حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) در قرآن کریم

خانه / مطالب و رویدادها / حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) در قرآن کریم

«وَ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً» ترجمه: آن‌ها کسانی هستند که می گویند: «پروردگارا از همسران و فرزندان ما، مایه ی روشنی چشم ما قرار ده و ما را پیشوای پرهیزگاران بنما!».

 بسم الله الرحمن الرحیم

آیه‌ی اول:

«وَ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً» (1)

آن‌ها کسانی هستند که می گویند: «پروردگارا از همسران و فرزندان ما، مایه ی روشنی چشم ما قرار ده و ما را پیشوای پرهیزگاران بنما!».

حاکم حَسکانی از قرآن پژوهان نامدار اهل تسنّن در این مورد آورده است که پیامبر گرامی در تفسیر این آیه فرمود:

پس از نازل شدن این آیات از فرشته وحی پرسیدم: منظور از «ازواجنا» کیست؟

پاسخ داد: خدیجه علیها السلام است؛ و «ذریاتنا» فاطمه علیها السلام و دو نور دیده‌اش حسن و حسین علیهماالسلام هستند و در جمله ی «و اجعلنا للمتقین اماما» منظور حضرت علی علیه السلام است.

مرحوم «فیض کاشانی» در تأویل همین آیه می نویسد: «منظور از آن، مقام والای رسالت، قرآن شریف و یار و مشاور پر اخلاص پیامبر خدیجه علیها السلام است که نسل سزاوار صلی الله علیه و آله از او است. (2)

و تفسیر قمی نیز بر آن است که منظور از واژه ی «ازواجنا» در آیه ی مورد بحث حضرت خدیجه علیها السلام است. (3)

آیه‌ی دوم:

«أَ لَمْ یَجِدْکَ یَتیماً فَآوى* وَ وَجَدَکَ ضَالاًّ فَهَدى‏* وَ وَجَدَکَ عائِلاً فَأَغْنى» (4)

آیا تو را یتیم نیافت و سپس پناه داد؟ و تو را گمشده هدایت یافت و هدایت کرد؛ و تو را فقیر یافت و بی نیاز نمود.

مرحوم شیخ صدوق (ره) در تفسیر این آیات می نویسد: بدان دلیل آن حضرت «یتیم» خوانده شد که در کران تا کران هستی بی نظیر و تک نسخه است، چرا که این واژه به مفهوم بی همانند آمده است. به همین جهت خدا با اشاره به نعمتهای گرانش به او می پرسد: آیا خدایت تو را تک نسخه و بی همانند نیافت و پناه داد و برتری و شکوه تو را به مردم شناساند و تو را بلند آوازه ساخت!؟ و تو را تنگدست یافت، و به وسیله ی ثروت هنگفت خدیجه علیها السلام بی نیاز گردانید. (5)

بسیاری از مفسران بر آنند که توانگری پیامبر صلی الله علیه و آله به مال خدیجه علیهاالسلام بوده است و خداوند متعال در این آیه از خدیجه(س) و احسان او یاد فرموده است. (6)

آیه‌ی سوم:

«کَلاَّ إِنَّ کِتابَ الْأَبْرارِ لَفی‏ عِلِّیِّینَ * وَ ما أَدْراکَ ما عِلِّیُّونَ* کِتابٌ مَرْقُومٌ* یَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ * إِنَّ الْأَبْرارَ لَفی‏ نَعیمٍ* عَلَى الْأَرائِکِ یَنْظُرُونَ* تَعْرِفُ فی‏ وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعیمِ * یُسْقَوْنَ مِنْ رَحیقٍ مَخْتُومٍ * خِتامُهُ مِسْکٌ وَ فی‏ ذلِکَ فَلْیَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ * وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنیمٍ* عَیْناً یَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ» (7)

چنان نیست که آن‌ها (درباره معاد) مى‏پندارند، بلکه نامه اعمال نیکان در «علیّین» است! * و تو چه مى‏دانى «علیّین» چیست * نامه‏اى است رقم‏خورده و سرنوشتى است قطعى * که مقربان شاهد آنند * مسلّماً نیکان در انواع نعمت‏اند * بر تختهاى زیباى بهشتى تکیه کرده و (به زیباییهاى بهشت) مى‏نگرند * در چهره‏هایشان طراوت و نشاط نعمت را مى‏بینى و مى‏شناسى * آن‌ها از شراب (طهور) زلال دست‏نخورده و سربسته‏اى سیراب مى‏شوند * مهرى که بر آن نهاده شده از مشک است و در این نعمتهاى بهشتى راغبان باید بر یکدیگر پیشى گیرند * این شراب (طهور) آمیخته با «تسنیم» است، * همان چشمه‏اى که مقرّبان از آن مى‏نوشند.

hazrate_khadije_01

علامه مجلسی از جابر بن عبدالله و جابر از پیامبر خدا(ص) نقل میکند که در تفسیر این آیه فرمودند: مقربان بارگاه خدا و پیشتازان راه عدالت و آزادی عبارتند از: پیامبر، امیرمومنان، امامان اهل بیت علیهم السلام، که پس از علی علیه السلام یکی پس از دیگری خواهد آمد، فاطمه علیها السلام دختر رسول الله صلی الله علیه و آله و خدیجه بنت خویلد. (8)

آیه چهارم:

«وَ بَیْنَهُما حِجابٌ وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلاًّ بِسیماهُمْ وَ نادَوْا أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ لَمْ یَدْخُلُوها وَ هُمْ یَطْمَعُونَ* وَ إِذا صُرِفَتْ أَبْصارُهُمْ تِلْقاءَ أَصْحابِ النَّارِ قالُوا رَبَّنا لا تَجْعَلْنا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ * وَ نادى‏ أَصْحابُ الْأَعْرافِ رِجالاً یَعْرِفُونَهُمْ بِسیماهُمْ قالُوا ما أَغْنى‏ عَنْکُمْ جَمْعُکُمْ وَ ما کُنْتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ * أَهؤُلاءِ الَّذینَ أَقْسَمْتُمْ لا یَنالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَیْکُمْ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ* وَ نادى‏ أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفیضُوا عَلَیْنا مِنَ الْماءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ قالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْکافِرینَ» (9)

و در میان آن دو [بهشتیان و دوزخیان‏]، حجابى است و بر «اعراف» مردانى هستند که هر یک از آن دو را از چهره ‏شان مى‏شناسند و به بهشتیان صدا مى‏زنند که: «درود بر شما باد!» امّا داخل بهشت نمى‏شوند، در حالى که امید آن را دارند. * و هنگامى که چشمشان به دوزخیان مى‏افتد مى‏گویند: «پروردگارا! ما را با گروه ستمگران قرار مده!» * و اصحاب اعراف، مردانى (از دوزخیان را) که از سیمایشان آن‌ها را مى‏شناسند، صدا مى‏زنند و مى‏گویند: « (دیدید که) گردآورى شما (از مال و ثروت و آن و فرزند) و تکبّرهاى شما، به حالتان سودى نداد!» * آیا این‌ها [این واماندگان بر اعراف‏] همانان نیستند که سوگند یاد کردید رحمت خدا هرگز شامل حالشان نخواهد شد!؟ (ولى خداوند به خاطر ایمان و بعضى اعمال خیرشان، آن‌ها را بخشید هم اکنون به آن‌ها گفته مى‏شود:) داخل بهشت شوید، که نه ترسى دارید و نه غمناک مى‏شوید! * و دوزخیان، بهشتیان را صدا مى‏زنند که: « (محبّت کنید) و مقدارى آب، یا از آنچه خدا به شما روزى داده، به ما ببخشید! » آن‌ها (در پاسخ) مى‏گویند: «خداوند این‌ها را بر کافران حرام کرده است!».

از امام صادق علیه السلام در مورد حجاب میان بهشتیان و دوزخیان پرسیده شد، که فرمود: منظور از آن گذرگاه و دژ بلندی است میان بهشت و دوزخ که بر فراز آن، پیامبر، علی، حسن، حسین، فاطمه و خدیجه علیهم السلام قرار دارند و از آنجا ندا می دهند که: «دوستداران و شیعیان ما کجا هستند؟ آنگاه دوستان و شیعیان اهل بیت علیهم السلام به سوی آنان می روند و آنان را با نام و نام خانوادگی شان می شناسند و دست آن‌ها را می گیرند و از آن گذرگاه سخت می گذرانند و وارد بهشت می نماید». (10)

*******

پی نوشت ها:

1- سوره فرقان، آیه 74.

2 – علم الیقین فی اصول الدین/ج 2/ ص 986/ دارالبلاغه بیروت.

3 – تفسیر قمی/ ذیل ایه 74 سوره فرقان.

4- سوره ضحی، آیات 6 تا 8.

5 – معانی الاخبار/ ص 53؛ بحارالانوار/ج 16/ص 142؛ تفسیر فرات/ ص 579؛ الخرائج و الجرایح/ج 3/ ص 1045 / مؤسسه الامام المهدی.

6 – مناقب ابن شهر آشوب/ج 3/ ص 320؛ تفسیر ابوالفتوح/ ج 12/ ص 115؛ مجمع البیان/ج 10 / ص 506؛ الکشاف/ج 4/ ص 768.

7- سوره مطففین آیات 18 تا 28.

8 – بحارالانوار/ج 24/ص 3.

9- سوره اعراف، آیات 46 تا 50.

10 – غایه المرام /ص 355؛ بحارالانوار /ج 24/ ص 255؛ مختصر بصائر الدرجات/ ص 53؛ تأویل الآیات الطاهره/ج 1/ ص 176.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *