رباعی های شهادت امام حسن علیه السلام
غريبِ خانه!
همصحبت نانجيب بودن، سختست
در شهرِ پر از فريب بودن، سختست
آن روز به گوش كوفه مى گفت حسين:
در خانه غريب بودن، سختست!
(مژگان محمّدى تلّ سرخى)
اى طاقت سبز!
چشمت به پرندهها، بهارى بخشيد
شور دل تازهيى، قرارى بخشيد
قربان جگرْ پارهات اى طاقت سبز!
نام تو به صبر، اعتبارى بخشيد
(حيدر منصورى)
تابوت شكست!
آن روز ز سنگ كينه، تابوت شكست
در همهمه مدينه، تابوت شكست
دلها همه، سنگى شده بود و از بس
زد سنگِ تو را به سينه تابوت، شكست!
(محمّد على مجاهدى (پروانه))
از غدير تا عاشورا
هرچند كه مضمون غريبت تنهاست
نام تو، سرود موجْ موج درياست
بالى ز على ست با تو، بالى ز حسين
پرواز تو، از غدير تا عاشوراست
(مهران رفعتى)
هفتاد و دو بار كربلا!
در خانه، غريبْ آشنا بود حسن
لبْ تشنه يك جرعه وفا بود، حسن
آن شب كه تمام زهر را، مىنوشيد
هفتاد و دو بار كربلا بود، حسن!
(مژگان محمّدى تلّ سرخى)
غربت
در عشق، چرا به جان و تن فكر كنيم؟
تا اوست، چرا به خويشتن فكر كنيم؟
گل كرد حماسه حسينى، تا ما
يك لحظه به غربت حسن فكر كنيم
(محمود سنجرى)
سردار غربت!
اى صبر! امام دوّم ما بودى
سردار غريب و، مرد تنها بودى
سوگند به پارهْ پارههاى جگرت
مظلومتر از حسينِ زهرا بودى
(هاشم كرونى)
كوثر در آتش!
از خون جگر، لاله احمر مى سوخت
در آتش غم، سينه كوثر مى سوخت!
آتش به دل تمام هستى مىزد
زهرى كه تن تو را، سراسر مى سوخت!
(حسن كرمى)
كربلاى ديگر!
دل، غرق نگاهِ آشناى حسنست
مبهوتِ خدا خدا خداى حسنست
نفرين به كسى كه گفت او سازش كرد!
اين صلح كه نيست، كربلاى حسنست!
(هاشم كرونى)
محرم نامحرم!
تنها نه ز دشمن، همه دم مى ناليد
از هم نفسانِ همقدم، مى ناليد
آن سروْ قد، از مَحرم نامحرم خويش
چون قُمرىِ فصلِ درد و غم، مى ناليد!
(احد ده بزرگى)
بازدیدها: 124