جمله «لایوم کیومک یااباعبدالله» از کیست؟

خانه / مطالب و رویدادها / جمله «لایوم کیومک یااباعبدالله» از کیست؟

جمله «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» را بارها شنیده‌ایم، جمله‌ای که می‌گوید: هیچ روز و سرنوشتی مانند روز و سرنوشت تو نیست ای اباعبدالله. اما شاید کمتر شنیده باشیم این جمله از زبان کدام معصوم جاری شده است.

بدون شک مصیبت سیدالشهدا علیه‌السلام بزرگترین مصیبت در عالم است و هیچ روز و سرنوشتی مانند روز و سرنوشت امام حسین(علیه السلام) نیست. جمله «لا یوم کیومک یا اباعبدالله»؛ هیچ روز و سرنوشتی مانند روز و سرنوشت تو نیست ای اباعبدالله» را زیاد شنیده‌ایم. اما شاید تا الان نمی‌دانستیم که این جمله از دهان مبارک امام حسن مجتبی علیه‌السلام خطاب به برادر خود گفته شده است.

azmontazeran_04093355
امام باقر علیه‌السلام  به نقل از جدشان می‌فرمایند:
روزی امام حسین(علیه السلام)  به نزد امام حسن(علیه السلام)  آمد، وقتی چشمش به برادر افتاد گریه کرد، امام حسن(علیه السلام)  از برادرش علت گریه کردن را جویا شد. امام حسین(علیه السلام)  فرمود: گریه ام برای رفتار بدی است که با تو می‌شود. امام حسن فرمود: ظلم و ستمی که بر من می‌شود همین زهری است که به من داده می‌شود و به سبب آن به قتل می‌رسم، ولی بدان که «لا یوم کیومک یا اباعبدالله»؛ هیچ روز و سرنوشتی مانند روز و سرنوشت تو نیست.
ای ابا عبدالله زیرا روزی بر تو خواهد آمد که سی هزار نفر از مردمی که خود را مسلمان می‌دانند و مدعی هستند که از امت جد ما محمد صلی الله علیه و آله هستند، تو را محاصره کرده و برای کشتن تو و جسارت به اهل بیت تو و اسارت خاندان تو و غارت اموال آنها اقدام می‌کنند، در این هنگام است که خداوند لعن خود را بر خاندان امیه فرو فرستد و از آسمان خون و خاکستر فرو ریزد و همه مخلوقات حتی حیوانات درنده در بیابان ها و ماهیان در دریاها بر مصیبت تو گریه کنند»
همچنین مضمون سخنی از امام زین العابدین(علیه السلام) است که روزی امام سجاد(علیه السلام) به پسر عباس(علیه السلام) نگاه کرد و گریست و یاد از روز احد کرد که حمزه در آن کشته شد، سپس یاد از موته کرد که جعفر بن ابی طالب آنجا به ‏شهادت رسید. سپس فرمود: لایوم کیوم الحسین، ازدلف الیه ثلاثون الف رجل یزعمون‏ انهم من هذه الامه کل یتقرب الی الله عزوجل بدمه و هو بالله یذکرهم فلا یتعظون حتی ‏قتلوه بغیا و ظلما و عدوانا…

پی‌نوشت ها:
1. سیدبن طاوس، لهوف
2. شیخ صدوق، امالی، بیروت، اعلمی، 1400 ق، ص 177.
3. معالی السبطین، ج 2، ص 10؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ج 4، ص 86.
4. ناسخ التواریخ، ج 4، ص 73 (به نقل از امالی صدوق)؛ بحارالانوار، ج 22، ص 274.
منبع:فارس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *