نواری که جهان را شگفت زده کرد

خانه / مطالب و رویدادها / نواری که جهان را شگفت زده کرد

دسامبر 2008 زمانی که رئیس جمهور جدید آمریکا ( باراک اوباما ) هنوز بر کرسی ریاست جمهوری ننشسته بود، جهان شاهد حملات مرگباری شد که منجر به کشتار هزاران تن در باریکه غزه گردید. مقامات وقت رژیم اشغالگر قدس با بهره بردن از جو موجود، جنگی را علیه مقاومت در غزه آغاز نمودند که جهان بعدها از آن به عنوان جنگ 22 روزه یاد نمود. جنگی که صهیونیست ها از آن به عنوان عملیات سرب گداخته نام می برند. عملیات فوق در ابتدای سال 2009 و پس از شکست صهیونیست ها در دستیابی به اهداف خود نظیر خلع سلاح حماس و چیره شدن بر این باریکه پایان یافت. تلاش تل آویو بر آن بود که با اتکا به ابزارهای سیاسی در جهت تحقق ناکامی های نظامی خود بر آید که با وجود تمامی فشارها و تحریم های اعمال شده در دستیابی به اهداف فوق ناکام ماند.

27 دسامبر ( اولین روز حمله به غزه ) در میان فلسطینی ها به عنوان شنبه سیاه شناخته می شود، روزی که در آن بیشترین فلسطینی ها از آغاز اشغال سرزمینشان در سال 1948 تا کنون توسط نظامیان صهیونیست کشته و زخمی شدند.

29 دی ماه در کشورمان به عنوان روز غزه و روز مقاومت نام گذاری شده است، امری که پس از حملات 22 روزه صهیونیست ها صورت پذیرفته شده است، لذا بر آن شدیم در این نوشتار به بررسی موقعیت کنونی این باریکه و جنبش مقاومت اسلامی در سطح تحولات منطقه بپردازیم.

* ویرانی، سرما، فقدان امکانات اولیه

بنابرآنچه نهادهای حقوق بشری سازمان ملل متحد اعلام نموده اند، این باریکه کوچک در وضعیت بسیار نامناسبی به لحاظ بهداشتی و رفاهی به سر می برد. نبود دارو، غذا، آب بهداشتی، برق، امکانات اولیه و… این روزها امری عادی برای شهروندان غزه محسوب می شود. در تنگنا قرار گرفتن این باریکه توسط صحرای سینای مصر و سرزمین های اشغالی و ممانعت دو طرف از عبور نیازهای اولیه مردم غزه، وضعیت این باریکه را بیش از پیش ناگوار ساخته است.

کودکان فلسطینی در آوارها مشغول بازی هستند

جنگ 51 روزه اخیر صهیونیست ها نیز بر تشدید وضعیت بغرنج فلسطینی ها افزوده است. در جنگ فوق بسیاری از مراکز درمانی، زیر ساختی، مکان های مذهبی و حتی مراکز سازمان ملل متحد نابود گردیده اند. بر اساس گزارش سازمان ملل قریب به 5 میلیارد دلار به غزه در خلال جنگ آسیب وارد شده است. امری که با عدم ورود امکاناتی نظیر سیمان، آجر، دارو و… موقعیت مردم غزه را بسیار اسفناک ساخته است. بهانه صهیونیست ها مبنی بر استفاده از سیمان، آجر، ماسه و… در ساخت تونل های زیرزمینی حماس، موجب شده که تغییری در ویرانی های صورت پذیرفته صورت نگرفته و بسیاری از مردم در مکان های نامساعد به گونه ای دسته جمعی زندگی نمایند. سرمای زمستان نیز به نوبه خود عرصه را بر این باریکه تنگ تر نموده است. گزارش هایی مبنی بر مرگ چند ده کودک بر اثر سرمای هوا تا کنون منتشر شده است.

ممانعت از انتقال پول از سوی مصر و اسرائیل، قطع نمودن نیروگاه های برق توسط اسرائیل و استفاده ابزاری از انتقال گاز به این باریکه جهت استفاده در وسایل گرمایشی همگی وضعیت نامساعدی را برای مردم غزه ایجاد نموده است.

*  آتش بسی مبهم

طولانی شدن جنگ اخیر میان حماس و رژیم صهیونیستی طرفین و بویژه اسرائیلی ها را دچار استیصال نمود. موشک پراکنی مکرر فلسطینی ها به رواج ناامنی گسترده ای در سطح جامعه صهیونیستی منجر گردید. از این رو طرفین بدون دستیابی به خواسته های خویش تن به آتش بس دادند. اگرچه دو طرف و بویژه طرف فلسطینی بر ضرورت رفع محاصره غزه، عدم حمله مجدد صهیونیست ها و باز نمودن گذرگاه رفح جهت پذیرش آتش بس تاکید می نمودند، اما شروط فوق صرفا به گونه ای شفاهی میان طرفین رد و بدل گشت و به ندرت در عرصه واقع به منصه ظهور رسید.

ماه هاست که طرفین میان یکدیگر آتش بس اعلام نموده اند، اما نه محاصره غزه برداشته شده و نه اسرائیل موفق به خلع سلاح حماس و یا استقرار نیروهای تشکیلات خودگردان در مرزهای خود با غزه شده است. به نظر می آید که طرفین ظرفیت تحمیل شروط خود به دیگری را نداشته و از سوی تاب تحمل جنگی طولانی تر را نیز نداشته لذا به گونه ای مبهم تن به آتش بس داده اند. آتش بسی که به مانند سال ها پیشین ممکن است هر آن از سوی طرفین شکسته شود.

مجاهدان وابسته به شاخه نظامی حماس

افزایش روزافزون قدرت نظامی حماس، هرازگاهی صهیونیست ها را وادار می نماید که جهت کنترل بیش از پیش این جنبش حملاتی را بدان وارد نماید. تداوم وضع کنونی، آتش بس، حمله و سپس آتش بس مجدد در بلند مدت برای صهیونیست ها تبعات بیشتری خواهد داشت چرا که جامعه اسرائیل بر خلاف مردم غزه حاضر به پذیرش ناامنی های پراکنده و یا برخی ناملایمتی ها نیستند، حتی اگر این ناامنی قابل قیاس با لطمات وارد شده به مردم غزه نباشد. درگیری نظامی میان حماس و اسرائیل و موفقیت نسبی این گروه در جدال با صهیونیست ها با اتکا بر ایدئولوژی اسلامی موجب رشد روزافزون گرایش به این جریان جهت حل معضل عربی-صهیونیستی از سوی مردم فلسطین شده است.

* معضلی به نام مصر

طرح بن گوریون مبنی بر شکاف میان جهان عرب در سال 1978 و با وضع توافق نامه کمپ دیوید محقق گردید. قرار گفتن اسرائیل در وسط جهان عرب، این رژیم را از سمت شرق و غرب در محاصره قرار داده بود. ضعف موقعیت ژئوپلتیکی اسرائیل به گونه ای است که هواپیماهای نظامی توان آن را دارند در کمتر از چند دقیقه از نقطه مرزی مواقع در شرق این رژیم (مرزهای اردن) تا نقاط مرزی غربی آن (مرزهای مصر) پرواز نمایند. لذا تلاش برای شکاف در میان اعراب جهت آسودگی خیال از یک سوی مرزهای این رژیم صورت پذیرفت که نهایتا منجر به توافق میان مصر واسرائیل گردید. کمپ دیوید بسان خنجری بر جهان عرب فرود آمده و مصر را به عنوان رهبر اعراب در مبارزه با اسرائیل از این جرگه خارج ساخت. خروج مصر از صفه مبارزه و ناکامی های بعدی اعراب نهایتا منجر به تسلیم یکی پس از دیگری کشورهای عربی شد. اهمیت مصر بدان جهت است که این کشور با جمعیت و وسعتی بالا تنها کشور هم مرز با سرزمین های غربی اسرائیل است. خروج صهیونیست ها از غزه در زمان آریل شارون و سپردن امور به طرف فلسطینی، بازیکه غزه را در میان اسرائیل و مصر محصور گذارد. تنش میان حماس و فتح نهایتا منجر به تسلط جنبش حماس بر این باریکه شد. از زمان قدرت گیری حماس به همراه سایر گروه های جهادی در این باریکه، غزه شاهد محاصره های متعدد اقتصادی و سیاسی بوده و سه جنگ مختلف را در کمتر از 6 سال تجربه نموده است. حضور کوتاه محمد المرسی به عنوان رئیس جمهور در مصر را می توان تنها بازه ای دانست که طرف فلسطینی شاهد کاهش فشارهای همه جانبه بوده است. کودتا بر علیه مرسی، فضا را به زمان گذشته بازگرداند. روی کارآمدن نظامیان در مصر و اتهام ارتباط حماس با اخوان المسلمین موجب شد که طرف مصری بیش از صهیونیست ها در صدد نابودی و انزوای حماس برآید.


عبدالفتاح السیس رهبر کودتای نظامی مصر مواضع سختگیرانه ای را علیه حماس اتخاذ کرده است

در طول جنگ اخیر نیز، السیسی رئیس نظامی مصر از تمامی ابزارهای خویش برای ایزوله حماس بهره برد. هم اکنون گذرگاه رفح به مصر به عنوان تنها معبر غزه به جهان خارج در عمده موارد بسته بوده و نظامیان حاکم بر مصر مانع از عبور مایحتاج اولیه همچون لوازم بهداشتی و درمانی به این باریکه می گردند. دولت السیسی در راستای آنچه که مبارزه با افراط گرایی می نامد حضور نظامی خود در صحرای سینا را پررنگ تر نموده و در هماهنگی کامل با تل آویو اقدام به ارائه طرح هایی همچون نابودی تونل های زیرزمینی حماس و یا ایجاد سد در کنار مرز مصر با غزه جهت عدم استفاده فلسطینی ها از تونل های منتهی به صحرای سینا می نماید.

* اشتباه استراتژیک حماس

وقوع بیداری اسلامی در منطقه با استقبال گسترده جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) مواجه گردید. این جنبش برآن شد با اتخاذ رویکرد همسویی با کشورهایی که در آنها انقلاب گردیده، علاوه بر تشکیل ائتلافی در برابر اسرائیل بر موقعیت خویش بیافزاید. رویکرد جدید حماس در راستای نزدیکی با جنبش های اخوانی در مصر، تونس، یمن، بحرین، لیبی و سوریه موجب ایجاد برخی شکاف ها میان اعضای محور مقاومت گردید. مواضع رهبران حماس در قبال تنش های سوریه نهایتا منجر به خروج رهبران این جنبش از سوریه و بسته شدن دفاترش در دمشق شد.

پیروزی مرسی موجب نزدیکی حماس با جریان اخوان المسلمین شد

زمانی زیادی طول نکشید که بخت از جریان اخوان المسلمین در سطح منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا روی برگرداند. محمد المرسی در مصر توسط نظامیان سرنگون گردید، حزب النهضه در تونس شکست خورد و اخوانی ها در یمن و لیبی به حاشیه رانده شده اند. در چنین فضایی جنبش حماس به عنوان متحد اخوان المسلمین تحت فشار سنگینی قرار گرفت. مواضع این جنبش در قبال سوریه موجب سردی روابط تهران-غزه گردیده بود و رهبران قطر نیز بدنبال نزدیکی به سایر شیوخ خلیج فارس در پی اخراج سران حماس برآمده اند. چنین فضایی منجر به بهره برداری صهیونیست ها جهت حمله به حماس شد. به باور آنها، جنبش حماس آن زمان (پیش از جنگ 51 روزه) در ضعیف ترین موقعیت درونی و منطقه ای قرار دارد و می توان با همکاری با نظامیان مصر زمینه نابودی آن را فراهم کرد.

علی رغم لطمات وارده بر حماس و مردم غزه در نتیجه وقوع جنگ، صهیونیست ها موفق به نابودی این جنبش نشدند. حمله به غزه موجب نزدیکی هرچه بیشتر مجدد ایران با رهبران حماس گردید، تا جایی که رهبران این جنبش سخن از افزایش ارتقای روابط با تهران کرده اند. به نظر می آید رهبری حماس با درک اشتباهات استراتژیکی که در خلال سال های اخیر مرتکب شده است و بویژه پس از رفتار نامناسب قطری ها مبنی بر درخواست خروج از این کشور، اکنون بدین باور رسیده اند که جمهوری اسلامی تنها کشوری است که تا ابد بر مواضع ضد صهیونیستی خویش استوار بوده و به مسئله فلسطین نگرشی انسانی – اسلامی دارد.

رهبران حماس در پی بازسازی روابط خود با تهران هستند

رشد جریان های اسلامی متکی بر مبارزه مسلحانه جهت احقاق حقوق فلسطینی ها در کرانه باختری در سال های اخیر نشان از تجربه موفق باریکه غزه در این زمینه دارد. تجربه موفقی که در کنار پیامدهای سنگین حاصل از تحریم ها و اقدامات نظامی اسرائیل بر علیه مردم این باریکه حاصل شده است. به باور فلسطینی ها اکنون این جنبش حماس و آرمان اسلام خواهی اش است که پس از هفت دهه از اشغال سرزمینشان در به زانو درآوردن صهیونیست ها بیش از سایر جریان های پان عرب یا متکی به اندیشه های الحادی موفق عمل نموده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *