معنای دقیق احادیثی درباره فرزندآوری کمتر ، برگرفته از کتاب ایران جوان بمان، استادمحسن عباسی ولدی

خانه / آموزش / معنای دقیق احادیثی درباره فرزندآوری کمتر ، برگرفته از کتاب ایران جوان بمان، استادمحسن عباسی ولدی

بسم الله الرحمن الرحیم

احادیثی درباره فرزندآوری کمتر

برخی از کارشناسان با استناد به معدودی از روایات، معتقدند دین درباره فرزندان بیشتر حکم مشخصی ندارد. یکی از این روایات همانی است که در این پرسش هم آمده و عربی آن ، این چنین است: «قلة العیال احد الیسارین[1]»؛

اما باید دید معنای دقیق آن چیست؟

یسار به معنی بی نیازی و توانگری است.[2] این کلمه به معنای راحتی نیز آمده است.[3] حالا با توجه به معنا باید دید که آیا این روایت به معنای تأیید فرزندآوری کمتر هست یا نه؟

به دلایل ذیل از این روایت نمی توان چنین برداشتی کرد:[4]

اول: این روایت می گوید به دو وسیله راحتی یا بی نیازی کسب می شود: کم بودن عیال و یا کار کردن بیشتر. در اصل این روایت خبری از یک واقعیت می دهد و در آن توصیه و دستوری نبوده و در مقام ارزش گذاری هم نیست. باید با توجه به روایت « السفر احد العذابین »[5] (سفر یکی از دو عذاب است )هم بگوییم که سفر، از نظر دین کار بدی است؛ در حالی که هم در آیات و هم در روایات به مسلمانان توصیه شده که به سفر بروند.[6]

دوم: اگر هم بخواهیم حکمی از این روایت استنباط کنیم، آن حکم، چیزی جز حرام نبودنِ کم کردن از عیال نیست؛ اگر کسی برای توانگر شدن از میان دو راهِ کم کردن از عیال یا بیشتر کردن کسب مال، راه کم کردن عیال را انتخاب کند، کار حرامی مرتکب نشده است.

سوم: بر فرضکه این روایت جنبه ی تشویقی هم داشته باشد که ندارد، اصلا عیال در عربی مساوب با فرزند نیست که از این روایت بتوان استفاده کرد که دین با فرزندان کم موافق است.

عیال به هر کسی می گویند که انسان خرج زندگی او را برعهده دارد.[7] پس عیال شامل زن، فرزند، پدر و مادر واجب النفقه، عبد و کنیز و حتی به قول برخی مهمان است. حالا چرا ما از میان مصادیق عیال به سراغ فرزند می رویم؟

چهارم: این روایت را باید در کنار روایات فراوانی گذاشت که به بیشتر کردن تعداد فرزندان توصیه می کند وبه همین دلیل باید گفت اگر هم از این روایت تشویق به کم کردن از عیال برداشت شود، ربطی به فرزندآوری کمتر ندارد.

پنجم: همان طور که می دانید کم و زیاد نسبی است. آیا از کم بودن عیال می توان برداشت کرد که مقصود، یک یا دو فرزند است.

در گذشته ای که داشتن هفت یا هشت فرزند بسیارعادی بوده، داشتن سه یا چهار فرزند نشان از کم بودن بچه ها داشت. الان که یکی دو تا معمول است سه بچه هم زیاد به حساب می آید. یعنی کم آن زمان زیاد امروز است؛ پس ما نمی توانیم با توجه به این روایت یکی دو بچه داشتن را تأیید کنیم.

از سوی دیگر ما در سیره عملی بیشتر معصومین علیهم السلام هم تعداد زیاد فرزندان را می بینیم. به طوری متوسط هر امامی – بدون احتصاب امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف و با احتصاب رسول خدا صلّ الله علیه و آله وسلّم – بیش از نُه فرزند داشته است.[8]

یکی دیگر از روایاتی که از آن برداشت بد بودن تعداد فرزندان زیاد شده، فرموده ی پیشوای حکیم، امام صادق علیه السلام است که فرمودند:

رسول خدا صل الله علیه وآله وسلّم فرمودند: خداوندا! به محمد و آل محمد و به هر کسی که محمد وآل محمد را دوست دارد عفاف و روزی به اندازه ی کفاف عطا فرما و به هر که محمد و آل محمد را دشمن دارد مال و فرزند روزی کن.[9]

در این روایت رسول خدا صل الله علیه و آله وسلم دشمنان اهل بیت علیهم السلام را نفرین کرده و ایشان محتوای نفرین خود را زیاد شدن مال و فرزند قرار داده است. آیا از این نفرین می توان چنین برداشت کرد که فرزند زیاد بد است؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت:

اولا همان طور که گفته شد این نوع روایات که تعدادشان هم انگشت شمار است، باید در کنار روایات متعددی قرار بگیرد که مسلمانان را به فرزندآوری بیشتر تشویق می کند. برای قضاوت درباره حکم دین، تنها به یک دسته از روایات نمی توان استناد کرد.

ثانیا آیه زیر می تواند جنبه ی نفرین بودن دعای پیامبر عزیز صل الله علیه وآله وسلم را به خوبی تبیین کند:

فلا تعجبک اموالهم ولا اولادهم انما یرید الله لیعذبهم بها فی الحیاة الدنیا و تزهق أنفسهم وهم کافرون؛اموال وفرزندانشان تو را به شگفت نیاوَرَد. جز این نیست که خدا می خواهد در زندگی دنیا به وسیله ی این ها عذابشان کند و جانشان در حال کفر بیرون رود.[10]

با توجه به این آیه باید گفت مال و فرزند، وقتی در دست کافری قرار می گیرد که در مقابل خداموند ایستاده وراه هدایت را نپذیرفته، یکی از مصادیق سنت استدراج می شود؛ با این که هم مال و هم فرزند نعمت الهی هستند؛ پس نمی توان از این روایت استفاده کرد که اصل فرزند دار شدن بد است.

ثالثا در این دعا نفرین  پیامبر عزیزمان صلی الله علیه وآله وسلم به زیاد شدن فرزند تعلق نگرفته، بلکه به اصل فرزنددار شدن تعلق گرفته است. حال اگر کسی بخواهد از این ادعا حکمی را درباره ی خوب بودن یا بد بودن استنباط کند، باید بگوید اصل فرزنددار شدن بد است؛ نه فرزند بیشتر داشتن. به طور حتم کسی این برداشت را نمی پذیرد.

[برگرفته از کتاب ایران جوان بمان، محسن عباسی ولدی، صفحه 157 الی162.]

[1] این روایت هم از رسول خدا صل الله علیه و آله وسلم و هم از امیرمؤمنان علی علیه السلام و هم از امام صادق علیه السلام نقل شده است. ر.ک: قرب الاسناد، ص116، نهج البلاغه، قصار 141 و من لا یحضره الفقیه، ج4، ص416.

[2] مجمع البحرین، ج3، ص 522.

[3] مفردات الفاظ القرآن، ج1، ص 891.

[4] البته متأسفانه برخی از کارشناسان در اواخر دهه ی شصت که بحث ترغیب مردم به فرزندآوری کمتر مطرح شد، این روایت را به معنای تأیید فرزندآوری  کمتر از سوی دین دانستند.

[5] غررالحکم، ص87.

[6] در بیش از ده آیه از قرآن، انسان به سیر در روی زمین ترغیب شده و پیامبر اکرم صل الله علیه و آله وسلم نیز فرمودند: «مسافرت کنید تا تندرست بمانید». من لایحضره الفقیه، ج2، ص265.

[7] المصباح المنیر، ج 2، ص438.

[8] رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم 8، امیرمؤمنان علی علیه السلام 17، امام حسن علیه السلام 12، امام حسین علیه السلام 8 ، امام سجاد علیه السلام 15 ، امام باقر علیه السلام 7، امام صادق علیه السلام 10 ، امام کاظم علیه السلام 26 ، امام رضا علیه السلام 1 ، امام جواد علیه السلام 4 ، امام هادی علیه السلام 5 ، امام حسن عسگری علیه السلام 1.

[9]« اللهم ارزق محمدا و آل محمد و من احب محمدا و آل محمد العفاف و الکفاف و ارزق من ابغض محمدا و آل محمد المال و الولد» الکافی، ج 2، ص 140.

[10] سوره ی توبه: 9، آیه ی 55.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *