گذری بر بیکران دعای افتتاح | هدایت الهی

خانه / پیشنهاد ویژه / گذری بر بیکران دعای افتتاح | هدایت الهی

گذری بر بیکران دعای افتتاح – هدایت الهی – قسمت دهم

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی مِنْ خَشْیَتِهِ تَرْعُدُ السَّمَاءُ وَ سُکّانها وَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَ عُمَّارُهَا وَ تَمُوجُ الْبِحَارُ وَ مَنْ یَسْبَحُ فِی غَمَرَاتِهَا.

ستایش خدایی را که آسمان و ساکنانش از خشیت او به صدا می آیند، و زمین و ساکنانش به لرزه می افتند، و دریاها و موجوداتی که در آن ها شنا می کنند به تلاطم درمی آیند.

نکته ها

     هرگاه انسان در برابر شخصیتی بزرگ قرار بگیرد، هیبت و شوکت او باعث می شود به انسان حالی دست دهد که به آن «خشیت» می گویند و این با حالت خوف و ترسی که ناشی از کیفر و عذاب است، تفاوت دارد.

     بروز خشیت از عظمت الهی در موجودات گوناگون، مطلبی است که در منابع گوناگون اسلامی به روشنی بیان شده است. به عنوان نمونه، قرآن کریم در مورد برخی از سنگ ها می فرماید: «وَ إِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللّهِ» بعضی از سنگ ها از خشیت الهی فرو می افتند».

     از این رو می توان چنین نتیجه گرفت که این بخش از دعای شریف افتتاح بر این مطلب دلالت دارد که تمام هستی از نوعی هوشمندی برخوردار است که این هوشمندی سبب می شود نسبت به عظمت آفریدگار خشیت داشته باشد؛ همان طور که جلوه های دیگر این هوشمندی در تسبیح گویی هستی برای خداوند بروز می کند و این مطلبی است که در آیات شریف قرآن کریم نیز مورد تصریح قرار گرفته است. «تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَلَـكِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا»

پیام ها

     وقتی آسمان ها و زمین و دریاها و موجودات آن ها به مقامی رسیده اند که با درک عظمت خدای متعال، منفعل شده و خشیت آن ها آشکار گشته، چه زشت است انسانی که خود را اشرف مخلوقات می داند، نه تنها به خشیت نرسد، بلکه بر خدای بزرگ جرأت پیدا کرده و او را نافرمانی کند. (… مِنْ خَشْیَتِهِ تَرْعُدُ السَّمَاءُ وَ سکّان ها…)

الْحَمْدُ لِلّه الَّذِی هَدانا  لهذا وَ ما کنّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا الله.

ستایش مخصوص خداوندی است که ما را به این [همه نعمت] رهنمون شده و اگر خدا ما را هدایت نکرده بود، ما هدایت نمی یافتیم.

نکته ها

     این بخش از دعای شریف افتتاح ، برگرفته از آیه 43 سوره مبارکه اعراف است. وقتی مؤمنان وارد بهشت می شوند و از نعمت های الهی بهرمند می گردند، چنین می گویند: «… الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَـذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللّهُ …».

پیام ها

1- تمام نعمت ها را از جانب خدای مهربان بدانیم. (الْحَمْدُ لِلّه الَّذِی هَدانا  لهذا)

2- اگر هدایت الهی شامل حال ما نمی شد، ما نیز همانند بسیاری از انسان ها در مسیر گمراهی قرار می گرفتیم. (وَ ما کنّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا الله)

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یَخْلُقُ وَ لَمْ یُخْلَقْ وَ یَرْزُقُ وَ لَا یُرْزَقُ وَ یُطْعِمُ وَ لَا یُطْعَمُ وَ یُمِیتُ الْأَحْیَاءَ وَ یُحْیِ الْمَوْتی وَ هُوَ حَیٌّ لَا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلی کلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ.

ستایش مخصوص خدایی است که خالق همه چیز است، در حالی که خودش مخلوق نیست. روزی دهنده است، درحالی که کسی به او روزی نمی رساند. موجودات را غذا می دهد، درحالی که خودش را کسی غذا نمی دهد. زندگان را می میراند و مردگان را زندگی می بخشد، درحالی که خودش زنده ای است که نمی میرد، و او بر همه چیز توانا است.

نکته ها

     حمد الهی بر پایه خالقیت خدای متعال، یکی از نکاتی است که در قرآن کریم نیز مورد توجه قرار گرفته است. برای مثال، در ابتدای سوره انعام چنین آمده است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ…» پس ما نیز از آن غافل نشویم. (الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یَخْلُقُ)

     ذات مقدس خدای متعال که واجب الوجود است، نه در اصل پیدایش، محتاج دیگری است و نه در ادامه و استمرارِ وجود. (الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یَخْلُقُ وَ لَمْ یُخْلَقْ وَ یَرْزُقُ وَ لَا یُرْزَقُ…)

     بر اساس آیات قرآن کریم، در خلقت و آفرینش آسمان ها و زمین، نشانه هایی برای انسان های مؤمن است «خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِّلْمُؤْمِنِينَ» که درک این نشانه ها ایشان را به حمد و ستایش الهی وا می دارد. (الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یَخْلُقُ)

     یادآوری نعمتِ آفریده شدن و نعمت بهره مندی از رزق و روزی الهی، از جمله دستورات قرآن کریم است «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ» که در این بخش از دعای افتتاح مورد توجه قرار گرفته و خدای متعال به خاطر آن ها سپاس گزاری می شود. (الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یَخْلُقُ وَ لَمْ یُخْلَقْ وَ یَرْزُقُ وَ لَا یُرْزَقُ)

     معنای حیات درباره ذات پروردگار با دیگران فرق می کند. این صفت، مانند سایر صفات الهی، از ذات او جدایی ناپذیر است و فنا در آن راه ندارد. قرآن کریم دراین باره می فرماید: «وَ تَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَا يَمُوتُ».

     صفت «حیات» برای بخشی از مخلوقات به کار می رود که دارای نمو، تغذیه، تولید مثل، جذب و دفع و احیاناً حس و حرکت باشند؛ ولی در مورد خداوند حیات به معنی وسیع و واقعی کلمه، عبارت است از «علم» و«قدرت». بنابراین وجودی که دارای علم و قدرت بی پایان است، حیات کامل دارد. از این رو، مراد از حیات خداوند، مجموعه علم و قدرت اوست.

     نمو، حرکت، تغذیه و تولید مثل از آثار موجوداتی است که ناقص و محدودند و دارای کمبودهایی هستند که باید به وسیله تغذیه، تولید مثل و حرکت، آن را جبران کنند؛ اما آن کس که کمبودی ندارد، این امور هم درباره او مطرح نیست. از این رو، خداوند در حیات خویش، نیازمند تغذیه، تولید مثل، جذب و دفع _ که لازمه حیات موجوداتی هم چون انسان و حیوان و گیاه است _ نمی باشد. به همین سبب در دعای جوشن کبیر چنین می گوییم: «یا حی الذی لیس کمثله حی».

     بخش پایانیِ این فراز از دعای افتتاح (بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلی کلِّ شَیْ ءٍ قَدِیر) برگرفته از قسمت پایانی آیه 26 سوره مبارکه آل عمران است که می فرماید: «قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» بگو: بارالها! مالک حکومت ها تویی. به هر کس بخواهی، حکومت می بخشی و از هر کس بخواهی، حکومت را می گیری. هر کس را بخواهی، عزت می دهی و هر که را بخواهی خوار می کنی. تمام خوبی ها به دست توست و تو بر هر چیزی قادری».

     «خیر» به معنای چیزی است که به سبب برخورداری از خوبی ها و برتری ها، مورد درخواست و رغبت باشد.

     با توجه به این معنی، می توان چنین استنباط کرد که هر عرصه ای از عرصه های زندگی، به تناسب خود، مقتضی خیری است. به عنوان مثال وقتی از جانب خدای متعال، وعده دست یابی به خیر در پرتو رعایت برخی از مسائل اقتصادی بیان می شود، هیچ منافاتی ندارد که در جا و عرصه ای دیگر، دست یابی به خیر، منوط به رعایت برخی دیگر از مسائل باشد.

     ولی به طور کلی، آن چه مسلم است این است که رسیدن به خیر در تمام مناسبات، مستلزم رعایت دستورهای الهی است؛ چرا که بر اساس آیه 107 سوره یونس، شرط رسیدن به خیر، تعلق گرفتن اراده و مشیت خدای متعال بر آن است: «…وَ إِن يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلاَ رَآدَّ لِفَضْلِهِ يُصَيبُ بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» اگر خداوند، اراده خیری برای تو کند، هیچ کس مانع فضل او نخواهد شد. آن را به هر کس از بندگانش بخواهد می رساند و او غفور و رحیم است.

     از سوی دیگر در آیه 59 سوره نساء، رسیدن به خیر در سایه اطاعت از خدای متعال و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و صاحبان امر علیهم السلام بیان شده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً» ای کسانی که ایمان آورده اید! خدا را اطاعت کنید و نیز پیامبر خدا و اولو الأمر (اوصیای پیامبر) را اطاعت نمایید و اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید، هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید [و از آن ها داوری بطلبید]. این [کار] برای شما بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است.

     با کنار هم قرار دادن این دو آیه نورانی، این مطلب به دست می آید که اراده و مشیت خداوند در عطا کردن خیر، به کسانی تعلق می گیرد که در راستای اطاعت از او و اولیایش قدم بر می دارند.

     البته روشن است که اگر کسی یا جامعه ای این شرط اساسی در رسیدن به  خیر را در همه شئون زندگی رعایت کند، یعنی همه مناسبات زندگی خویش را در دایره اطاعت از خدای متعال و اولیای او قرار دهد، گامی استوار برای رسیدن به «خیر نهایی» برداشته که بر اساس آیه 86 سوره هود، تحت عنوان «بقیت الله» معرفی شده است: «بَقِيَّةُ اللّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ».

     —نگاهی گذرا به منابع اسلامی، این مطلب را روشن می کند که برخی در تشخیص خیر یا ارزیابی آن، ملاک های اشتباهی دارند که آشنایی با برخی از آن ها، برای دوری از خودفریبی مناسب است:

الف) بخل: «وَلاَ يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ هُوَ خَيْرًا لَّهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَّهُمْ سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُواْ بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» کسانی که بخل می ورزند و آنچه را خدا از فضل خویش به آنان داده انفاق نمی کنند، گمان نکنند این کار به سود آن ها است؛ بلکه برای آن ها شر است. به زودی در روز قیامت، آن چه را نسبت به آن بخل ورزیده اند، همانند طوقی به گردنشان می افکنند.

ب) ویژگی های نژادی: «قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَاْ خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ» [خداوند به شیطان] فرمود: در آن هنگام که به تو فرمان دادم، چه چیز تو را مانع شد که سجده کنی؟ گفت: من از او بهترم؛ مرا از آتش آفریده ای و او را از گِل.

ج) عذاب نشدن پس از کردار بد: «وَلاَ يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِّأَنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُواْ إِثْمًا وَلَهْمُ عَذَابٌ مُّهِينٌ» آن ها که کافر شدند [و راه طغیان پیش گرفتند] تصور نکنند اگر به آنان مهلت می دهیم، به سودشان است! ما به آنان مهلت می دهیم، فقط برای این که بر گناهان خود بیفزایند و برای آن ها، عذاب خوارکننده ای [آماده شده] است.

د) اموال و اولاد در دنیا: «أَيَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ مِن مَّالٍ وَبَنِينَ نُسَارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْرَاتِ بَل لَّا يَشْعُرُونَ» آیا آن ها گمان می کنند اموال و فرزندانی که به عنوان کمک به آنان می دهیم، برای این است که درهای خیر را با شتاب به روی آن ها بگشاییم؟! [چنین نیست] بلکه آن ها نمی فهمند.

     «قدیر» صیغه مبالغه در داشتن قدرت است. راغب در مفردات نوشته است: »وقتی قدیر به عنوان صفت برای خدای متعال آورده می شود، منظور، نفی کردن عجز و ناتوانی از ذات مقدس او است».(وَ هُوَ عَلی کلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ)

پیام ها

1- برای رسیدن به رزق و حیات حقیقی باید سراغ سرچشمه ای زوال ناپذیر رفت. (یَرْزُقُ وَ لَا یُرْزَقُ…یُمِیتُ الْأَحْیَاءَ وَ یُحْیِ الْمَوْتی)

2- شاید خیلی چیزها در نگاه ظاهری ما خیر تلقی شوند، ولی در واقع، نه تنها خیری برای انسان ندارند، بلکه بی ضرر هم نیستند. پس چه بهتر که برای به دست آوردن خیرِ حقیقی به درگاه خدا متعال برویم که خیر در دست قدرت اوست. ( بِیَدِهِ الْخَیْرُ)

3- در جمله «بیده الخیر»، «الخیر» مبتدای مؤخر و «بیده» خبر مقدم است و پیشی گرفتن خبر بر مبتدا دلالت بر حصر دارد. افزون بر این که «ال» در «الخیر» برای استغراق است و تمامی خیرها را شامل می شود. بر این اساس باید گفت: تمامی خیرها فقط در اختیار خداست و جستجو کردن آن در جای دیگر اشتباه است.

پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *