تفسیر تسنیم (تفصیلی)| جلد1،سوره حمد،آیه 5، اياك نعبد و اياك نستعين،لطايف و اشارات؛عبادت، هدف آفرينش و راه يقين

خانه / قرآن و عترت / قرآن / تفسیر تسنیم (تفصیلی)| جلد1،سوره حمد،آیه 5، اياك نعبد و اياك نستعين،لطايف و اشارات؛عبادت، هدف آفرينش و راه يقين

قرآن كريم در تبيين عبد و عبادت، عبادت را هدف آفرينش او مى داند: و ما خلقت الجن و الانس لا ليعبدون

3- عبادت، هدف آفرينش و راه يقين  

قرآن كريم در تبيين عبد و عبادت، عبادت را هدف آفرينش او مى داند: و ما خلقت الجن و الانس لا ليعبدون (882). انسان همانند هسته اى است كه هدف متوسط آن درخت شدن و هدف بالاتر آن به بار نشستن است و هدفهاى ديگرى نيز در پيش دارد.

گرچه بر اساس برخى آيات قرآن كريم عبادت هدف آفرينش انسان است، اما اين هدفى است متوسط، نه نهايى ؛ زيرا هدف برتر كه عبادت نسبت به آن وسيله محسوب مى شود نيل به يقين است: و اعبد ربك حتى ياءتيك اليقين (883) و در هر صورت عبادت هدف مخلوق است، نه خالق. چنين نيست كه خداوند براى رسيدن به هدفى مانند معبود شدن، بشر را خلق كرده باشد تا با عصيان عاصيان، او به هدف نرسيده باشد؛ چون خداى سبحان غنى محض است و محال است بى نياز محض كارى را براى رسيدن به هدفى انجام دهد. از اين رو در قرآن كريم تصريح شده است كه اگر همه انسانها و ديگر عابدان زمين به خدا كفر ورزند، بر دامن كبريائيش ‍ گردى نخواهد نشست: ان تكفروا اءنتم و من فى اءلارض جميعا فان الله لغنى حميد (884)

توضيح اين كه، فعل هر فاعلى براى نيل به كمالى است. خود آن كمال نيز اگر نامحدود نبود در پى كمالى برتر است و همچنين اين سلسله ادامه مى يابد تا به هدفى منتهى گردد كه خود، كمال نامحدود است. حال اگر كامل صرف، كارى انجام دهد، فرض درستى ندارد كه براى رسيدن به هدف و مقصدى باشد و كمالى را دنبال كند؛ زيرا خود، كمال صرف و يگانه مقصد و هدف نهايى همه رهپويان كمال است. اگر چنين موجودى براى رسيدن به به كمالى كه فاقد آن است كارى انجام دهد، معنايش اين است كه آنچه را ما كمال محض فرض كرده بوديم، كمال محض نبوده، بلكه موجودى محدود است كه براى جبران نقص خود و دستيابى به كمال مفقود كار مى كند. بيرون از كمال نامحدود كمالى نيست تا بخواهد به وسيله كارى به آن برسد. از اين رو قرآن كريم، خداى سبحان را مبداء فاعلى و هدف نهايى خلقت معرفى كرده است: (هو الاءول و الاخر) (885) همان طور كه او فاعل ديگرى ندارد، غايت و هدفى نيز در وراى او نيست.

حاصل اين كه، از ديدگاه قرآن كريم عبادت، هدف آفرينش است و چون هر لحظه فيض خالقيت خدا به ما سوا مى رسد: يسئله من فى السموات و الاءرض كل يوم هو فى شاءن (886) عبادت نيز مرزى ندارد و همان گونه كه حدوث عبادت به حدوث خلقت است، بقاى آن نيز به بقاى خلقت وابسته است و انسانى كه در مسير كمال خود عبادت را ترك كند، همانند درختى است كه از نمو و تناور شدن مانده است و چنانكه به اجمال گذشت، عبادت هدف نهايى آفرينش انسان نيست ؛ همان گونه كه درخت شدن براى هسته، هدف نهايى نيست، بلكه هدفى متوسط است و هدف نهايى آن به بار نشستن و ثمر دادن است، عبادت نيز براى انسان هدف متوسط است، نه نهايى و هدف از عبادت نيز دستيابى به يقين است: و اعبد ربك حتى ياءتيك اليقين (887) عبادت راه رسيدن به يقين است و انسان تا به يقين نرسد، در معرض زوال و دگرگونى است، اما وقتى به يقين رسيد، مى آرمد.

انسان بر اثر عبادت به مقام رفيع يقين بار مى يابد و تا بر عبادت تكيه دارد، اهل يقين است و اگر لحظه اى عبادت را ترك كند به عصيان آلوده مى گردد و اگر عبادت را انكار كرد به كفر و ارتداد و محروميت ابدى دچار مى شود. معناى آيه كريمه و اعبد ربك حتى ياءتيك اليقين نيز اين نيست كه انسان با رسيدن به يقين، نيازى به عبادت ندارد؛ زيرا كلمه حتى در اين آيه كريمه براى بيان منفعت و بركت عبادت است، نه حد آن، تا با رسيدن به آن عبادت متوقف گردد.اين آيه راه رسيدن به نعمت يقين را بيان مى كند.

عبادتى كه هدف آفرينش است، عبادتى است كه محصولى چون يقين داشته باشد و عابدانى كه از نورانيت و صفاى باطن و شهود بى بهره اند، چنين عبادتى ندارند. اينان همانند درختانى هستند كه تناور شده و به برگ نشسته اما به بار ننشسته اند كه قرآن كريم درباره آنان مى فرمايد: (فويل للمصلين ) (888)؛ كسى كه نماز را براى رفع تكليف مى خواند گرفتار اين ويل است، اما تاركان نماز ويل سنگين ترى دارند.

حاصل اين كه، معناى هدف نهايى اين نيست كه با نيل به آن، اصل عبادت ترك شود؛ زيرا آن هدف اصيل بر پايه عبادت استوار است. پس چگونه با ترك عبادت، آن هدف والا مى ماند؟ مانند ثمر شجر كه دوام آن به بقاى درخت است. معناى هدف نهايى بودن ميوه اين نيست كه با پديد آمدن ميوه، درخت از بين برود و در صورت امتياز بين حد عدمى و هدف ، اصل مطلب به خوبى روشن مى شود. البته اگر منظور از كلمه حتى در آيه مزبور، حد عدمى عبادت باشد، حتما مراد از يقين همان مرگ خواهد بود و با اين تحليل معناى احاديث وارد در باب روشن مى شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *