دلنوشته ی همسر شهید بلباسی به همسر شهید حججی

خانه / پیروان عترت / دلنوشته ی همسر شهید بلباسی به همسر شهید حججی

خودت را به کاروان بسپار به زنان و اطفال حرم…

ساکش را بستی از زیر قرآن ردش کردی نگاهت به نگاهش گره خورد.

بر میگردی؟

آنقدر سریع دور شد که اشک چشمت فرصت سقوط پیدا نکرد.

این صحنه را در روضه ها شنیده بودی.

حسین روی ذوالجناح نشسته و اطفال دور مرکبش.

برمیگردی؟!

همسران ما همان اصحاب آخرالزمانی سیدالشهداء …. روی یک خاک آسمانی شدند.

نمیدانم چقدر در روضه ها اشک ریختی.

و زمزمه یا لیتنی کنا معک سر دادی.

اشک ریختی و گفتی جوانی ام فدای حسین(علیه السلام).

چه زود سید احرار جواب اشکهایت را داد.

و چه زود شنیده ها را دیدی.

و این روضه های مجسم را تاب آوردی.

خوب گوش کن.

بین هیاهوی شهر.

هنوز جرس شتران به گوش می آید.

بانگ الرحیل کاروان را میشنوی؟

رأس حسین بروی نیزه جلودار شده و زینب(سلام الله علیها) و اهل حرم به دنبالش.

خودت را به کاروان برسان.

به زنان و اطفال حرم.

به آنها که زیر سایه ی سر حسین(علیه السلام) و زلف پریشانش گام برمیدارند.

عقیله ی بنی هاشم(علیه السلام) برایت آغوش گشوده، بین آن چادر سوخته، دل داغدارت را رها کن.

الرحیل

الرحیل

…….

ما میرویم اوست هوالباقی السلام

دنیا به نام آل حسین(علیه السلام) است والسلام

پوستر و طرحهای گرافیکی: کاری از هنرمندان حامی انقلاب- خانه طراحان انقلاب اسلامی

انتهای مطلب/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *