توصیه هایی از علما | آیت الله شاه آبادی _ اثر آزار دیگران

خانه / علما وسخنرانان / توصیه هایی از علما | آیت الله شاه آبادی _ اثر آزار دیگران

روزی با پدرم از مسجد به طرف خانه می آمدیم و شخصی با ایشان بحث می کرد و ایراد می گرفت. پدر خسته شد و به او گفت : وه! مغز روده ام را خوردی! (معلوم است که مغز روده چه چیزی است.) وقتی آن شخص رفت، به پدر عرض کردم: این سخن از شما بعید است. این حرفها در شان شما نیست. پدر به این مناسبت این خاطره را برایمان گفت:

روزی در حمام عمومی خواستم روی پایم آب بریزم که مقداری به شخصی ریخت و او شروع کرد به بد و بیراه گفتن ولی من به روی خودم نیاوردم. او دست برادر نبود و متب چیز می گفت حتی وقتی در خزانه رفتم و بیرون آمدم و کیسه می کشیدم. ام من به رویم نمی آوردم. به سر حمام که آمدم، حمامی گفت: مگر چه کرده ای که سرهنگ این همه به شما بد و بیراه می گوید؟ از این سخن او متوجه شدم تندیهای او به سر حمام هم رسیده و ناراحت شدم.

از حمام که بیرون آمدم خبر شدم که سرهنگ وقتی به خانه رسیده زبانش جوش زده و درد و ورم او را اذیت می کند. خبر دادند: خودت را برسان که فلانی دارد خفه می شود. نتوانستم خود را برسانم و او خفه شد و مرد. دانستم که سکوت من باعث شده این بلا سر او بیاید.

از آن به بعد تصمیم گرفتم اگر کسی ناراحتم کرد، چیزی بگویم تا برای او اتفاقی نیفتد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *