دل نوشته | گویی قافله ای ازدور میرسد

خانه / مطالب و رویدادها / دل نوشته | گویی قافله ای ازدور میرسد

moharam

صدارا میشنوی؟؟ گویی قافله ای ازدور میرسد… کسی با همه ی دارو ندارش قصد سفر کرده… به سرزمین بلا… دیگر پیام شهادت مسلم هم بوی برگشت نمیدهد، وقتی پای دین در میان می آید تنها راه رفتن است.
صدارا میشنوی؟؟ ناله ای جان گداز قبل از غارت یزیدی ها ، به آتش میکشد خیمه هارا… صدای مادری قد خمیده لرزه می اندازد بر مهریه ی آب… صدارا میشنوی؟؟ گریه ی کودکی تشنه است در انبوه نیزه های بی حیا… اینجا خورشید قرآن میخواند میان هلهله ی شغالهای تشنه به خون… هل من ناصر ینصرنی.
به شهر میرسد ماهی که سیاهی تن میکند بد قد سینه زنی ها… پرچمهابر قامت تکیه ها قدکشیده اند… اینجا عاشقان به وقت محرم لباس عزا تن میکنند… میشنوی؟؟ صدای دسته میپیچد بین کوچه های شهر.

برمشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا…. بردلم ترسم بماند آرزوی کربلا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *