عزت الهی در پناه تکیه بر خالق هستی

خانه / پیشنهاد ویژه / عزت الهی در پناه تکیه بر خالق هستی

عزت الهی در پناه تکیه بر خالق هستی – گذری بر بیکران دعای افتتاح – قسمت هفتم

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَیْسَ لَهُ مُنَازِعٌ یُعَادِلُهُ وَ لَا شَبِیهٌ یُشَاکلُهُ وَ لَا ظَهِیرٌ یُعَاضِدُهُ قَهَرَ بِعِزَّتِهِ الْأَعِزَّاءَ وَ تَوَاضَعَ لِعَظَمَتِهِ الْعُظَمَاءُ فَبَلَغَ بِقُدْرَتِهِ مَا یَشَاءُ.

سپاس خدای را که برای او نزاع کننده ای که با او برابری کند نیست، و برای او شبیهی نیست که شکل او را داشته باشد، و برای او کمک کاری نیست که یاری اش کند. تمام نیرومندان در برابر قدرت الهی ، بدون هیچ مقاومتی خوارند. هر بزرگی در برابر بزرگی خداوند، افتادگی می کند. پس او با قدرت خویش به هر چه می خواهد می رسد.

نکته ها

     «مُنازِع» به معنی کسی است که اراده ریشه کن کردن دیگری را دارد.

     واژه «یعادلُُهُ» از «معادِلِه» گرفته شده و در بردارنده معنی «مساوات» است. هیچ موجودی توان ریشه کنی خدای متعال را ندارد. (لَیْسَ لَهُ مُنَازِعٌ یُعَادِلُهُ)

     اگر همتایی در ذات و جنس دو چیز برقرار باشد، واژه «مِثل» به کار می رود؛ اما اگر همتایی فقط در صورت و شکل ظاهری باشد، واژه «شِبه» استفاده می شود و آن دو چیز را «شبیه» می گویند. همان طور که خدای هستی بخش در ذات همتایی ندارد، در ظاهر نیز مانند و شبیهی ندارد. (لَا شَبِیهٌ یُشَاکلُهُ)

     در توان و قدرت خدای متعال، هیچ نقصی نیست؛ از این رو، به کمک کار و یاور نیازی ندارد. ( وَ لَا ظَهِیرٌ یُعَاضِدُهُ)

     کلمه «قهر» به نوعی از غلبه گفته می شود که مقهور در برابر قاهر، ذلیل شده باشد و هیچ گونه مقاومتی نتواند از خود نشان دهد. (قَهَرَ بِعِزَّتِهِ الْأَعِزَّاءَ)

     فاء در «فَبَلَغَ» برای تفریع است؛ یعنی اگر بپذیریم که خدای متعال منازعی ندارد که به مصاف او بیاید، شبیهی ندارد که همانندش باشد، محتاج کمک کاری نیست که یاری اش کند، تمام نیرومندان دربرابرش ذلیل اند و همه بزرگان مقابلش فروتنی می کنند، پس بی گمان، این نکته را خواهیم پذیرفت که آنچه را خدا بخواهد انجام می شود. ( فَبَلَغَ بِقُدْرَتِهِ مَا یَشَاءُ)

پیام ها

1- دشمنانِ راه خدا کاری از پیش نمی برند. ( لَیْسَ لَهُ مُنَازِعٌ یُعَادِلُهُ)

2- شاید خیلی از نیروهای مادی، ظاهری شکست ناپذیر داشته باشند، ولی حق این است که در برابر خدای قاهر، توانایی هیچ گونه مقاومتی را نداشته و خوار و ذلیل هستند. پس چه بهتر که انسان به قدرت خدای عزیز تکیه داشته باشد. ( قَهَرَ بِعِزَّتِهِ الْأَعِزَّاءَ)

3- اگر به عظمت و بزرگی خداوند ایمان داشته باشیم، از فروتنی در برابر او فرار نمی کنیم. ( تَوَاضَعَ لِعَظَمَتِهِ الْعُظَمَاءُ)

4- هر مقدار هم که بزرگ باشیم، در برابر عظمت و بزرگی خداوند کوچک هستیم. (تَوَاضَعَ لِعَظَمَتِهِ الْعُظَمَاءُ)

5- در برابر خواست الهی تسلیم باشیم؛ چراکه آنچه را که خداوند بخواهد محقق می شود. ( فَبَلَغَ بِقُدْرَتِهِ مَا یَشَاءُ)

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یُجِیبُنِی حِینَ أُنَادِیهِ وَ یَسْتُرُ عَلَیَّ کلَّ عَوْرَهٍ وَ أَنَا أَعْصِیهِ وَ یُعَظِّمُ النِّعْمَهَ عَلَیَّ فَلَا أُجَازِیهِ فَکمْ مِنْ مَوْهِبَهٍ هَنِیئَهٍ قَدْ أَعْطَانِی وَ عَظِیمَهٍ مَخُوفَهٍ قَدْ کفَانِی وَ بَهْجَهٍ مُونِقَهٍ قَدْ أَرَانِی فَأُثْنِی عَلَیْهِ حَامِداً وَ أَذْکرُهُ مُسَبِّحاً.

سپاس خدای را که پاسخم را می دهد هنگامی که او را می خوانم، و با اینکه نافرمانی اش می کنم، زشتی هایم را می پوشاند. نعمت های بزرگ را به من می دهد، ولی من شکرش را به جا نمی آورم. پس چه بسیار هدیه های گوارایی که به من بخشید و در چه بسیار مواقف هولناکی گرفتار شدم که به فریادم رسید و بی نیازم کرد و چه بسیار شادی های شگفت انگیزی که به من نشان داد. پس او را سپاس گزارم و از او با تنزیه و پاک دانستن از بدی ها یاد می کنم.

نکته ها

     مرور آیات قرآن کریم این نکته را روشن می سازد که کلمه «ندا» هم در مواردی به کار رفته که مراد، صدای بلند و فریاد بوده «إِذَا نُودِي لِلصَّلَاةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ» و هم در مواردی که منظور، صدای آهسته بوده است. «إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاء خَفِيًّا» از این رو به نظر می رسد هرکس به تناسب حال خود، هرگونه خدا را بخواند خوب باشد. (یُجِیبُنِی حِینَ أُنَادِیهِ)

     هرگاه خدا را صدا بزنیم، او پاسخ می دهد. (الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یُجِیبُنِی حِینَ أُنَادِیهِ)

     واژه «موهبه» از کلمه «هبه» گرفته شده که به معنی بخشیدن چیزی به دیگری بدون چشم داشت به عوض آن است و به کسی که زیاد هبه می دهد «وهاب» می گویند. این کلمه یکی از صفاتی است که در قرآن کریم برای خدای مهربان به کار رفته است. «رَبَّنَا لاَتُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ»

     «هنیئه» به معنای نعمتی است که پشت سرش سختی و مشقتی نباشد.

     در بسیاری از موارد که مشکلات و سختی ها زندگی را از همه جهات فرا می گیرد، ترس و دلهره بر انسان مسلط می شود، دست انسان از همه جا کوتاه می شود و هیچ روزنه امیدی به از بین رفتن تنگناها و فراهم شدن آسایش و آرامش وجود ندارد، ناگهان به عنایت الهی، تک تک سختی ها از بین رفته و زندگی غرق در خوشی می شود و انسان از اعماق وجود، نفس راحتی می کشد. در این مواقع، دست کفایت الهی بر سر انسان سایه می اندازد. «کفایت» یعنی بی نیازی از غیر و رسیدن به مراد. (وَ عَظِیمَهٍ مَخُوفَهٍ قَدْ کفَانِی)

     «بهجه» به معنی شادمانی و خرّمی است. «مونقه» نیز از واژه «انق» گرفته شده و به معنی شگفت انگیز و تعجب آور است.

پیام ها

1- در هیچ حالی، از راز و نیاز با خدای مهربان غافل نشویم؛ چون هرگاه او را بخوانیم، پاسخ می دهد. (الَّذِی یُجِیبُنِی حِینَ أُنَادِیهِ)

2- در بسیاری از موارد، لطف خدای رئوف، منوط به خوبی انسان ها نیست. (وَ یَسْتُرُ عَلَیَّ کلَّ عَوْرَهٍ وَ أَنَا أَعْصِیهِ وَ یُعَظِّمُ النِّعْمَهَ عَلَیَّ فَلَا أُجَازِیهِ)

3- اگر بدی های ما برای دیگران آشکار نشده، این لطفی است از جانب خدای ستار. (وَ یَسْتُرُ عَلَیَّ کلَّ عَوْرَهٍ)

4- اگر خدای ستار زشتی های ما را پوشانده، به این معنی نیست که کار بدی از ما سرنزده است. (وَ یَسْتُرُ عَلَیَّ کلَّ عَوْرَهٍ وَ أَنَا أَعْصِیهِ)

5- از خدا بیاموزیم که عیب پوشی فقط نباید نسبت به کسانی باشد که رابطه خوبی با ما دارند. (یَسْتُرُ عَلَیَّ کلَّ عَوْرَهٍ وَ أَنَا أَعْصِیهِ)

6- از خدا بیاموزیم که عیب پوشی باید نسبت به همه زشتی ها باشد، نه فقط نسبت به بعضی از آن ها. (یَسْتُرُ عَلَیَّ کلَّ عَوْرَهٍ)

7- خدایی که در عین ناسپاسی ما، این همه نعمت بزرگ به ما داده است، اگر شکر نعمت های او را به جا آوریم، بسیار بیشتر از آنچه اکنون داریم به ما ارزانی می کند. (وَ یُعَظِّمُ النِّعْمَهَ عَلَیَّ فَلَا أُجَازِیهِ)

8- بخشش های الهی، هم «موهبه» هستند و هم «هنیئه»؛ یعنی خدای رئوف در مقابل آنچه می بخشد، چشم داشتی ندارد و اگر تکالیفی را بر ما واجب کرده، برای رشدِ خودمان است؛ و هم چنین آن چه را می بخشد آنقدر گوارا است که بعد از آن سختی و مشقتی دامن گیر انسان نمی شود. (فَکمْ مِنْ مَوْهِبَهٍ هَنِیئَهٍ قَدْ أَعْطَانِی)

9- در شادی ها مستی نکنیم و خدای مهربان را از یاد نبریم. یادمان باشد که همه خوشی ها و شادی ها از جانب او به ما رسیده است. (وَ بَهْجَهٍ مُونِقَهٍ قَدْ أَرَانِی)

10- «تسبیح» یعنی منزّه دانستن و دور شمردن خدای بزرگ از نقص ها و عیب ها. خدا را این گونه یاد کنیم. (وَ أَذْکرُهُ مُسَبِّحاً)

پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *