خدیجه (سلام الله علیها) مادر اسلام

خانه / مطالب و رویدادها / خدیجه (سلام الله علیها) مادر اسلام

زندگی حضرت خدیجه(س) را می توان نمونه ای کامل از تحول مثبت و سیر به سمت کمال دانست، زیرا خدیجه (س) بیش از چهل سال از زندگی اش را در دوران جاهلیت سپری کرد آنگاه با غلبه بر تمام تضادهای موجود اجتماعی دل به اسلام سپرد و به اولین اجتماع کوچک اسلام گام نهاد. زندگانی او چون پلی است که ابتدای آن در دوران جاهلیت و انتهایش در دوران اسلامی است. (1)

خدیجه(س)، دختر خویلد بن اسد بن عبدالعزّی بن قصّی، بانویی خردمند و دور اندیش و والاگهر بود که 68 سال پیش از هجرت در شهر مکّه به دنیا آمد. از لحاظ نسب و شرف و موقعیت اجتماعی و خانوادگی جایگاه بسیار ممتازی در میان زنان جزیرة العرب و قریش داشت. (2)

از نظر کمال، جمال، شخصیت و بزرگواری، سرور زنان زمان خود بود، از تباری که در میان خویشان خود به بلندی روح و همّت عالی شناخته شده و دارای شخصیتی والا، فکری ثابت و دیدگاهی صحیح بود. رسول اکرم(ص) و همه ی امامان معصوم(ع) به وجود نازنین حضرت خدیجه(س) افتخار کرده اند و در کلامشان همواره از ایشان به بزرگى یاد مى کردند. گفته اند امام حسین(ع) روز عاشورا در خطبه اى، خود را براى دشمنان این گونه معرفى کرد: «آیا مى دانید که جده ی من، خدیجه دختر خویلد است؟…». (3)

و در کلام دیگرى فرمود: «آیا مى دانید که من، فرزند همسر پیامبر شما، خدیجه هستم؟». (4)

روایت ها چنین مى گویند که امام سجاد(ع) نیز در فرازى از خطبه ی معروف خود در مجلس یزید فرمود: انا ابن خدیجهَ الکبرى؛(5) «من پسر خدیجه بانوى بزرگ [اسلام] هستم». همچنین در فرازى از دعاى ندبه آمده است: «کجاست پسر پیامبر برگزیده و پسر على مرتضى و پسر خدیجه ی والامقام؟».

گفته اند در روز یازدهم محرم سال 61 هجرى، وقتى حضرت زینب(س) کنار پیکرهاى پاره پاره و خونین شهیدان آمد، پس از ذکر پیامبر اکرم(ص) و على(ع)، از خدیجه(س) نیز یاد کرد و فرمود: «پدرم به فداى خدیجه، بانوى بزرگ باد». (5)

آورده اند که امام حسن مجتبى(ع) در پاسخ به اهانت هاى معاویه به على(ع) فرمود: «اى آن که از على به بدى یاد مى کنى! منم حسن و پدرم على… و مادرم فاطمه و جدم رسول خدا و جده ی من خدیجه است…». (6)

hazrate_khadije_02

در روایتى از امّ سلمه آمده است:

در روز عروسى حضرت فاطمه(س) در محضر رسول خدا(ص) گفتیم: «اگر خدیجه(س) بود، امروز چشمش روشن مى شد». ناگهان دیدیم رسول خدا(ص) متأثر شد و گریست. سپس فرمود: «خدیجه! کجاست همانند خدیجه؟ آن زمان که همه، مرا تکذیب مى کردند، او مرا تصدیق کرد. وى مرا براى [گسترش] دین خدا یارى رساند و با ثروت خویش مرا [در] پیشبرد دین کمک کرد. خداوند تعالى به من فرمان داده است، خدیجه(س) را به داشتن خانه اى از گوهر در بهشت مژده دهم؟ خانه اى که رنج و نا آرامى در آن نیست». (7)

رحلت خدیجه(س)

مسلمانان در جریان محاصره ی اقتصادى و اقامت اجبارى در شعب ابى طالب، که حدود سه یا چهار سال به طول انجامید، سختى هاى فراوانى را تحمل کردند. در این دوران، حضرت خدیجه(س) حدود 63 یا 65 سال سن داشت. (8) فشارها و سختى هاى محاصره و اقامت در شعب، آسیب هاى جسمی و روحی بسیارى برجاى گذاشت که ازجمله ی آنها، بیمار شدن حضرت ابوطالب و خدیجه(س) بود. برپایه ی برخى روایتها، دو ماه پس از شکستن محاصره، ابوطالب(ع) از دنیا رفت و پس از مدتى در روز دهم ماه رمضان سال دهم بعثت، خدیجه(س) نیز درگذشت.

معاذبن جبل مى گوید: رسول خدا(ص) به بالین خدیجه(ص) آمد و او را درحال جان سپردن دید. فرمود: «اى خدیجه! از رنج و اندوهى که براى تو پیش آمده نگران و اندوهگینم، ولى خداوند در رنج و اندوه، خیر بسیارى قرار داده است. هنگامى که نزد همدمان خود وارد شدى، سلام مرا به آنان برسان».

خدیجه(س) عرض کرد: «اى رسول خدا، آن همدمان چه کسانى اند؟» پیامبر(ص) فرمود: «آنان عبارت اند از: مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم و کلیمه خواهر موسى». (9)

بنابر نقل معروف، حضرت خدیجه(س) در روز دهم ماه رمضان سال دهم بعثت از دنیا رفت. هنگامى که حضرت خدیجه(س) درگذشت، فرشتگان رحمت از سوى خداوند تعالى کفن ویژه اى نزد رسول خدا آوردند. این هدیه افزون بر اینکه مایه ی برکتى براى خدیجه(س) بود، موجب تسلاى خاطر رسول خدا(ص) شد. بدین ترتیب، خداوند از حضرت خدیجه(س) تجلیل و تقدیر کرد. پیامبر، پیکر پاک حضرت خدیجه(س) را با آن کفن پوشانید. به دستور رسول خدا(ص) پس از مراسم کفن، پیکر حضرت خدیجه(س) را به دامنه ی کوه حجون (قبرستان معلى) بردند و درکنار مرقد پاک حضرت ابوطالب(ع) براى او قبرى آماده کردند. پیامبر خدا(ص) بنابر وصیّت حضرت خدیجه(س) وارد قبر شد و پیکر خدیجه(س) را با دست مبارکش در دل خاک قرار داد. (10) مرقد حضرت خدیجه(س) از مکان هاى مقدسى است که همه ساله در موسم حج و غیر آن، عاشقان اهل بیت(ع) براى زیارت و اظهار ادب و اخلاص به آنجا روى مى آورند.

*******

پی نوشت ها:

1-      کجاست مثل خدیجه، محمد عابدی، مجله کوثر، شماره 1.

2-      نگاهی به آموزه های تربیتی در زندگی حضرت خدیجه (س)، عبدالکریم پاک نیا، مجله مبلغان، شماره35.

3-      محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج44، ص318.

4-      همان، ج45، ص6.

5-      همان، ج45، ص59.

6-      محمدبن محمدبن النعمان الشیخ المفید، الإرشاد فی معرفه حجج الله علی الله علی العباد، ص173.

7-      محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج43، ص130، 131.

8-      درباره ی زمان وفات حضرت خدیجه اختلاف هایی وجود دارد. محمدبن اسحاق می گوید: «خدیجه و ابوطالب در یک سال از دنیا رفتند (ابن کثیر الحنبلی، البدایه والنهایه، ج3، ص156).

یعقوبی می گوید: خدیجه سه سال پیش از هجرت، در ماه مبارک رمضان درگذشت و 65سال عمر کرد (احمدبن محمدبن واضح الیعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ترجمه ی محمدابراهیم آیتی، ج2، ص35).

از واقدی نیز نقل شده است: هنگامی که رسول خدا(ص) و دیگر مسلمانان، سه سال پیش از هجرت از شعب خارج شدند، ابوطالب درگذشت و خدیجه نیز شش ماه پس از وفات حضرت ابوطالب از دنیا رفت (محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج19، ص14).

در نقل دیگری آمده است که حضرت خدیجه، 35شب پیش از حضرت ابوطالب از دنیا رفته است (ابن کثیر الحنبلی، البدایه والنهایه، ج3، ص156).

9-      محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج19، ص20.

10-  محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج43، ص138.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *