moharram-imam-hosain

متن سخنرانی حجت الاسلام رفیعی – شب هفتم – سقوط

خانه / قرآن و عترت / عترت / ستارگان هدایت / امام حسین (علیه السلام) / متن سخنرانی حجت الاسلام رفیعی – شب هفتم – سقوط

هدف دشمن این است که انسان اول رکود بعد سقوط کند. در یک کلمه می خواهد مانع رشد شود مانع ترقی بشود. مانع پیشرفت بشود. البته هیچ وقت نمی گوید من می خواهم این کار را بکنم و اذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض وقتی به دشمن می گویی فساد نکن، می گوید انما نحن مصلحون کی گفته ما فساد می کنیم ما می خواهیم اصلاح ایجاد کنیم.

متن سخنرانی حجت الاسلام رفیعی-شب هفتم محرم 98

     شام جمعه است متعلق به وجود مبارک بقیة الله الاعظم ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء. ان شاء الله خداوند در ظهور با برکت آن حضرت تعجیل بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد. اللّهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم. بحث ما این شب ها در شناسایی راه های رشد، رکود و انحطاط بود. این که چه چیز باعث می شود انسان در جامعه ترقی کند، درجا نزند و سقوط نکند. به عبارت دیگر هضم نشود در جامعه. همرنگ جماعت نشود. برای خودش موضع داشته باشد. بتواند جایگاه خودش را پیدا کند.(صوت شب هفتم)

     شب های قبل عواملی را در این رابطه شمردیم. امشب یک بحثی که خیلی مهم است و جا دارد لااقل ده شب به آن پرداخته شود تحت عنوان شناخت دشمن و حربه های دشمن است. چون دشمن مانع رشد است. می خواهد انسان سقوط کند. استحوذ علیکم الشیطان فانساکم ذکر الله امام حسین علیه السلام فرمود. اصلش هم که آیه ی قرآن است. هدف دشمن این است که انسان اول رکود بعد سقوط کند. در یک کلمه می خواهد مانع رشد شود مانع ترقی بشود. مانع پیشرفت بشود. البته هیچ وقت نمی گوید من می خواهم این کار را بکنم و اذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض وقتی به دشمن میگویی فساد نکن، می گوید انما نحن مصلحون کی گفته ما فساد می کنیم ما می خواهیم اصلاح ایجاد کنیم. جالب است فرعون می گفت اهدیکم سبیل الرشاد من شما را به راه رشد می برم، به راه ترقی می برم. که خب مشخص بود دارد چه می کند. پس تشخیص اینکه دشمن با چه حربه ای وارد می شود خیلی مهم است. امروز هم شما در دنیا ببینید مثلا کشتار را می گویند حقوق بشر. فساد را می گویند سند 2030! هر چیزی را اسمی برایش می گذارند یعنی غیر از این باشد حقیقتا نمی توانند اهدافشان را پیاده کنند.

قرآن کریم به طور صریح چهار مورد دشمن را معرفی کرده است.

1- یکی شیطان که می فرماید انّ الشَّیطان لکُم عَدُوّ این دشمن مسلم است و قسم هم خورده است.

2- دوم کافر است انّ الکافِرینَ کانوا لکُم اَعداء نه همه ی کافرها بلکه کافری که دلش می خواهد بی دین شوید. بعضی از کافرها هم ممکن است کار به کار شما نداشته باشد.

3- منافقین.

4- یهود لَتَجِدَنّ اَشَدَّ النّاس عَداوةً لِلّذین آمَنوا الیهود و الّذین اشرکوا.

     با این حساب اگر انسان دشمن را نشناسد یک خطر است. سقوط می کند. اگر دشمن را دوست بپندارد این که دیگر خیلی می افتد. قرآن می فرماید لا تتخذوا عدوی و عدوکم اولیاء اگر دشمن را شما دوست پنداشتید این خطرش مهم است.

     این که گفتم دشمن را نشناسد شیطان را که راحت می شود شناخت، کافر را راحت می شود شناخت. منافق را… قرآن می فرماید گاهی زن و بچه دشمن شما است. ان من ازواجکم و اولادکم عدوا لکم. این طور است که تشخیص دشمن و حربه های دشمن که نه تا سوره ی قرآن با بحث دشمن شناسی شروع می شود مثل سوره ی ممتحنه یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا عدوی و عدوکم اولیاء، سوره کافرون، سوره منافقون، سوره ی مسد. امام معصوم فرمود یک چهارم آیات قرآن در مورد دشمن است. ربع فینا و ربع فی عدونا. شش هزار آیه در قرآن داریم یک چهارم در مورد اهل بیت است مستقیم یا غیر مستقیم. یک چهارم را هم فرمود در مورد دشمنان ما است. یعنی حساب کنید می شود تقریبا نیمی از قرآن و لذا یکی از هنرهای مؤمن در دنیا این است که دشمن را بشناسد. به امام صادق علیه السلام گفتند چرا اینقدر بنی امیه راحت مردم را تحت سیطره ی خودشان در آورده بودند؟ چرا اینقدر راحت به حرف معاویه گوش می دادند؟ آقا فرمودند ان بنی امیه اطلقوا للناس تعلیم الایمان. بنی امیه با ایمان مردم کار نداشتند. اصلا خود معاویه امام جماعت بود. هفتاد هزار مسجد و منبر در سراسر عراق و شام بود. امیرالحاج بود!! مکه می آمد! اصلا کاری نداشتند. فرمود با ایمان مردم کاری نداشتند اما نمی گذاشتند مردم شرک را یاد بگیرند، طاغوت را بشناسند. این که قرآن می فرماید فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله، یؤمن بالله تنها به درد نمی خورد باید طاغوت را شناخت. چطور شما می خواهید کفر به طاغوت پیدا کنید؟ لذا در اسلام تولی و حب، کافی نیست؛ هل الدین الا الحب و البغض هم حب باید باشد هم بغض. هم تولی باید باشد هم تبری. شما سوره ی توبه را نگاه کنید اینقدر تند است که بسم الله هم ندارد و با برائت شروع می شود چقدر صریح با پیغمبر حرف می زند بدون بسم الله. یعنی اصلا جا ندارد که با رحمانیت خدا شروع کند، تنها سوره ی بی بسم الله قرآن است. خیلی این مهم است.

moharram-aliasqar-dr.rafiei
متن سخنرانی حجت الاسلام رفیعی – شب هفتم – سقوط

     من ده تا از حربه های دشمن را یادداشت کردم برای شما می گویم چون کلی گویی نمی خواهم بکنم. یک مقدار ریز بشویم در این موارد که دشمن چه می کند برای اینکه مردم را از رشد باز بدارد. و به مسیر غلط ببرد. خب اگر اینها را بشناسیم و به جوان هایمان بگوییم می توانیم بگوییم مواظب باشید احتیاط کنید اینها خطرات است.

1- ان الذین کفروا ینفقون اموالهم لیصُدّوا عن سبیل الله. اولین شیوه و روش دشمن که عرض می کنم این است که برای کار خودش هزینه می کند. ینفقون اموالهم لیصدوا عن سبیل الله. راه مقابله اش چیست؟ شما هم انفاق کنید در راه خدا. او ینفقون لیصدوا شما انفاق کنید فی سبیل الله. جلوی مسجد قبا یک مسجد ساخته شد که اسمش را قرآن گذاشت مسجد ضرار. خیلی هزینه کردند خیلی! بعضی از زن های منافقین طلاهایشان را فروختند. حنظله که یکی از کسانی است که مرتد شد تمام اموالش را داد. ابوعامر که مرد شماره دو منافقین است تمام ثروتش را داد. یک مسجدی ساختند!! مسجد هم ساختند!! وقتی مسجد می شود مرکز ضرر، که خدا فرمود خرابش کنید. مرکز تفرقه که شما تا آخرش را بروید. الان بعضی از کسانی که در جریان های قضایی دستگیر شدند (البته نمی خواهم جسارت کنم بعضی هایشان) صاحب هیئت بودند، صاحب مجلس بودند، عزاداری برای امام حسین هم می گرفتند. اما معلوم شد که آقا در یک جریان مثلا اختلاس مالی سنگین بوده است. یعنی شهرام جزایری اول آمد پول داد برای مسجد. به این آقا داد، به آن آقا داد، به آن یکی داد. بنده خدا آقایان هم که خبر نداشتند، علم غیب هم که نداشتند، آدم عاقل هم که پول را برنمی گرداند، گرفتند و هزینه کردند تا بالاخره آنها هم … ببینید او اصلا می آید خدمت آقا زانو هم می زند، وجوهاتش را هم می دهد، خیلی هم … بصیرت دفتر مقام معظم رهبری حفظه الله متوجه شدند که مشکل چیست که موجب شد ایشان گیر بیفتد. الان هم بعضی از این جریان ها که من بیشتر از این ورود پیدا نکنم جریان های … یعنی روضه ی امام حسین برایشان یک پوشش بوده، یک چتر بوده کار خودش را انجام بدهد.

     مسجد ضرار یک پوشش بود برای اینکه مسجد قبا را زمین بزند. هزینه می کنند. شما فکر می کنید الان وهابی ها، آمریکایی ها چقدر دارند خرج می کنند. من خیلی کشورها را رفته ام شیک ترین مساجد، بهترین مبلغین، شما می دانید آمار مبلغین وهابی دهها برابر مبلغین شیعه است. در خود پاکستان آمارشان میلیونی است. تبلیغ می کنند، ترویج می کنند، خیلی کوتاه مدت 5 سال، ده سال می فرستند به کشورها هزینه های سنگین. آن وقت ماها دعوا می کنیم چرا یک جا مدرسه ساخته شد، چرا یک جا مثلا مسجد ساخته شد، چرا یک جا حسینیه ساخته شد. یعنی شما اگر یک سری به مدارس، مراکز و امکاناتی که وهابیت دارد در دنیا هزینه می کند، شهرک های حوزوی در بعضی از این کشورها مثل مالزی اینها دارند. مسجدهایی که من در یکی از مسجدهای اینها در سوئد به مناسبتی رفته بودم برای تبلیغ، ما ایرانی ها یک جای ساده ای را گرفته بودیم آنجا اصلا شما یک چیزی می گویم یک چیزی می شنوید. هزینه های سنگین. آن وقت ما گاهی سختمان می شود برای دین هزینه کنیم.

     یکی از حربه های دشمن این است که سعی می کند برای انحراف بیاید و هزینه کند. شما می دانید چندتا شبکه دارند؟ ماها الان چندتا شبکه ی ماهواره ای داریم که بعضی از آقایان راه انداخته اند و دارند کار می کنند. آنها دهها و صدها شبکه ی ماهواره ای دارد تبلیغات وهابیت، تبلیغات ضد شیعه، تبلیغات مسیحیت، تبلیغات ضد اسلام، چقدر سایت و فلان. خب ببینید اینها دلشان برای اسلام و برای ایران و برای مردم نسوخته است، اینها سوخت هواپیما به ما نمی دهند. داروی بچه ی ما را نمی دهند الان داروهای خارجی در بازار گیر نمی آید آن وقت خیلی راحت فضای مجازی را در اختیار شما گذاشته است، شما برو در تلگرام یا … و هرچه می خواهی با دنیا صحبت کن، خیلی راحت برای شما دارد کار میکند خب چطور اینجا این هزینه را راحت انجام می دهد اما در دارو انجام نمی دهید. شما اگر دلتان می سوزد داروی مردم را جلویش را نگیرید. تمام هدف این است و این که بروید مکرر می گویند ما قصد جنگ نداریم چون جواب نمی دهد. در جنگ ایران و عراق جواب نداد. در جنگ سوریه جواب نداد. در جنگ یمن جواب نداد. حریف حزب الله نشدند اصلا جنگ نظامی الان جواب نمی دهد. در عراق که این همه هزینه کردند نتوانستند و از دستشان خارج شد. این یک. دشمن هزینه می کند. مسلمان ها هم باید هزینه کنند. ما الان همه ی وقف هایمان روی روضه است. خوب هم هست. اما برای کارهای فرهنگی، برای انتشار کتاب. الان تیراژ بعضی کتاب ها به صدتا و پنجاه تا رسیده است یعنی هیچ، یعنی صفر. اصلا کتاب در بازار کسی جرأت نمی کند چاپ کند اینقدر گران. خب بعضی ها بیایند به مناسبت ها کتاب توزیع کنند مثلا در محرم در روضه ها هزار تا کتاب توزیع کنند. عید غدیر می شود به جای هزار تومنی و دو هزارتومنی که بعد هم درجیب طرف مچاله می شود و نانی با آن می خرد و مچاله می شود بیایید کتاب در مورد غدیر و امیرالمؤمنین دست مردم بدهید. به کسانی دیدن سادات می آیند. کار فرهنگی، کار فرهنگی.

     دشمن هزینه می کند این صریح قرآن است سوره ی انفال آیه ی 36 می فرماید إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللهِ. قربة الی الله پول هزینه می کند که جلوی راه خدا و جلوی دین را بگیرد. کربلا سی هزار تا آدم هزینه اش خیلی سنگین است. آقا پنج روز شام و ناهار بخواهند بخورند حساب کنید هزینه اش چقدر می شود. سی هزار تا آدم پنج روز هزینه ی غذایشان چقدر می شود. اینها همه حق مأموریت می خواستند، همه هزینه داشتند، اسب داشتند، خیمه و چادر داشتند. آخه شوخی نیست. سی هزار آدم جمعیت یک شهر است. تمام این هزینه ها را تأمین کردند برای اینکه امام حسین را از میان بردارند. البته خدا یک جمله ای گفته که این جمله یک خرده ما را آرام می کند می فرماید ثم تکون علیهم حسرة خدا یک کاری می کند که این پول هایی که خرج کرده اند را حسرتش را بخورند. آمریکایی ها و خود ترامپ این جمله را گفت که میلیاردها دلار در خاورمیانه هزینه کردیم و هیچ چیزی گیرمان نیامد. کویت عربستان، اردن و تمام کشورهای عربی. من در جنگ به اردوگاه اسرا رفتم از هفده کشور اسیر داشتیم. فقط عراق نبود. این همه هزینه کردند این الان وضع عراق است. کی برداشت کرد؟ چقدر الان دارند آنجا استفاده می برند. این وعده ی خداست ولی معنایش این نیست که ما بنشینیم و تماشا کنیم. نه اگر ما بنشینیم و تماشا کنیم سر ابی عبدالله بالای نیزه می رود. اگر امام حسین فرمود مَن کان باذلاً فینا مُهجَته بذل کنید، هزینه کنید بیایید، برای اینکه اگر برای دین هزینه نکنید دشمن هزینه می کند.

2- اینها همه آیه ی قرآن است از خودم هیچ نمی گم. دومین شیوه ی دشمن، ترویج فرهنگ ابتذال است. من آیه اش را بخوانم. پیغمبر خدا که آمد قرآن را آورد. قرآن معلوم است قرآن یک حرف لغو در آن نیست. قرآن کلام خداست. تبیان است. لا رَطبٍ و لا یابِسٍ الا فی کتابٍ مبین است. بخش عمده ای از قرآن داستان است. داستان حضرت یوسف، حضرت ابراهیم. یک آقای کافری به نام نضر بن حارث از مکه آمد به همین کشورهایی مثل اطراف خاورمیانه به قول امروزی ها. ایران هم می گویند آمده است. اینجا افسانه های ایرانی و کشورهای دیگر را یادگرفت، برگشت مکه، گفت بیایید من برای شما داستان های قشنگ تر بگویم. داستان های لهو و لغو و اینها می گفت. یک عده ای را دور خود جمع کرد. این آیه نازل شد و من الناس من یشتری لهو الحدیث بعضی ها رفتند حدیث لهو در مقابل قرآن آوردند تا مردم را از سبیل خدا باز بدارند و جلوی مردم را بگیرند. با افسانه گویی و داستان سرایی!

imam-hosain-moharram
متن سخنرانی حجت الاسلام رفیعی – شب هفتم – سقوط

آقایان خواهران جوانان عزیز!

     یک وقتی بحث بود ماهواره را بگذارند یا نه، الان که آزادش کردند و کاریش ندارند. دلیل آقایان هم این است که ما جلوی آن را گرفتیم با اینترنت می خواهید چه کار کنید. یعنی شما یک بچه ی ده دوازده ساله که اینترنت داشته باشد از همه ی مسائل سر در می آورد از جنسی ترین مسائل و حساس ترین مسائل. بلد هم هستند. الان بچه ها، جوانها نوجوانها اینطور نیست که بگویید فیلترها راه را برای اینها بسته است. نه، بلد هستند، باز می کنند می شکنند، الان دورانی نیست که ما بتوانیم جلوی این چیزها را بگیریم. خیلی راحت مبتذل ترین عکس ها، بدترین روابط جنسی در این فضاهای مجازی است و امروز دشمن هزینه ی سنگین روی شبکه های ماهواره ای و در اینترنت دارد روی بحث روابط جنسی که متأسفانه بخشی از آن منجر به تغییر جنسیت در بعضی جوان ها شده است. بخشی به اصطلاح منجر به روابط با محارم گاهی شده است. شما در اخبار می بینید که فلانی کجا چه کرد. خب این فضای روابط جنسی حرام در هیچ زمانی به اندازه ی امروز باز نبوده است. راحت!! آقایان خودشان می گویند 120 میلیون خط موبایل دست مردم است. یعنی چهل میلیون از جمعیت بالاتر. خب چه باید کرد؟ اگر ما با همین منبرها و با همین روضه ها، با همین محرم تقویت نکنیم، از دست می روند. خودشان الان می گویند 60 درصد مردم البته قم کمتر تحت تأثیر این فرهنگ است ولی شهرهای بزرگ مثل تهران، مشهد، تبریز، می گویند بالای 60 درصد ماهواره در خانه ها هست و شما می دانید ماهواره ها گاهی تا دو هزار شبکه را می گیرد. هرچه بگویید و هرچه فکر کنید از بدترین القاء اعتقادات، شبهه های مختلف تا بدترین روابط در آن هست. من یک وقتی فکر می کردم دین در دوره ی آخر الزمان مثل آتش کف دست است یعنی چه؟ کمتر روزی است ما یک تماس یا نامه ای نداشته باشیم که مادری بگوید جوان من نماز نمی خواند، دختر من دین اسلام را کنار گذاشته است، پسر من فلان مذهب را انتخاب کرده است. دشمن خیلی دارد کار می کند. ما یک هزارمش را هم کار نمی کنیم. البته بارها گفتیم این منبرها این اعتکاف ها، عرفه ها، اربعین و اینها تک های بسیار قوی ای است! واقعا اگر اینها نبود از دست رفته بود ولی بدانید دومین حربه ی دشمن گسترش ابتذال است. خط هم می دهد. اینهایی که من می گویم من گوش کردم دقت کردم خط می دهد می گوید آقا در ماشین روسری هاتون را بردارید، در پارک ها بردارید، روز فلان روز سفید همه بی حجاب بشید، شال ها اینطور باشد. اصلا خط می دهند اینقدر دقیق روی نوع شلوار، نوع لباس، نوع مانتو. خب نظارت هم در کشور کم است، خیلی کم و پایین است متأسفانه. حرف زیاد است. حجاب و عفاف در این مملکت قانون دارد، قانون رسمی دارد. بی حجابی جرم است دراین کشور. بابا کشور شیعه و اسلامی است. اصلا قانون است. کار به شرعی بودنش هم نداریم، قانون است. مگر کمربند بستن قانون نیست؟! تا حالا یک نفر گفته کجای قرآن آمده است؟ قانون گفته شما هم می بندید. مقام معظم رهبری فرمودند این قانون است. دولت، شورای انقلاب فرهنگی همه تصویب کرده اند ولی چهل سال است اجرا نمی شود. اینها مهم است. نمی شود. شما اگر گفتید در ماشین که عیب ندارد، در پارک هم عیب ندارد در خیابان هم همینطور خب یواش یواش جامعه به سمت بی حجابی می رود نه بد حجابی. آن وقت نمی شود کنترل کرد البته عرض کردم من امروز 7 صبح تهران خیابان شوش منبر داشتم. به آقایی که دنبال من بود گفتم. گفتم نگاه کن موج می زند چادری! خداوکیلی من در قم چنین مجلسی ندیده بودم. ده تا روضه کنار هم، یکی حاج آقا انصاریان بود یکی من بودم یکی دیگری. اصلا یک چیزی می گویم یک چیزی می شنوید. خیابان کوچه همه چادری. کی؟ هفت صبح جمعه. من واقعا این جمعیت را در حرم هم ندیده بودم. اینقدر آدم. آن وقت جالب است آن مسجد هدایت که امروز دیدم خیابان های اطرافش جا نیست. هفت صبح بود گفتند منبر ساعت نه هست!! گفتم اینها دو ساعت می آیند می نشینند که ساعت نه مثلا حاج آقا انصاریان بیاید منبر برود. اینها خوب است. این را می گویم که یأس نباشد. اگر اعلام کنند فردا چادری های تهران بیرون بیایند موج می زنند در خیابان. ولی خب ببینید شما در یک جعبه ی سیب، سیبی که لک برمی دارد خودش را نشان می دهد. در این ساختمان ستونی که خراب است خودش را نشان می دهد. دومین شیوه ی دشمن گسترش فرهنگ ابتذال است. ببینید بلعم باعورا وقتی آمدند نزدش و گفتند با لشکر موسی چه کنیم؟ گفت دخترهایتان را آرایش کنید بریزید در لشکر موسی. اینها دیگر اهل جنگ نیستند و جنگ تمام می شود. بله. حکومت عثمانی با هشتصد سال سابقه چطور از هم پاشید؟ با ابتذال. که امروز آثارش در ترکیه است. گرچه بعضی از ایرانی های ما در آنجا به مراتب از ترک ها بدتر هستند در مسأله ی حجاب. که صدای آنها در آمده و شکایت کرده اند. بعضی هایشان نامه نوشته اند به قم که این چه وضعی است که بعضی از ایرانی ها می آیند در استانبول و وان و آنتالیا عریان و نیمه عریان می آیند این چه وضعی است!!؟ صدای مردم آن منطقه در آمده است که آنجا لائیک هستند. من به یکی که نامه نوشته بود گفتم اینها نماینده ی کشور ما نیستند، اینها برای همین کارها خیلی هایشان می آیند. واقعا انسان شرمنده می شود. بعضی از پوشش هایی که افراد در کشورهای اطراف ما و کاملا مأیوس می کنند مسلمانان آن کشور را که سیمای ایران این است!!؟ اینها باید حساب باشد. دشمن از این راه یعنی فرهنگ ابتذال کار می کند. فرهنگ باعورا فهمید. بابا شوخی ندارد. برصیصای هفتاد سال عبادت را زمین زد. شوخی نیست. اینها عادی نمی شود گناه. خود غربی ها امروز مانده اند در نظام خانواده گیر کرده اند، اگر ابتذال در جامعه زیاد شد خانواده از هم می پاشد. همین خبرهایی که شما می شنوید که فلان خانواده با آن یکی … ان شاء الله خدا قسمت شما نکند که پایتان به دادگاه باز بشود، من تا حالا الحمدلله نرفتم ولی خدا قسمتتان نکند که بروید. ولی یک وقتی بروید مطالعه کنید. من برای سخنرانی رفته ام. چه چیزهایی؟!! اصلا آدم گاهی تحملش را از دست می دهد. چه تجاوزهایی، چه اتفاقات زشتی افتاده است. خب اینها همه در اثر همینها است. آقا می گوید این فیلم را دیدم تحریک شدم، این داستان را خواندم تحریک شدم، در موبایلم این عکس را دیدم. اینها خطر دارد. مواظب باشیم. بچه هاتون را جوان هایتان را. من نمی گویم موبایلش را بگیر و پرت کن. نه. اینقدر باید آموزش داد. ما در لبنان حزب الله داریم آنجا هم من جنوب لبنان رفته ام همه چیز آزاد است، اصلا مسیحی ها آنجا زندگی می کنند، بدحجابی هست، ماهواره هست، اما چطور توانستند این جوانها در لبنان پرورش پیدا کنند؟ در محیطی که اینقدر آزاد است اما با این تدین. این حربه ی دوم دشمن یعنی ابتذال.

3- حربه ی سوم دشمن شبهه افکنی است. قرآن می فرماید لا تلبسوا الحق بالباطل. شبهه را به خاطر این می گویند شبهه که شبیه حق است. مثل سراب که شبیه آب است. برای همین آدم گول می خورد نگاه می کند فکر می کند آب است ولی جلو می رود می بیند خبری نیست. امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید شبهه، شبهه نامیده شده است چون رنگ حق به آن می دهند. ببینید اینهایی که کربلا جمع شدند اول امام حسین را کافر کردند بعد کشتند. وگرنه نمی کشتند که. مسلمان که نمی کشند. اول گفتند خارج از دین شده بر یزید که امیرالمؤمنین است تمرد کرده است پس مرتد شده پس باید کشته شود. اول مسلم را مرتد کردند بعد از بالای دار الاماره انداختند. شبهه افکنی که الان به اشکال مختلف در تمام امور انجام می شود. خدا رحمت کند شهید مطهری اعلی الله مقامه الشریف فرمود دین برای همه شبهات پاسخ دارد. ممکن است من سوادم کم باشد بلد نباشم. من اگر جواب شما را بلد نبودم این اشکال از دین نیست. اگر یک پزشکی درمان شما را تشخیص نداد این اشکال از علم پزشکی نیست این اشکال از این پزشک است که یا متخصص نیست. فرض کنید یک نفر مشکل کلیه دارد، مشکل ریه دارد. برود نزد یک پزشک عمومی. اصلا نمی تواند، خودش هم می گوید که کار من نیست. در حوزه هم ما آخوند عمومی داریم و آخوند متخصص. الان بعضی از حوزه ها را از من سؤال کنید من اصلا بلد نیستم کار نکردم. یکی در حوزه وارد فقه شده یکی وارد فلسفه شده، یکی وارد تفسیر شده است. اینها تخصصی حوزه هاست. شبهه افکنی یکی از حربه های قوی دشمن است. شما نگاه کنید از اول تاریخ چقدر شبهه زده اند. اول شبهه را شیطان وارد کرده است خدا لعنتش کند بنیانگزار شبهه شیطان است که گفت من به آدم سجده نمی کنم من بهتر از او هستم. من از آتش هستم او از خاک. ببین یک چیز محکمه پسندی درست کرد. بیایید جلوتر شما جمع آوری کنید شبهاتی که در طول تاریخ بوده است. گاهی برای متدینین هم پیش می آمده است. جابر بن عبدالله انصاری که اول زائر امام حسین در اربعین است. خیلی آدم مهمی است. هفت معصوم را دیده است. درود خدا بر او اما چه طور جو را درست کردند که در مکه جلوی امام حسین آمد گفت یابن رسول الله! چرا شما مثل برادرتان امام حسن صلح نمی کنید؟! مگر اشکالی داشت او صلح کرد؟ مگر مشکلی پیش آمد؟ مگر او امام نبود؟ مگر او راشد نبود؟ مگر او حق نبود؟ آقا به او فرمودند جابر! قد فعل اخی ذلک بامر الله برادرم به فرمان خدا صلح کرد و انا افعل ذلک بامر الله و امر رسوله. من هم به فرمان خدا و پیغمبر می جنگم. مگر پیغمبر نفرمود ان الحسن و الحسین امامان قاما او قعدا. بعد فرمود جابر! می خواهی یک تصرفی بکنم ببینی پیغمبر را که پیغمبر به تو بگوید کار من درست است و خیالت راحت شود. یک لحظه ابی عبدالله دستش را بالا برد جابر می گوید دیدم رسول خدا صلّی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین، پیغمبر فرمود جابر! کار حسین هم به اذن خدا است. من نمی خواهم بگویم جابر معترض بود نه، پرسش داشت اما گاهی اینقدر دایره ی شبهات زیاد می شود که خواص هم گاهی ممکن است به شبهه بیفتند.

moharram-dr.rafiei
متن سخنرانی حجت الاسلام رفیعی – شب هفتم – سقوط

     دشمن یکی از کارهایش که الان مرتب دارند در فضاهای مجازی بمباران می کنند. یک روز می گوید زیارتت فلان است. یک روز می گوید دعای فلان، یک روز می گوید حدیث فلان. ببینید اینها اصلش را قبول ندارند وگرنه با حضرت رقیه و زیارت عاشورا و حدیث کساء و زیارت جامعه مشکل ندارند. حالا این زیارت سند دارد یا نه، بحث دیگری است که در حوزه ها باید بحث بشود، او با این مشکل ندارد با اصل مشکل دارد. او می گوید اصلا دین نباشد. و لذا این سومین حربه ی دشمن است. شبهه افکنی.

4- چهارم ایجاد یأس است. ناامیدی که مقام معظم رهبری مرتب این را تذکر می دهند که یأس، موتور حرکت انسان را خاموش می کند. امید، محرک انسان است. قرآن می فرماید فمن کان یرجوا هر کس امید در زندگی اش هست لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا. رجاء و امید سرمایه است. در دعای کمیل هم می گویید ارحم من رأس ماله الرجاء. یأس، صفت کفار است. سی و خرده ای سال یوسف نبود، یعقوب داد می زد میگفت لا تیأسوا مأیوس نشوید پیدا می شود تحسسوا من یوسف و اخیه. الان در بحث مهدویت شبهه می کنند که آقا! کو؟ هزار سال گذشت. در بحث مربوط به دعا، در بحث معجزه، و در بحثهای مختلف دائما دنبال سوژه هایی می گردند که ایجاد ناامیدی کنند و این یک خطر جدی است.

اینها چهارتا از حربه های کلیدی دشمن است. یک دشمن هزینه می کند. دو ابتذال را گسترش می دهد، سه شبهه افکنی و چهارم ایجاد یأس.

     شش مورد بقیه باشد برای فرداشب که به قول امروزی ها یک بسته ای از حربه های دشمن را به شما معرفی کرده باشم. چون دشمن شناسی یک هنر است. شما تا اله را نشناسی الله را نمی شناسی. لذا اول نمی گوید الله. می گوید لا اله الا الله. اول باید اله ها را بزنید تا الله را بشناسید. قرآن هم مقدم کرده فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله فقد استمسک بالعروة الوثقی قرآن هم مرتب تأکید می کند. در زیارتنامه ها هم می گوییم که سِلمٌ لِمَن سالَمَکُم و حربٌ لِمَن حارَبَکم خب چطور حرب لمن حاربکم؟ باید بشناسیم. چطوری؟ فمعکم معکم لا مع عدوکم. ما با شماییم نه با دشمن شما. دشمن که فقط شمر نیست. شمر را که راحت می شود شناخت. معکم معکم لا مع عدوکم عدو را باید شناخت که لا مع عدوکم شد. این همه ی حرف من است امشب که عامل رشد، دشمن شناسی است. ان شاء الله حربه های دیگر را فردا شب عرض خواهیم کرد.

     شب هفتم ماه محرم است. تمام شد آقا. سفره ی دهه ی محرم از نیمه گذشت. دو سه شب دیگر بیشتر نمانده است. این روضه ها و عزاداری ها. دیگر آیا عمری باشد، سال دیگری باشد، بتوانیم دور هم جمع شویم و دوباره یاد ابی عبدالله کنیم. امشب و امسال را مغتنم بشماریم. خیلی رفقای ما و شما حتی بعضی منبری هایمان، بعضی آقایان سال گذشته در عاشورا بودند و امسال نیستند. به یاد همه ی گذشتگان، گذشتگان خودتان، امام عزیز امشب برویم در خانه ی شش ماهه ی اباعبدالله. به به! چه گلی! چه نوگلی! چه آقازاده ای! بزرگان وقتی گره در کارشان پیدا می شد می رفتند سراغ علی اصغر. روضه ی علی اصغر مجرب است. این نازدانه بی گناه است. نه رجز خوانده، نه حرفی زده، نه شمشیر به دست گرفته است. به قول آن مرجع بزرگوار که به او می گفتند چرا اینقدر شما توسل به علی اصغر دارید؟ گفت سایر شهدای کربلا مبارزه کردند رجز خواندند، شمشیر دست گرفتند، اما این آقازاده که حرفی نزده! بقیه خودشان آمدند، این که خودش نیامده، آوردنش. البته ابی عبدالله آورده بود برایش آب بگیرد، اتمام حجت کند. بعضی ها نوشته اند همان جلوی خیمه تیر خورد. خیلی مقاتل مثل لهوف و دیگران نوشته اند همان جلوی خیمه که آقا آمد با او خداحافظی کند او را زدند. بعضی ها هم دارند که آقا ابی عبدالله عمامه ی رسول الله را گذاشت، عبای پیغمبر را دوش گرفت. یک کار عاطفی کرد که مردم ببینند. سلاح را هم کنار گذاشت. مبارزه نیست، دارد حرف می زند، دارد صحبت می کند. یک وقت دیدند یک نازدانه ای را از میان عبا بالا آورد. یا قوم ان لم ترحمونی فارحموا هذا الرضیع اما ترونه کیف یتلظی عطشا. ببینید چگونه گلم دارد تلظی می کند. لبهایش را به هم می زند.

ای اهل کوفه رحمی این طفل جان ندارد

خواهد که آب گوید اما زبان ندارد

خودش چیزی نمی گفت. مردم کوفه!

دیشب به گاهواره تا صبح ناله می زد

شب عاشورا گاهی روی دست زینب بود، گاهی روی دست رباب بود، گاهی روی دست سکینه بود.

دیشب به گاهواره تا صبح ناله می زد

امروز روی دستم دیگر توان ندارد

دیگه گریه هم نمی تواند بکند. گریه هایش را دیشب کرده. توان ناله هم ندارد

منت به من گذارید یک قطره آب آرید

بر کودکی که در تن جز نیمه جان ندارد

همه ی اینها یک طرف، اصلا من را هم نادید بگیرید، خودش را هم نادیده بگیرید.

مادر نشسته تنها در خیمه بین زن ها – به خاطر مادرش، منتظره

مادر نشسته تنها در خیمه بین زن ها

جز اشک و خجلت خود آب روان ندارد

ساعد الله قلبک یا اباعبدالله. خدا نیاره یک بچه ای روی دست بابا جان بدهد. خیلی سخته خیلی سخته!! غالبا اطرافیان آن لحظه می گیرندش می گویند بابا لحظه ی جان دادن بچه را نبیند. اما آقایان! کسی نبود بچه را بگیرد. دیگر نه عباسی هست، نه اکبری هست، نه قاسمی هست. خودش وحیدا فریدا. خون ها را به آسمان پاشید. بچه را میان قنداقه پیچید، آمد به طرف خیمه دید مادر ایستاده، خواهر ایستاده، عمه ایستاده، چطور این بچه را بیاورد. فوَقَفَ متحیّرا. خدا نیاره یک مردی تحیر پیدا کند. هی رفت و آمد، راهش را به پشت خیمه عوض کرد. فحفر بجفن سیفه و رمله بدمه.

هرکجا نشسته اید سه مرتبه صلّی الله علیک یا اباعبدالله.

به نازدانه ی امام حسین امشب این جمعیت را با هر حاجتی در این جمع آمده اند حاجت روا بفرما.

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *