مبانی قرآنی بیانیۀ گام دوم انقلاب - دشمن شناسی

مبانی قرآنی بیانیۀ گام دوم انقلاب – دشمن شناسی

خانه / پیشنهاد ویژه / مبانی قرآنی بیانیۀ گام دوم انقلاب – دشمن شناسی

مبانی قرآنی بیانیۀ گام دوم انقلاب – قسمت دهم – دشمن شناسی

توجّه به اقدامات دشمن در بحث دشمن شناسی

     در مقوله دشمن شناسی دشمن گاهی تظاهر می کند که من صدای جدی و جدید انقلاب را نشنیده ام. قرآن به این افراد می فرماید: «أَفَلَا تَسْمَعُونَ» او می خواهد صداها را با تحریف و دروغ خفه کند: «يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ» و پیشنهادهای فریبکارانه را ارائه می دهد. نظیر آنکه بعضى از سران قریش به پیامبر گفتند: اى محمّد تو یك سال از آیین ما پیروى كن، ما سال بعد از تو پیروى مى كنیم. آنگاه هر كدام بهتر بود آن را ادامه مى دهیم، اما پیامبر نپذیرفت و فرمود: «لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ»

     او با تهاجم روزافزون کانون های ضدمعنویت و ضداخلاق و با بهره گیری از ابزارهای رسانه ای، دل جوانان و نوجوانان و نونهالان ما را منحرف می کند: «وَ مِنَ النَّاسِ مَن يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ» و برخى از مردم، خریدار سخنان بیهوده و سرگرم كننده اند، تا بى هیچ علمى، (دیگران را) از راه خدا گمراه كنند.

     شخصى به نام نضر بن حارث كه از حجاز به ایران سفر مى كرد، افسانه هاى ایرانى مانند – افسانه ى رستم و اسفندیار و سرگذشت پادشاهان – را آموخته و براى مردم عرب بازگو مى كرد و مى گفت: اگر محمّد براى شما داستان عاد و ثمود مى گوید، من نیز قصّه ها و اخبار عجم را بازگو مى كنم. این آیه نازل شد و كار او را شیوه اى انحرافى دانست. این آیه به یكى از مهم ترین عوامل گمراه كننده كه سخن باطل است، اشاره نموده است. در آیات دیگر قرآن، به برخى دیگر از عوامل گمراهى مردم اشاره شده كه عبارتند از:

الف: طاغوت، كه گاهى با تحقیر «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ» و گاهى با تهدید، مردم را منحرف مى كند. «لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ»

ب: شیطان، كه با وسوسه هایش انسان را گمراه مى كند. «يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلاَلاً بَعِيدًا» و به مخالفین اسلام دستور حمله می دهد و می گوید امروز شما پیروز هستید. «وَ قَالَ لاَ غَالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ»

ج: عالم و هنرمند منحرف كه با استفاده از دانش و هنرش دیگران را منحرف مى سازد. «وَ أَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ»

د: صاحبان قدرت و ثروت، كه با استفاده از قدرت و ثروت، مردم را از حقّ بازمى دارند. «إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا»

ه: گویندگان و خوانندگانى كه مردم را سرگرم كرده و آنان را از حقّ و حقیقت باز می دارند. «وَ مِنَ النَّاسِ مَن يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ» گاهی با تحلیل مغرضانه، مثلاً می گفتند افرادی که دور پیغمبر جمع شده اند، به خاطر اهداف مادی است، اگر ما به آن ها کمک نکنیم، آنان پراکنده می شوند. «يَقُولُونَ لَا تُنفِقُوا عَلَى مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنفَضُّوا»

     گاهی با مأیوس سازی مردم، مسئولین و مدیران از آینده، از طریق وارونه نشان دادن واقعیت ها. «قَلَّبُواْ لَكَ الأُمُورَ»

     گاهی با پنهان کردن جلوه های امید از طریق نقاط ضعف و شکست خودی ها و بزرگ نمایی دشمنان که قرآن می فرماید: قدرت های غیرالهی مثل تار عنکبوت هستند و نصرت خداوند نزدیک است. «نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَ فَتْحٌ قَرِيبٌ»

مبانی قرآنی بیانیۀ گام دوم انقلاب - دشمن شناسی
مبانی قرآنی بیانیۀ گام دوم انقلاب – دشمن شناسی

     گاهی با بزرگ کردن عیوب کوچک، کوچک نشان دادن خوبی ها، قصد تضعیف و نابودی نظام را دارند. ولی باید بدانیم که همه این برنامه ها برای خاموش کردن نور اسلام است، آن هم با فوت کردن! در حالی که خداوند می فرماید: «يُرِيدُونَ أَن يُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ يَأْبَى اللّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ» مى خواهند نور خدا را با دهان هایشان خاموش سازند، ولى خداوند جز این نمى خواهد كه نور خود را به كمال برساند، هرچند كفّار، ناراحت باشند.

     آری تلاش هاى كافران در مبارزه با دین، مثل فوت كردن به خورشید است. ( نمرودها، فرعون ها، بنى امیه و بنى عباس و امثال آنان، نمونه هاى عملى تلاش كفّارند) «يُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ» دشمنان باید بدانند كه با اراده ى حتمى خداوند براى پیروزى دین حقّ، طرف اند و هرگونه تلاش بر علیه مكتب اسلام محكوم به شكست است. «يُتِمَّ نُورَهُ»

     اما دشمن نمی داند که این اقدامات، با قدرت ایمان ملت و انگیزه امت و رهبری الهی و جهاد علمی و اصلاح مشکلات درونی و مرزبندی قاطع و منطقی یکی پس از دیگری خنثی خواهد شد.

توجّه به اقتصاد در دشمن شناسی

      اقتصاد، هدف نیست، اما وسیله است. اقتصاد اگر ضعیف باشد، زمینه نفوذ دشمن ، دخالت دشمن ، و سلطه ی دشمن است. و اگر قوی باشد، وسیله ی قدرت کشور و عزت کشور خواهد بود. اسلام طرفدار تولید است و می فرماید: زمین و آسمان و باد و باران و میوه و نهرها و نور را مسخر شما کردم و این شما هستید که باید با تلاش از این منابع استفاده و تولید کنید.«وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا»

     در حدیث می خوانیم کسی که آب و خاک دارد، ولی فقیر باشد، خدا او را از لطف خودش دور می کند. «مَنْ وَجَدَ مَاءً وَ تُرَاباً ثُمَّ افْتَقَرَ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ» (قرب الاسناد، ص55) آن هم تولید با کیفیت!

     امّت اسلامی باید در همه چیز از جمله تولیدات، سبب عزّت اسلام شوند. یعنی همین که مردم بدانند سازنده آن مسلمان است، به خاطر تولید باکیفیت علاقمند به اسلام شوند. «كُونُوا لَنَا زَيْناً وَ لا تَكُونُوا عَلَيْنَا شَيْناً» (أمالي صدوق، ص400)

     اسلام در بحث دشمن شناسی طرفدار توزیع عادلانه، به اندازه، بی اسراف، همراه با مدیریتی خردمندانه است. اقتصاد ما نباید وابسته به نفت و دلار آن باشد و از ظرفیت داخلی استفاده نکنیم.

     قرآن از قول حضرت یعقوب می فرماید: او به پسران خود سفارش کرد: «لاَ تَدْخُلُواْ مِن بَابٍ وَاحِدٍ» آری برای پیدا کردن یوسف نباید از یک طریق اقدام کرد. این خود یک اصل است که خداوند حکیم، در مخلوقات نیز این حکمت را به کار برده است. مثلاً اعضای بدن جفت است که با حذف یکی، انسان در زندگی فلج نشود. باید انسان در حل مسایل اقتصادی گزینه های متعددی داشته باشد تا با تمام شدن نفت، یا نخریدن آن، کشور فلج نشود.

     اقتصادی برپاست که از درون باشد، مولّد باشد، دانش بنیان باشد، مردمی باشد، نه دولتی! دشمن می خواهد از بیرون با تحریم، وسوسه، و تبلیغات، مسلمانان را به چالش بکشد. قرآن می فرماید: «إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُواْ بِهَا وَ إِن تَصْبِرُواْ وَ تَتَّقُواْ لاَ يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا إِنَّ اللّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ»

     اگرخوبى به شما رسد، آنان را غمگین سازد و اگر بدى به شما رسد، آنها بدان شادمان مى شوند و اگر (در برابرشان) صبر كنید و پرهیزكار باشید، حیله ى بدخواهانه ى آنان هیچگونه آسیبى به شما نرساند. همانا خداوند به آنچه انجام مى دهند احاطه دارد.

     بنابراین شما باید اهل صبر و تقوا باشید، تا حیله هاى آنان ضربه اى به شما نزند. گاهی چالش از درون است، مثلاً به خاطر حرص ها ، بخل ها و کسالت ها، تن پروری ها و ضعف های مدیریتی و عیب دانستن کار، اقتصاد ما دچار آسیب می شود. که هر یک از این مسایل در آیات و روایات نمونه هایی دارد.

     واژه های زیادی داریم که مربوط به اقتصاد است، و با نگاه به آن می توان سیمای اقتصاد در اسلام را به دست آورد. مال و ثروت، آب و خاک، باران و طبیعت، کار و تلاش، شرکت و تعاون، مصرف و اسراف، بیت المال، حق الناس، خمس و زکات، رزق حلال، قرض الحسنه، وقف، بازار، نظارت و بازرسی، توزیع عادلانه، کشاورزی، صرفه جویی، محکم کاری و استاندارد، درختکاری، محاسبه و بازنگری، حقوق، خدمت و مدیریت، خودباوری و خودباختگی، محیط زیست، امنیت اقتصادی و ده ها موضوع دیگر که به نحوی در تولید و توزیع و مصرف نقش دارند. این از یک سو! از سوی دیگر، بسیاری از مسایل اعتقادی و اخلاقی به نوعی در تولید و توزیع و مصرف و شیوه مدیریت اثرگذار است.

     حساب کسانی که با عقیده و ایمان و عشق ساختمان می سازند، از حساب کسانی که بر اساس مزایده و مناقصه و با هدف سود بیش تر چیزی می سازند تفاوت دارد. در دنیا مهم ترین ساختمان ها مساجد و کلیساها هستند که بر اساس عشق و عقیده ساخته شده اند. حساب مادر و همسری که بر اساس محبت غذا می پزد، از حساب رستورانی که برای کسب درآمد غذا فراهم می کند، جداست. هزار کارگر و کارمند زن، مادر نمی شود و ترکیب هزاران مواد غذایی شیر مادر نمی شود. در همه مسایل، از جمله مسایل اقتصادی: باید به ایمان و اخلاق و علاقه و انگیزه توجه کرد.

…مبحث دشمن شناسی ادامه دارد.

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *