سخنان امام حسین علیه السلام در زمینه توحید و معرفت الهی

خانه / قرآن و عترت / عترت / ستارگان هدایت / امام حسین (علیه السلام) / سخنان امام حسین علیه السلام در زمینه توحید و معرفت الهی

شناخت و درک از معنا و مفهوم «ولایت» در بلندای قله‎ای قرار گرفته است که می‎بایست برای رسیدن به آن مسیرهای طولانی را بپیماییم. نخستین گام برای ورود به این مسیر گام مهم «خودشناسی» است. خویشتن‎شناسی می‎تواند ما را به خداشناسی و سپس امام شناسی رهنمون کند. بدون شک خودشناسی یا به تعبیری «خودسازی» مرحله‎ای برای تغییر وضعیت انسان زمینی برای صعود به اوج و تعالی است. کسی که نفس‎اش را بشناسد، خدا و رسول او  را شناخته است.

سخنان امام حسین علیه السلام در زمینه توحید و معرفت الهی

شناخت و درک از معنا و مفهوم «ولایت» در بلندای قله ای قرار گرفته است که می‎ بایست برای رسیدن به آن مسیرهای طولانی را بپیماییم. نخستین گام برای ورود به این مسیر گام مهم «خودشناسی» است. خویشتن‎ شناسی می ‎تواند ما را به خداشناسی و سپس امام شناسی رهنمون کند. بدون شک خودشناسی یا به تعبیری «خودسازی» مرحله‎ ای برای تغییر وضعیت انسان زمینی برای صعود به اوج و تعالی است. کسی که نفس ‎اش را بشناسد، خدا و رسول او  را شناخته است.

در این مرحله از شناخت است که انسان گام از ورطه‎ ی خویشتن‎ شناسی خویش برداشته و در عرصه‎ ی معرفت‎ شناسی «رب» و «خالق» خویش گام می‎ نهد. در حقیقت خداشناسی مهم ‎ترین رکن اندیشه‎ ی سیاسی اسلام است. در نظام سیاسی اسلام بنیاد همه‎ ی امور بر این اصل استوار است که: «جایگاه خداوند در جریان نظام خلقت چیست»؟

امام حسین علیه‎ السلام در میان تمام فرق اسلامی دارای جایگاهی ویژه و مقام و منزلتی بس بلند است. سخنان و راه و روش او برای همگان حجت و معتبر است و می‎ تواند درس زندگی و الگوی خوبی برای آنان باشد و در برخوردها و مبارزات مورد توجه قرار گیرد.

امام حسین علیه السلام در زمینه توحید و معرفت الهی فرمود: « هان ای مردم! بپرهیزید از این بیرون‎ شدگان (از دین)، که خدا را به خود تشبیه کنند (و برای او همانند خود اعضاء و جوارح پندارند). گفتار این‎ ها به گفتار کفار و اهل کتاب می‎ ماند، بلکه اوست آن ذات کامل مطلقی که هیچ چیز همانندش نیست و اوست شنوا و بینا دیدگان، او را درنیابند و او دیدگان را دریابد و اوست که (در قلمرو آفرینش) لطیف (و به هر ذره ناپیدا آگاه) و خبیر است (و از روی عمق دانش و مهارت، همه را می ‎شناسد). بلند مرتبه بودن او از پایین به بالا برآمدن نیست و آمدن او، از جایی به جایی رفتن نمی ‎باشد (تا نشانه محدود بودن او باشد، بطوری که وقتی به بالا آمد دیگر در پایین نباشد یا وقتی از جایی منتقل شد دیگر در آن جا حضور نداشته باشد). نابودها را بود می‎کند و بود را نابود می‎‎سازد و این دو صفت در هیچ زمانی برای دیگری میسر نیست (زیرا تنها اوست که آناً فآناً همه ماسوا را از غیب به شهود می ‎آورد و از شهود به غیب می‎ برد. اندیشه آدمی درباره خدا تنها به این می‎ رسد که: «خدایی هست» و «ایمان به او می ‎آورد»، نه آنکه به هستی وصفی (از اوصاف الهی) برسد بسبب اوست که صفات، شرح و بیان می ‎پذیرند (و در اندیشه آدمی جلوه می ‎کنند). نه آنکه خدا با این صفات (ساخته و پرداختن ذهن آدمی) شرح و بیان (شاسته) پذیرفته باشد. و بسبب اوست که همه معارف و اندیشه‎ های آدمی (برایش جلوه می کنند و) شناخته می ‎شوند؛ نه آنکه خدا با این معارف و علوم، (بدرستی) شناخته آید. پس آن «الله» است که هیچ همنامی ندارد. پاک و منزه است. هیچ همانندی ندارد و اوست که شنوا و بیناست».

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *