علت تناقض مواضع آمریکا در بحرین چیست؟

خانه / گوناگون / علت تناقض مواضع آمریکا در بحرین چیست؟

این اخراج خفت بار مانع از این نمی‌شود که مالینوسکی بار دیگر به منامه برنگردد و سعی نکند که به مخالفان اینگونه القا کند که پیام واشنگتن برای آنها این است که در انتخابات شرکت کنند، در غیر این صورت شاید آمریکا مجبور به کاهش سطح روابط خود با آنها شود.

عباس بوصفوان روزنامه نگار بحرینی در مقاله‌ای در روزنامه لبنانی الاخبار نوشت که در سال 2004 یک ناظر فعال آمریکایی که تحولات بحرین را دنبال می کرد، بعد از پایان دیداری در سفارت آمریکا در منامه به من گفت که نقش سفیر این کشور و کادر دیپلماتیک سفارت آمریکا در بحرین برای روشن کردن سرنوشت مناسبات بین جزیره کوچک بحرین و امپراتوری آمریکا در درجه دوم اهمیت قرار دارد، بلکه تصمیم ژنرال‌های جنگی آمریکایی که در منطقه جفیر در مقر ناوگان پنجم دریایی این کشور مستقر هستند، تصمیم گیرنده اصلی در این رابطه هستند و وزارت خارجه یا هیئت دیپلماتیک کاره‌ای نیست. ژنرال های آمریکایی جزیره بحرین را چیزی فراتر از یک ناو هواپیمابر آمریکایی و محیط ترانزیت دائمی به منطقه و مرکزی برای ارائه تسهیلات به دهها قطعه جنگی این کشور و دهها هزار نظامی آمریکا در منطقه نمی‌دانند. به همین علت است که امنیت منامه برای آن ها و عملیات نظامی در منطقه خلیج فارس که شریان عبور یک چهارم نفت مبادله شده در بازارهای جهانی است، حیاتی به شمار می‌رود.
جالب اینجا بود که رابرت گیتس وزیر جنگ وقت آمریکا در مارس سال 2011 یعنی چند روز قبل از مداخله نظامی نیروهای سپر جزیره در بحرین تأکید کرد که مقامات منامه باید اصلاحات سیاسی را در دستور کار قرار دهند، وی این اظهارات را به گونه‌ای مطرح کرد که گویا از مطالبات دموکراتیک مردم در میدان اللولوة حمایت می کند. مدتی بعد وزارت جنگ و وزارت خارجه آمریکا اعلام کردند که ورود ارتش عربستان به منامه بدون مشورت با مقامات کاخ سفید بوده است. هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا در یادداشتهای خود که اخیرا منتشر شده است، این موضوع را تایید می‌کند، اما اطلاعات موثقی که الان وجود دارد، این ادعا یک دروغ محض است. دولت آمریکا نسبت به این موضوع اطلاع داشت و می دانست که عربستان برای سرکوب ملت بی پناه بحرین نیروهای خود را به این کشور اعزام می‌کند. شاید هم خود این کشور مقدمات این مداخله را فراهم کرد تا هم‌پیمانان آن در بحرین از بین نروند. اما چیزی که قطعی است این که هماهنگی‌های لازم برای این مداخله که برخی از آن با تعبیر اشغال یاد می‌کنند، انجام شده بود. آمریکا حتی تصور هم نمی‌کند روزی فرا برسد که عناصر نامطلوب از دیدگاه آنها بدون اجازه فرمانده ناوگان دریایی آمریکا، وارد این مرکز شوند. چند ماه بعد از این اتفاق یعنی در آگوست سال 2011 بود که پنتاگون توافقنامه نظامی خود با مقامات بحرینی را تمدید کرد. واشنگتن پیش از این در می سال 2010 اعلام کرده بود که پایگاه خود در بحرین را توسعه خواهد داد و بندر سلمان را نیز که مساحت آن بالغ بر 28 هکتار بود، به آن اضافه خواهد کرد. این اقدام 580 میلیون دلار هزینه داشت و قرار بود در سال 2015 تکمیل شود.

علت تناقض مواضع آمریکا در بحرین چیست؟
البته حضور نظامی آمریکا در بحرین منحصر به منطقه جُفیر نبود، پایگاه هوایی شیخ عیسی در نزدیکی الرفاع نیز که منطقه مسکونی خاندان حاکم آل خلیفه در بحرین است، در دست آمریکایی ها است. فرودگاه بین المللی بحرین در المحرق نیز از مراکز نظامی آمریکا است و این کشور به پایگاهی فعال برای فعالیت‌های جاسوسی آمریکا تبدیل شده است. حمایت از این تاسیسات گسترده که واشنگتن از شش دهه پیش تاکنون هزینه‌های گزافی برای آنها کرده، برای پنتاگون بسیار مهم بود. این موضوع اهمیت بحرین برای مقامات آمریکایی را دو چندان می‌کند و آنها کاری به حقوق بشر و مطالبات اصلاح گرایانه ندارند. این موضوع روز به روز بیشتر فاش می‌شود، چرا که پنتاگون نشان داده اولویت آن حفظ ناوگان پنجم دریای آمریکا در این کشور است و به مسایل دیگر توجهی ندارد. این در صورتی است که تصور کنیم که تفاوتی در مواضع ژنرال‌ها با سایر مراکز تصمیم گیری آمریکا از جمله وزارت خارجه و شورای امنیت ملی این کشور و کاخ سفید وجود ندارد. به نظر می رسد پنتاگون نقش حمایت از دیکتاتورها را بر عهده دارد، این موضوع برای گروه های مخالف سیاسی آشکار است، چرا که آنها تاکنون موفق نشدند در مقر ناوگان پنجم دریایی در منامه یا دفتر وزارت جنگ آمریکا وارد شوند. شاید مخالفان در حال رایزنی با مقامات حقوق بشر از وزارت خارجه آمریکا در منانه بودند که آخرین آنها تام مالینوسکی بود که از بحرین اخراج شد. اما این دیدارها هرگز به سطح دیدار با مقامات سیاسی غیر از این حقوقدانان نرسید. ناظران سیاسی اعتقاد دارند که دیدارهای مخالفان دولت با مسئولین آمریکایی نیز تنها هدر دادن وقت بود یا دست کم باید گفت که نتوانست کارآیی لازم را داشته باشد. این موضوع را بارها در دیدار با مخالفان نیز مطرح کرده‌ام، بویژه آنهایی که از درک مسئولان حقوق بشر آمریکا در مورد مصیبت های مردم این کشور تشکر می‌کنند. نویسنده می‌افزاید که طبعا منظور من این نیست که این دیدارها باید متوقف شود، بلکه باید آنها را چارچوب بندی کرد، ضمن قدردانی از مایکل بوسنر و مالینوسکی (معاون وزیر امور خارجه آمریکا) به عنوان مدافعان حقوق بشر که محکومیت های علنی زیادی را برای خشونت‌های آل خلیفه به بار آوردند، باید گفت که بسیاری از تلاش های دیپلماتیک آمریکا از جمله اقدامات این دو نفر در راستای آرمان گرایی های ژنرال های آمریکایی برای آرام کردن افکار عمومی مخالفان و تلاش برای مهار آنهاست. یعنی بوسنر و مالینوسکی هماهنگی کاملی را با دیدگاه های ژنرال‌های آمریکایی دارند، ژنرال هایی که از کاخ های مقامات بحرینی دور نیستند و حمایت های لازم را برای عناصر افراطی دولت بحرین فراهم می کنند و آنها را شریک موثقی برای خود می دانند. دیدارهای فشرده بین آل خلیفه با مقامات نظامی آمریکایی و مسئولان سیاسی آنها بر کسی پوشیده نیست. دولت بحرین در طول سه سال گذشته حملات شدیدی را بر ضد توماس کراجسکی سفیر سابق آمریکا در بحرین انجام داد، شاید تحلیل این حملات برای یک فعال سیاسی سخت باشد که یک کشور کوچک چطور سفیر یک دولت بزرگ را به این ترتیب تحقیر کند، اما موضوع این است که کراجسکی باید با یک شکست دیپلماتیک در پرونده خود در ترتیب دادن به مناسبات رسمی با بحرین منصب خود را ترک می‌کرد تا ویلیام روباک سفیر جدید آمریکا به این نتیجه برسد که باید خشم مقامات پنتاگون در بحرین را بر نینگیزد.

علت تناقض مواضع آمریکا در بحرین چیست؟دیدار وزیر خارجه بحرین با مالینوسکی

وی باید بداند که مانند ایان لنزی سفیر انگلیس در بحرین کور و کر باشد و مصیبت های مردم را نبیند، گویی که در مریخ زندگی می‌کند. مالینوسکی نیز باید از اخراج ذلیلانه خود از بحرین درس بگیرد و بداند که با آل خلیفه‌ای رایزنی می کرد که ژنرال‌های ناوگان پنجم دریایی آمریکا در منامه پشت سر وی هستند. البته این اخراج خفت بار مانع از این نمی‌شود که مالینوسکی بار دیگر به منامه برنگردد و سعی نکند که به مخالفان اینگونه القا کند که پیام واشنگتن برای آنها این است که در انتخابات شرکت کنند، در غیر این صورت شاید آمریکا مجبور به کاهش سطح روابط خود با آنها شود. این تحولات البته مانع از آن نشده که جمعیت های معارض بویژه جبهه شیعی الوفاق سیگنال های متفاوتی را برای ناوگان مرکزی بفرستند و یک بار از این موضوع استقبال کرده و بار دیگر آن را قابل بررسی بدانند. شاید تلاش مخالفان دولت بحرین این است که تا جایی که امکان دارد و در روند تحولات بحرین موثر است، فعالیت‌های منطقه‌ای و بین المللی را ادامه دهند و بخشی از این تلاش‌ها همگرایی با نظامیان و سیاستمداران آمریکایی است، نه اینکه فقط به دنبال حقوقدانان آنها باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *