اختصاصی هیات | غدیر در آسمان‌ها شناخته‌شده تر است تا برای اهل زمین

خانه / مطالب و رویدادها / یادداشت و گفتگو / اختصاصی هیات | غدیر در آسمان‌ها شناخته‌شده تر است تا برای اهل زمین

حجت الاسلام والمسلمین احسان بی آزار از جمله وعاظ جوان با بیانی شیوا و سلیس است که سخنرانی های ایشان مورد توجه جوانان قرار گرفته، برنامه های تلویزیونی ایشان همواره تأثیر گذار بوده و …

گفتگوی “هیأت” با حجت الاسلام والمسلمین بی آزار تهرانی

حجت الاسلام والمسلمین احسان بی آزار از جمله وعاظ جوان با بیانی شیوا و سلیس است که سخنرانی های ایشان مورد توجه جوانان قرار گرفته، برنامه های تلویزیونی ایشان همواره تأثیر گذار بوده و بینندگان قابل توجهی داشته که دلیل آن استفاده از اشعار و داستان های به جا و شیرین در صحبت هایشان می باشد. وی علاوه بر این بسیار خوش برخورد با رفتاری بزرگمنشانه بوده که احتمالا ریشه در ورزشکار بودنشان دارد و ورزش را نیز به صورت حرفه ای انجام می داده. وی متولد سال 1357 در تهران می باشد که بر اساس انگیزه و علاقه ای که داشته از سال 74 وارد حوزه علمیه شده و پای درس بزرگان حوزه تلمذ نموده است. پیرامون مسائل هیأت و هیأت داری و آسیب های هیأت گفتگوی مفصلی با ایشان انجام دادیم که در ادامه می آید.

بسم الله الرحمن الرحیم

 احسان بی‌آزار متولد تهران در سال 1357 هستم. از سال 74 وارد حوزه علمیه شدم انگیزه‌ای هم برای ورود در حوزه نداشتم تا یک شب قبل از انتخاب مسیر؛ در آن زمان در وادی ورزش بودم در رشته بوکس بصورت حرفه ای کار و فعالیت می‌کردم، شبی خواب دیدم و آن خواب تأثیر عمیقی بر من گذاشت و این شد که از این جریان منفصل شدم و وارد وادی حوزه شدم. در ابتدا وارد حوزه علمیه مجد شدم و یک سال در این حوزه مشغول تحصیل بودم، بعد به حوزه علمیه قائم چیذر خدمت حضرت آیت‌الله هاشمی رفتم، 4-5 سالی  را آن‌جا بودم و بعد عزیمت به قم داشتم و سه سال در قم بودم و سپس به حوزه علمیه مروی در تهران آمدم. به هر ترتیب اساتیدی که خدمت ایشان بودم مرحوم حاج آقا سید پناه اجتهادی بود، از سال دوم طلبگی با آیت‌الله امجد آشنا شدم، ارادتم همچنان نسبت به  ایشان باقیست اما خوب به جهات خاصی که پیش آمده مقداری ارتباطمان کم‌تر شده است. متاسفانه در این جریانات سیاسی که اتفاق افتاد حرف آن بزرگوار همیشه این بود که یک روحانی باید پدرانه برخورد کند اما متاسفانه بعضی از این سیاسون نمی‌خواهم بگویم سیاست‌بازان، متاسفانه اقداماتی کردند که به این منشا خیر برای جوان‌ها لطمه زدند و الان متاسفانه برکاتی که سابق بود دیگر مستفیض نیستند و دیگر قابل استفاده نیست. سال‌ها با ایشان مانوس بودم حتی بعضی از دروس  را پیش از نماز صبح خدمت ایشان می‌رسیدم و استفاده می‌بردم، تقریبا یک سالی هم در کلاس درس خارجِ حاج آقا مجتبی تهرانی و آقای حاج محمد تقی شریعتمداری حاضر بودم. مراودات و انسی نیز با حضرت علامه حسن‌زاده آملی و مرحوم آیت‌الله العظمی بهجت قدس الله نفس زکیه داشتیم.

در زمانی‌ کهدر قم بودیم در نمازهای آیت ا… بهجت(ره) شرکت می کردم، وقتی که ایشان 3 وعده  می‌آمدند هر 3 وعده نماز  را شرکت میکردیم و ایشان نسبت به حقیر عنایاتی داشتند 4-5 مرتبه‌ای هم در سنین خیلی پایین‌تر از حالا، در جوانی منبر، محضر ایشان مشرف شدیم و فکر می‌کنم در این طریق دعا و عنایت ایشان خیلی موثر بود. شاید من اون موقع اولین منبرها را محضر این بزرگوار نظر کرده رفتم؛ تشویق، دعا و درخواست ایشان، به عنوان خواستن قول ثابت برای حقیر خیلی در این راه کمک حالم بود. خدمت بسیاری از اساتید در حوزه‌ها بودیم، بخشی را نیز محضر آقازاده‌ی رهبر معظم انقلاب حاج آقا مسعود معروف به آقازاده‌ی سوم رهبری معظم شاگردی کردم.

حاج آقا چه زمانی وارد عرصه منبر و وعظ شدید؟

من سال سوم معمم شدم،که این کار در میان طلاب حوزه های علمیه مرسوم نیست. در حوزه‌های علمیه معمولا پس از اتمام پایه‌ی 6، امروز سطح 1 گفته می‌شود معمم می‌شوند، منتهی من سال سوم هم به خاطر اصراری که خودم داشتم و نیز تشخیصی که حضرت آیت‌الله هاشمی داده بودند که جا  دارد از حمایت ایشان خیلی تشکر و قدردانی بکنم چون واقعا شخصیت آن بزرگوار موثر بود و من  می‌خواهم بگویم یکی از پاکان عصر ما حضرت آیت‌الله هاشمی هستند و به جرات می توانم بگویم مثل ایشان بسیار کم داریم؛ تنها نماز جماعتی که الان با تمام نوافلش برگزار  می‌شود متعلق به ایشان است، منزل  ایشان سابقاً در خود حوزه بود و اون حالی که ما می‌دیدیم، دو ساعت به سحر مانده چراغ منزل ایشان روشن بود و حالات و  توجهات ایشان خیلی موثر بود.در سیزدهم رجب المرجب زمانی که می‌خواستند عمامه بر سر من بگذارند فرمودند شاعر بودن و قابلیت‌هایی که از  ایشان دیدیم و اشتیاق ایشان به عرصه منبر موجب شد که ما  ایشان را معمم کنیم.

من از  همان سالی که معمم شدم تبلیغ کردن را نیزشروع کردم البته حالا نه تبلیغ به معنای کلی و عامش و بحثِ منبر ولی با بضاعت خودمان از محلات با مسجد و این‌ها شروع کردیم و به لطف خدا خیلی اقبال شد و در این کار سرعت گرفتیم. منتهی من برای منبر خیلی کار کردم. در آن زمان بعضی روزها برای منبر تخصصا 16 ساعت برای کارهای تحقیقاتی فرصت می‌گذاشتم، از ابتدای سال اول طلبگی انگیزه‌ام رو پیدا کردم مسیرم رو پیدا کردم، انگیزه‌ام همین بحث تبلیغ و منبر بود، خوب بالاخره اگر کسی بخواهد ملا در علم و تدریس و اجتهاد بشود لازمه‌اش  این است که به هر ترتیب مسلط باشد و جایگاه ثابتی برای اتخاذ علوم و برنامه‌ریزی‌هایی که وجود دارد داشته باشد. با راهنمایی یکی از اساتید، روزی 1 شعر،  یک بیت شعر و یک آیه قرآن و یک حدیث موضوع‌بندی شده، پرونده‌هایی رو درست کرده بودم در زمینه اخلاق، تاریخ و احکام و استفاده از نکات بزرگان. به مدت پنج سال روزی یک آیه و یک حدیث و یک شعر را الزاما در این پرونده‌ها به صورت موضوع‌بندی شده قرار می‌دادم. همه این پرونده‌ها  را وقتی کنار هم جمع کردم بعد از مدتی خودش دایره‌المعارفی شده بود و بعد 5 سال ثمر خوبی داد. شیخ محمود مهاجری بود که در اجرای این روش راهنما و استاد من بود که در آن زمان مدیر مدرسه مجد بودند. سال اول کلاسی داشتیم به نام فن خطابه، با پیشنهاد ایشان من تقریبا 5 سالی این قصه را ادامه دادم. تقریبا از سال پنجم حوزه که من به قم رفتم اولین منبر رسمیم را محضر آیت‌الله بهجت(ره) رفتم که خیلی با تشویق ایشان مواجه شد- البته قبلش باز منزل حضرت آیت‌الله امجد منبر می‌رفتیم- به یادم هست که شهادت امام صادق(ع) بود و در آن مجلس حضرت آیت‌الله شیرازی، حضرت آیت‌الله جوادی آملی حضرت آیت‌الله مصباح و خود حاج آقا آیت‌الله بهجت حضور داشتند و مسجد فاطمیه را که نگاه می‌کردم همه عمامه بود. آن روز  وقتی که روی منبر می‌رفتم صدای لرزش استخون‌هایم را می‌شنیدم، خوب یک طلبه‌ای جوان بودم، همان‌جا روی منبر توسلی کردم به محضر حضرت حجت(عج) و گفتم آقا من و این جمع گدای حریم شماییم و می خواهم شما کمکم کنید، شاید تصرف آیت‌الله بهجت(ره) بود و حرف‌هایی که زده می‌شد برای حقیر نبود و در پایان هم مجلس بسیار خوبی شد و این عرصه برای من شروع شد.

حالا همه‌جا مفتخریم که کشکول گدایی حریم اهل بیت به‌ویژه سیدالشهدا (ع) بر دوشمان است.

هیأت: آیا برای شیوه منبر و منبرداری الگویی داشته اید؟ الگوی شما در منبرهایتان کسی بوده؟

من که خودم را به عنوان منبری قبول ندارم. انشالله به عنوان منبری سیدالشهدا(ع) پذیرفته شویم. خیلی مجذوب و مشعوف حالات مرحوم آقای شیخ سراج رحمه الله علیه بودم البته ایشان سبک مخصوص خودشان را داشتند و فرموده بودند که اصلا کسی مثل من نمی‌تواند منبر برود. به قول مرحوم کافی(ره) خدا کارخانه مَثَل‌سازی را در دهان مرحوم آقا شیخ رضا سراج قرار داده بود. عزیزانی که هنوز از رفقا و مانوسین ایشان هستند و ایشان  را درک کرده بودند، از حالاتشون که تعریف می‌کنند میگویند مخصوص  خودشان بوده ولی به هر ترتیب جذبه و حالات ایشان باعث شد که من سبک ایشان را دنبال می‌کنم. شخص دیگری را که می توانم نام ببرم مرحوم سید مهدی قوام(ره) است، من هیچ یک از این دو بزرگوار را ندیدم ولی از همان ابتدا اسم این دو نفر خیلی تاثیرگذار بود. در سبک ادبیاتی منبر تقریبا سبک مستقلی دارم. به لطف خدای متعال محور منبر را بر پایه‌ی قران و در کنارش احادیث و استفاده از شعر قرار دادم. مثلا  ممکن است در یک منبر 20 بیت شعر یا تک بیت استفاده کنم.

هیأت: استفاد از شعر و تمثیل در منبرهایتان را چقدر موثر می‌دانید؟

حضرت آقا امسال در جمع ذاکرین و اهل شعر  فرمودند ممکن است زمانی اثر یک بیت شعر مخصوصا اگر با سلیقه خوبی استفاده  شود اثر یک ساعت سخنرانی را داشته باشد. واقعا اشعار خلاصه شده، شعرهای وزینی مانند اشعار حافظ، صائب و اشعار فخیمی که داریم باور کنید که بعضی از ابیاتش اگر کسی اهلیتش  را داشته  باشد و در آن تعمق بکند، ممکن است شرح آیاتی از قرآن کریم و روایات متعددی باشد که می‌تواند بسیار تاثیرگذار باشد، منتهی این که صرفا منبر بخواهد در جهت تمثیل و شعر قرار بگیرد کار اشتباهی است، منبر خوبست محوریت خودش را بر پایه کتاب خدا قرآن کریم و بر مدار ثقلین  قرار داده باشد. این که حضرت رضا(ع) فرمودند خدا رحمت کند آن کسی که امر ما را احیا می نماید، امر ما  چگونه احیا  می‌شود؟ و از ما  خواسته‌اند محاسن کلامشان را به مردم  بگوییم. به نظر بنده یک سخنرانی یک ساعته بایستی حتما  در آن 3 رکن  وجود داشته باشد؛ رکن اول شروع یک سخنرانی باید با آیات کتاب خدا قران کریم و روایاتی که در ضمن اون مطرح  می‌شود باشد، دوم لابه‌لای آن اشعار و تمثیلات ذکر کند و مرحله سوم توسل است، توسل به عنوان روضه‌خوانی سنتی. بعضی جلسات را می‌بینیم خیلی ادیبانه‌ هستند از اشعار و امثال استفاده می‌شود اما نمک روضه در آن نیست. به هر ترتیب اصلا ما منبر  می‌رویم برای روضه آخرش و این خیلی برای من موضوعیت دارد. اگر همه مطالب را بگوییم اما به صورت عاشقانه و عامیانه در خانه اباعبدالله(ع) گدایی نکنیم به نظر من به هدف غایی در منبر نرسیده‌ایم.

هیأت: با توجه به اینکه عید غدیر را پیش رو داریم لطفا در خصوص این ایام مطالبی بفرمایید.

 یکی از سرمایه‌های اصلی تشیع عید  غدیر است که ما واقعا ‌ می‌توانیم با مطرح کردن مساله غدیر به حقیقت  آن محوریت تامه‌ای که در مقام وحدت مسلمین اتفاق ‌می‌افتد اجرایی کنیم. غدیر واقعا محجور است؛ غدیر به تعبیر خود پیامبر اکرم(ص) در مصادق و منابع عامه اهل سنت، عید الله اکبر و افضل اعیاد امت است، لکن متاسفانه الان می‌بینیم جز کشور ما و عده معدودی از شیعیان در عالم این عید را جدی نمی شمرند، یعنی اگر بخواهیم نگاه حکومتی داشته باشیم تنها کشوری که عید غدیر را به عنوان عید رسمی می‌شناسد مملکت شیعه امیرالمومنین(ع)، مملکت ماست که آن هم به برکت این نهضت و انقلاب و خون شهداست. مابقی کشورهای اسلامی واقعا غدیر را عید نمی‌دانند و ما موظفیم این کار را بکنیم.تقاضای من از عزیزان هیات رزمندگان اسلام این است که مساله غدیر و این جریان را باید به عنوان تشکل های مردمی و تشکلهای عمومی،به صورت یک حرکت بسیار دقیق برنامه ریزی و اجرا نمود. ما وقتی در مورد غدیر وارد روایات می‌شویم متوجه میشویم که چقدر عظیم شمرده شده است.در مورد روزه روز غدیر می‌فرماید ” صیام و هو کال صیام الدهر” روزه گرفتن در روز غدیر مانند این است که شما کل زمان را روزه گرفته‌اید و افطار دادن به روزه‌دارِ روز غدیر  مانند این است که 124000 پیغمبر  را یک‌جا پذیرایی کرده‌اید.  جهت این‌ها چیست؟ پیامش چیست؟ “حافظ تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن/که خواجه خود روش بنده‌پروری داند”  این که غدیر را این‌قدر در روایات عظیم مطرح کرده‌اند برای این است که اگر حقیقت ولایت نبود هدف انبیا روی زمین  می‌ماند، اگر  آن روز نبود خطاب اقرا باسم ربک الذی خلق که مَطلَع بعثت نبوت کبری بود و اگر ولایت عظمای امیرالمومنین در روز غدیر عرضه نمی‌شد تمام این 23 سال زحمت پیامبر اکرم(ص) به نتیجه نمی‌رسید و “ما به النفس رساله” خوب اگر امر پیغمبر اکرم به نتیجه  نرسد “نام احمد نام جمله انبیاست/چون که 100 آمد 90 هم پیش ماست” یعنی کار همه انبیا خدا ابتر  می‌ماند. گفت:”تمام انبیا ساغر گرفتن/ شراب از ساقی کوثر گرفتن” محوریت حرکت همه انبیا وجود مقدس امیرالمومنین(ع) است. در روایتی که مرحوم خوارزمی نقل می‌کند خیلی جالب می‌گوید‌ وقتی در شب معراج پیامبر(ص) عروج کردند در آن مرحله‌ای که هنوز جبرئیل جا نمانده بود و در محضر پیغمبر(ص) بود جبرئیل سوال کرد یا رسول الله شما می‌دانید بعثت شما و همه انبیا بر چه پایه‌ای بوده است و بر چه دلیل و برهانی خدا شما را مبعوث کرده است؟ پیغمبر اکرم(ص) گفتند: جبرئیل، تو بگو بر چه پایه‌ای همه مبعوث شدند؟ خطاب آمد “الا ولایه علی‌بن ابیطالب” همه بر حقیقت ولایت. چون اگر این ولایت نبود که لسان تفصیل و توضیح مجملات دین خدا و حرکات پاک پیامبر اعظم(ص) است و این 12 نور پاک نبودند هرگز تکمیل نمی‌شد. لذا ببینید تمام النعمه و اکمله دین خدا در روز غدیر است. فلذا بزرگداشت این روز  را باید همه مردم عملیاتی  کنند. حقیقتا ما اگر غدیر را یافته بودیم،منظورم از “ما” یعنی این که می‌گویم ما این‌جا امت اسلام استکه اگر امت اسلام غدیر را یافته  بود، کربلایی نداشتیم و اگر کربلایی نبود ما امروز این‌طور مسلمین رو فشل نمی‌دیدیم، این‌جور اختلافات، این‌جور دستخوش اختلاف‌انگیزی صهیون بین‌الملل، تمام این غصه‌ها و قصه‌هایی که امروز عالم اسلام به اسم اسلام دارد. اسلامِ منهای غدیر یعنی داعش، اسلام مهنای غدیر یعنی همین دشمنی‌ها، یعنی دلار امریکا علیه شیعه، اگر غدیر در اوج قرار  بگیرد و انشالله ما برنامه داشته باشیم و حقیقتا غدیر  را زیبا مطرح کنیم و ببینیم خیلی از شرایط و مشکلات امروز جهان اسلام حل خواهد شد و ما برای این که جهانی بشود باید از خودمان شروع بکنیم. دستور  داریم وقتی می‌خواهید کادو  بدهید بهترین کادوها رابه فرزندانتان، همسرتان، در روز غدیر بدهید، اصل تولد ناب شیعه روز غدیر است. یعنی واقعا ما تمام برکات، تمام النعمه، در این روز نصیبمان شده است. لذا  گفته‌اند آن روز به یکدیگر بهترین هدایا را بدهید. از یک پرچم زدن تا برنامه‌ریزی‌های مهم کشوری، که انشالله می دانم در هیات رزمندگان اسلام، عزیزانمان واقعا ظرفیت این کار را دارند که برای غدیر بتوانند خیلی زیبا به میدان بیایند و من جمله‌ای این‌جا عرض می‌کنم که اگر می‌خواهیم محرم غدیر بشویم همان‌گونه که امام رضا(ع) فرمود، اگر کسی مَحرم غدیر شد ملائکه الله می ایستند که با او مصافحه کنند، غدیر در آسمان‌ها شناخته‌شده تر است تا برای اهل زمین.

هیأت: چگونه محرم غدیر  بشویم؟

راهش این است که در عید غدیر، عید قربان بگیریم.

هیأت: این به چه معناست؟

یعنی نفس خودمان را، خودیت‌هایمان را قربانی راه شیر خدا کنیم. اگر کسی این گونه عمل کرد محرم غدیر است. یعنی آن‌چه که برای ما بماند نظر مولایمان،  آقایمان امیرالمومنین(ع) باشد و به قول آن شاعر “گاو تن قربانی شیر خدا   / گر ترا با او سر صدق و صفا/ تو به تاریکی علی را دیده‌ای/زین سبب یاری جزو بگزیده‌ای” کشتن گوسفند در روز عید قربان برای حاجیان به عنوان یک سنت مطلوب است اما خیلی سخت نیست، حاجیِ ناجی آن کسی است که اگر هم کنار کعبه نیست هنر این را داشته باشد سر نفس خویش را قربانی کند.

هیأت: در جامعه بعضاً مشاهده می شود که به کارهای بی برنامه اصطلاحاً می گویند کار هیأتی؛ به نظر شما آیا هیأت جای بی برنامه ای است؟

صحبت اگر صحبت شیدایی و بی‌دلی باشد وقتی حرکتی قرار است حرکت جهادی باشد یعنی دیگر آن‌جا باید این عقلِ جزئی که جلوی حرکت انسان را می‌گیرد کنار گذاشت “عقلت رها کن عاشقا/دیوانه شو دیوانه شو” اگر مقصود این است که هیاتی اداره کردن، این شیدایی کردن و عاشق بودن و عقل جزیی را کنار گذاشتن، همانی که مطلوب حضرت آقا هم هست، یک حرکت جهادی کردن، ازخودگذشتگی، این که واقعا ادم با عشق حرکتی را آغاز کند. به این عنوان که یک حرکت هیاتی است، چون گفت هر کسی می‌خواهد دراین وادی بیاد “آفتاب عشق میدان‌تاب شد/عقل آن‌جا برف بود و آب شد” اگر کسی بخواهد به اوج حقیقت معرفت و عشق برسد کنار همین پرچم هیات‌هاست و جای دیگر خبری نیست. به این عنوان قبول دارم ولی با عنوان این که تدبیر در کار نباشد و برنامه‌ریزی نباشد و غیرمنظم عمل بشود کنار سفره سیدالشهدا(ع) و پرچم ابا عبدالله(ع) این اصلا مقبول نیست. شما ببینید در صحنه کربلا، نابسامانی موجود، عدم تناسب جمعیت، اون‌جا 30 هزار نفر، این‌جا هفتادوخرده‌ای نفر، اون‌جا مردان جنگی، این‌جا زن و بچه‌، اصلا هیچ توازن و تناسبی وجود ندارد. با آن جمعیت که اول صبح عمر سعد ملعون لعنت الله علیه اولین تیر را رها کرد و گفت: شاهد باشید و جلوی امیر شهادت بدهید اولین تیری که به سمت خیمه‌های حسین بن علی پرتاب شد را من فرستادم. وقتی فریاد زد «یا خیل الله ارکبی و با الجنه ابشری» به اسم رسیدن به بهشت اون جنایت را خواست رقم بزند درست است آن ایمان فردی و قدرت الهی که در وجود یاران سیدالشهدا (ع) بود، بی‌بدیل بود و هر کدامشان حریف چند ده نفر بودند به خاطر آن عظمت ایمان و عشقی که بود، اما شما ببینید خود سیدالشهدا(ع) همان اوایل صبح میمنه، میسره درست می‌کنند و دستور می‌دهند محل خیمه بانوان و نسوان حرم را تغییر بدهند. دستور می‌دهند پشت خیمه‌ها خندق آتش بزنند. سیدالشهدا این جنگ را مدیریت  می‌کنند و  شبش را برای مناجات و عبادت اختصاص می‌دهند اما روز برنامه‌ریزی برای جنگ دارند. در همان موقع هم آقای ما با همان تعداد کم می‌بینید بر مدار عقل، جنگی  را که می‌شد در 1 ساعت دشمن به پایان برساند با مدیریت سیدالشهدا (ع)، هم مدیریت عقل، این‌جا به معنی مدیریت حجت خدا و همچنین عقل کل بودن، فرزند عقل کل بودن، می‌بینیم آقا مدیریت می‌نمایند و جنگ تا نزدیک عصر به درازا می‌کشد و این‌ها خود  برنامه‌ هستند. تمام دین ما کنار سفره‌ی تقوا و تدین و این‌ها را امیرالمومنین سفارش کردند “اوصيکم بتقوي الله و نظم امرکم” لذا در مورد جلسات هم عرض می‌کنم که بایستی نظم مشخصی در آن معلوم و معین باشد، این‌جور نباشد که در ساعت نامناسب هیأت برگزار شود، متاسفانه بعضی جلسات تازه 11 شب شروع می‌شوند خوب به هر حال این جلسات تا دل سحر هم کشیده خواهند شد و بعد حالا چه تبعاتی دارد؟ در یک منطقه ممکن است  باعث آزار همسایه‌ها شود و لذا این خیلی مهم است که همه شئون رفتاری ما در هیات، هیات‌داری و اهل هیاتی که می‌آیند همه موارد بر پایه‌ی نظم باشد. همه‌ چیز بر قاعده‌ی نظم و تدبیر باشد.

هیأت: باید و نبایدهای منبر را چه میدانید؟ آسیب‌هایی که در مجالس مذهبی وجود دارد چیست؟

البته من کوچک‌تر از آن هستم که بخواهم در این مورد حرفی بزنم، واقعا اهلیتی برای خود نمی‌بینم. منتهی بگذارید از بزرگان نقل کلام کنم، خدا رحمت کند مرحوم آیت‌الله مجتهدی(ره) می‌فرمودند اسم شما را حجت‌الاسلام می‌گذارند، مردم با شما زندگی نمی‌کنند در خانه‌ی شما نیستند که ببینند شما واقعا حجت‌الاسلام هستید یا نه ولی این زمانی که می‌آیید برای منبر را مقید باشید جلوی چشم مردم مطهر و منظم بیایید، بدقولی نکنید که به هر ترتیب به عقیده مردم آسیب می‌خورد. ایشان خیلی مقید بود و می‌فرمود در وعده دادن‌ها دقت کنید. بنده خودم خیلی سخت قول می‌دهم، شاید بعضی از دوستان هم گلایه می‌کنند، خیلی دشوار قول می‌دهم ولی سعیم بر این است که وقتی قول دادم حتما سر وقت حاضر  بشوم. به هر ترتیب این یکی از مسائلی است که متاسفانه بعضی جاها دیده‌ایم. امروز حقیقتا من از جوان‌های عزیز، طلاب گرامی و اهل فضل خواهشمندم که عرصه و جایگاه منبر را خیلی والا ببینند، واقعا امروز خلا منبر زیاد است، خواهشم این است که واقعا عزیزان جوان ما، با انگیزه وارد این عرصه  بشوند به خاطر همین کمبود ممکن است ببینیم از دوستان خودمان با همین سن و سالی که الان هستیم یعنی تقریبا میشود گفت مبلغین جوان، می‌بینیم واقعا این قدر مراجعه دارند. گاهی اوقات اصلاً این قدر مراجعه هست فراموش می‌کنیم، ولی به طور کلی بایستی که خیلی مقید باشند، خود این سروقت آمدن خیلی مهم است.

بعد هم این که واقعاً در این وادی انسان خودش را نوکر ببیند حقیقتاً ما باید خودمان را نوکر ببینیم نه این که خدای ناکرده به اعتبار این که مردم به حرمت ارباب ما به ما توجهی دارند برای خودمان جایگاهی باز کنیم و این اصلاً مطلوب نیست. حضرت امام(ره) می‌فرمودند: یک وقتی همین منبر می‌شود سکوی ورود انسان در جهنم. خدا نیاورد که آدم برای خودش اعتباری قائل بشود و بعد توقعات خاص از مردم داشته باشد.

بنده اعتقادم این است که اگر آنچه در دو عالم وجود دارد را یکجا به ما بدهند ما یک یا حسین(ع) بگوییم ارزش یا حسین(ع) بالاتر است. این عقیده من است و واقعاً پای این عقیده ایستاده‌ام، اما بعضی‌ها خودشان را ارزان معامله می‌کنند، متأسفانه دیده شده برخی سخنرانان قبل از این که وارد جلسه یا شهرستان بشود شماره حساب می‌دهند و تا وصول مبلغ دعوت را قبول نمی کنند، بعد ما می‌خواهیم برویم آن‌جا از چه چیزی صحبت کنیم؟ از توحید؟ مگر حرف ما غیر از توحید و نبوت و معاد و امامت است؟ اگر واقعاً معاد را پذیرفته باشیم آیا واقعاً ما زنده هستیم تا لحظه دیگر که پولی در حسابمان بریزند که بعد از آن بخواهیم برویم اجرایی بکنیم؟! و متاسفانه این گونه برخوردها ریزش‌هایی را ایجاد می‌کند. فلذا یک سری از این مسائل که البته خیلی کم هستند ولی حتی کم بودنش هم برای وصله خوردن و ریزش دل‌ها زیاد است. انشالله از صاحب منبر، وجود مقدس آقا و مولایمان امام زمان(ارواحنا له الفداء) طلب می‌کنیم که اون سرمایه خلوص و پاکی را به همه ما کرامت بفرمایند.

هیأت: پیشنهادتان  برای برگزاری یک ‌مجلس خوب برای نسل جوان و نوجوان چیست؟

این جا باید به این نکته اشاره کنم که مسئله جوان با جوان‌زدگی تفاوت می‌کند. گاهی بعضی جلسات را می‌بینیم به جای این که بتوانند جذب جوان بکنند جوان‌زده می‌شود. برخی جلسات هست که تهی از معارف است ولی ساعت‌ها شور برپاست. من خودم افتخارم این است که میان‌دار هیأت هستم ولی عرضم این است بعضی جلسات برای این که بگویند ما جمعیت جوان می‌آوریم ساعت ها مراسم برگزار می کنند، سینه‌ می زنند بدون این که حکمی از احکام الهی و یا معارفی از خدا و اهل بیت(ع) گفته شود. برخی دیگر از جلسات رنگ و بوی سیاسی و جناحی می‌گیرد. درست است که خود حضرت آقا فرمودند ما هیات سکولار نمی‌توانیم داشته باشیم، این بدان معنی نیست که در یک پایگاه و جایگاهی به این قداست بخواهند افرادی را ترویج دهند و یا بخواهند فردی را مطرح کنند، این حرکت، حرکت باندی و قشری می‌شود. برخی جاهای دیگر میبینیم افراد از راه دور می آیند فقط با این عنوان که من با صدای فلانی حالم خوش می‌شود و این نیز درست نیست. می‌بینیم پای منبر و روضه فلان شخص اشک و حال دارند ولی اگر همان حرف‌ها را کس دیگری بگوید بنا ندارند اصلا استماع کنند، این‌ها گرایش‌هایی غیر خدایی و غیر الهی است. بهترین جلسه، جلسه‌ای است که در آن هم معارف گفته بشود، هم معتدل باشد، شور توام با شعور در آن برگزار شود، زیبایی جلسه به نظم در جلسه است. در اصفهان یک جلسه بسیار معظمی در مجتمع فرهنگی رضوان برگزار می شود که چند سالی است که برای سخنرانی دعوت می شوم، شبی 8000 نفر اطعام می دهند، آن‌جا می‌توان جلوه شعائر حسینی را دید، بیش از 100 نفر با لباس خادم الحسینی ایستاده‌اند و مدیریت می‌شوند و این جمعیت عظیم را ظرف مدت 15 دقیقه پذیرایی می کنند. شما ببینیند چقدر باید در برنامه‌ نظم وجود داشته باشد که این اتفاق بیفتد؟ اخلاص و نظم دو مقوله ای است که اگر این دو را کنار هم ببینیم قطعا از جلسات ما بهره‌ی بیش‌تری خواهد داشت.

هیأت: در مورد نحوه برگزاری عزاداری‌ها و استفاده از برخی ابزار و علائم در هیأت ها نظرتان را چیست؟

حضرت امام(ره) فرمودند که عزاداری‌ها به همان روش سنتی باشد بهتر است. من پیشنهادی دادم به جمعی از دوستان و شنیده‌ام که هیات رزمندگان اسلام هم لباس‌هایی تهیه کرده طراحی شده که برهنه نمی‌شدند ولی به یاد برهنگی سیدالشهدا(ع) و آن لطمات و آن مسائل، مقابل پیرهن‌ها چند دکمه داشت و در قسمت جلوی سینه برهنه شود. معمولا هیأت‌های آذری به این شکل بودند، خوب می‌شود همین سنت را احیا کرد. بالاخره خودمان نمی‌توانیم بدون در نظر گرفتن شرایط و مناسبت ها، بدون تفکر و مطالعه صحبتی داشته باشیم و حرفی بزنیم که خلاف امر رهبری باشد، به قول یکی از اساتید می‌فرمود در این زمینه‌ها معلوم می‌شود شعیه تنوری کیست؟ این که حضرت آقا نظرشان را فرمودند و بالاخره تاکید هم داشتند دیگر جای بحثی نیست و تبعیت از امر ولی اهمیت اولی دارد. لذا به هر ترتیب باید با اعتدال این کار اتفاق بیافتد، سال‌ها این افراد این‌گونه انس گرفتند و من نمی‌خواهم بگویم یک مرتبه این اتفاق باید بیافتد و بخواهد هجمه‌ای اتفاق بیافتد، این‌ها را با لطافت مدیریت می‌شود کرد. اما راجع به علامت؛ چند سالی است برای سخنرانی به یکی از محله های شهرستان دماوند می روم، آن‌جا علامتی تک شاخه وجود دارد، یک نشانی‌ست یا یک علامتیست که مردم هم به آن معتقدند، چند صد سال هم قدمت دارد. این‌گونه بوده ولی الان متاسفانه کار وارد وادی و چشم و هم‌چشمی شده است. یکی از اهالی می‌گفت: من سالی 20 میلیون تومان برای علم هیأتمان هزینه می‌کنم که این علم سرپا باشد. معنی این کار چیست؟ بعنوان مثال پری که به علامت می‌زنند نشان از چیست؟ خوب این هزینه‌های آن‌چنانی مصداق از اصل جا ماندن است. پرچم سیدالشهدا(ع) و علم ابا عبدالله الحسین(ع) و قمر بنی هاشم(ع) تا انتهای تاریخ بالاست ما هم انشالله زیر این پرچم و علم باشیم کنار سفره علمدار باشیم، اما این‌ها رفتن در وادی دیگری است. حالا نه فقط علامت، خوب این علامت‌ها، الان تو این وضعیت ممکن و به نظرم باید عزیزان اهل منبر و تریبون و هیات‌دارها و جلسه‌دارها و همه ذاکرین ناصحین همه با یک ذوق واحد با یک نگاه جمعی به اون سمتیبروند که فرهنگ‌سازی بشود. تقابل مستقیم حتما تدافع خواهد داشت و ریزش‌هایی را ایجاد خواهد کرد، لذا با بردن به سمت آگاهی و بصیرت می‌شود مدیریت خیلی خوبی انجام داد.

هیأت: نحوه شادی کردن مجلس مولودی باید چگونه باشد؟

به تعبیر مرحوم شیخ جعفر شوشتری رحمته الله علیه چند نوع اشک داریم؛ اشک مصیبت و اشک فضیلت، ما چند نوع اشک داریم، چند نوع گریه داریم، مقصود این است که کم‌سلیقگی نشود،  مثلا روز ولادت سیدالشهدا(ع) روضه قتلگاه خوانده نشود ولی بعضی از ولادت‌ها اصلا توام با اشک بوده است. شما می‌بینید  مثلا فضایل یا مسائلی مطرح می‌شود که خوب چشمان همه گریان می‌شود، این گریه شوق است، گریه‌ی فضیلت است، این گریه از هزار شادمانی بالاتر است. بهجت و سروری حاصل می‌کند بعضی‌ها متاسفانه بازخوانی صحیحی ندارند اگر هم بخواهند به جلسه‌ای بروند حالی پیدا شود و اشکی باشد می‌گویند آقا باز هم روضه!؟ واقعا بعضی مواقع‌ با این اشک‌ها سیلی از لحاظ روحی و روانی ایجاد می‌شود که هزاران نشاط، بهجت و سرور از آن حاصل می‌شود. آوردن وسایل موسیقی در جلسات و هیات‌ها مخصوصاً در نیمه شعبان دارد باب می‌شود، به اسم جشن ولادت امام زمان بعضی‌ها متاسفانه حریم‌شکنی می‌کنند و عین معصیت است، ما باید با این شادی‌هایمان قیمت پیدا کنیم و برای این که قیمت پیدا کنیم باید ببینیم آن‌چه که شارع مقدس برایمان قرار داده انجام دهیم. شاد بودن، جشن گرفتن، با هنر و لطافت گل لبخند را روی لب مردم نشاندن هیچ عیبی ندارد خیلی هم وارد است، اتفاقا یکی از صحبت‌هایی که ما داریم این است که باید موالید و جشن‌هایمان به ویژه جشن غدیر را خیلی مخصوص و مفصل بگیریم. الان در نگاه عمومی من با اون گریه زنده‌ام با گریستن شادم. گفت:”در نظر بازی ما بی‌خبران حیرانند” ولی در نگاه عمومی وقتی مردم نگاه می‌کنندمی‌گویند روش این جلسات این است که کفه حزن بر کفه شادی غالب است. یعنی ما وقتی می‌بینیم دو ماه محرم و صفر را داریم خیلی از شهادت‌هایمان را برنامه داریم، تعطیلات داریم، اما وقتی به موالید می‌رسیم یه مقداری خود جلسات و هیات‌ها کم‌رنگ برخورد می‌کنند. من دلم می‌خواهد ولادت‌های اهل بیت(ع) هم ترویج و تبلیغش بیش‌تر بشود. مخصوصاً عید غدیر. غدیر جا دارد چند روز حقیقتاً جشن گرفته شود و این معرفی، معرفی جهانی بشود. این‌ها توام با این که از مرز کلام بزرگان و مراجع و فقاهت فاصله نگیریم، تقابل با شرع نباشد به این عنوان که بخواهیم شادی کنیم.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *