – قسمت پایانی

خانه / قرآن و عترت / قرآن / آیات مناسبتی / اسراف و تبذیر در قرآن و روایت – قسمت پایانی

اسراف و تبذیر در قرآن و روایت – قسمت پایانی

چرا مسرفين ، مبغوض خدا و مبذّرين ، برادران شيطان شمرده شده اند؟

     علت اين مطلب را بايد در جهان بيني و اعتقادات اسلامي جستجو كرد و تبيين آن در مورد مسرفان مي تواند چنين باشد كه خداوند امر به عدالت و احسان مي كند و طبعا صاحبان عدالت را دوست مي دارد. -ان الله يامر بالعدل و الاحسان – و از آنجا كه اسرافكاران از اين فرمان سرپيچي كرده و بي عدالتي در مصرف را پيشه خود ساخته اند قهرا مورد خشم و دشمني خداوند قرار خواهند گرفت، ولي در مورد تبذيركاران علت همدست بودن و شباهتشان به شيطان را از آيه شريفه مي توان استنباط كرد آن جا كه مي فرمايد: مبذّران برادران شيطانند و تعبير برادر در لغت عرب به معني مشابه و نظير هم مي آيد و شيطان در برابر پروردگارش ناسپاس است، و از طرف ديگر تبذير به معناي ضايع كردن نعمت هاي خداوند است و خود نوعي ناسپاسي است نسبت به آن نعمت ها؛ و شيطان نخستين فردي است كه همه چيز را ناديده گرفت و تمرد از فرمان خدا كرد و راه ناسپاسي را باز نمود، لذا آنها كه مبتلا به اين خصلت ناروا باشند از همكاران و همدستان شيطان خواهند بود و از آنان با عنوان برادران شيطان ياد شده است و اين است رمز تعبير زيباي قرآن.

درسي از رسول خدا صلّی الله علیه و آله

     در كتاب تحف العقول آمده است: جَاءَهُ رَجُلٌ بِلَبَنٍ وَ عَسَلٍ لِيَشْرَبَهُ فَقَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ شَرَابَانِ يُكْتَفَى بِأَحَدِهِمَا عَنْ صَاحِبِهِ لاَ أَشْرَبُهُ وَ لاَ أُحَرِّمُهُ وَ لَكِنِّي أَتَوَاضَعُ لِلَّهِ فَإِنَّهُ مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَهُ اَللَّهُ وَ مَنْ تَكَبَّرَ وَضَعَهُ اَللَّهُ وَ مَنِ اِقْتَصَدَ فِي مَعِيشَتِهِ رَزَقَهُ اَللَّهُ وَ مَنْ بَذَّرَ حَرَمَهُ اَللَّهُ وَ مَنْ أَكْثَرَ ذِكْرَ اَللَّهِ آجَرَهُ اَللَّهُ (1) مردي شير و عسل براي پيامبر صلّی الله علیه و آله آورد تا بنوشد فرمود: دو نوشيدني كه يكي از ديگري كفايت مي كند من آن را نخورم و حرام هم نمي كنم ولي براي خدا تواضع مي كنم. زيرا هر كه براي خدا تواضع كند خدايش بالا برد و هر كه تكبر كند خداوند او را خوار سازد و هر كه در زندگي ميانه روي كند خدايش روزي دهد و هر كه زياده روي كند خداوند او را بي نصيب گرداند و هر كه خدا را بسيار ياد كند خدايش جزا دهد.

     نكاتي كه در اين حديث شريف است مستلزم بحثي مفصل و هر كدام راهگشاي سعادت دنيا و آخرت است اما مناسب با اين مقال آن است كه پيامبر صلّی الله علیه و آله مي فرمايند: رعايت اقتصاد و ميانه روي در معيشت باعث ازدياد روزي و نزول بركات الهي است و فردي كه رعايت اعتدال مي كند دچار فقر و تنگدستي نمي شود و برعكس كسي كه طريق اسراف و تبذير پيش گيرد دچار محروميت مي شود و خداوند چنين بنده اي را به سختي معيشت مبتلا مي سازد.

     امام صادق علیه السّلام فرمود: چهار دسته هستند كه دعايشان مستجاب نمي شود؛

اوّل) كسي كه در خانه مي نشيند و مي گويد: خدايا به من روزي بده! و در طلب روزي تلاش نمي كند در جواب او گفته مي شود: الم آمُرك بالطلب؟ آيا تو را به طلب روزي دستور ندادم؟

دوم) كسي كه از همسر خود ناراحت است و او را نفرين مي كند، مي فرمايند: -الم اجعل امرها عليك – آيا امر او را به دست تو قرار ندادم؟

سوم) كسي كه مالي داشته و آن را ضايع كرده است، مي گويد: -اللهم ارزقني – خدايا به من روزي بده! مي فرمايند: -الم آمرك بالاقتصاد؟- آيا تو را به اقتصاد و ميانه روي و اعتدال در خرج امر نكرديم و -الم آمرك بالاصلاح؟- آيا به تو دستور اصلاح در مال را نداديم؟

چهارم) كساني كه از مال خود بدون شاهد به ديگران وام دهند و بعد وام گيرنده منكر شود، خداوند مي فرمايد: -الم آمُرك بالشهادة؟- (2) آيا به تو دستور نداديم شاهد بگيري؟

ملاحظه مي فرماييد كه با وجود اسراف و شاهد نگرفتن در پرداخت وام، دعا فايده اي ندارد.

اسراف و تبذیر در قرآن و روایت
اسراف و تبذیر در قرآن و روایت

آثار سوء اسراف

الف) زيان هاي فردي

اسرافكار، علاوه بر زيان هاي اقتصادي كه بر جامعه و ملت تحميل مي كند، براي خود نيز زيان هاي جبران ناپذيري به بار مي آورد؛

1 – خشم الهي؛ اسرافكار چون تعادل و توازن اقتصادي جامعه را برهم مي زند، از رحمت خدا بدور و گرفتار خشم خدا مي شود، همان گونه كه در قرآن مجيد آمده است: «إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ» (اعراف – 31) خداوند اسرافكاران را دوست نمي دارد، و امام صادق علیه السّلام فرمود: انّ السرف امرٌ يُبغِضُه الله (3) اسراف مورد غضب خداست.

2 – محروميت از هدايت؛ خداي متعال كه همواره درهاي رحمتش بر بندگان گشوده است خود را «غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ» (غافر – 3) معرفي كرده است لكن نسبت به اسرافكاران مي فرمايد: «إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ» (غافر – 28) همانا خداوند كسي را كه اسرافكار و دروغگوست هدايت نمي كند.

3 – فقر؛ روشن ترين اثر اقتصادي اسراف، فقر است، زيرا كه اسرافكار در اثر مصرف نارواي خود هم جامعه را به ورطه فقر مي كشاند و هم خود دچار فقر مي شود. لذا يكي از راههاي مبارزه اسلام با فقر و محروميت ايجاد هماهنگي اقتصادي و ريشه كن ساختن اسراف است. حضرت علي علیه السّلام مي فرمايند: -القصد مثراة و السرف متواة – (4) اقتصاد و ميانه روي باعث توانگري و اسراف و ولخرجي مايه فقر و تنگدستي است. و نيز فرمود: – سبب الفقر اسراف – (5) ولخرجي عامل فقر است.

4 – هلاكت؛ اسراف از هر نوعي كه باشد انسان را به نابودي مي كشد. قرآن مجيد اين حقيقت را چنين بيان مي فرمايد: -ما به وعده هايي كه به انبياء و اوليا داديم وفا كرديم و سپس آنها را با هر كه اراده كرديم نجات داديم، اما مسرفان و ستمگران را هلاك كرديم – (انبياء – 90) و نيز حضرت علي علیه السّلام مي فرمايد: -كثرة السرف تدمر- (6) اسرافكاري زياد انسان را به هلاكت مي كشاند.

5 – كيفر اخروي؛ كيفر كساني كه از حدود الهي تجاوز كرده و اوامر و نواهي خدا را ناديده گرفته باشند، تنها فقر و تنگدستي در دنيا نيست بلكه عذاب اخروي نيز در انتظار آنان است. قرآن مجيد در اين باره مي فرمايد: «وَ كَذَٰلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَ لَمْ يُؤْمِنْ بِآيَاتِ رَبِّهِ  وَ لَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبْقَىٰ» (طه – 127) اين چنين جزا مي دهيم كسي را كه اسراف كند و ايمان به آيات پروردگارش نياورد، عذاب آخرت شديدتر و پايدارتر است، و در جاي ديگر مي فرمايد: «وَ أَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ» (غافر – 43) براستي كه مسرفان اهل دوزخند. به اين ترتيب معلوم است كه وضع افرادي كه در مسير باطل و هرزگي ها دچار اسراف مي شوند چه خواهد بود!

اسراف و تبذیر در قرآن و روایت
اسراف و تبذیر در قرآن و روایت

ب) زيان هاي اجتماعي اسراف

     البته از نظر اسلام، هر كس مالك حاصل كار و دسترنج خود – با رعايت حدود شرعي – مي باشد ولي انسان نمي تواند به بهانه اين كه مالك مالي است هر طور كه بخواهد آن را صرف و خرج كند بلكه دو شرط اساسي دارد؛ يكي بهره گيري براي خود و ديگري بهره دادن به ديگران و تعطيل اينها دو صورت مي تواند داشته باشد:

1 – ثروت اندوزي و تكاثر كه نه خود از آن بهره مند شود و نه ديگران.

2 – صرف مال در راه هوا و هوس و اسرافكاري، كه هر دو ممنوع و داراي پيامدهايي به شرح زير مي باشند:

  • حق ناشناسي، وجدان هر انساني اين مطلب را پذيراست كه در برابر هر احساني بايد تشكر كرد و اخلاق اجتماعي نيز حكم مي كند كه در مقابل هر نيكي بايد حق شناس و سپاسگزار باشيم، از احسان و نيكي پدر و مادر، استاد و معلم تا خالق مهربان.

          «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ ۖ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ» (ابراهيم – 7) اگر شكر نعمت را بجا آوريد، فزوني دهيم و اگر كفران نعمت كنيد مجازاتم شديد است.

  • تزلزل و سستي، انسان هاي معتدل در فراز و نشيب هاي زندگي هرگز نمي لغزند ولي افراد اسرافكار كه ولخرجي و مصرف زدگي تمام ابعاد زندگيشان را فراگرفته چون روحيه مقاومت ندارند، شكست خورده و متزلزل خواهند بود.
  • كاهش توليد، جامعه مصرفي رفته رفته قدرت توليد را از دست مي دهد و براي تامين مايحتاج خود به بيگانه روي مي آورد. اين مطلبي است كه در دوران حكومت طاغوت براي همه ثابت شده و نياز به توضيح ندارد.
  • سقوط اخلاقي، ولخرجي و ريخت و پاش هاي نابجا و بي مورد، انسان را از مسير صحيح بيرون آورده و به ورطه هولناك فساد و تباهي مي كشاند، انسان اسرافكار گاهي به مرحله اي مي رسد كه به هر پستي تن مي دهد؛ رشوه مي گيرد، دروغ مي گويد، ربا مي خورد، به عناوين مختلف، عفت و شخصيت خود را از دست داده و سرانجام كارش به رسوايي مي كشد. كيفر كساني كه از حدود الهي تجاوز كرده و اوامر و نواهي خدا را ناديده گرفته باشند، تنها فقر و تنگدستي در دنيا نيست بلكه عذاب اخروي نيز در انتظار آنان است.
  • ضعف ايمان، اسرافكاري آدمي را از راه اعتدال خارج مي كند و به سستي ايمان و ضعف عقيده مي كشاند.
  • اختلاف طبقاتي، يكي از علل اساسي اختلاف طبقاتي به طور قطع همين اسرافكاري ها است. و همچنين وابستگي به بيگانگان و تضييع حقوق ديگران و غفلت از خدا و حريم شكني را از ديگر پيامدهاي اسراف بايد شمرد. علاوه بر اينها دغدغه خاطر و گرفتاري هاي روحي و بيماري هاي جسمي و رواني از نتايج مسلم ولخرجي ها و بي بندوباري ها است.

در پايان بايد عرض كنيم كه اسراف و تبذير دايره اي وسيع دارد و مصاديق آن نيز متعدد است؛

اسراف در اموال عمومي، اسراف در بيت المال مسلمين، اسراف در مواد غذايي؛ خوراك، مسكن، وسيله نقليه و نظاير اينها از جمله مصاديق اسراف است. زيانبارتر از همه اسراف در بيت المال است كه اميرالمؤمنين علي علیه السّلام فرمود: -ان اعظم الخيانة، خيانة الامة – (7) بالاترين خيانت، خيانت به مردم است.

استفاده شخصي از اموال عمومي، علاوه بر اسراف، خيانت است، اسراف در آب و غذا، اسراف در برق و گاز علاوه بر اسرافكاري، خيانت به مردم است.

شيوه مبارزه با اسراف

نظارت همگاني يا امر به معروف و نهي از منكر، تبليغات و ارائه الگوي صحيح مصرف و سرانجام برخورد عملي و قانوني قاطعانه با اسرافكاران مي تواند كارساز باشد و از اين همه خلاف و اختلاف جلوگيري كند.

پی نوشت:

1- تحف العقول، موعظه 82 از مواعظ النبي صلوات الله علیه وآله

2- اصول كافي، ج 2، كتاب دعا، ص 275

3- وسائل الشيعه، 15/262

4- وسائل الشيعه 15/285

5- فهرست غررالحكم، ص 159

6- فهرست غررالحكم، ص 195

7- نهج البلاغه دكتر صبحي صالح، نامه 26

 

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *