احكام و آداب سفر

خانه / احکام / احكام و آداب سفر

باسمه تعالی

احكام و آداب سفر

در اين قسمت گوشه‌اى از احكام و آداب سفر را با استفاده از منابع فقهى در سه بخش: «پيش از سفر»، «در سفر» و «نماز مسافر» مى‌آوريم:

پيش از سفر

اين كارها پيش از سفر و هنگام آغاز آن مستحب است:

طلب خير از خداوند؛ بدين معنى كه از خداوند، خير و خوبى در اين سفر را درخواست كند./اطلاع دادن به دوستان و بستگان و حلاليّت طلبيدن از آنان.

/وصيت كردن، به خصوص نسبت به امور واجب./ انتخاب همسفران مناسب و هم شأن خود از نظر اخلاقى و اقتصادى./انتخاب زمان مناسب براى سفر، كه در ايام هفته، روزهاى شنبه و پس از آن، روزهاى سه شنبه و پنجشنبه مستحب است و روز جمعه، قبل از نماز جمعه به سفر رفتن مكروه است. اگر در ساير ايام هفته لازم شد به سفر برود، صدقه بدهد و برود./ خواندن دعاى سفر و آيات و سوره‌هاى قرآنى و دعاهاى ديگرى كه وارد شده است و از جمله آنهاست، سورۀ قدر «إِنا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ…» ، آية الكرسى از «لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ تا … هُمْ فِيها خالِدُونَ » و سوره‌هاى حمد «اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ…» ، ناس «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ…» و فلق «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ…».

/ صدقه دادن در آغاز سفر، و بهتر است هنگام سوار شدن به وسيله نقليه صدقه بدهد./ غسل كردن پيش از بيرون رفتن براى زيارت. العروة الوثقى، ج٢، كتاب الحج، فى آداب السفر، ص۴١١ و سراج الشيعه فى آداب الشريعه، ص٢۵۵

در سفر

هر چند احكام و آداب سفر بسيار است و به تناسب افراد و مكان‌ها نيز احكام و آداب خاصى دارد و بسيارى از آن‌ها در بخش آداب زيارت و در بخش‌هاى ديگر اين نوشته خواهد آمد ولى گوشه‌اى از آن‌ها بدين شرح است:

 مستحب است زاد و توشۀ لازم و كافى به همراه داشته باشد./ با همسفران خود با اخلاق نيكو رفتار كند./ به افراد ضعيف و مريض در طول سفر كمك كند.

/ به خدمت‌كاران حرم‌هاى مطهر كمك و انفاق كند./ به فقرا و مساكين محل صدقه بدهد.(همان)

نماز مسافر

١. اگر برنامۀ سفر زائران عزيز به گونه‌اى باشد كه كمتر از ده روز در يك محل مى‌مانند، نمازهاى چهار ركعتى را بايد دو ركعتى (شكسته) بجا آورند، حتى افرادى كه پيش از اين به جهت آنكه شغلشان يا مقدمۀ شغلشان مسافرت بوده است، مانند خلبانان و ملوانان و برخى از رانندگان. و كسانى كه براى انجام كار زياد به سفر مى‌روند ولى اين سفر آنان زيارتى است و شغلى نيست بايد نمازهاى چهار ركعتى را شكسته بخوانند.

آرى اگر افرادى بدانند كه مى‌توانند حداقل ده روز در يك محل؛ مثلاً در كربلا يا نجف بمانند و با قصد ماندن حداقل ده روز به آنجا بروند، نمازشان تمام است. توضيح المسائل، نماز مسافر و تحرير الوسيله، ج١، ص٢۵٨، القول فى قواطع السفر، الثانى.

٢ – مسافرى كه قصد كرده ده روز بماند، اگر بيشتر از ده روز، مثلاً ١٣ يا ١۵ روز بماند، تا وقتى كه مسافرت نكرده و از آنجا نرفته، بايد نمازش را تمام بخواند و لازم نيست دوباره قصد ماندن ده روز كند. توضيح المسائل، م١٣۴٧

٣ – مسافرى كه بنا دارد ده روز در جايى بماند، اگر از قصد خود برگردد تكليف او بدين شرح است:

الف: پيش از خواندن نماز چهار ركعتى از قصد خود برگردد و تصميم بگيرد كمتر از ده روز بماند، بايد نماز را شكسته بخواند.

ب: پس از خواندن يك نماز چهار ركعتى از قصد خود برگردد؛ تا وقتى كه در آنجاست بايد نماز را تمام بخواند.[1] همان، م١٣۴٢

۴ – مسافرى كه قصد كرده ده روز در جايى بماند، اگر در بين نماز چهار ركعتى از قصد خود برگردد، چنانچه مشغول ركعت سوم نشده، بايد نماز را دو ركعتى تمام نمايد و بقيۀ نمازهاى خود را شكسته بخواند و اگر مشغول ركعت سوّم  شده، نمازش باطل است و تا وقتى كه در آنجاست بايد نماز را شكسته بخواند، اگر چه داخل در ركوع ركعت سوم شده باشد. همان، م١٣۴۶

۵ – مسافرى كه بنا دارد ده روز در جايى بماند اگر:

الف:  تصميم نداشته باشد به اطراف آنجا برود، يعنى تمام ده روز را در يك جا مى‌ماند، نمازش تمام است.

ب:  تصميم دارد به اطراف (كمتر از ٢٢/۵ كيلومتر) برود و برگردد ولى كمتر از چند ساعت در آنجا مى‌ماند، يعنى در تمام ده روز چند ساعتى بيرون آن محل خواهد بود، در اين صورت نيز نمازش تمام است.

ج:  تصميم دارد پس از ده روز به اطراف (كمتر از ٢٢/۵ كيلومتر) برود و برگردد، در اين صورت نيز نمازش تمام است.

د:  تصميم دارد در بين ده روز به اطراف برود و مى‌داند، بيش از چند ساعت طول مى‌كشد، در اين صورت قصد ده روز صحيح نيست و نمازش شكسته است.

ه‍ :  تصميم بيرون رفتن نداشته و پس از خواندن حداقل يك نماز چهار ركعتى، بيرون رفت (كمتر از ٢٢/۵ كيلومتر) در اين صورت نماز تمام است و ضررى به قصد ندارد، هر چند بيش از چند ساعت طول بكشد. العروة الوثقى، ج١، فى قواطع السفر، م٨

۶. مسافرى كه مى‌خواهد ده روز در محلى بماند، در صورتى بايد نماز را تمام بخواند كه بخواهد تمام ده روز را در يك جا بماند، پس اگر بخواهد مثلاً ده روز در نجف و كوفه بماند، بايد نماز را شكسته بخواند. توضيح المسائل، م ١٣٣٧ و تحرير الوسيله، ج١، ص٢۵٩، القول فى قواطع السفر، م ۶

٧. مسافر مى‌تواند در مسجدالحرام و مسجد النبى صلى الله عليه و آله و مسجد كوفه و حرم امام حسين عليه السلام نماز را تمام يا شكسته بخواند ولى تمام خواندن با فضيلت‌تر است. توضيح المسائل، م ١٣۵۶ و تحرير الوسيله، ج١، ص٢۶۴، القول فى احكام المسافر، م ٨

٨. تمام روضۀ شريفۀ (زير گنبد) حرم مطهّر امام حسين عليه السلام و رواقها و مسجد متصل به آن، همين حكم را دارد و مسافر مى‌تواند در آنجا نيز نماز را تمام بخواند، ولى در غير از روضۀ شريفه؛ يعنى در رواق‌ها و مسجد متصل به آن احتياط مستحب است كه مسافر نماز را شكسته بخواند ولى در صحن و شهر كربلاء بايد نماز را شكسته بخواند.[1] همان.

٩ . مسافر مى‌تواند در اين اماكن، بدون نيّتِ تمام يا شكسته، نماز را شروع كند و در وسط آن يكى را اختيار كند و بر همان اساس نماز را به پايان ببرد و حتى در اثناى نماز مى‌تواند نيّت را برگرداند؛ مثلاً به نيت شكسته خواندن نماز را شروع كرده ولى در اثناى نماز قصد كند كه نماز را چهار ركعتى تمام كند و همچنين به‌عكس، تا وقتى كه محل عدول نگذشته باشد. پس اگر به نيت چهار ركعتى نماز را شروع كرده و در ركعت اوّل يا دوم تصميم گرفت كه نماز را شكسته بخواند، اشكال ندارد. تحرير الوسيله، ج١، ص٢۶۴، القول فى احكام المسافر، م ٨

١٠. حكم تخيير بين تمام و شكسته مخصوص نماز است، بنابراين شخص مسافر حتى اگر تمام روز را در حرم امام حسين عليه السلام يا مسجد كوفه بماند نمى‌تواند روزه بگيرد. مگر روزه مستحب با نذر كه حكم آن خواهد آمد. همان، ج١، ص٢۶۴، القول فى احكام المسافر، م ١٠

احكام مسجد و حرم

شش تن از امامان معصوم عليهم السلام در كشور عراق مدفونند.

زائران عتبات مقدس عراق، به زيارت ايشان و بسيارى از مساجد آنجا؛ از جمله مسجد كوفه خواهند رفت كه جهت آگاهى آنان مسائلى از احكام مسجد و حرم را

يادآور مى‌شويم:

١ . نماز خواندن در مساجد مستحب است، بلكه حاضر نشدن در مسجد به خصوص براى همسايگان مسجد، در صورتى كه عذرى مثل بارش باران نباشد، مكروه است. تحريرالوسيله، ج١، فى مكان المصلى، ص١۵١، م ١۶

٢ . وقتى انسان وارد مسجد مى‌شود، مستحب است دو ركعت نماز به قصد تحيّت و احترام به مسجد بخواند و اگر نماز واجب يا مستحب ديگرى هم بخواند كافى است. توضيح المسائل، م  ٩١٣   شايستۀ يادآورى است كه برخى مساجد؛ از جمله مسجد كوفه و سهله، داراى نمازها و آداب ويژه‌اى است كه در كتاب‌هاى ادعيه و زيارات آمده است و چنانچه زائران بتوانند آن آداب را مراعات كنند و آن نمازها را بخوانند خوب است.

٣ . ترتيب اولويت مساجد براى نماز خواندن از نظر ثواب بدين شرح است:

* مسجد الحرام، هر نماز در آنجا، معادل يك ميليون نماز است./مسجد النبى صلى الله عليه و آله هر نماز در آنجا، معادل ده هزار نماز است./مسجد جامع كوفه، هر نماز در آنجا معادل هزار نماز است/ مسجد الاقصى، هر نماز آن معادل هزار نماز است/ مسجد جامع هر شهر، هر نماز در آنجا معادل يكصد نماز است./ مسجد قبيله، هر نماز در آنجا معادل بيست و پنج نماز است./مسجد بازار، هر نماز در آن، معادل دوازده نماز است. تحريرالوسيله، ج١، فى مكان‌المصلى، ص١۵١، م ١۶ والعروةالوثقى، ج١، مكان‌المصلى، ص۵٩۶ ، م۴

با توجه به اين مسأله و اهميت بسيار زياد مسجد كوفه، زائران عزيز فرصت را غنيمت شمرده، و در وقت حضور در آن مسجد، از عبادت و نماز و ادعيه و آداب آن غفلت نكنند.

۴. نماز خواندن در حرم امامان عليهم السلام ثواب بسيار دارد به خصوص در حرم اميرالمؤمنين على عليه السلام و امام حسين عليه السلام و در روايتى وارد شده است نماز كنار قبر حضرت على عليه السلام معادل دويست هزار نماز است. تحرير الوسيلة، ج١، ص١۵١، م١۶ و العروة الوثقى، ج١، ص۵٩۶، م۵.

۵ . انسان بايد رعايت ادب را بكند و جلوتر از قبر پيغمبر صلى الله عليه و آله و امام عليه السلام نماز نخواند و چنانچه نماز خواندن بى‌احترامى باشد حرام است (برخى از فقها نماز را نيز باطل مى‌دانند.)ولى نماز باطل نيست. [1] توضيح المسائل، م٨٨۴

۶ . اگر در نماز چيزى مانند ديوار بين او و قبر مطهر باشد كه بى‌احترامى نشود اشكال ندارد ولى فاصله شدن صندوق شريف ضريح و پارچه‌اى كه روى آن افتاده است كافى نيست. توضيح المسائل، م٨٨۵

٧ . تعطيل كردن مسجد مكروه است و مستحب است انسان نماز را در مسجدى بخواند كه نماز گزار ندارد تا تعطيل نشود.

از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه -سه چيز در قيامت از مردم شكايت مى‌كنند: اول، مسجد متروكى كه اهالى آنجا در آن نماز نمى‌خوانند. دوم، عالمى كه بين عده‌اى جاهل قرار دارد و از او استفاده نمى‌كنند. و سوم، قرآنى كه متروك مانده و غبار گرفته است و آن را تلاوت نمى‌كنند.ا لعروة الوثقى، ج ١، فى مكان المصلى، ص ۵٩۶، م ۶.٨ .

زياد رفتن به مسجد مستحب است. از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله روايت شده است كه هركس به مسجد رود از وقتى كه روانه مسجد مى‌شود تا به خانه بر گردد، براى هر قدم كه بر مى‌دارد ده حسنه نوشته مى‌شود. العروة الوثقى، ج ١، فى مكان المصلى، ص ۵٩٧، م ٩.

٩ .س: نماز اول وقت كه در غيرمسجد خوانده شود افضل است يا نماز درمسجد كه با تأخير از اول وقت خوانده مى‌شود؟

ج: ظاهراً فضيلت نماز در مسجد بيشتر است به شرط اينكه تأخير زياد نباشد.[1] استفتاء

بردن مهر و قرآن مسجد و حرم

بردن مهر و قرآن و كتاب‌هاى دعاى مساجد و حرم‌هاى مطهّر جايز نيست و چنانچه كسى عمداً يا سهواً برده باشد، بايد به جاى آن برگرداند. استفتاآت، ج ٢، ص ٣۴۵، س ٢۶.

آداب مسجد

در رابطه با مسجد آداب زيادى وجود دارد يعنى كارهاى مستحب و مكروه كه به نوعى با مسجد مربوط مى‌شود بسيار است ولى در اينجا به برخى از اعمال مكروه كه از بعضى افراد سر مى‌زند اشاره مى‌كنيم.

* خوابيدن در مسجد مگر در حال ناچارى./ صحبت كردن راجع به كارهاى دنيا./ انجام دادن كارهاى صنعتى، مثل نجارى، جوشكارى و…(مگر براى مسجد)/ خواندن شعرى كه نصيحت و مانند آن نباشد./ بلند حرف زدن و فرياد كشيدن./گمشده‌اى را طلب كردن. توضيح المسائل، ٩١۴

نماز جماعت

از آنجا كه ايام زيارتى و مكان‌هاى مقدسى كه زائران مشرف مى‌شوند، فرصت مناسبى است براى شركت در نماز جماعت و به تناسب سفرى كه دارند مسائل ويژه‌اى براى نمازشان در جماعت مطرح است. لذا بخشى از احكام نماز جماعت را در اين قسمت مى‌آوريم.

اهميت نماز جماعت

گذشته از آن كه در روايات، براى نماز جماعت اجر و پاداش بسيارى وارد شده است، با دقت در برخى از مسائل فقهى، به اهميت نماز جماعت پى مى‌بريم و در اينجا به برخى از آنها اشاره مى‌كنيم.

١ . مستحب است نمازهاى واجب، به خصوص نمازهاى يوميه را به جماعت بخوانند و بر اين مسأله در روايات تأكيد فراوانى شده است.

٢ . شركت در نماز جماعت براى همه مستحب است به ويژه براى همسايۀ مسجد.

٣ . مستحب است انسان صبر كند كه نماز را به جماعت بخواند.

۴ . نماز جماعت هر چند اول وقت خوانده نشود از نماز فُراداى اول وقت بهتر است.

۵ . نماز جماعتى كه مختصر خوانده مى‌شود از نماز فرادايى كه طول بدهد، بهتر است.

۶ . سزاوار نيست انسان بدون عذر نماز جماعت را ترك كند، به ويژه نماز جماعتى كه در مسجد خوانده مى‌شود.

٧ . حاضر نشدن در نماز جماعت از روى بى اعتنايى به آن جايز نيست.

٨ . وقتى كه جماعت بر پا مى‌شود، مستحب است كسى كه نمازش را فرادا خوانده دوباره به جماعت بخواند.

٩ . امام يا مأموم مى‌تواند نمازى را كه به جماعت خوانده، دوباره به جماعت بخواند در صورتى كه جماعت دوم و اشخاص آن غير از اول باشد.[1]

نماز قضا در سفر

١ . سفر زيارتى فرصت مناسبى است براى به جاى آوردن نماز قضا. در اين بخش از نوشتۀ حاضر، جهت يادآورى زائران، برخى از احكام نماز قضا را مى‌آوريم، اميد است زائران عزيز در اوقات فراغت خود، به ويژه در حرم‌هاى مطهّر يا مساجد با فضيلت، نمازهاى قضا شدۀ خود را به جا آورند كه از هر عمل مستحبى بهتر است، چون اين تكليف واجب است و ممكن است در آينده چنين فرصتى به دست نيايد و اگر نماز قضاى خود را بجا آورند، افزون بر اينكه به وظيفۀ شرعى خود عمل مى‌كنند، از ثواب بسيار زياد نماز در حرم مطهر و مسجد نيز بهره‌مند خواهند شد.

٢ . نماز قضا را به جماعت مى‌توان خواند، چه نماز جماعت ادا باشد يا قضا، و لازم نيست هر دو، يك نماز را بخوانند؛ مثلاً اگر نماز قضاى صبح را با نماز ظهر يا عصر امام جماعت بخواند اشكال ندارد.[2]

٣ . در سفر نمى‌توان روزه گرفت، حتى روزۀ قضا و روزۀ مستحب – مگر در چند مورد استثنايى – ولى نماز قضا را مى‌توان خواند. بنابراين كسانى كه قصد ماندن ده روز در نجف يا كربلا يا شهرهاى ديگر را ندارند مسافر هستند و نمى‌توانند روزه بگيرند. ولى مى‌توانند نماز قضا بجاى آورند.[3]

۴ . اگر انسان در سفر بخواهد نمازهايى را كه در غير سفر قضا شده بجا آورد، بايد نمازهاى ظهر و عصر و عشا را چهار ركعتى قضا كند.[4]

۵ . اگر در سفر نماز ظهر يا عصر يا عشا را نخواند يا باطل خوانده باشد بايد قضاى آنها را دو ركعتى بجا آورد، هرچند در وطن آنها را قضا كند.[5]

۶ . نماز قضا را در هر وقت مى‌توان به جا آورد؛ يعنى قضاى صبح را مى‌توان ظهرا يا شب خواند.[6]

شركت مسافر در نماز جماعت

١ – مسافرى كه نماز را شكسته مى‌خواند اگر به امام جماعتى كه نماز را تمام مى‌خواند اقتدا كند هر چند ثوابش از نماز جماعت كه هر دو – امام و مأموم – نمازشان تمام باشد يا هر دو نمازشان شكسته باشد، كمتر است ولى از نماز فرادى ثواب بيشترى دارد.[7]

٢ – مسافرى كه نمازش شكسته است و پس از اتمام دو ركعت سلام مى‌دهد و نمازش تمام مى‌شود مى‌تواند در دو ركعت ديگر امام جماعت، نماز ديگرى – ادا يا قضا – اقتدا كند.[8]

٣ – لازم نيست نماز امام و مأموم يكى باشد، پس مأموم مى‌تواند نماز قصاى ظهر را به نماز عشاى امام اقتدا كند.[9]

٣ – در دو ركعت آخر كه مأموم مسافر نماز ديگرى را اقدا مى‌كند لازم نيست، آن نماز دو ركعتى باشد، پس نماز سه ركعتى يا چهار ركعتى نيز مى‌تواند اقتدا كند.[10]

۴ – در ركعت سوم كه مأموم اقتدا مى‌كند، چنانچه فرصت خواندن حمد و سوره يا لا اقل حمد تنها را داشته باشد، مى‌تواند بيشتر از ركوع امام – در بين تسبيحات اربعه – اقتدا كند ولى اگر چنين فرصتى ندارد بايد صبر كند تا امام جماعت به ركوع رود آنگاه مى‌تواند تكبير بگويد و به ركوع رود و چنانچه به ركوع امام جماعت برسد صحيح است.[11]

۵ – اگر مأمور به تصور اينكه فرصت خواندن حمد و سوره را دارد، اقتدا كرد ولى پيش از تمام شدن حمد امام جماعت به ركوع رفت، مأموم بايد حمد را به پايان ببرد و در اين فرض اگر به ركوع امام جماعت هم نرسد ولى به سجده برسد نمازش به جماعت، صحيح است.[12]

6 – در ركعت سوّم يا چهارم نماز جماعت، چنانچه مأموم در ركعت اوّل يا دوّم باشد، بايد حمد و سوره را آهسته بخواند.[13]

٧ – خواندن قنوت در نمازهاى يوميّه واجب نيست بلكه مستحب است، لذا نخواندن آن ضررى به نماز نمى‌زند، لذا نمازگزارانى كه يك يا دو ركعت از امام جماعت عقب‌تر هستند، چنانچه فرصت خواندن قنوت را نداشته باشد اشكال ندارد.[14]

اوقات مخصوص زيارت امام حسين عليه السلام

 شب و روز جمعه./روزهاى اوّل، وسط و آخر ماه قمرى./ روز عاشورا./اوّل و نيمۀ ماه رجب./سوم شعبان (سالروز ولادت آن حضرت)./ شب نيمۀ شعبان./در تمام روزهاى‌ماه رمضان به ويژه در دهۀ آخر آن ماه./شبهاى قدر./عيد فطر./روز عرفه./عيد قربان./روز مباهله (٢۴ ذى حجه)[15]

زيارت قبور

از جمله كارهاى مستحب، زيارتِ قبور اوليا، شهدا، صالحان و مؤمنان است. زائران عتبات عراق، افزون بر زيارت امامان عليهم السلام ، قبور بسيارى از امام زادگان و راويان و شهدا و علما و مؤمنان را نيز زيارت خواهند كرد و به زيارت يكى از قبرستان‌هاى مهم جهان اسلام يعنى وادى‌السلام در نجف خواهند رفت، كه در آنجا اوليا، علما، شهدا و بزرگانى از اهل ايمان آرميده‌اند. بى مناسبت نيست كه برخى از آداب زيارت قبور مؤمنان را يادآور شويم:

١ . در طول هفته، روزهاى دوشنبه، پنجشنبه و صبح شنبه، ثواب بيشترى دارد.

٢ . هنگام زيارت اهل قبور نيز اين امور مستحب است:

* رو به قبله نشستن و گذاشتن دست بر قبر.

* خواندن هفت مرتبه سورۀ قدر «إِنّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ…» .

* خواندن سورۀ حمد و ناس و فلق و آية الكرسى، هر كدام سه مرتبه و سورۀ «يس».

* سلام دادن بر اهل قبور و دعا كردن براى آنان و در روايت است كه امام صادق عليه السلام فرمود: اينگونه سلام دهيد:

«السَّلامُ عَلَى أَهْلِ الدِّيَارِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُوْمِناتِ وَ الْمُسْلِمِينَ الْمُسْلِماتِ، أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ وَ انا بِكُمْ إِنْ شَاءَ اللّهُ لاحِقُونَ».[16]

تربت امام حسين عليه السلام

به پاس فداكارى امام حسين عليه السلام و شهادت ايشان در راه احياى دين، آثار و احكام خاصى براى خاك قبر[27] آن امام قرار داده شده است:

١ -در حال نماز سجده بر تربت امام حسين عليه السلام مستحب است و سبب افزايش ثواب نماز مى‌باشد.[28]

٢ -خوردن هر نوع خاكى حرام است به جز تربت حسينى كه خوردن اندكى از آن به نيّت شفا گرفتن جايز است.[29]

٣ -برآوردن كام نوزادان با تربت حسينى مستحب است.[30]

۴ -حفظ احترام آن لازم است و هرگونه بى احترامى به آن حرام مى‌باشد، از جمله: نجس كردن آن جايز نيست./ انداختن آن در جايى كه بى احترامى باشد حرام است.

/اگر در جايى كه بى احترامى باشد بيفتد بايد آن را بيرون آورند، حتّى اگر در چاهى باشد و بيرون آوردن تربت ممكن نباشد، در صورت امكان بايد چاه را تعطيل كنند.

۵ -مستحب است، هنگام دفن ميت مقدارى تربت همراه او گذاشته شود و با حنوط[31]  او نيز مخلوط كنند.

۶ -كالايى كه به جايى مى‌فرستند مستحب است مقدارى تربت هم همراه آن بگذارند، مثلاً جهيزيۀ دختر.

٧ -بوييدن و بوسيدن تربت امام حسين عليه السلام و بر چشم ماليدن مستحب است، و حتى دست كشيدن بر آن و بر ساير اعضاى بدن ماليدن نيز ثواب دارد.[32]

از اين مسائل بر مى‌آيد كه مستحب است تمام زندگى همراه با تربت حسينى باشد، آغاز و ادامه و پايان.

 تسبيح تربت

ذكر گفتن با تسبيحى كه از تربت امام حسين عليه السلام ساخته شده باشد و حتى همراه داشتن آن مستحب است، حال كه سخن از تسبيح تربت به ميان آمد، بجاست تاريخچۀ مختصر آن نيز گفته شود:

پس از آنكه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله ذكرهاى معروف را به دخترشان حصرت زهرا عليها السلام آموختند، ايشان براى شمارش آن ذكرها، تسبيحى از نخ پشمين ساختند كه به آن گره‌هاى متعدد زده بودند، پس از شهادت حضرت حمزۀ سيد الشهداء عليه السلام در غزوۀ احد، حضرت زهرا عليها السلام از تربت ايشان تسبيحى ساخته و به نخ كرده بودند و با آن تسبيحات را مى‌گفتند، مردم نيز پس از آن همين گونه عمل كردند، چون امام حسين عليه السلام در كربلا به شهادت رسيد، به خاطر فضيلت تربت او، اين كار دربارۀ تربت قبر آن امام شهيد انجام گرفت. امام صادق عليه السلام فرمود:

من كان معه سبحة من طين قبر الحسين عليه السلام كتب مسبّحا و ان لم يسبّح بها.[33]

هركه تسبيحى از تربت قبر حسين عليه السلام داشته باشد، تسبيحگوى نوشته مى‌شود، هر چند با آن تسبيح نگويد.

[1] توضيح المسائل، م ١٣٩٩ تا ١۴٠۴.

[2] توضيح المسائل، م ١٣٧۴ و ١٣٨٣.

[3] توضيح المسائل، م ١٣۶٨.

[4] تحرير الوسيله، ج ١، ص ٢٢۴، م ۵ و العروة الوثقى، ج ١، ص ٧٣۴، م١٠.

[5] همان

[6] تحرير الوسيله، ج ١، ص ٢٩٣، م ١ والعروة الوثقى، ج ١، ص ٧٣۴، م ١٠.

[7] العروة الوثقى، ج١، فصل فى الجماعة و مكروهاته، السادس.

[8] همان، فصل فى الجماعة، م٣

[9] همان، م۴

[10] همان، م۴

[11] همان، فصل فى احكام الجماعة، م١٨

[12] همان، م٢١

[13] همان، م٢٢

[14] همان، فصل فى القنوت.

[15] كامل الزيارات، باب ٧٠ تا ٧۴، ص١٨۶ تا ٢٠١ و بحارالأنوار، ج٩٨، باب ١٢ تا ١۴، ص٨۵ تا ١٠۴

[16] بحارالأنوار، ج٩٩، كتاب المزار، باب زيارة المؤمنين و آدابها، ص٢٩۵ ؛ كامل الزيارات، باب فضل زيارة المؤمنين و كيف يزارون، ص٣٣٣

[17] استفتائاتِ امام خمينى، ج٣، ص۵٧٩. ترجمۀ اجوبة الاستفتائات، ص٢٢٢ و ٢٢٣

[18] استفتائات امام خمينى، ج ٣، ص ۵٨٢، س ٣٩.

[19] استفتائات امام خمينى، ج ٣، ص ۵٧٩، س ٣٢.

[20] اجوبة الاستفتاءات، ترجمه فارسى، ص ٣٢٣، س ١۴۴۶.

[21] استفتاآت، ج ٣، ص ۵٨٣، س ۴۵.

[22] اجوبة الاستفتاءات، ترجمه فارسى، ص ٣٢٢، س ١۴۴١.

[23] همان. ص ٣٢۴، س ١۴۴٩.

[24] استفتائات، ج ٣، ص ۵٨٣، س ۴٢.

[25] رسالۀ اجوبة الاستفتائات، ترجمۀ فارسى، ص ٣٢۶، س١۴۶١

[26] جامع المسائل، ج ١، ص ۶٢٢، س ٢١٧٢.

[27] در روايتى از امام صادق عليه السلام آمده است كه اگر تا يك ميل (١٨٠٠ متر)اطراف قبر آن حضرت خاك بردارند، احكام تربت امام حسين عليه السلام را دارد.

[28] العروة الوثقى، ج ١، فى مسجد الجبهه، ص ۶۴۶، م ٢۶ -توضيح المسائل، م ١٠٨٣.

[29] توضيح المسائل، م ٢۶٢٨.

[30] تحريرالوسيله، ج٢، ص ٣١٠، م ٢.

[31] حنوط: مقدارى كافور كه بر جاهاى سجدۀ ميت مى‌گذارند: بر پيشانى، كف دستها، سر زانوها و نوك انگشتان بزرگ پاها.

[32] براى توضيح بيشتر مى‌توانيد به كتاب فرهنگ عاشورا، ص١١٩ مراجعه كنيد.

[33] بحار الانوار، ج ٨٣، ص ٣٣٢.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *