عدل خدا و تاثیر محیط بر انسان

خانه / مطالب و رویدادها / عدل خدا و تاثیر محیط بر انسان

گاهی انسان فکر می کند که اگر در شرایط و محیطی غیر از محیط کنونی زندگی می کرد زندگی بهتری داشت و کمی عمیق تر می شود این سوال به وجود بیاید بدین صورت که کسیکه در یک خانواده غیرمومن به دنیا آمده از جهت محیط با یک کسی که در یک خانواده مومن به دنیا آمده فرق ندارد؟

در جواب به اینکه چرا در این محیط خاص به دنیا آمدیم؟ باید بگوییم که اگر انسان در هر محیطی به دنیا بیاید این سوال برای او پیش می آید که چرا من در این محیط خاص به دنیا آمدم و همچنین باید بدانیم که اگر ما از این پدر و مادر کنونی به دنیا نمی آمدیم الان اصلا موجود نبودیم چون نظام عالم بر اساس علت و معلول بنا شده است و باید یک سری شرایط اتفاق بیافتد تا شخصی مثل من و در یک محیط خاص به وجود آید.

و در جواب قسمت دوم سوال باید گفت که اساسا (خوشبختی و سعادت) یعنی رسیدن به قرب خدا و سعادت مندی در آخرت و بدبختی بر خلاف آن است. بی شک محیط خوب و بد تاثیر بسزایی در زندگی انسان دارد اما محیط تنها علت خوشبختی و بدبختی انسان نیست چون انسان دارای یک سری ویژگی های خاصی مانند اراده و عقل و فطرت و قدرت و اختیار است، و تاثیر محیط بر

انسان مشروط بر این است که انسان با اختیار خودش تسلیم آنها شود ولی اگر با تلاش و کوشش و اراده خود در مقابل آن مقاومت کند نه تنها محیط بر انسان اثر نمی گذارد بلکه این مقاومت باعث رشد انسان شده و او بر محیط اثر می گذارد و اگر قرار بود که انسان تنها تحت تاثیر محیط باشد پس نباید در شرایط یکسان شخصیت های متفاوت به وجود آیند پس اینکه بگوییم حتما

یک شخص شیعه زاده زودتر به قرب خدا برسد و یک شخص کافر زاده اصلا به قرب خدا نرسد درست نیست چنانکه در طول تاریخ نمونه های فراوانی مانند پسر نوح وجود دارد که در شرایط خوب بودند ولی گمراه شدند و بر عکس افرادی مانند اصحاب کهف وجود دارند که در محیط بد بودند ولی در مقابل محیط بد مقاومت کردند و رستگار شدند.

از طرفی برای اینکه انسانها به سعادت واقعی برسند خدا از دو طریق عقل و ارسال پیامبران آنها را هدایت کرده است چنانکه امام کاظم (ع) می فرمایند:« خدا بر مردم دو حجّت دارد: يکي حجّت ظاهري و يکي حجّت باطني؛ حجّت ظاهري رسولان و انبياء و امامان ع هستند و حجّت باطني، عقل هاست.»[۱]

و به فرض نرسیدن اخبار پیامبران بر انسان[۲] اولا باز از طریق عقل می تواند تا حدودی راه سعادت را پیدا کند و با اختیار خود آنرا انتخاب کند، ثانیا کسی که در یک محیط غیر مذهبی و نامناسب زندگی کند ولی بتواند ایمان خود را حفظ کند ارزش و قرب او بیشتر

از کسی است که در شرایط مناسب و محیط مذهبی زندگی می کند ولی همان اندازه از ایمان را دارد علاوه بر اینکه مسئولیت او نیز کمتر خواهد بود و خدا بر اساس همین امکانات، او را تکلیف می کند و در آخرت مورد سوال قرار می دهد، چنانکه خدا می فرماید:« و هيچ كس را جز به قدر توانش تكليف نمی کنیم»[۳]

نتیجه اینکه تفاوت از جهت محیط بر اساس نظام علی و معلولی بوده و مقتضای طبیعت است و محیط تنها عامل بدبختی و خوشبختی انسان نبوده و این اختیار و اراده انسان است که نقش اساسی دارد و عدل خدا این نیست که در دنیا به همه به یک مقدار بدهد بلکه عدل این است که به همان اندازه که داده به همان اندازه تکلیف کند.

پی نوشت:
۱-«إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ ع وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ… » (الكافي،ج ۱، كتاب العقل و الجهل، ح ۱۲، ص ۱۰).
۲-البته این مساله در جهان کنونی که دهکده جهانی است منتفی است.
۳-«وَ لَا نُكلَِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَ لَدَيْنَا كِتَابٌ يَنطِقُ بِالحَْقّ‏ِ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ»(سوره مومنون،آیه ۶۲)

منبع : سراج اندیشه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *