اشعار محرم – سری دوم

اشعار | به مناسبت ماه محرم – سری دوم

خانه / اشعار / اشعار | به مناسبت ماه محرم – سری دوم

هل من معین سرود كه لبّیك بشنود

لبیك یا حسین همان نصرت حسین

فرزند او صَلا به لثارات می زند

پس خط اول است همین هیئت حسین

چشمی که از روایت این روضه ها تر است

“فردا کنار فاطمه با آبرو تر است”

عمری به گریه در پی دلدار بوده ایم

روز جزا پی من و تو چشم دلبر است

اصلا عجیب نیست که او را ندیده ایم

چشمی که دیده روی مهش چشم دیگر است

ما را شکسته سینه و بی سر قبول کن

وقتی که جسم زخمی ارباب بی سر است

اصلا اگر بهشت کنار تو نیستیم

دوزخ برای عاشق مهجور بهتر است

هنگام مرگ اگر برسد داد می زنم…

زیباترین دقایق من آنِ آخر است

حسین ایزدی

مناجات

********************************

با احتیاج آمده ام هیئت حسین

اعجاز می كند به خدا محنت حسین

سائل كجاست تا بدهد سلطنت به او

اقبال كرده است به من دولت حسین

آری نیاز من فقط ارباب با وفاست

مثل غلام ترك كِشم منّت حسین

آرامشم به سایه ای از خیمه اش رسد

این گونه هر كسی نَبَرد لذّت حسین

رنجورم و طبابت ارباب چاره ام

غم می کشم که من نکشم حسرت حسین

آتش ندیده ای كه بدانی چه می كشم

عاشق كُش است روز و شب غربت حسین

عریان بدن به زیر سم اسب می رود

شاید كمی تكان بخورد امّت حسین

چون عقل ها جواب خدا را نداده اند

با عاطفه قیام كند نهضت حسین

هل من معین سرود كه لبّیك بشنود

لبیك یا حسین همان نصرت حسین

فرزند او صَلا به لثارات می زند

پس خط اول است همین هیئت حسین

نوكر اگر وفا نكند عهد خویش را

بر می خورد به روحیۀ غیرت حسین

سینه زدن بهانۀ سینه شكستن است

یعنی كه هست ، هیئت او جنت حسین

***

 محمود ژولیده

********************************

خدا را شکر مهمان حسینیم

به لطف تو سر خوان حسینیم

خدا را شکر هیئت خانۀ ماست

پذیرای محبــــــان حسینیم

ز طفلی شیر با عشق تو خوردیم

و حالا مـرد میــــدان حسینیم

طعـام روضه هــا در ما اثـر کرد

نمک پـروردۀ نـــــان حسینیم

اگر مؤمن شدیم از رحمت اوست

مسلمانان ، مسلمـــان حسینیم

همین که سینه زن هستیم، یعنی؛

وفــاداران پیمـــــــان حسینیم

میــــان روضــــۀ جــدّ غریبـت

به همراه تو گریـــــان حسینیم

فـراق کربــلا بی طــــاقتم کرد

ببین بیمار هجــــران حسینیم

بیا مــا را ببر تـــا محضـر یـــار

که محتاجان درمــان حسینیم

خوشا آنان که سر دادند و گفتند؛

تن بی سـر ز یـــاران حسینیم

 مصطفی هاشمی نسب

********************************

شمیم تربتتان برده از سرم هوشم

 

شمیم تربتتان برده از سرم هوشم
به شوق وصل حرم مثل چشمه می جوشم

حریم وصحن وسرای تو آنقدر زیباست
که باغ و روضه ی رضوان شده فراموشم

به لطف فاطمه از کودکی اسیرم من
اسیر مرقد شاه وضریح شش گوشم

ز جای جای حرم می رسد سلامُ علیک
صدای خادمتان فطرس است در گوشم

ز بارگاه تو بویی عجیب می آید
ز عطر سیب حرم باز مست و مدهوشم

بیا و گوشه ی چشمی به نوکرت انداز
که اربعین بکشم مرقدت درآغوشم

فدای خشکی لبهایتان شوم آقا
دگر زجام فرات ساغری نمی نوشم

قسم به پیرهن مشکی عزای شما
که جز لباس سیاهت کفن نمی پوشم

ز جام شهد شهادت اگر دهی قدحی
به روی دشت ببینی ز لاله گلپوشم

حمید قلی زاده

 حمید قلی زاده

***************************

امام حسین(ع)-مناجات

 

حیف است که از عشق تو یک توشه نگیریم

حیف است که ما دامن شش گوشه نگیریم

خوب است که ما مثل تو ارباب بمیریم

حیف است از این قافله ره توشه نگیریم

زشت است از این قافله با فاصله رفتن

از خیمۀ سلطان کَرَم گوشه نگیریم

اینجاست که دل کاسۀ صبرش بسر آید

حیف است ز گیسوی تو یک خوشه نگیریم

خواهیم اگر بر تو شویم آینه، بایست

از بار گنه بر دل خود پوشه نگیریم

دست من و دامان تو یا قاضی الحاجات

ای کاش که در خیمه کنم با تو ملاقات

امسال مُرید علی اکبر شَوَم ای کاش

من نذر گلوی علی اصغر شوم ای کاش

از جان و جهان یکسره خواهم بگریزم

جزو سپه ساقی لشگر شوم ای کاش

با قاسم و عبداللهِ تو گَعده بگیرم

من در بدر آل پیمبر شوم ای کاش

مانند غلامِ سیَهَت بر سرِ دستت

من هم به دعای تو منور شوم ای کاش

نان و نمک سفرة تو باد حلالم

من ریزه خور خوان تو دلبر شوم ای کاش

هر لحظه به یا لَیتَنی این شعر بخوانم

با اهل حرم عهد کنم با تو بمانم

***

 حاج محمود ژولیده

*************************

امام حسین(ع)-مناجات

عهد با چشم پر از مهر تو ما می بندیم

كوله بار سفری تا به خدا می بندیم

قبله آنجاست كه اقبال دل آن سو باشد

پس اقامه به سوی كرببلا می بندیم

بست فطرس پر ما را به پر قنداقت

ما پر خویش به امید شفا می بندیم

تا ابد بنده و پا بست تو ما می مانیم

دل بر آن زلف پریشان و رها می بندیم

ما حبیبیم كه چون پیر غلام تو شدیم

سرخ تر در یم خون باز حنا می بندیم

باز بر بام تو بنشسته و پر می گیریم

روزی از نو شده و عشق ز سر می گیریم

***

ژولیده نیشابوری

*******************************

امام حسین(ع)-مناجات

حیف است که از عشق تو یک توشه نگیریم

حیف است که ما دامن شش گوشه نگیریم

خوب است که ما مثل تو ارباب بمیریم

حیف است از این قافله ره توشه نگیریم

زشت است از این قافله با فاصله رفتن

از خیمۀ سلطان کَرَم گوشه نگیریم

اینجاست که دل کاسۀ صبرش بسر آید

حیف است ز گیسوی تو یک خوشه نگیریم

خواهیم اگر بر تو شویم آینه، بایست

از بار گنه بر دل خود پوشه نگیریم

دست من و دامان تو یا قاضی الحاجات

ای کاش که در خیمه کنم با تو ملاقات

امسال مُرید علی اکبر شَوَم ای کاش

من نذر گلوی علی اصغر شوم ای کاش

از جان و جهان یکسره خواهم بگریزم

جزو سپه ساقی لشگر شوم ای کاش

با قاسم و عبداللهِ تو گَعده بگیرم

من در بدر آل پیمبر شوم ای کاش

مانند غلامِ سیَهَت بر سرِ دستت

من هم به دعای تو منور شوم ای کاش

نان و نمک سفرة تو باد حلالم

من ریزه خور خوان تو دلبر شوم ای کاش

هر لحظه به یا لَیتَنی این شعر بخوانم

با اهل حرم عهد کنم با تو بمانم

***

حاج محمود ژولیده

***************************

امام حسین(ع)

همه ی قافیه با شمر به هم می ریزد
بدنت را به خدا شمر به هم می ریزد

خواهرت پیش تو صد بار زمین می افتد
وسط معرکه تا شمر به هم می ریزد

ضجّه ی آه بُنیّ به هوا می خیزد
در همان حال و هوا شمر به هم می ریزد

خنجر کند گرفته به میان دستش
حنجر پاک تو را شمر به هم می ریزد

پنجه انداخته در گیسوی تو ای آقا
گیسویت را ز قفا شمر به هم می ریزد

ناله ی زینب کبراست خدایا بنگر
بوسه ی جدّ مرا شمر به هم می ریزد

بین گودال و لب تشنه کنار دریا
پسر فاطمه را شمر به هم می ریزد

……………………………………………..
از بس که پا به روی دهانت رها شده
بنگر که پشت خواهرت از غصه تا شده

بر روی صورتت چقدر چکمه می دود
در قتلگاه جشن و سروری به پا شده

امامه ات به دست سنان جلوه می کند
دشمن به غارت کفنت هم رضا شده

باید خدا مرا بکشد ای برادرم
حتی عصا زدن به سرت هم روا شده

هر کس که می رسد به تنت چنگ می زند
دیدم میان حلق شما نیزه جا شده

آخر خودت بگو که چه خاکی به سر کنم
حالا که شمر روی تنت بی حیا شده

دیدم نشسته خنجر خود پاک می کند
فهمیدم عاقبت سرت از تن جدا شده

 علی حسنی

*******************************

امام زمان(عج)-مناجات محرمی

چشم آلوده کجا، دیدن دلدار کجا

دل سرگشته کجا  وصف رخ یار کجا

قصۀ عشق من و زلف تو دیدن دارد

نرگس مست کجا همدمی خار کجا

سرّ عاشق شدنم لطف طبیبانه توست

ور نه عشق تو کجا این دل بیمار کجا

منّتی بود نهادی که خریدی ما را

رو سیه برده کجا میل خریدار کجا

هر کسی را که پسندی بشود خادم تو

خدمت شاه کجا نوکر سربار کجا

کاش در نافله ات نام مرا هم ببری

که دعای تو کجا عبد گنهکار کجا

مِهر من گر که فتد در دل تو می فهمم

شهد دیدار کجا دوریِ از یار کجا

به خدا چون دل زهرا نگران است دلم

یک شه تشنه لب و لشگر بسیار کجا

کاش زینب نرسد کوفه بدون تو حسین

زینب خسته کجا کوچه و بازار کجا

یاد گیسوی رقیه جگرم می سوزد

دست عباس کجا پنجۀ اغیار کجا

قاسم نعمتی

*********************************

امام حسین(ع)-مناجات

اصلا مرا محب حسین آفریده است

مهر تو از عدم به وجودم کشیده است

گِل بی سبب که آدم و حوا نمی شود

حتما کمی ز جرعه عشقت چشیده است

وقتی قدیم و عرش نشین بودی از ازل

جبرییل هم به غیر رخ تو ندیده است

ما از همه به لطف شما منقطع شدیم

حب الحسین، رشته دیگر بریده است

یک (یاحسین) با دم عیسی برابر است

یعنی حسین در دم عیسی دمیده است

ما با محبت تو به توحید می رسیم

هر کس به تو رسیده، به مقصد رسیده است

حسین ایزدی

****************************

 شیعه مصباح هدایتدی حسین بن علی

افتخار بشریتدی حسین بن علی

**

باخ وصیتلرینه گور ندی اعلانیه سی

عمریوین قویما فنایه گئده بیر ثانیه سی

اونی ئولدوردی زیادین پسر زانیه سی

منی واژه غیرتدی حسین بن علی

دئدی من امتین اصلاحینه خاطر گئدورم

نهی منکردی یولوم امربه معروف ائدورم

نه فساده آچورام یول نه بیرین اینجیدورم

حامی دین و شریعتدی حسین بن علی

سیره جدیم عوالمده گرک غالب اولا

قان وئرم چهره دین جلوه لنه جالب اولا

زنده آئین علی بن ابی طالب اولا

سالک راه ولایتدی حسین بن علی

ای توکن گوزیاشی حسرتله او عطشان دودآقا

گور نه ایستور بیزیم امتدن او قارداشسیز آقا

گل حسینون یولونا،گئتمه صولا باخما صاقا

حامل پرچم وحدتدی حسین بن علی

کیم حسین شیعه سی اولسا اونا روشندی مرام

حفظ ائدر حرمت تقوانی یمز مال حرام

هم فروع و هم اصول اوسته باتوب قانه امام

عامل حکم شریعتدی حسین بن علی

او نمازی که حسین قیلدی یاراتدی هیجان

اوغلی اکبر یوخودی گویده ملک وئردی اذان

یعنی وقتینده گرک سنده نمازین قیلاسان

روح تقوا و عبادتدی حسین بن علی

کربلا کعبه رحمتدی حسین قبله جود

قتلگاهه یارالی دوشدی آتیندان او وجود

سجدیه قویدی باشین تا اوجالا رکن سجود

مشعل بزم حقیقتدی حسین بن علی

استاد کلامی زنجانی

***********************************

پايگاه اطلاع رساني هيأت رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *