پای پرچم امام حسین علیه السّلام | قسمت دوم

خانه / قرآن و عترت / عترت / ستارگان هدایت / امام حسین (علیه السلام) / پای پرچم امام حسین علیه السّلام | قسمت دوم

پای پرچم امام حسین علیه السّلام – قسمت دوم

حسینی شدن و حسینی ماندن

     با توجه به آنچه بیان شد به سادگی می‌توان دریافت که حسینی شدن به معنای شناخت کامل از حقیقت توحید، انسانیت و حرکت در مسیر متألّه و ربّانی شدن در چارچوب عدالت خواهی و ظلم ستیزی با تکیه بر عناصری چون عمل و فرمان به خوبی‌ها و معروف و ترک و بازداری خود و دیگران از بدی‌ها و منکر است.

     انسان از نظر قرآن، حسینی نمی‌شود مگر آن که متألّه و ربّانی شود و مسئولیت و نقش مظهر ربوبیت خود را به درستی انجام دهد. از این رو امام حسین علیه السّلام در مقام اصلاح‌گر بزرگ الهی که وارث همه پیامبران الهی می‌باشد، قیام خویش علیه جامعه اسلامی پس از پیامبر صلّی الله علیه وآله را عمل به مسئولیت و نقش الهی در مقام مظهریت ربوبیت و امر به معروف و نهی از منکر می‌شمارد و می‌فرماید:

«إنّی لم أخرُج أشِراً و لابَطِراً و لامفسداً و لا ظالماً و إنّما خَرجتُ لطلب الإصلاح فی أمّة جدّی و اُرید أن آمُرَ بالمعروف و أنهی عن المنکر و أسیرَ بسیرة جدّی و أبی»

من نه برای گردش و تفریح از مدینه بیرون می‌روم و نه برای این که فسادی در زمین راه بیندازم و ظلمی بکنم، بلکه فقط برای اصلاح در امت جدم خروج می‌کنم و می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و بر سیره و روش جدم و پدرم رفتار کنم. (بحارالانوار، ج44، ص923، باب73، روایت2)

     آن حضرت در این عبارت هدف از قیام خویش را نشان دادن و معرفی معالم دینی و معیارهای اسلامی می‌داند که پس از پیامبر صلّی الله علیه وآله جز در مدت زمان کوتاه حکومت امیرمومنان علی علیه السّلام به فراموشی سپرده شده است و مردم معالم دین و معیارهای اسلامی در سبک زندگی خود را از دست داده‌اند و گمان می‌کنند که آنچه اکنون به نام اسلام می‌شناسند و دولت و امت بدان پای بند است همان اسلام محمدی و علوی است در حالی که این گونه نیست؛ زیرا فساد و تباهی، همه امت و دولت را گرفته است و نیازمند جراحی کامل و اصلاح جامع است تا مردم به سبک و سیره زندگی پیامبر صلّی الله علیه وآله و امیرمومنان علی علیه السّلام بازگردند که مبتنی بر معروف بوده است.

parcham-emam-hosain

     بی گمان از مهم ترین و اصلی ترین معروف‌ها که عقل نیز چون وحی بر آن تاکید دارد، عدالت است؛ چنان که بدترین و زشت ترین منکرات، ظلم و بی عدالتی است. بنابراین، همان گونه که همه پیامبران دعوت به عدالت و مبارزه با ظلم را به عنوان ماموریت الهی انجام می‌دادند (حدید، آیه52) و پیامبر(ص) با اجرای آن جامعه نمونه و برتری را به جهانیان عرضه داشت و علی علیه السّلام در مدت کوتاه حکومت خویش بر آن بود و در راه آن به شهادت رسید (قُتل علیٌّ لِشدّة عدالته فی محراب عبادته)، اکنون امام حسین علیه السّلام وارث پیامبران بر آن قیام می‌کند و به جهت اصلاح در امّت اسلام حرکت خود را شروع می‌کند.

     بنابراین، حسینی شدن هر انسانی به این است که به معروف عمل و فرمان دهد و منکر را ترک کرده و از آن پرهیز دهد. مهم ترین معروف نیز عمل به عدالت و فرمان دیگران به آن و ترک ظلم و بیدادگری و مبارزه با آن می‌باشد که به معنای نهی از منکر است.

     هر ساله ما در ایام محرّم و صفر می‌آموزیم که امام حسین علیه السّلام کیست و فلسفه قیام و شهادت او چه بوده است؟ و به حکم و فرمان الهی می‌دانیم که ایشان اسوه نیک و کامل الهی و اهل عصمت و طهارت (احزاب، آیات21 و 33) و از صادقین الهی (توبه، آیه911) و از اهل ذکر (نحل، آیه34) هستند، پس می‌بایست همه زندگی ایشان الگو و سرمشق زندگی ما باشد. از این رو ما می‌کوشیم تا حسینی شویم و دست کم تشبّه و تشابه به ایشان پیدا کنیم و با سوگواری و عزاداری هدف قیام ایشان را زنده نگه داریم و به نسل‌های دیگر منتقل سازیم و خود از آن حرکت و قیام، درس زندگی و اصلاح گری بیاموزیم.

یاری امام حسین علیه السّلام در طول تاریخ

     امام حسین علیه السّلام در روز عاشورا از همگان خواسته تا در مسیری که او در پیش گرفته به یاری و نصرت او بروند؛ زیرا کاری که او با قیام عاشورایی خویش آغاز کرده اصلاح امّت بود که نیازمند تداوم و استمرار از سوی امّت مومن و شیعه وفادار است. هنگامی که آن حضرت پس از شهادت همه یاران خویش فریاد می‌زند و می‌فرماید: آیا یاوری هست که مرا یاری رساند؟! خطاب به تاریخ است؛ زیرا کسانی که در مقابل ایشان صف بسته بودند، شقاوت را به اوج خود رسانیده بودند و خطاب به ایشان که اشقی الاشقیاء در امت اسلام بودند، بی معنا بود.

     او با خطاب خویش «أما مِن مُغیثٍ یُغیثُنا لِوَجه الله؟ أما مِن ذابٍّ یَذُبُّ عن حرم رسول الله» آیا کسی نیست که به خاطر خدا ما را یاری دهد؟! آیا کسی نیست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟! می‌کوشد تا حقیقت بزرگی را آشکار کند که امروز قیام پایان نمی یابد، زیرا حرم و حریم رسول الله صلّی الله علیه وآله، قرآن و عترت است که در میان مردمان گذاشته شده و می‌بایست تا قیامت از سوی امّت حفظ و عمل شود. از این رو در تبیین استمرار و تداوم عاشورا گفته شده است که «کلّ یوم عاشوراء و کلّ ارض کربلاء» هر چند که لایوم کیومک؛ روزی چون روز تو نیست.

     به سخن دیگر، هر زمینی که در آن معروفی چون عدالت ترک و منکری چون ظلم وجود دارد، لازم است که مردم در آنجا عاشورایی و کربلایی و حسینی شوند و در هر روزی که ظلم و ستمی در آن روا می‌شود مردم می‌بایست آن روز را چون عاشوراییان قیام کنند و سکوت نکنند. زیرا بازتاب سکوت ایشان به معنای پذیرش ظلم و خودگناهی بزرگ است. انسان اگر مظلوم شود و حق او ضایع و تباه شود، صاحب عذر است ولی اگر منظلم (پذیرنده ظلم) شود، هیچ عذر و توجیهی ندارد.

     در آموزه‌های قرآنی آمده است که انسان می‌بایست در برابر ظلم به خود، بایستد و قیام به عدالت کند و حتی اگر کسانی از مردم ناتوان و مستضعف مورد ظلم قرار گرفتند برای نجات آنان سلاح برگیرد و به جنگ برخیزد. (نساء، آیه 57) از این رو یاری مظلوم بر هر دین و مذهب و آیینی باشد فرض و واجب است. امیر مومنان علی علیه السّلام می‌فرماید: کونوا للظالم خصماً و للمظلوم عونا؛ دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید. (نهج البلاغه، نامه 74)

     امام حسین علیه السّلام در منازلی که به سوی کربلا می‌رفت همواره از مبارزه علیه ظالم و ستمگر سخن به میان می‌آورد و زندگی در حکومت ظالمان را ننگ و عار می‌شمارد. از جمله می‌فرماید: «إن رأی سلطانا جائراً مستحلّاً لِحَرام الله، ناکثاً عهده مخالفاً لِسُنّة رسول الله یعمل فی عبادالله بالإثم و العُدوان فلم یغیر علیه بفعل و لاقول کان حقاً علی الله أن یُدخِلَه مدخله» (وقعه الطف، ص 271، موسوعه کلمات الامام الحسین، ص 163)

یا می‌فرماید: «انّی لا أرَی الموت الا سعادة و الحیاة مع الظالمین الا بَرَماً» (بحار الانوار، ج 44، ص 183)

     بنابراین، اگر بخواهیم حسینی شویم می‌بایست او را به عنوان وارث همه آموزه‌های پیامبران بشناسیم و سبک زندگی او را کامل‌ترین سبک زندگی الهی بدانیم و هدفش را بزرگ ترین هدف بشماریم. پس باید خدایی و ربانی شدن را در توحید محض و عبودیت در جان و دل، و عدالت خواهی و امر به معروف و نهی از منکر از جمله ظلم و بی عدالتی اجتماعی و سیاسی را در عمل به عنوان هدف زندگی خود قرار دهیم.

     حسینی ماندن ما به این است که همواره در اندیشه خدایی و ربانی شدن باشیم و پس از حضور در کلاس عاشورائیان در ماه‌های محرم و صفر، عامل و آمر به معروف به ویژه عدالت و تارک و ناهی از منکر به ویژه ظلم باشیم و در این راه از همه سرمایه مادی و معنوی و جسمی و جانی خود بگذریم و از مرگ و شهادت در این راه نهراسیم که «خُطّ الموتُ علی وُلد آدم مخطّ القَلادة علی جِیدِ الفتاه» ؛ خط مرگ بر فرزند آدم همچون جای گردن بند در گردن دختران جوان، کنده و حک شده است. (لهوف، ص 35، بحارالانوار، ج 44، ص663)

منبع: پژوهشکده باقرالعلوم

پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *