دعای روز سیزدهم ماه رمضان به همراه شرح دعا آیت الله مجتهدی و جواد محدثی

دعای روز سیزدهم ماه رمضان به همراه شرح دعا آیت الله مجتهدی و جواد محدثی

خانه / ویژه نامه / ویژه نامه های مناسبتی / ویژه نامه ماه رمضان / دعا ویژه ماه رمضان / دعای روز سیزدهم ماه رمضان به همراه شرح دعا آیت الله مجتهدی و جواد محدثی

دعاهای روزها؛ از ابن عباس روایت کرده اند که پیامبر صلی الله علیه و آله برای هر روز، دعایی ذکر فرموده اند ؛ روز سیزدهم بدین شرح است …

دعای روز سیزدهم ماه رمضان به همراه شرح دعا آیت الله مجتهدی و جواد محدثی

دعاهای روزها؛ از ابن عباس روایت کرده اند که پیامبر صلی الله علیه و آله برای هر روز، دعایی ذکر فرموده اند ؛ روز سیزدهم

اللَّهُمَّ طَهِّرْنِي فِيهِ مِنَ الدَّنَسِ وَ الْأَقْذَارِ وَ صَبِّرْنِي فِيهِ عَلَى كَائِنَاتِ الْأَقْدَارِ

 اى خدا در اين روز مرا از پليدى و كثافات پاك ساز و بر حوادث خير و شر قضا و قدرت صبر و تحمل عطا كن

وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِلتُّقَى وَ صُحْبَةِ الْأَبْرَارِ بِعَوْنِكَ يَا قُرَّةَ عَيْنِ الْمَسَاكِينِ‏

 و بر تقوى و پرهيزكارى و مصاحبت نيكوكاران موفق دار به يارى خود اى مايه شادى و اطمينان خاطر مسكينان.

شرح دعای روز سیزدهم ماه مبارک رمضان| آیت الله مجتهدی رحمة الله علیه

اللَّهُمَّ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الدَّنَسِ وَ الْأَقْذَارِ وَ صَبِّرْنِی فِیهِ عَلَی کَائِنَاتِ الْأَقْدَارِ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِلتُّقَی وَ صُحْبَةِ الْأَبْرَارِ بِعَوْنِکَ یَا قُرَّةَ عَیْنِ الْمَسَاکِین [1]

از دعای مجیر غافل نشویم

روز سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه مبارک رمضان از دعای مجیر[2] غفلت نکنیم؛ مضامین دعای مجیر انسان را به کمال می رساند؛ فکر نکنیم که دعا خواندن فقط برای ثواب است؛ دعا برای کمال انسان است.

اللَّهُمَّ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الدَّنَسِ وَ الْأَقْذَارِ

مومن خوش بو است

خدایا مرا از کثافات و پلیدی گناه پاک کن؛ منظور از کثافات؛ چرکِ گناه و معصیت است؛ انسان اگر اهل معصیت بود، بوی بد می گیرد؛ انسان مومن خوش بو هست. جناب اویس قرن[3] وقتی به ملاقات رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آمده بود فضای منزل رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را معطر کرده بود [4] و این بخاطر ایمان او بود؛ (چون مادرش منتظر او بود، و پیامبر نیامد، رفت پیش مادرش، اطاعت مادر واجب و زیارت پیامبر مستحب؛ مردم باید تکلیف خودشون را بدانند. بدون اجازه مادر و پدر و یا همسر به سفرهای زیارتی نباید بروند) ماه رمضان ماه شستشوی از گناهان و بدی هاست.

ماه رمضان، ماه شستشوی باطن

مرحوم شیخ علی اکبر برهان؛ استاد من حدود 60 یا 65 سال پیش بر روی منبر می گفتند: در سابق که آب حوض ها را می کشیدند؛ چند روز بعد؛ آنها را  پر از آب می کردند و علت آن این بود که بوی تعفن حوض از بین برود. الان حال من و شما هم همین طور هست، در طول سال انواع غذا های حرام و شبهه ناک خورده ایم؛ الان، غذای پاک واقعی کم پیدا می شود؛ ما در زمانی به دنیا آمده ایم که همه چیز شبهه ناک است. ماه رمضان برای شستشوی باطنی است و باید غذای حلال بخوریم تا دعاهای ما مستجاب شود. « دنس و اقذار » یعنی کثافات و پلیدی گناه؛ چون گناه آدم را کثیف می کند

چگونه زنگار قلب را از بین ببریم؟

چندی پیش در مشهد جوان از من سئوالی کرد و پرسید: اگر آهن زنگ بزند با وسایلی زنگ آن از بین می رود یا اگر لباس چرب می شود با پاک کننده پاک می شود. بعد پرسید آیا دوایی دارید که زنگار قلب را از بین ببرد؟ گفتم: سحر ها قرآن بخوان زنگ دل را از بین می برد یک صفحه دو صفحه، روایت داریم: قلب انسان زنگ می زند همان طوری که آهن زنگ می زند، پس جلاء بدهید قلبتان را بطول استغفار  و قرائت قرآن [5] و هفتاد استغفار بعد از نماز و دیگر این که دست بر سر یتیم بکشید [6] و دستگیری و کمک کند.

وَ صَبِّرْنِی فِیهِ عَلَی کَائِنَاتِ الْأَقْدَارِ؛ خدایا مرا بر قضاء و قدرت راضی بفرما؛

ممکن است مقدر باشد کسی نزدیکانش را از دست بدهد؛ یا همسایه بد نصیب او شود … و این مسائل برای انسان دشوار است، لذا از خدا درخواست می کنیم که خدایا مرا بر تقدیر خودت (مسائل دنیوی) صابر قرار بده. « کائنات الاقدار » یعنی قضاء و قدرِ حتمی الهی؛ هر کسی در لوح محفوظ قضاء و قدری دارد و نمی داند که صلاح او در آن امر است.

آنچه پیش می آید به صلاح ماست

استاد ما حاج شیخ علی اکبر برهان می گفت که فرزند سه ساله ای داشتم که از دنیا رفت؛ من خیلی ناراحت بودم تا این که یک شب در خواب دیدم فرزندم بزرگ شده است و نا اهل است؛ همه می گفتند این پسر نااهل، فرزند شیخ علی اکبر برهان هست و آبروی من را برده بود؛ از خواب که بیدار شدم خدا را شکر کردم بر این پیش آمد، پس گرفتاری ها به صلاح و خیر ماست.

شعر:

دل بی غم در این عالم  نباشد

اگر باشد بنی آدم نباشد

یکی از اساتیدم می گفتند : اگر یک روز گفتی که من غصه ای ندارم، بدان که اجلت نزدیک است؛ اگر می گویی دخترانم ازدواج کرده اند و پسرانم همسر اختیار کرده اند و بدهکاری اصلا ندارم و … من اصلا غصه ای ندارم، بدان که امروز؛ فردا می میری و دنیا طوری هست که هر کسی باید یک ناراحتی در زندگی اش داشته باشد

سید بن طاوس به فرزندش می گوید؛ پسرم خانه که می سازی، بگذار یک گوشه اش خرابه باشد.

وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِلتُّقَی؛ خدایا من را موفق به تقوی کن

فلسفه روزه، تقوی است

و تقوی به معنی این هست که اگر کسی از اعمال ما با خبر شود، طوری زندگی کرده باشیم که ناراحت نشویم و اصلا فلسفه روزه هم تقوی است « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ » [7] این یک ماه؛ اوقات تمرین تقوی است.

وَ صُحْبَةِ الْأَبْرَارِ

این مورد هم دعای مهمی هست؛ «صحبة الابرار» یعنی خدایا مرا با خوبان همنشین کن. ابرار یعنی نیکان.

شعر:

همنشین تو از تو به باید

تا تو را عقل و دین بیفزاید

با بدان کم نشین که صحبت بد

گر چه پاکی تو را پلید کند

آفتاب بدین بزرگی را

لکه ابر ناپدید کند

شعر:

مار بد تنها همی بر جان زند

یار بد بر جان و بر  ایمان زند [8]

مراقب همنشین باشید

طلبه ای بود که رفاقت خود را با دوستش بهم زد بخاطر این که دید ایشان موقع ورود به مسجد اول با پای چپ وارد می شود، به او گفت شما اهل مراعات مستحبات و مکروهات نیستید! در قدیم خیلی به این امور دقت داشتند و بنده یادم هست اگر کسی دنبال هم بحث می گشت اگر آن طلبه اهل نماز شب نبود کسی با او مباحثه نمی کرد. دوست خیلی موثر هست، لذا مراقب همنشینت باشید. من رمز موفقیتم دوست خوب بود از بچگی دوست های خوب انتخاب می کردم. شما هم دقت کنید.

بِعَوْنِکَ یَا قُرَّةَ عَیْنِ الْمَسَاکِین

خدایا به کمک و یاری خودت این چهار دعای من را مستجاب کن، ای کسی که روشنی چشم فقراء هستی.

چهار دعای استخراج شده: 1. از کثافات گناه پاکم کن. 2. صبر بر قضا و قدر الهی (مثل داغ اولاد) 3. به تقوی و پرهیزگاری موفقم کن 4. همنشینی با نیکان

پی نوشت:

[1] – بحارالأنوار ج : 95 ص : 37

[2] – بلد الامین ص362 ؛ مفاتیح الجنان

[3] – اویس قرن یکی از زهّاد ثمانیه است که شبی را به رکوع و شبی را به سجده می گذرانید. آنقدر تابش نور حقیقت در دل او اثر گذارده بود که با آنکه خدمت رسول الله نرسیده بود چنان اتّصال باطنی داشت که وقتی که دندان پیامبر در احد شکست، دندان او در وطن خود شکست.

شغلش  شترچرانی بود و ارتزاقش از آن بود. مادری داشت که بسیار به او علاقه مند بود. از مادر اجازه خواست که رخصتش دهد تا به خدمت رسول الله برسد. مادر نیم روز به او اجازه داد که در مدینه خدمت پیغمبر برسد و زیاده توقّف نکند، و اگر پیغمبر در مدینه نبود مراجعت نماید. اویس بسوی مدینه آمد و از رسول الله تفحّص کرد، گفتند پیغمبر در مدینه نیست. یکی دو ساعت توقّف نموده روی اطاعت امر مادر مراجعت کرد. چون حضرت به مدینه مراجعت کردند، فرمود: این نور کیست که در این خانه می نگرم؟! گفتند: شتربانی که اویس نام داشت آمد و باز شتافت. حضرت فرمودند: در خانه ما نور خود را به هدیه گذاشت و رفت .

در «بحار الأنوار، ج 42، ص 155؛ سفینة البحار، ج 1، ص 53»: چنین نقل شده است که [رسول خدا می فرمود: بوهای خوش بهشت از جانب قرن به مشام می رسد. چقدر اشتیاق دیدار ترا دارم ای اویس! آگاه باشید: هر کس او را زیارت کرد سلام مرا به او برساند. سؤال شد ای رسول خدا مگر اویس قرن کیست؟ فرمود: شخصی است که اگر از شما پنهان بماند گویا کسی را گم نکرده اید و اگر در میان شما باشد چندان به او اعتنائی نمی کنید و بهاء نمی دهید. بواسطه شفاعت او در روز قیامت همانند تعداد افراد قبیله ربیعه و مضر به بهشت می روند. به من ایمان آورده است درحالیکه مرا ندیده و در رکاب خلیفه من أمیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام در جنگ صفّین به شهادت خواهد رسید.

« منبع : انوارالملکوت ج 2 ص 263الی 264 ؛ علامه سید محمد حسین طهرانی »

[4] – مجموعة ورام(تنبیه الخواطر)  ج 1 ص 154 «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ إِنِّی لَأَجِدُ نَفَسَ الرَّحْمَنِ مِنْ جَانِبِ الْیَمَن»

[5] -« ارشاد القلوب-ترجمه رضایی ج 1 ص 191 »

رسول خدا فرمود که همانا این دلها زنگار میگیرد همان طوری که آهن زنگار میگیرد و همانا جلای دلها بخواندن قرآنست

[6] – «نصایح ص 219» ؛ آیت الله مشکینی؛ ترجمه احمد جنتی

پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ): پنج چیز دل را صفا دهد و سختی قلب را برطرف کند: همنشینی علما، دست به سر یتیم کشیدن، نیمه شب استغفار کردن، و کم خوابیدن شب و روزه

[7] – سوره بقرة : 183

ترجمه : ای افرادی که ایمان آورده اید! روزه بر شما نوشته شده، همان گونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید.

[8] – مولوی جلال الدین محمد بلخی(ره) گفته است:

مار بد جانی ستاند از سلیم

یار بد آرد سوی نار مقیم

شرح دعای روز سیزدهم ماه مبارک رمضان| جواد محدثی

أَللّـهُمَّ طَهِّرْنى فيهِ مِنَ الدَّنَسِ وَ الاَْقْذارِ وَ صَبـِّرْنى فيهِ عَلى كآئِناتِ الاَْقْـدارِ وَ وَفِّقْنى فيهِ لِلتُّقى وَ صُحْبَةِ الاَْبْرارِ بِعَـوْنِكَ يا قُرَّةَ عَيْنِ الْمَساكينَ.

فرازهای این دعا عبارت است از:

«پاكى» و «پاكيزگى»

مراتب چهارگانه «طهارت»

شكيبايى و مقاومت و تقوا

مصاحبت و دوستى با «ابرار»

«پاكى» و «پاكيزگى»

«اين ماه را، «رمضان» از آن گفتند كه خداوند در اين ماه، دلهاى عارفان را از غير خود بشويد، پس به مهر خود بسوزد، گاه در آتش دارد، گاه در آب، گاه تشنه، گاه غرقاب، نه غرقه را سيراب، و نه تشنه را خواب، و زبان حال ايشان گويد:

در عشق تو بى سريم، سرگشته شده

وز دست اميد ما، سر رشته شده

مانند يكى شمع، به هنگام صبوح

بگداخته و سوخته و كشته شده»[1]

چهره را با آب مى شويند و دل را با «توبه»!

شستشوى با آب، «پاكيزه» مى كند، اما تقوا و دين، «پاك» مى سازد.

بايد بر طهارت درون و برون، از آلودگيهاى ظاهرى و باطنى تأكيد كنيم. حتى پاكيزگى ظاهر را رمزى از طهارت قلبى و درونى قرار دهيم.

به قول بعضى از عارفان، صاحبان بصيرت بدانند كه ايمان، با آباد كردن دلها و درون ها ست و سخن پيامبر كه فرموده: «طهور، نصف ايمان است»، آنست كه: آباد ساختن ظاهر با شستشو و تميز كردن با ريختن آب، نصف ايمان است، و نصف ديگر، عمارت و آبادى درون است با اعمال شايسته و اخلاق نيكو.

مراتب چهارگانه «طهارت»:

«مرتبه اوّل»: پاك ساختن ظاهر از آلودگى ها و كثافت ها.

«مرتبه دوّم»: پاك ساختن اعضاء و جوارح و اندام از جرم ها و گناهان و معاصى.

«مرتبه سوّم»: پاك ساختن قلب از رذايل اخلاقى و خصلت هاى زشت.

«مرتبه چهارم»: پاك ساختن درون و راز قلبى، از هرچه كه جز خداى متعال باشد. و اين، طهارت انبياء و صدّيقين است.

و دست يافتن به هر يك از اين مراحل، بسته به اين است كه انسان از مرحله قبلى گذشته باشد. طهارت دل از غير خدا، براى كسى ميسّر است كه قلبش از اخلاق ناپسند و دست و يا اندامش از گناه، و ظاهرش از آلودگيها پاك شده باشد.

شكيبايى و مقاومت و تقوا

حوادث، انسان هاى غير مقاوم را مى شكند و غير صابرين را خورد مى كند. قَدَرها و قضاها و رويدادها تحمّل و شكيبايى لازم دارد.

دلى به وسعت دريا، تحمّلى به قدرت كوهها، ظرفيّتى عظيم و اراده اى نستوه لازم است، تا انسان بر «كائنات اقدار» شكيبا باشد.

خدا بايد قدرت تحمّلى و توان شكيبائى و صبرى عنايت كند. و او بايد توفيق تقوا دهد، توفيق خويشتن دارى، مالك نفس بودن، «اراده» را در «اختيار» داشتن، سپرى از «خداترسى» در مقابل معصيت داشتن، خود را ضدّ گناه ساختن، ضربه ناپذير نمودن. و اين است تقوا.

تقوا مرحله اى برين، از خودسازى است، لباس زيبا بر جان انسان است، جامه جان و لباس روح است. تقوا، مصونيّت در برابر گناه ايجاد مى كند، «تقوا»، به فرموده امام على عليه السلامدر نهج البلاغه، مَركبى است راهوار، كه سوار خود را آرام وارد بهشت مى كند و خطا و معصيت، اسبى سركش و مركبى چموش است كه سوار را با مغز بر زمين مى كوبد و با فشار، به جهنّم پرتاب مى كند.[2]

مصاحبت و دوستى با «ابرار»

داشتن دوست، نعمتى است بزرگ،

و دوستى با ابرار، نيكان و صالحان، موهبتى است بزرگتر.

به فرموده امام على عليه السلام:

«عاجزترين مردم، كسى است كه از دوست يابى عاجز باشد، و ناتوان تر از او، كسى است كه دوستانِ بدست آورده را از دست بدهد»[3]

دوستى با «نيكان»، انسان را به «نيكى» مى كشد و معاشرت با «صالحان» انسان را به «عمل صالح» وامى دارد. همنشينى با «متّقين»، روح «تقوا» و خداترسى را در انسان مى دمد.

رفت و آمد با خوبان، آدمى را «خوب» مى كند.

رفاقت با بندگان مطيع خدا، انسان را به ياد خدا مى اندازد و چه نعمتى از اين بالاتر؟! اين خير و موهبت بزرگ الهى است كه به تو دوستى صالح و همنشينى مؤمن عنايت كند كه لحظه لحظه حياتش، درس باشد و نگاهش، عبرت بياموزد و از سخنش، حكمت ببارد.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرموده است:

«خداوند به هر كس كه بخواهد خيرى دهد، به او دوستى صالح و شايسته روزى مى كند، كه اگر از ياد خدا غافل شود، خدا را به يادش مى آورد. و اگر در ياد خدا باشد، در اين مسير، ياريش مى نمايد».[4]

پس، براى گريز از جاذبه دوستى هاى دنيايى، رهايى از دام رفاقت هاى مادّى، نجات از همنشين هاى بد، كه وقت را تباه مى كنند و عمر را برباد مى دهند و سرمايه را به تاراج مى برند، بايد از خداوند توفيق خواست.

بايد دوستى براى مصاحبت و همنشينى برگزيد كه زندگيش، براى انسان آموزنده باشد، سخنش، سراسر پند باشد، نگاهش، عبرت آموزد، نگاه به او، انسان را به ياد خدا بيندازد، همنشينى با او، كمال انسان را بيفزايد،

همنشين تو، از تو، به بايد

تا تو را «عقل» و «دين» بيفزايد.

ازنيكان وخوبان باشد و بتوانى به او بگويى: «خوب».

اين را، اى خداى متعال، از تو مى خواهيم و از يارى تو، مدد مى جوييم.

تو كه نور چشم مسكينانى و فريادرس مظلومان.

اميد دلهاى اميدوارى و فروغ چشمهاى بيدار.

و مگر مى توان خدا را شناخت و دوست نداشت؟ و آيا «محبّت» بى «معرفت» چه اندازه سودمند است؟

جوينده تو، همچو تو فردى بايد

آزاده زهر علّت و دردى بايد

پی نوشت:

[1] ـ تفسير كشف الاسرار، ص 74.

[2] ـ نهج البلاغه، خطبه 16 اَلا و انّ التّقوى….

[3] ـ أعجَزُ النّاسِ مَن عَجَزَ عَن اكتِسابِ الإخوان، وَ اَعجَزُ مِنهُ مَن ضَيَّعَ مَنْ ظَفَرَ بِهِ مِنهُم نهج البلاغه، حكمت 12.

[4] ـ بحارالأنوار، ج 74 ص 164.

منبع: سيناي نياز؛ جواد محدثي

دعاهای هر روز ماه مبارک رمضان

دعای روز اول دعای روز هفتم دعای روز سیزدهم دعای روز نوزدهم دعای روز بیست و پنجم
دعای روز دوم دعای روز هشتم دعای روز چهاردهم دعای روز بیستم دعای روز بیست و ششم
دعای روز سوم دعای روز نهم دعای روز پانزدهم دعای روز بیست و یکم دعای روز بیست و هفتم
دعای روز چهارم دعای روز دهم دعای روز شانزدهم دعای روز بیست و دوم دعای روز بیست و هشتم
دعای روز پنجم دعای روز یازدهم دعای روز هفدهم دعای روز بیست و سوم دعای روز بیست و نهم
دعای روز ششم دعای روز دوازدهم دعای روز هجدهم دعای روز بیست و چهارم دعای روز سی ام

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *