جان سخن در مورد امام مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف

خانه / انتظار و مهدویت / جان سخن در مورد امام مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف

بنظر مي رسد بهترين شيوه ورود به بحث در مورد امام مهدي عليه السلام، ترسيم رواياتي است که از نياي گرانقدرش پيامبر، گاه به صورت سربسته و گاه مشروح! پيرامون شخصيت والا و پرشکوه او وارد شده است

سخن حق و درست در اين مورد اين است که به صراحت يادآوري کنيم که: اين روايات، بسيار زياد و فراتر از حد تواتر است و پيام آنها نيز صريح، روشن و غير قابل خدشه است، بگونه اي که نه نقطه ابهامي باقي مي گذارد و نه راهي براي بهانه جويي و ايراد و اشکال و اگر بخواهيم همه آنها را بياوريم، هم سخن طولاني و خسته کننده مي شود و هم از هدف اصلي کتاب باز مي مانيم، به همين جهت تنها براي نمونه برخي از آنها – با بيان منابع و مصادر، به منظور آسان ساختن کار براي پژوهشگران حقيقت جو- در اينجا ترسيم مي گردد.
نمونه هايي از روايات
الف: دسته اول:
دسته نخست رواياتي است که از امامان نور عليه السلام بطور کلي و سربسته، پيام دارد، براي نمونه:
1- پيامبر گرامي مي فرمود:
«يکون لهذه الامة اثنا عشر خليفة.»
يعني: براي اين امت، دوازده امام و پيشوا خواهد بود.
اين روايت را هم، امام «احمد بن حنبل» در مسند خويش از 34 طريق روايت کرده است و هم «مسلم» از علماي مورد قبول اهل سنت در «صحيح» خود آورده است.  .
و نيز آورده اند که فرمود:
«يکون اثنا عشر أميرا، فقال کلمة لم أسمعها فقال أبي: انه قال: کلهم من قريش» .
يعني اين امت دوازده امام خواهد داشت… و همگي آنان از قريش اند.
اين روايت را منابع و مصادر ذيل آورده اند:
1- «صحيح بخاري»جلد 4، صفحه 146.
2- «صحيح ترمذي» جلد 2، صفحه 35.
3- «مسند امام احمد بن حنبل» جلد 5، صفحه 90.
4- «تيسير الوصول الي جامع الاصول» جلد 2.
5- «منتخب کنز العمال»
6- «تاريخ بغداد» جلد 14، صفحه 353.
7- «تاريخ الخلفاء» صفحه 7.
8- «ينابيع الموده» صفحه 444.
9- «المستدرک علي الصحيحين» جلد 2، صفحه 2501.  .

در منابع فوق، اين روايت از امام حسن عليه السلام، «عبدالله بن مسعود»، «انس بن مالک»، «عمر» و… روايت شده است و يادآوري مي گردد که نويسندگان اين منابع، همگي از ائمه و علماي مورد اعتماد اهل سنت هستند.
دسته دوم:
دسته دوم از روايات، برخلاف دسته نخست که سربسته بيانگر اين نکته بود که امامان پس از پيامبر، دوازده نفرند و همگي از قريش، اين دسته از روايات بطور روشن و گويا به بيان مشخصات امامان دوازده گانه پرداخته و آنان را با نام و نشان معرفي مي کند.
براي نمونه:
1- قال رسول الله: «أنا سيد النبيين و علي بن أبي طالب سيد الوصيين و ان أصياني بعدي اثنا عشر، أولهم علي بن ابي طالب وآخرهم المهدي.» .
يعني: از پيامبر گرامي آورده اند که فرمود: «من سالار پيامبرانم و علي سالار جانشينان پيامبران و جانشينان من دوازده نفر مي باشند، نخستين آنها علي عليه السلام فرزند ابي طالب و آخرينشان فرزندم مهدي عليه السلام.»
«ان خلفائي و اوصيائي و حجج الله علي الخلق بعدي اثنا عشر: أولهم علي و آخرهم ولدي المهدي، فينزل روح الله عيسي بن مريم، فيصلي خلف المهدي و تشرق الارض بنور ربها و يبلغ سلطانه المشرق و المغرب.»  .
يعني: جانشينان من و حجتهاي خدا بر بندگان پس از من، دوازده نفرند. نخستين آنها علي بن ابي طالب است و آخرينشان پسرم مهدي است. (پس از ظهور او) عيسي بن مريم از آسمانها فرود آمده و به امامت او نماز مي گذارد و زمين و زمان به نور پروردگارش روشن مي گردد و حکومت مهر و عدل او، جهان را از شرق تا غرب زير پوشش مي گيرد.
3- و نيز از ابن عباس آورده اند که گفت: روزي مردي يهودي به نام «نعثل» آمد و به پيامبر گفت: «اي پيام آور خدا! از انديشه اي که در سينه دارم و در خاطرم خطور مي کند مي خواهم از شما بپرسم.»
پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم فرمود: «بپرس.»
و او پرسيد تا رسيد به اين مطلب که گفت: «فأخبرني عن وصيک من هو؟»
يعني از جانشين خودت آگاهم ساز که او چه کسي است؟
چرا که پيامبري نيامده است جز اينکه جانشيني داشته است و جانشين پيامبر ما حضرت موسي «يوشع بن نون» است که خود موسي عليه السلام او را معرفي کرد.
پيامبر گرامي در پاسخ او فرمود:«ان وصيي علي بن ابي طالب و بعده سبطاي الحسن و الحسين تتلوه تسعة ائمة من صلب الحسين.»
يعني: حقيقت اين است که جانشين بلافصل من علي بن ابي طالب است و پس از او فرزندانم حسن و حسين به ترتيب و پس از حسين، عليه السلام امامان نهگانه از نسل حسين خواهند بود که از پي هم خواهند آمد.
مرد يهودي گفت: «نام بلند و جاودانه آنان را برايم بيان فرما.»
قال: «يا محمد فسمهم لي!»
آن حضرت فرمود: «اذا مضي الحسين فابنه علي، فاذا مضي علي فابنه محمد، فاذا مضي محمد فابنه جعفر، فاذا مضي جعفر فابنه موسي، فاذا مضي موسي، فابنه علي فاذا مضي علي فابنه محمد، فاذا مضي محمد فابنه علي، فاذا مضي علي فابنه الحسن فاذا مضي الحسن فابنه الحجة محمد المهدي، فهؤلاء اثنا عشر.»  .
يعني: پس از شهادت حسين عليه السلام فرزندش علي و پس از او پسرش محمد و پس از او پسرش جعفر و پس از او پسرش موسي و پس از او پسرش علي و پس از او پسرش محمد و پس از او پسرش علي و پس از او پسرش حسن و پس از او فرزندش مهدي، اينان امامان دوازده گانه مردم و جانشينان بحق من مي باشند.

آقت زدگان حق ستيز
اينها نمونه هايي از روايات صحيح و روشن است که نه نقطه ابهامي مي گذارد و نه جاي بهانه جويي و ترديد افکني در مسأله امامت و شخصيت والاي حضرت مهدي عليه السلام. مسلمانان نيک انديش و ژرف نگري که از نظر انديشه و عمل، بر صراط مستقيم هستند و از نعمت اعتدال بهره ورند از اين روايات درمي يابند که منظور از امامان دوازده گانه، در روايات پيامبر، همان امامان اهل بيت اند و نه ديگران، همانگونه که انبوه روايات بدان تصريح دارد، اما مبتلايان به بيماري عناد و کينه توزي و کساني که راه و رسمشان حق کشي و باطل پروري است نه تنها در برابر حقيقت سر تسليم فرود نمي آورند و شهامت و درايت حق پذيري ندارند، بلکه در همان حال که دلها و قلبهايشان آن حقيقت را باور داشته و بدان يقين دارد، خود ظالمانه و برتري طلبانه حقيقت را انکار مي نمايند.
به همين دليل آنان را بسان غريقي خواهي ديد که به هر خس و خاري چنگ انداخته و در اين نقشه خائنانه اند که انبوه روايات صريح و روشن را از جهت و هدف و ظاهر و الفاظ خود، باز گردانيده و چنان بلايي بر سرشان بياورند که از تطبيق به امامان اهل بيت بازدارند و به ديگران تطبيق دهند، با اينکه يقين دارند که شمار دوازده در اين انبوه روايات، نه با سران بيدادگر و پليد اموي مي سازد و نه با فريبکاران سياهکار رژيم عباسي. اما چه بايد کرد که بيماري مرگبار و گمراه کننده تعصب، انسان را به هر جنايت و خيانتي وامي دارد و مبتلاي به اين آفت گمراه کننده، کور و کر مي گردد، نه از دروغ پردازي و تزوير، روي گردان است و نه از فريبکاري و دجال گري.
چرا که تنها بازدارنده حقيقي انسان از انحراف و ارتجاع و خيانت، دين صحيح و دينداري و دين باوري درست است، از اين رو هنگامي که آن بازدارنده واقعي برداشته شد، انسان ديگر افسار گسيخته مي شود و زبانش از هر قيد و بند مسئولانه آزاد. آنچه هواي دل اوست انجام مي دهد و بدون ذره اي شرم و حيا آنچه را دلخواه اوست مي گويد. نه در برابر خدا احساس مسئوليت مي کند و نه از سرانجام کار و کيفر خيانت خويش حساب مي برد.
اگر ما بخواهيم اين ديدگاه سخيف و ساختگي و اين ادعاي بي اساس و محتوا را، آنگونه که مي بايد، ميان تهي و ساختگي بودنش را انعکاس بخشيم، بايد ليست سياه و بلند بالايي از سردمداران جنايتکار و تباه پيشه دو رژيم بيدادگر «اموي» و «عباسي»، تنظيم نماييم. از عناصر پليد و تجاوزکار گرفته تا ملحد، خونريز، بدمست، شرابخوار، شناگر در حوض خمر، اهانت کننده به قرآن، بازدارنده از کارهاي شايسته، مشوق و پيشتاز در زشتيها وپليديها و عناصر شهوت پرست و در اسارت هواي نفس و…
آري! بايد ليست سياه اينها را بياوريم، چرا که شما به هر کدام از اين سردمداران پليد دست نهي، جز فاسق، فاجر، پرده حيا دريده، برده آزاد شده، و بي اصل و نسب نخواهي يافت. در اين صورت است که کتاب از موضوع اصلي خود خارج و به پرونده هاي سياه و تيره و تاري، از زندگي ننگبار عناصر ضد اسلام و ضد انسانيت که سوگمندانه عنوان خلاف اسلامي را نيز يدک مي کشند، تبديل خواهي شد. براستي آيا اينان، امامان دوازده گانه اي هستند که پيامبر نويد آنان را به بشريت داد؟ بايد هزاران بار گفت: «هرگز» و ميليونها مرتبه پاسخ داد: «نه!» هرگز امکان ندارد که پيامبر پاک و پاکيزه پرشکوه و مقدسي چون محمد صلي الله عليه و اله و سلم اين پليدان آلوده و زشت کردار را به نمايندگي خويش برگزيند و اين جنايتکاران فاسق و بدکار را جانشين خود سازد.
قداست منزلت و عظمت مقام او بسيار فراتر از اين است که عناصر رياکار و آلوده، جانشينان او باشند، چرا که پيامبر گرامي را جز پاکان و پاکيزگان نمي توانند نمايندگي کنند. تنها کساني مي توانند او را نمايندگي کنند که خداوند آنان را به لطف خويش از همه پليديها پاک و آنگونه که خود مي پسندد پاکيزه ساخته باشد….
کساني که پاکتر از آسمان صاف و نسيم لطيف و دل انگيز بهاري اند، بزرگ مرداني که شريف ترينهاي روي زمين اند و شايستگان عصرها و نسلها، کساني که زندگي سراسر افتخار و شکوهشان لبريز از ارزشهاو نورباران از قداستها و فضيلتها بود به گونه اي که بر هيچ عيب جويي در سراسر زندگي آنان، نقطه اي براي چون و چرا بود و نه براي استهزاکنندگان بهانه اي براي تمسخر و اشاره و…انسانهاي والايي که نسخه هايي همانند اصل بودند و پيامبر پرشکوه اسلام را در ابعاد گوناگون دانش و حکمت، ورع و تقوا، پارسايي و بندگي خدا و ديگر صفات و ويژگيهاي برجسته اش، براستي نمايندگي نمودند.
بزرگ مرداني که از سرچشمه دانش پيامبر سيراب گشته و از آب گوارا و زندگي بخش حکمت و بينش او نوشيدند و در شاهراه هدايت او از پي او گام سپردند. اينانند که سزاواترين مردم به او و نزديکترين و عزيزترين انسانها به پيامبرند. اينان، خاندان پاک و اهل گرامي اويند که قرآن در آيات بسياري آنان را ستوده و پيامبر در موارد و موقعيتهاي گوناگوني آنان را به عنوان جانشينان خويش به مردم معرفي کرد… اما با کساني که به جمود فکري و تعصب کور گرفتارند، چه مي توان کرد؟
باکساني که نه به منطق استوار، اعتراف مي کنند و نه دلايل محکم، سودشان مي بخشد و نه براهين قانع کننده را به دليل مرگ وجدان و مسخ شخصيت، مي پذيرند؟ و چنانند که اگر هر نشان حقانيت و معجزه اي بياوري ايمان نمي آورند، بااينان چه بايد کرد؟



حقگرايان

در برابر اين گروه متعصب و گرفتار آفت جمود و افراط کاري، انبوه انبوه انسانها بوده و هستند که وجدان آنان آلوده نشده و انديشه و فکرشان از باروري و بالندگي بازنيايستاده و احساساتشان را از دست نداده اند. در برابر حق و عدالت به هنگامي که آشکار گردد، خضوع مي کنند و خود پرستي و خودبزرگ بيني را دور مي اندازند و از کساني نيستند که مشمول اين آيه قرآن گردند که مي فرمايد:
«اخذته العزة بالاثم.» .
يعني: غرور و خودپرستي او را به گناه و بدکاري برانگيزد.
آري! انبوه مردم اينگونه اند، ولي فاجعه بزرگ، فاجعه اين گروه متعصب و افراطکار و حق ستيز است و اين آفت هستي سوز و انحطاط آفرين است که از چهارده قرن پيش تاکنون جامعه اسلامي بدان گرفتار است.
بازگشت به بحث
… سخن در رواياتي بود که از پيامبر گرامي رسيده و بيانگر نام و نشان وشمار و نسب امامان اهل بيت عليه السلام است و حق ستيزان در نقشه تأويل نارواي اين روايات اند تا به امامان نور تطبيق نکند.
ما بر اين باوريم که روايات مورد اشاره، هيچ نيازي به تأويل ندارد چرا که پيامبر گرامي با اين روايات پرده هاي ابهام را کنار زده و حقيقت را آشکار ساخته و آنجه لازم و شايسته مي نمود همه را به صراحت بيان فرموده است. هرگز از پيامبر فرزانه اي، عاقلانه و حکيمانه نيست که از امامان پس از خويش مبهم و نامشخص خبر دهد، چرا که اين گونه سخن گفتن با بلاغت و حکمت ناسازگار است.
و مطلب در اين مورد شرح و تفصيل مي طلبد، نه اجمال و ابهام. چرا که موضوع مورد بحث يک موضوع استراتژيک و در نهايت حساسيت و اهميت است و يا سرنوشت اسلام و جامعه اسلامي و رهبري آن مرتبط است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *