راه کارهای حفظ و تداوم انقلاب |قسمت دوم

خانه / انقلاب و دفاع مقدس / انقلاب اسلامی / راه کارهای حفظ و تداوم انقلاب |قسمت دوم

راه کارهای حفظ و تداوم انقلاب / قسمت دوم

اهتمام نسبت به مسايل فرهنگي

     از آن جا که دشمنان خارجي انقلاب براي به فساد کشاندن اخلاق و باورهاي مردم تلاش هاي فراواني مي کنند و نيز از آن جا که آفات داخلي انقلاب در دو بعد علم و اخلاق، عارض زمامداران و مردم مي شود بايد گفت که آفات انقلاب عمدتاً فرهنگي هستند و بنيادي ترين و سودمندترين شيوه ي حفظ و تقويت انقلاب، فعّاليّت هاي آموزشي و پرورشي است. اگر مردم و مسؤولان و دست اندرکاران امور و شؤون جامعه انقلابي تعليم و تربيت صحيح و کافي نيابند، هيچ اميدي به دوام و سلامت انقلاب نخواهد بود، هر چند شخص رهبر و تني چند از زمامداران و متصدّيان امور از جهت صالح و شايسته باشند. مگرنه اين که انقلاب اسلامي اي که چهارده قرن پيش در جزيره العرب به رهبري بي نظير پيامبر گرامي اسلام صلّي الله عليه و آله صورت پذيرفت، پس از مدّت بسيار کوتاه به انحراف کشيده شد و بدان جا رسيد که امويان و عباسيان زمام کارها را در دست گرفتند و به شوه جبّاران و ستمگران عمل کردند؟ در واقع، هرچند رهبري اي برتر و بهتر از رهبري آن حضرت ممکن و متصور نيست، ولي آن رهبري بي مانند هم نمي توانست ضامن دوام و سلامت انقلاب باشد؛ زيرا اين امر تابع چند و چون علم، اخلاق، عمل، بينش و گرايش عموم مردم است که تا آن زمان از تعليم و تربيت درست، به حد کفايت، برخوردار نشده بودند.

     بنابراين، براي «استمرار» انقلاب – به گونه اي که هم ضدّ انقلاب را در همه ميدان ها مغلوب سازد و هم به جميع اهداف و مقاصد خود نائل آيد – مؤثّرترين و مفيدترين کاري که مي توان و بايد کرد فعّاليت فرهنگي، به وسيع ترين معناي اين کلمه است. بايد تلاش کرد تعداد بيشتري از مردم با احکام و تعاليم اسلام آشنا شوند و هيچ فرد، گروه يا قشري از اين آشنايي فرخنده محروم نماند و اين آموزه ها و فرموده ها هرچه بيشتر در ژوفاي دل و جان افراد رسوخ يابد. علاوه بر اين که در تعليم و تربيت ديني مردم هيچ فرد، گروه يا قشري را فراموش نمي کنيم و به هيچ درجه و رتبه اي از معرفت ديني اکتفا نمي ورزيم، بايد از آگاه کردن مردم نسبت به اوضاع و احوال سياسي، اجتماعي و فرهنگي جامعه خودمان و نيز ديگر جوامع به هيچ روي غفلت نورزيم.

تقويت و برتري توان نظامي بر اساس بينش هاي بشری

     هرگاه تهديد نظامي متوجّه يک جامعه شود، بايد مراحلي را براي مقابله با آن در نظر گرفت و اگر تشخيص داده شد که دشمن از نفرات، تکنولوژي، آموزش،پشتيباني و امور ديگري که سرنوشت جنگ را رقم مي زند، برتري دارد، عقل اقتضا مي کند که راه صلح با دشمن در پيش گرفته شود. در تاريخ نمونه هاي فراواني از اين دست وجود دارد. کساني که در فتنه هاي بزرگ دچار چنين خطرهايي شده بودند، با تصميم عاقلانه تلاش کردند تا به هر نحو ممکن با دشمن سازش کنند يا بي طرفي را برگزينند تا در دراز مدت خود را درگير چنين معرکه هايي نسازند؛ به عنوان نمونه، برخي از کشورهاي اروپاي مرکزي برای نرفتن زير بار تعهّدات ناشي از عضويت در سازمان ملل متّحد و داشتن زندگي آرام، به عضويت اين سازمان در نيامدند.

      امّا چنين بينشي با بينش اسلام سازگاري ندارد، زيرا بر اساس آموزه هاي اسلامي، بايد در مقابل دشمن از تمام ابزار عادي و اسباب مادي بهره برد و از برتري نظامي دشمن جلوگيري کرد. از ديدگاه اسلام، مسلمانان بايد تلاش کنند تا از پيشرفته ترين تجهيزات نظامي برخوردار گردند و برخي سلاح ها را از انحصار کشورهاي قدرتمند خارج سازند. پس بايد در جهت تهيه ادوات جنگي و دفاعي تلاش کرد و اين آيه را که شعار نيروهاي مسلح در آغاز پيروزي انقلاب اسلامي بود، از ياد نبرد: «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ» و آنچه از نيرو در توان داريد، بسيج نماييد.

     اسلام به اسباب مادي و ابزارهاي ظاهري توجّه دارد و حتّي در زمينه ي تأمين هزينه هاي جنگ رهنمود ارائه مي دهد. قرآن کريم در مقام تشويق مردم به جهاد، تنها به نيروي انساني اکتفا نمي کند و در بسياري از آيات، ابتدا جهاد با مال را مطرح مي کند.1 مردم بايد قبل از آن که نوبت به نيروي انساني برسد، هزينه جنگ را تأمين کنند، حتي اگر الزامي از طرف دولت اسلامي نباشد؛ زيرا در اسلام خط فاصلي بين دولت و ملّت وجود ندارد و هر وقت جامعه نيازي داشته باشد، تمام مردم بايد مشارکت داشته باشند. چنان که دفاع نظامي نيز فقط مخصوص نيروهاي مسلح نيست، بلکه تمام نيروهاي مردمي در هنگام نياز بايد مشارکت داشته باشند و در کنار نيروهاي نظامي خود پيکار کنند.

     ويژگي اسلام در بين مکاتب مختلف جهان اين است که به کارگيري تمام توان را در جهت دفاع، مورد تأکيد قرار مي دهد. در عين حال توصيه مي کند که هيچ گاه نبايد خود را در برابر دشمن، خوار، ضعيف و شکست خورده احساس کرد؛ زيرا هر اندازه توان و نيروي مسلمانان کم باشد اگر تمام توان خود را براي دفاع از خود به کار بندند، خداوند متعال اين کمبودها رابا نظرهاي غيبي خود جبران خواهد کرد. شرط بهره گيري از حمايت الهي اين است که مؤمنان تمام آنچه که در توان دارند را براي دفاع به کار گيرند و وجود برخي از افراد و گروه هاي مختلف، آنان را از اين فيض محروم نمي سازد. قرآن کريم نيز هنگامي که از تاريخ اسلام و ديگر اقوام سخن مي گويد، بر اين نکته تأکيد دارد که مؤمنين واقعي که حاضر به اجراي دستورات خداوند هستند و مال و جان خود را در راه اسلام، دين حق و نظام عادلانه در طبق اخلاص مي گذارند، بايد در اين زمينه ي جديت داشته باشند؛ حتّي اگر در کنار آنان، افرادي سست عنصر، راحت طلب و تنبل و حتّي معاند و توطئه گر حضور داشته باشند.

حفظ وحدت کلمه عامل اساسی در حفظ انقلاب

vahdat

     وحدت کلمه که عامل اساسي در پيروزي انقلاب است، در حفظ انقلاب نيز نقش مهمي ايفا مي کند. براي ايجاد وحدت در جامعه يک محور مشترک نياز است تا همگان حول محور آن در حرکت باشند. محبّت و الفت ميان مؤمنان نيز از اموري است که وحدت را در جامعه ي اسلامي به ارمغان مي آورد و ضامن بقاي انقلاب خواهد گرديد.

     البتّه بايد توجّه داشت که ملاک وحدت در جوامع، مختلف است؛ گاه همخوني، گاه همزباني و گاهي نيز هموطن بودن، ملاک ايجاد وحدت در جامعه است. اما چنين اموري نمي توانند پيوند دهنده ي واقعي قلب ها باشند. از اين رو، بايد دين را به عنوان ملاک وحدت در جامعه قرار داد تا روابط اجتماعي به بهترين شکل در جامعه برقرار شود و عملا رهبر ديني را محور وحدت قرار داد و با اطاعت از و وحدت رفتاري را تحقق بخشيد و از تفرق و تنازع جلوگيري کرد.

حفظ شور و نشاط انقلابي

     بر تارک اين انقلاب، نام امام خميني رضوان الله تعالی علیه مي درخشد که در اعلاميه ها و سخنراني هاي خود در اوايل نهضت، مباحثي را مورد تأکيد قرار مي داد که مورد غفلت مسلمانان واقع شده بود. ايشان در اين مباحث که حول ارزش ها و آرمان هاي انقلاب رقم مي خورد، مردم را به پذيرفتن و عملي ساختن اين ارزش ها دعوت مي کرد، زيرا دوري از همين باورها و ارزش ها بود که مسلمانان آن زمان را دچار نوعي خواري ساخته بود و آنان را زير يوغ مستکبران برده بود.

     مردم ايران نيز با آن فطرت پاک خويش پذيراي اين دعوت شدند و با ايشان پيمان بستند که در راه تحقّق آرمان هاي خود از پاي ننشينند. سرانجام، اين عهد و ميثاق، منجر به پيروزي انقلاب اسلامي گرديد. بايد توجّه داشت که زماني اين انقلاب دچار انحراف خواهد شد که آن اهداف و آرمان ها فراموش شود و ارزش هاي ديگري جانشين آنها گردد.

     براي جلوگيري از انحرافات، بايد مراقب بود که شور و نشاط براي تحقق آرمان ها رنگ نبازد؛ شور و نشاطي که ارزش ها و باورهاي انقلابي را مستحکم مي سازد و پشتوانه اي نيرومند براي يک حرکت اجتماعي ايجاد مي کند. خواه ناخواه در طول زمان، عواطف و احساسات انقلابي کمرنگ مي شود و بايد عاملي وجود داشته باشد تا با تغذيه ي فکري افراد، انقلاب را از اين آفت طبيعي برهاند. آفتي که دامنگير بني اسرائيل شد و دل هايشان به مرور ايام سخت و سخت تر شد و حرکت اجتماعي آنان را با مشکل مواجه ساخت: «قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ» و [عمر و] انتظار بر آنان به درازا كشيد و دل هايشان سخت گرديد.

     پس گذشت زمان، مي تواند عاملي منفي براي کمرنگ شدن عواطف و ارزش هاي انقلاب باشد. با گرم نگه داشتن تنور انقلاب و ارزش هاي آن مي توان با انحرافات مبارزه کرد و آن ها را خنثي ساخت. بايد زمينه ي زنده ماندن ارزش ها و باورهاي اسلامي را تقويت کرد تا اين انقلاب بتواند در سايه عواطف و احساسات ديني، از هرگونه انحراف مصون ماند.

     نظام جمهوري اسلامي، علي رغم توطئه هاي مختلف دشمنان خارجي و داخلي خود، همچنان سرافرازانه به عمر خويش ادامه مي دهد. به نظر شما از ميان عواملي که براي حفظ و تداوم انقلاب اسلامي ذکر گرديد، کدام يک از عوامل، نقش بيشتري در بقا و ثبات جمهوري اسلامي داشته اند؟ آيا عوامل ديگري نيز به ذهن شما مي رسد که در اين جا ذکر نشده باشد؟ در اين زمينه با دوستان خود گفت و گو کنيد.

خلاصه و نتيجه گيري

  1. براي حفظ و تداوم انقلاب اسلامي، که به سبب دستاوردهاي بزرگ آن، مواجه با تهديدات بزرگي نيز هست، بايد راهکارها و تدابيري انديشيده شود.
  2. ملّت انقلابي ايران که در اين دوران، از بزرگ ترين نعمت هاي الهي برخوردار گرديده است، بزرگ ترين تکليف تاريخ را هم بر دوش دارد و از اين رو، بايد بيش از هر ملّت ديگري به راهکارهاي حفظ آن بينديشد.
  3. برداشت هاي مختلف از مفهوم «استمرار انقلاب» وجود دارد، ليکن برداشت صحيح اين است که افراد انقلابي، از دسيسه هاي متوجّه نظام، غفلت نورزند و اجازه ندهند آثار و نتايج زيانبار فعّاليت هاي مخرّب، دامنگير جامعه و انقلاب شود.
  4. تحکيم باورها و ارزش هاي اسلامي، اهتمام نسبت به مسايل فرهنگي، تقويت و برتري نظامي، حفظ وحدت کلمه، و حفظ شور و نشاط انقلابي، از جمله راهکارهايي اساسي است که براي حفظ و استمرار انقلاب اسلامي ضرورت دارد.

پی نوشت:

1- انفال (8)، 72؛ توبه (9)، 20، 41، 44، 81 و 88 و حج (22)، 15.

پرتال فرهنگی راسخون

پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *