رسول سنایی راد | اهداف و منافع مشترک اروپا و آمریکا در حفظ یا نقض برجام

خانه / اختصاصی هیأت / رسول سنایی راد | اهداف و منافع مشترک اروپا و آمریکا در حفظ یا نقض برجام

پس از آنکه دونالد ترامپ با تکیه بر سیاست کابویی خود در روز سه شنبه 18 اردیبهشت ماه گذشته با نقض برجام ؟؟ اعمال شدید ترین تحریم ها به جمهوری اسلامی ایران شد ، رئیس جمهور کشورمان با تکیه بر نقش آمریکا در برجام اعلام کرد که برجام را با سایر کشور ها ادامه خواهد داد

اهداف و منافع مشترک اروپا و آمریکا در حفظ یا نقض برجام 

بسمه تعالی

تحلیل اهداف و منافع اروپا – امریکا در حفظ یا نقض برجام

مقدمه :

پس از آنکه دونالد ترامپ با تکیه بر سیاست کابویی خود در روز سه شنبه 18 اردیبهشت ماه گذشته با نقض برجام اعمال شدید ترین تحریم ها به جمهور اسلامی ایران شد ، رئیس جمهور کشورمان با تکیه بر نقش  آمیرکا در برجام اعلام کرد که برجام را با سایر کشور ها ادامه خواهد داد /

پس از این سران اروپایی با اتخاذ مواضع و رفتارهای پیچیده و متناقض که به معنای تلاش برای حفظ برجام به صورت مشروط بود خارج کردن برجام از اتاق ویژه و ارائه مشوق هایی برای ادامه همکاری با ایران را در این مسیر در دستور کار خود قرار دادند .

اما رهبر معظم انقلاب اسلامی با نگاه به سوابق کشورهای اروپایی و اهداف ومنافع مشترک آنها با آمریکا ، مجدداٌ با یادآوری خویش به آمریکا در روند مذاکرات هسته ای و اصراری که بر اخذ تضمین از رئیس جمهور آمریکا به تیم مذاکره کننده ما داشته اند ، بر بی اعتمادی به کشورهای اوپایی نیز تاکید و ضرورت اخذ ضمانت آنها را در گفتگوهای پس از نقض برجام توسط دونالد ترامپ گوشزد نمودند .

حال با شروع دوره جدید مذاکرات باکشور های اروپایی که برجام بدون آمریکا را دنبال می کنند این مسأله در بین تحلیل گران و بازیگران سیاسی و همچنین تمامی دلسوزان نظام و کشور اسلامی مان مطرح است که آیا اروپایی ها به حفظ برجام علاقمندند و حاضراند برای آن هزینه کنند آیا حاضر به دادن تضمین بوده و اهداف و منافع آنان اجازه حرکت مستقل از آمریکا خواهد داد ؟

چه نسبتی در حفظ یا نقض برجام با این اهداف و منافع وجود دارد ؟

در این نوشتار تلاش شده که به سوالات فوق پاسخ داده شود .

الف : اهداف کلی و مشتر اروپا و آمریکا در رویکرد به مذاکرات هسته ای و پذیرش برجام مذاکرات هسته ای که سابقه آن به سال 1382 و ورود  اروپایی برمی گردد و با توقف ، مجددا در دوره ریاست جمهوری آقای روحانی از سال 1392 آنها را با گردهمایی کشورهای 1+5 یعنی 5 قدرت هسته ای به علاوه در تیرماه 1394 به توافق بر روی برجام منتهی شد .

در واقع برجام حاصل همکاری و همراهی کشورهای اروپایی با آمریکا در دوره جدید بود که تجربه شکست مذاکرات قبلی سه کشور اروپایی را متقاعد کرد بود با آمرکا به میدان بیایند و آقای روحانی نیز با نوچه خواندن کشورهای اروپایی دانستن آنان مذاکره با آمریکا را تضمینی برای موفقیت در آن تلقی می کرد . از این رو در دوره جدید سهم مذاکرات هسته ای بین ( جان کری ) وزیر خارجه آمریکا و ( ظریف ) وزیر خارجه جمهوری اسلامی بیش از دیگر طرف های مذاکره بود ، گرچه خانم موگرینی نقش هماهنگی و اعلام نتایج و مواضع را در مذاکرات برعهده داشت و برجام نوعی دستاورد دیپلماتیک برای اتحادیه اروپا نیز معرفی شد .

کلید فهم اهداف کلی و مشترک اروپا و آمریکا در زمینه سازی برای رسیدن به برجام را باید در وضعیت و شرایط جمهوری اسلامی ایران در آن مقطع جستجو کرد که دارای ویژگی های زیر بود :

  • دسترسی به سطح غنی سازی %20
  • دستیابی به حدود 20 هزار دستگاه سانتریفیوژ و فعال سازی بخش عمده آن .
  • انتقال بخش عمده ای از تاسیسات و تجهیزات غنی سازی به زیر زمین و ایمن سازی آن در برابر بمباران یا عملیات نفوذ .
  • افزایش قدرت موشکی و توان بازدارندگی در برابر حملات نظامی

5- توسعه عمق راهبردی منطقه ای و افزایش اقتدار محور مقاومت

6- سرعت یابی رشد علمی و فناورانه ی کشور

بنابر این در همان شرائط که غرب آسیا بدترین و وضعیت را برای متحدان آمریکا و ارئپا رقم زده بود ، جمهوری اسلامی در ریل قدرت یابی و تبدیل به یک قدرت مؤثر قرار داشت که امکان حذف آن با درگیری و جنگ نظامی وجود نداشت . درگیری و جنگی که به صورت نیابتی آزمایش شده و حاصلی جز هزینه و شکست در جنگ های 3 روزه و 22 روزه نشده بود .

اما د رکنار این ویژگی ها علائمی از تغییرات هویتی و معرفتی و تفاوت های نسلی که موجب می شد بی اعتمادی به نظام استکباری نموده …… در رأس آن آمریکا و تحمّل سختی های انقلابی گری و استقلال گرایی در جامعه ایران کم رنگ تر به نظر آید ، این امید را به طرف غربی داد که «تعامل» را جایگزین «تقابل» ساخته و با استقبال از اختلاف دیدگاه ها بر سر چگونگی کاهش دشمنی و تحریم های دولت های غربی و فقط دستاوردهای هسته ای که متاسفانه در مناظرات انتخاباتی به دور از هر گ.نه ملاحظه امنیتی مطرح می شد ، رویکرد به مذاکره را برای توقف روند قدریابی یا حداقل فرسایشی توان های قدرت ایزران اسلامی انتخاب کنند .

از این رو نه تنها دولت های اروپایی بلکه این بار آمریکایی ها بودند که …. مذاکره از کانال های غیر رسمی را به کانال های آشکار و رسمی کشانده و با امید دوختن به پیامدهای دیپلماسی عمومی که پیش از این با کمک ابزار رسانه ای و دانشگاههی و برخی عناصر غربگرا در قالب جنگ نرم پیش برده بودند با جلوه گری به عنوان کدخدای دنیا و استفاده از عناصر نفوذی به مذاکره تا حد توافق بر روی برجام البته با وعده های بزرگ و بدون دادن ضمانت برای تعهدات مجال پیشرفت دادند

نظام لیبرال دموکراسی غرب که ….. از انقلاب اسلامی و برپایینظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تمامی شنیده ها را برای براندازی و نابودی این نظام به کار گرفته و نتیجه نگرفته بود از سر ناچاری به مذاکره به ایران رو آورد که ترجمان آن برای کشورهای وابسته منطقه ای مثل رژیم صهیونیستی و آل سعود و جریانات افراطی اروپایی و آمریکایی ، پذیرش اقتدار و ثبات جمهوری اسلامی از سوی اروپا و آمریکا به حساب آمده و لذا با مخالفت هایی مواجه شد . اما تصور موافقان مذاکره و برجام امکان فراهم شدن تک جدیدی برای جمهوری اسلامی ایران و تبدیل آن به کشوری مستعد همکاری در برخی …… راهبرید از مسیر تقویت جریان غربگرا و همچنین تهی زادی ایران از مؤلفه های اساسی قدرت در روندی تدریجی و تکرار برجام در عرصه های سرنوشت ساز دیگری چون قدرت موشکی ، نفوذ منطقه ای ، حتی ساختار سیاسی و محور سازی نهادهای انقلابی و سرانجام مهار قدرت ولایت فقیه با تغییرات ارزشی و هنجاری و ایجاد شکاف های هویتی و سپس اجتماعی و سیاسی با تکیه بر نفوذ و تغییرات ادارکی و محاسباتی در سطح نخبگانی و استحاله ارزشی _ هنجاری و جهت دهی به باورها و ترجیحات در سطح عمومی و شرطی سازی جامعه به نفع سازش و جهتگیری با غرب از طریق وعده های برجامی و گشایش های جزئی و قطره چکانی و در عین حال حفظ فشار و بافت تحریم عملی برای ممانعت از بهره گیری جمهوری اسلامی از مزایای برجامی و حل مساول اساسی بود .

هشدار دوم به خطر نفوذ و دعوت نیروهای انقلاب به جهاد کبیر و همچنین یادآوری های مکرر به غیر قابل اعتماد بودن آمریکا به عنوان طرف اصلی مذاکرات هسته ای ، در راستای خنثی سازی راهبردهای خطرناک غرب و استفاده آنان از برجام به مثابه اسب تراوای فریبنده و خطرناک برای در هم شکستن برج و باروهای مقاومت و در هم شکستن مؤلفه های قدرت ها انجام می شد که متاسفانه در ذوق و شعف برخی عناصر سست عنصر به …. آمده از

از مذاکره و توافق برجام اثر چندانی نداشت و حتی علیرغم مشاهده ادامه تحریم های ظالمانه و کارشکنی های آمریکایی ها در مسیر اجرایی شدن تعهدات آمریکا و اروپا به ویژه در عرصه های مهمی چون مبادلات بانکی و تجارت اقلام راهبردی باز هم تئوری پرداز جریان غربگرا و مدعی اصلاحات شکاف های سیاسی مطلوب غرب مثل برجا میان غیر بر جا میان وارد ادبیات سیاسی و انتخاباتی کشور شده وشرطی سازی جامعه به برجام را به نفع راهبرد طرفف های غربی در جامعه دنبال می‌کرد همچنین برخی دولتمردان به امید اعتماد سازی

گرگ صفت نه تنها با اجرای تعهدات برجام بدون ما به ازای طرف مقابل حتی از بیان جفاکاری ها و بدعهدی های او طفره رفته نه تنها برگ های تامین تضمین برای ما داشتن حریف به انجام تعهد را پیش از دو عدد هزینه کرده و می سوزاندند بلکه وعده های امسال جان کری را تضمین تعهدات آمریکایی برجام معرفی می‌کردند تاسف بارتر اینکه در قبال تردیدها و انتقادات به چرایی عدم اجرای تعهدات

اروپایی و آمریکایی سخن از ضرورت توسعه برجام به موضوعات غیر هسته ای به بیان می آوردند که در مجموع این پیام را به حریف ایرانی در هر شرایطی حاضر به حفظ برجام بوده و از آن خارج نخواهد شد در چنین روند با روی کار آمدن دونالد ترامپ آمریکا که هم منتقد سیاست سیاست‌های حریف دموکرات خود در همه زمینه‌ها از جمله برجام و مذاکرات هسته ای بود و هم به دنبال کاسبی دوشیدن آل‌سعود از یک سو و جلب نظر لابی صهیونیستی از سوی دیگر م دچار چالش‌های جدی شد این بار نوبت اروپایی‌ها بود که به بهانه وساطت برای حفظ برجام خط توسعه برجام به موضوعات دیگری چون توان موشکی و نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی ایران و همچنین مذاکرات مجدد بر روی برجام را برای راضی کردن ترامپ به همکاری

در این مسیر را پیشنهاد دهند .

موضوعی که در واقع ترجمان همان خواسته های غیر منطقی ترامپ به حساب می آمد و نمی توانست مورد قبول جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد . با خروج آمریکا از برجام حال طرف اروپایی ناچار است که بین اهداف مشترک و منافع خاص خود در حفظ یا نقض برجام به تصمیم برسد

اروپا و آمریکا اهداف مشترک را در مذاکرات هسته ای و برجام دنبال می کردند که عبارتند از :

  • توقف روند غنی سازی و برطرف ساختن خطر فرار هسته ای ایران
  • بی اعتبار سازی الگوی ضد استکباری در مقاومت در منطقه
  • تشویق ایران به کاهش قدرت موشکی و پذیرش نظارت بر مجموعه های نظامی خود
  • وادار ساختن ایران به همکاری در مکسائل منطقه ای و مهار نفوذ و عمق راهبردی آن
  • بازگرداندن ایران به حلقه وابستگی و دنباله روی از غرب
  • پدید آوردن الگویی از دیپلماسی هسته ای برای مهار سایر کشورها تا همسویی با غرب مثل کره شمالی

ب- منافع اروپا و آمریکا در مواجهه با برجام

آمریکا و اروپا در مواجهه با برجام دارای منافع مشترک و در همان حال منافع خاص و متفاوت هستند که همین اختلاف در منافع موجب پدید آمدن رویه های سیاسی متفاوت بین آنها می شود

منافع مشترک اروپا و آمریک در مواجهه با برجام را می توان در موارد ذیل مورد اشراه قرار داد:

  • جلوگیری از روی قدرت یابی و استقلال ایران و فقط آن در حلقه ی وابستگی یا حداقل همکاری
  • ممانعت از الهام بخشی ایران اسلامی ، برای سایر کشورهای اسلامی و حفظ نفوذ منطقه ای غرب
  • نفی الگوی پیشرفت در عیت مقاومت با کشاندن ایران پای میز مذاکره و توافق

در همین حال اروپا و آمریکا در حوزه منافع ، تفاوت ها و بعضا اختلافاتی نیز با یکدیگر دارند که در نوع مواجهه آنان به ویژه در دوره ترامپ اثر گذار است . موارد زیر در این حوزه قابل توجه می باشند :

  • تضمین قیمت انرژی در پیوند با امنیت آن که آمریکایی ها هیچ نگرانی برای افزایش قیمت نفت ندارند ، زیرا از یک سو ذخایر و منابع کافی نفت در اختیار دارند و از سوی دیگر افزایش قیمت نفت به معنای افزایش شیر گاوهای شیری یعنی کشورهای عرب نفتی برای دوشیدن بیشتر محسوب می شود ، اما اروپا به شدت از افزایش قیمت نفت در صورت بحران در منطقه غرب آسیا متضرر خواهد شد.
  • حفظ ثبات و امنیت عمومی منطقه غرب آسیا که برای اروپا به معنای پدید آمدن شرائط قابل تسری به امنیت اروپا است و برای آمریکا به عنای پدید آمدن شرائط مناسب برای فروش تسلیحات و رونق بازار تجارت و کسب و کار آمریکایی به حساب می آید.
  • حفظ پرستیژ و اعتبار اروپا برای ایفای نقش محوری در حل مساول بین المللی که با توجه به نقش کشورهای اروپایی و خانم موگرینی در توافق هسته ای ، اروپا برجام را نوعی بی عتباری در جامعه بین المللی تلقی می کند .

از این رو کشورهای اروپایی قبل و بعد از نقض برجام تلاش هایی بر حفظ آنها به خرج داده و در عین حال سعی داشتند هزینه آن را نیز از جیب ایران پرداخت کنند و با ایفای نقش پلیس خوب ، از مواضع تهاجمی و نپتهدیدات رئیس جمهور آمریکا برای فشار بر ایران در دادن امتیازاتی برای مذاکره مجرد بر روی برجام و محدود سازی توان موشکی و نفوذ منطقه ای بهره برداری کامل نمایند .

اما نکته مهم کلیدی در این بخش ، منافع تجاری و اقتصادی اروپا با آمریکا است که در هر گونه تصمیم و اقدام سران اروپا مؤثر تر خواهد بود . همین منافع و پیوند سرنوشت ساز در دنیای لیبرال دموکراسی بعلاوه ارزش های مشترک است که برخی مواضع مشترک را در دو سوی

اقیانوس اطلس رقم می زند . روابط و منافعی که پس از جنگ جهانی دوم و نفوذ آمریکا بر تجارت و اقتصاد اروپایی ، این کشور ها را به مثابه تحت الحمایتی آمریکا منزل داده و با ادامه هراس از دوران جنگ سرد و شکل گیری ناتو ، آن را به محیط امنیتی اروپا گسترش دادهو کشورهای اروپایی را به نوچه های بله قربان گوی آمریکا تبدیل کرده است .

تجارت بین اروپا و ارمیکا به رقمی حدود 600 میلیارد دلاری می رسد که با سرنوشت چندین میلیون نفر شاغل و سرمایه گذار اروپایی پیوند خورده است و این رقم بین اروپا و ایران به یک دهم آن هم نمی رسد .

ب ت.جه به چنین موقعیتی است که اتحادیه اروپا گرچه برجام را در چارچوب تهدید زدایی از خطر ایران هسته ای دانسته و پیش از این تلاش کرد ترامپ را به این ایده قانع کرده و به کمک او ، امکان تمرکز بر سایر ابعاد و مؤلفه های اقتدار و توامندی جمهوری اسلامی ایران ، به ویژه توان موشکی و نفوذ منطقه ای آن پدید آمد ، اما پس از نقض برجام توسط رئیس جمهور آمریکا در تلاش است پیکر نیمه جان برجام را برای نیل به منافع خاص خود حفظ کند ، این موضوع در بیانیه مشترک تخست وزیر انگلیس ، صدر اعظم آلمان و رئیس جمهور فرانسه شفاف و واضح گنجانده شده و آنها به صراحت اعلام کرده اند که خواستار حفظ برجام و در عین حال مقابله با برنامه موشکی و فعالیت های هسته ای ایران هستند .

جالب آن که همین سران اروپایی در مواضع فردی خود نیز صراحت کامل دارند . مثلا وزیر خارجه انگلیس ، همزمان با مذاکران ایران _ اروپا اعلام داشت ما به دنبال بسته ای از اقدامات هستیم تا ایران را به ماندن در برجام تشویق کنیم و در عین حال تأکید کرد که درباره رفتار مخرب ایران و برنامه موشکی تردیدی نداریم

صدر اعظم آلمان هم اعلام داشت : همه اعضای اتحادیه اروپا اشتراک نظر دارند که توافق هسته ای کامل نیست ولی بید در این توافق باقی بمانیم و مذاکرات بیشتری را با ایران در خصوص سایه مسائل مثل برنامه موشکی بالستیک انجام دهیم .

 تنها نگرانی از پیامدهای نقض برجام و خسارت های اقتصادی احتمالی است که به برخی اروپایی ها لحن انتقادی نسبت به آمریکا را میدهد وزیر اقتصاد آلمان در موزه ای انتقادی نسبت به تصمیم ترامپ اعلام داشت آمریکا دوست و شریک ماست و ما از منافع مشترک حمایت می کنیم اما اگر موضوع به اول آمریکا مطرح است و آنها آمریکا منافع خود را بر منافع دیگران اروپا مقدم می دانند در این صورت باید انتظار داشته باشند تا اروپا هم از منافع خود دفاع کند در واقع اینجا تنها تقدم منافع است که موجب اتخاذ این مواضع انتقادی می‌شود و از زبان مسئولین اقتصادی اروپا بیان می شود ولی وقتی پای اهداف مشترک به بیان می آید به گونه ای دیگر جلوه می کند به عنوان مثال ماکرون رئیس جمهور فرانسه به صراحت می گویند قرار نیست به خاطر ایران با آمریکا جنگ اقتصادی راه بیندازیم دوراهی حفظ یا نقض برجام کشورهای اروپایی پس از ناکامی در نگهداشتن آمریکا در برجام و با خروج آمریکا از برجام اینک بر سر دوراهی حفظ یا نقض برجام قرار دارند که گرچه با منافع اختلافی با آمریکا گره خورده و بی اعتنایی ترامپ به منافع اروپاییان برخی سران اروپایی را وادار به مواضع انتقادی نسبت به او کرده و برخی وجود او را برای دشمنی کافی می دانند او در روابط بین الملل پایی‌ها را نگران می‌کند اما وابستگی تجارت و اقتصاد اروپا با آمریکا و درهم تنیدگی امنیت متکی ناتو و همسویی اروپا با آمریکا برای فرسایش قدرت جمهوری اسلامی ایران پاسخگوی مشترک اروپا و آمریکا به درخواست صهیونیست‌ها و آل سعود در ایجاد فشار و محدودیت بر ایران موجب شده که انتخاب راه برای کشورهای اروپایی سخت و پیچیده شود.

 سران اروپایی می‌دانند که نزدیکی به جمهوری اسلامی و لو برای حفظ منافع خود موجب عصبانیت ترامپ و به خطر افتادن منافع مشترک خواهد شد و فاصله از تهران در شرایط احتضار برجام می تواندجان نخستین دستاورد دیپلماسی اروپای واحد را به خطر اندازد

؟؟ همین نگرانی را در گزاره‌های خانم موگرینی می توان ملاحظه کرد که از اراده اروپا برای حفظ برجام و توافق هسته ای سخن گفت اما همزمان تأکید کرد هنوز بحث درباره ضمانت به ایران در جریان نیست مسیر پیش رو برای حفظ برجام بدون آمریکا نیز سخت است علاوه بر این نوع روابط برخی شرکت های بزرگ اروپایی و میزان آسیب پذیری آن ها در برابر تحریم‌های ثانویه آمریکایی به گونه ای است که نیازمند اراده جدی سران اروپایی برای ایستادگی در برابر آمریکا دارد همین خلع موجب شده  فاصله اندکی پس از نقض برجام توسط آمریکا تعداد زیادی از شرکت‌های اروپایی علیرغم داشتن قرار داد از ایران خارج شوند یا همکاری‌ها را قطع نمایند شرکت

شرکت فولاد سازی دانیلی ایتالیا شرکت توتال از این جمله بودند که علی رقم قراردادهای سنگین و سودهای قابل توجه از ترس تحریم های ثانویه پا پس کشیده و تعهدات ایرباس به ایران نیز در ابهام قرار گرفت بنابراین اروپا برای حفظ برجام و تضمین تعهدات خود با دو چالش اساسی مواجه است که عبارتند از نسبت نوع و میزان منافع مشترک اروپا آمریکا با منافع مشترک اروپا ایران به توان ایستادگی اروپا در برابر تهدیدات یا خواسته های آمریکا.

به نظر می‌رسد این دو؟؟؟؟چالش همراه با فشارها و وسوسه های سایر طرفهای مخالف با برجام مثل صهیونیستها و سران کشورهای شیرده غربی کار انتخاب را برای اروپا سخت کرده و آنها در حال بررسی گزینه نهایی هستند و الان در تعامل با جمهوری اسلامی در حال خریدن زمان برای خود و سوزاندن زمان برای ما هستند تا سود حداکثری را برای خود تضمین کنند.

 

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *